استعفای علی مطهری پس از نامه تاجزاده
میهن ـ آیدا قجر: یک نماینده مجلس، خبر استعفای علی مطهری، نماینده تهران در مجلس و فرزند مرتضی مطهری (از تئوریسین های جمهوری اسلامی) را تایید کرد. این نماینده مجلس به خبرنگار میهن گفت که «علی مطهری، بسیاری از حرفهای مصطفی تاج زاده در پاسخ نامه اش را حرف حق می داند و با توجه به جلوگیری از طرح سؤال از محمود احمدی نژاد، فایده ای برای ادامه فعالیت در مجلس نمی بیند».
مطهری، چندی پیش طرح سوال از رییس جمهور را با ۱۰۳ امضا به هیئت رییسه تقدیم کرد؛ اما چندی بعد اعلام شد که تعداد امضای نمایندگان کاهش یافته و به زیر ۷۰ امضا رسید و طرح سوال منتفی شد. اما برخی نمایندگان به خبرنگاران پارلمانی گفتند که هیچکس امضای خود را پس نگرفته و این بازی هیئت رییسه است.
سرانجام علی مطهری تهدید کرد که اگر طرح سوال عملی نشود استعفا خواهد کرد؛ وبسایت آفتاب (نزدیک به مجمع تشخیص مصلحت نظام) دیروز خبر داد که هیئت رییسه هنوز استعفای او را اعلام وصول نکرده و مشغول رایزنی با مطهری برای پس گرفتن استعفا است.
به گزارش آفتاب، محمدرضا باهنر نایب رئیس اول مجلس شورای اسلامی هفته گذشته در جمع خبرنگاران پارلمانی، اعلام کرده بود که طرح سؤال به دلیل عدم حد نصاب لازم از دستور کار مجلس شورای اسلامی خارج شده است اما مطهری مدعی است که این نمایندگان تحت فشار هیئت رئیسه امضای خود را پس گرفته اند.
مطهری هفته گذشته در گفتوگو با خبرگزاری فارس هم اعلام کرده بوده اگر هیئت رئیسه به این روش خود در رابطه طرح سؤال ادامه دهد از نمایندگی مردم تهران در مجلس شورای اسلامی استعفا خواهم داد.
این نماینده منتقد دولت، صبح امروز با لحنی که به طعنه و کنایه شباهت دارد به خبرگزاری ایسنا گفته است «در حال حاضر که اصلاح طلب خطرناکی وجود ندارد و همه آن ها رد صلاحیت میشوند، ما رقیب جدی نداریم که بخواهیم کاری کنیم آنها رای نیاورند».
از سوی دیگر، به تازگی در ادامه نامه نگاری میان علی مطهری و مصطفی تاج زاده، نامه ی دیگری خطاب به نماینده تهران از سوی عضو شورای مرکزی حزب مشارکت در وبسایت سحام نیوز منتشر شده است؛ تاج زاده در آخرین نامه خود از زندان اوین، تفاوت اصلاح طلبان با اقتدارگرایان را چنین توصیف کرده است «تفاوت بینش و روش اصلاحطلبان با نگرش آقای احمدی نژاد و همکارانش در «باز» و «بسته» بودن جامعه است. مطلوب آنان جامعه ای بسته به نام «جامعه ولایی» است که در آن آزادی اندیشه و بیان محلی از اعراب ندارد و انتخابات آزاد را برای همه ملت ها جز ایرانیان خوب و لازم میدانند چون معتقدند ملت ایران صغیر است».
نامه ای که «حرف حق» توصیف شد
مصطفی تاج زاده در نامه اخیر خود، در پاسخ به نامه علی مطهری ضمن مورد انتقاد قرار دادن اقتدارگرایان به حذف گروه های مخالف، نوشته است «نظام مطلوب آقای احمدی نژاد تک حزبی است و در آن فقط حزب ولایت مشروعیت دارد. تعجب ندارد که دولت دهم پرچ مدار انحلال احزاب است» و ادامه داد «کوس رسوایی نظام تک حزب و تک صدا نیز از هر طرف به گوش میرسد و شکاف طبقاتی و فسادهای اقتصادی حاکمان نیز برای مردم و به ویژه جوانان تحصیل کرده شهری قابل تحمل نیست».
تاجزاده ضمن مهم دانستن «مشارکت همگانی» یادآور شد «فکر نمیکنم شما نیز شک داشته باشید که مشارکت همگانی در عرصه های گوناگون اجتماعی و سیاسی نیرویی می آفریند که میتواند بر دشوارترین مشکلات فائق آید و هزینه اقدام های بنیادین را کاهش دهد، اعلام میکنم «رژیم بسته و تک صدا» ربطی به اسلام ندارد، همچنان که با انقلاب اسلامی و قانون اساسی و وعده های امام و خواست مردم هم ارتباط ندارد. «بستن فضای جامعه» بازگشت به پیش از اسلام است که به ویژه در اواخر عصر ساسانیان با تحریف کلام جاودان زرتشت بزرگ، یعنی «پندار نیک، گفتار نیک و کردار نیک» مستقر شده بود. پیامبران توحیدی، از جمله زرتشت، هرگز بشارت دهنده جامعه بسته نبودند. روشن است که رسیدن به «جامعه باز» و «مرزهای باز» جز با دفاع از آزادی و دموکراسی ممکن نیست، ایران پس از عصر اصلاحات، به جای آنکه «الگوی» دیگران شود، همچنان که برای دموکرات – مسلمانان ترکیه شد، «عبرت» دیگران شده است».
عضو مرکزی جبهه مشارکت در نامه خود از علی مطهری پرسیده است ««جهانگیری اسلامی» و به عبارت دقیق تر «جهانشمولی اسلام» یعنی چه و از کدام راه ممکن و مفید است؟ آیا پیوند اسلام با دموکراسی و استقرار «نظام دموکراتیک» در جوامع مسلمان، قلوب جهانیان را به سوی اسلام جلب میکند یا ارائه «استالینیزم فقاهتی»»؟
علی مطهری اما در نامه ای پیش از این، خطاب به تاجزاده مشکل اصلاح طلبان را «مساوی بودن اسلام با ایمان قلبی و رابطه انسان با خدا و چند وعظ و اندرز و دعا و عبادت» دانست در حالیکه از نظر وی اسلام یعنی «یک نظام هماهنگ فکری و عملی که داعیه حکومت جهانی دارد و برای همه شئون زندگی بشر دستور داشته و نباید به اتقضای روز به آن نگاه کرد».
از نظر مطهری، نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی، «وقتی چنین برداشتی از اسلام داشته باشید، دیواری که من و شما معتقدیم بین اصلاح طلبان و بخش بزرگی از اصولگرایان وجود ندارد، بی جهت ساخته میشود و کار به نفع افراطیون دو طرف تمام میشود».
تکثر را نمی توان انکار کرد
در بخش دیگری از نامه، مصطفی تاجزاده با اشاره به لزوم «تکثر گرایی» خاطرنشان کرد «تنوع و تکثر سیاسی، اقتصادی، فرهنگی، قومی، زبانی، مذهبی، دینی، اجتماعی و… در هر جامعه گسترده تر و عمیق تر از آن است که بتوان آن را انکار کرد یا نادیده اش گرفت. پیروان گرایش های مختلف یا باید با هم بجنگند تا سرانجام یک گرایش مسلط شود و بتواند سلیقه خود را به دیگران تحمیل کند یا باید به موازین دموکراسی تن دهند. امروز استبداد ناممکن شده، زیرا پایه ها و ابزارهای اعمال آن متزلزل شده است».
وی در ادامه تاکید کرد که سرنوشت هر ملکتی به دست مردم اش رقم خواهد خورد و این امر تنها در صورتی امکان پذیر خواهد بود که به رای اکثریت احترام گذاشته شود «اگر زمانی اکثریت ایرانیان به هر دلیل جمهوری اسلامی را نخواهند، حتی اگر تشخیصشان غلط باشد، ما شرعاً و قانوناً چارهای جز تمکین به تمایل اکثریت نداریم. این یعنی دموکراسی واقعی، حتی اگر امیال مردم حاکم شود. خداوند چنین حقی را در «حکومت مردم» پذیرفته است، اگرچه سعادت دنیوی و اخروی مردم را در گرو پذیرش پیام فرستادگان خویش و حاکمیت موحدان واقعی میداند، در هر حال نفی رأی اکثریت با هر توجیهی، حتی دینی، نتیجه ای جز توجیه رأی اقلیت نخواهد داشت. اقلیتی که در تحلیل نهایی فقط با زور میتواند علائق و سلایق خود را اعمال و از منافع خود پاسداری کند. اسلام با چنین روشی به شدت مخالف است. اجرای احکام اسلامی نیز توجیه مناسبی برای حاکمیت اقلیت نیست و خریداری ندارد. به همین دلیل در بهار عربی، اکثریت معترضان نه حکومت آل سعود و نه حاکمیت طالبان را مدل مختار خود نمی خوانند، زیرا با حکومت استبدادی، اجرای احکام اسلامی سرانجام جز «صورت سازی و فریب و اغفال» نیست، همچنان که مطهری ژرفنگر میگفت. با توجه به مطالب فوق، اگر به اصلاحطلبان انتقاد میکردید که چرا به اندازه کافی به دموکراسی و آزادی توجه نکرده اند، قابل قبول بود. زیرا تنها با استقرار موازین دموکراسی وآزادی است که میتوان به آینده میهن امیدوار بود».
در مقابل اما علی مطهری معتقد است «وقتی که مردم را به زدن یک واکسن یا به سوادآموزی مجبور میکنیم آیا این مخالف آزادی است؟ یا چون مصلحت فرد و جامعه نیز آزادی را محدود میکند این الزام عین آزادی است. همین طور است رعایت مقررات راهنمایی و رانندگی».
«ارزشی بیش از حد برای دموکراسی قائل هستید»
علی مطهری در نامه خود خطاب به مصطفی تاجزاده عنوان کرده بود «از مطالب شما چنین بر میآید که برای آزادی و دموکراسی ارزشی بیش از حد لازم قائل هستید به طوری که سایر ارزش ها تحت الشعاع آن قرار میگیرد … اشکالی که در دوره اصلاحات وجود داشت و گویی ارزشی غیر از آزادی وجود نداشت.»
نماینده مردم تهران چنین برداشتی را «غلط» خوانده و نوشته بود «آزادی، عدم المانع و یک امر سلبی است. آزادی یعنی نبود مانع برای رشد استعدادهای انسان. دست خلقت در وجود انسان استعدادهایی قرار داده است که باید شکوفا شود و هر استعدادی منشأ یک حق است. پس قوة تفکر و بیان انسان باید آزاد باشد، انسان حق تحصیل دارد، حق ابداع و ابتکار و هنر دارد و مانعی بر سر راه این استعدادها نباید وجود داشته باشد. پس آزادی، چیزی جز نبود مانع نیست و ارزش یک امر سلبی هیچ گاه به امور ایجابی نمیرسد. بنابراین آزادی را بالاترین ارزشها دانستن و از بقیه ارزشها غافل شدن یک خطاست» و ادامه داد «دموکراسی واقعی یعنی اینکه ملاک، میل مردم باشد و آنچه که راه را مشخص میکند تمایلات مردم است نه مکتب و ایدئولوژی. یک روز اکثریت مردم میخواهند همجنسگرایی آزاد باشد آزاد میشود، روز دیگر میخواهند ممنوع باشد ممنوع میشود. چنین دموکراسی جامعه را به ناکجاآباد میبرد در حالی که ما به دموکراسی در چارچوب مکتب معتقدیم، یعنی راه قبلاً مشخص شده و اکثریت مردم پذیرفته اند و اکنون باید راننده و راهبر را مردم انتخاب کنند. مردم از میان چند نفر که صلاحیت آنها از نظر مکتب و ایدئولوژی تأیید شده است یک نفر را به عنوان حاکم و رئیس جمهور برای مدت موقت انتخاب میکنند».
از سوی دیگر اما مصطفی تاجزاده معتقد است «تنها راه نجات و تعالی کشور» در راستای رسیدن به «دموکراسی»، «انتخابات آزاد» است به طوریکه «تحقق آرمان های دیگر از جمله اجرای احکام اسلامی را مشروط به استقرار دموکراسی و تامین آزادی های مدنی و سیاسی شهروندان» عنوان کرده است.
وی در ادامه «بی توجهی به آزادی و دموکراسی» را «بی آینده کردن پایه های امنیت و نظم سیاسی» دانسته و گفت « متأسفم که پس از تفسیر غلط شورای نگهبان، «نظارت ملت بر مقامات» به «نظارت مطلقه و غیرپاسخگوی مقامات بر ملت» تبدیل شده است. به طوری که اکنون نگرانی از سلامت انتخابات اختصاص به اصلاحطلبان ندارد و بخش قابل توجهی از اصولگراها نیز نگران شده اند و از جمله از تشکیل کمیته صیانت از آرا و اختلاس خواندن هزینه اموال عمومی به سود افراد خاص سخن میگویند. به همین دلیل باید به این وضعیت پایان داد».
تاجزاده در ادامه سخنان خود مثالی برای آزادی عقیده عنوان کرده و در پاسخ سخن مطهری که گفته بود «دموکراسی واقعی یعنی اینکه ملاک میل مردم باشد و آنچه که راه را مشخص میکند، تمایلات مردم است نه مکتب و ایدئولوژی. یک روز اکثریت مردم میخواهند همجنسگرایی آزاد باشد، آزاد میشود. روز دیگر میخواهند ممنوع باشد، ممنوع میشود.» می پرسد: «توضیح دهید اگر «دموکراسی واقعی» پدیده ناپسندی است که به همجنسگرایی ختم میشود، چگونه دموکراتیک بودن این جمهوری در دل اسلامی بودن آن نهفته است؟ دقت بفرمایید این نگاه و ادبیات، جنابعالی را به دیدگاه ها و مدعیات آقای مصباح یزدی نزدیک میکند که رهبر فقید انقلاب اساساً به دموکراسی اعتقاد نداشت و صرفاً از باب «اسکات خصم» آن را به کار میبرد. طبق نظریه وی، جمهوری اسلامی یعنی حاکمیت مطلقه عده معدودی از فقها و روحانیون تحت هر شرایطی. چنانچه پیروانشان اکثریت به دست آورند، بر اساس جمهوریت نظام خواهان اجرای منویات خود میشوند. هر زمان که رأی نیاورند، به اعتبار اسلامیت نظام خواهان تحمیل دیدگاهشان به جامعه میشوند. نزد آنان، «جمهوری اسلامی» یعنی اینکه در هر حال حرف اول و آخر را در کشور آنان باید بزنند».
فرهنگ جوامع استبدادی
تاجزاده در ادامه نامه خود نوشته است «در رژیمهای بسته و دیکتاتوری معمولاً دو فرهنگ در جامعه شکل میگیرد؛ فرهنگ رسمی و فرهنگ مردمی. این دو فرهنگ، بسته به شکل و میزان اعمال استبداد از یکدیگر فاصله میگیرند. برای مثال با وجود آنکه رژیم شاه در جهت مقابله با اندیشه و هنجارها و شعارهای اسلامی تلاش زیادی کرد، اما نتیجه عکس گرفت و علاقه به اسلام در جامعه گسترش یافت و اندیشه اسلامی ژرفا و تنوع بیشتری پیدا کرد اما در نظام دموکراتیک، به علت آنکه حاکمان از سوی مردم انتخاب و آزادی شهروندان به طور نسبی تأمین میشود، بین فرهنگ رسمی و مردمی فاصله عمیقی ایجاد نمیشود. دموکراسی معمولاً ضد خود (به معنای براندازی تمام عیار) را ایجاد نمیکند یا دست کم با رژیم استبدادی قابل قیاس نیست. افزون بر آن همچنان که استاد مطهری تأکید میکرد اندیشه، ارزشها، هنجارها و فرهنگ و ادب اسلامی در فضای آزاد سریع تر و همه جانبه تر از محیط های بسته رشد میکند و گسترش می یابد».
پیام برای این مطلب مسدود شده.