از رومئو ژولیت تا سانسور ناف؛ همه ماجراهای «نهال سحابی»
خودنویس: ماجرای خودکشی «نهال سحابی» داستان دنباله داری از آب درآمد. داستانی که میتواند نماد آشکاری باشد از آنچه در فضای مجازی ما میان برخی فعالان سیاسی و روزنامهنگاران میگذرد. داستانی که از یک «استاتوس» فیسبوکی شروع شد و به ادعای سانسور تصویر رسید.
«نهال سحابی» زن سی و هفت سالهای بود که هفته گذشته خودکشی کرد. وی از دوستان «بهنام گنجی» بود. کوهیار گودرزی و بهنام گنجی مرداد ماه به اتفاق هم دستگیر شده بودند. بهنام یک هفته پس از آزادی خودکشی کرد. همان کاری که پس از مدتی نهال نیز انجام داد.
خودکشی این زن جوان سروصدای بسیاری در فضای مجازی به پا کرد. بر اساس تمام شواهد و اطلاعات منتشره در ساعت های اول، نهال و بهنام با هم دوست بودهاند. هرچند که در روزهای بعد اطلاعات متضادی در اینباره منتشر شد.
مسیح علینژاد خبرنگار مقیم انگلستان در نخستین ساعتها با انتشار مطلبی در صفحه فیس بوک و وبلاگش نوشت «دختری به نام نهال سحابی عاشق پسری به نامِ بهنام گنجی بود. بهنام گنجی دوست کوهیار گودرزی یک از معترضان و فعالان حقوق بشر بود که با او دستگیر و سپس آزاد می شود. خبر دستگیری بهنام را هیچ کسی رسانه ای نکرد همه سکوت کردند و بهنام هم پس از آزادی خودکشی کرد. حالا نهال نیمه ی عاشقش خودکشی کرد. نهال تا وقتی بود و در فشار هم بود، دغدغه هایش سهمی در رسانه ها و خبرهای روزنامه های رسمیِ کشورم نمی یافت. چون نامزد نبود، رسمی نبود. نهال دختری بود مثل بسیاری از دختران دیگرِ ایران اما این «لبخند» ها سهمی در رسانه ها نمی یابند تا به ماتم ننشینند…حالا آرام بخواب که خبر خودکشیات رسمیت یافت و در رسانه ها شاید سهمی چشمگیر تر بیابی …..»
این نوشته علینژاد به سرعت در فضای مجازی منتشر شد و دست به دست چرخید. اما تنها یک روز بعد علینژاد گفتگویی را منتشر کرد که با پدر «نهال» انجام داده بود. در این گفتگو پدر نهال هر گونه ارتباط عاشقانه میان نهال و بهنام را تکذیب کرده بود. پدر نهال نامهای نیز برای این تکذیبیه منتشر کرد و حتی در گفتگو با روزنامه «شرق» بر این موضع خود اصرار کرد. هر چند که در هیاهوی این ماجرا کمترین توجه به اظهارات وی انجام شد.
روزنامههای غیر ایرانی مانند گاردین و تایمز نیز با انتشار مطالب مختلفی به این خودکشی پرداختند. نهال و بهنام برای این رسانهها «رومئو و ژولیت» دنیای مدرن لقب گرفتند. اتفاقی که چندان به مذاق برخی روزنامهنگاران ایرانی خوش نیامد.
در هیاهوی این داستانها «فرشته قاضی» در «روز آنلاین» گزارش نسبتا مفصلی منتشر کرد تا به جوانب مختلف این خودکشی بپردازد. در مقدمه این گزارش آمده بود «با گذشت ۶ روز از خودکشی نهال سحابی، خانواده و همکاران او در مصاحبه با روز اعلام کردند که او به دلیل تالمات روحی شدید ناشی از وقایع سیاسی و اجتماعی دو سال گذشته دست به خودکشی زده است. آنها در عین حال گفتند که نهال از خودکشی بهنام گنجی نیز به شدت متاثر بوده و این مساله ضربه نهایی را بر روحیه او وارد کرده است. دوستان، خانواده و همکاران نهال سحابی بر عدم بازداشت این زن جوان ایرانی تاکید داشته و وضعیت روحی نامساعد او را که منجر به خودکشی شده ناشی از وضعیت جامعه و به خصوص وقایع دو سال گذشته دانسته اند. آنها همچنین با رد عشق نهال به بهنام معتقد هستند که خودکشی بهنام که یکی از دوستان نهال و نه دوست پسر او بوده، باعث تاثر شدید نهال شده و ضربه نهایی را به روحیه آسیب دیده نهال وارد کرده است.» در این گزارش دو گفتگو با پدر و رئیس شرکتی که نهال در آن کار می کرد منتشر شده است.
اما این پایان کار نبود. انتشار عکسی در گزارش روز آنلاین جنجال جدیدی را به پا کرد. در این عکس که عنوان شده از آلبوم خصوصی نهال گرفته شده، به نظر میرسد شکم برهنه نهال سانسور شده است. تصویر اصلی نهال همراه با تصویر سانسور شده دست به دست در فضای مجازی میچرخد. خبرنگاران «روز آنلاین» البته هر گونه سانسور را تکذیب میکنند و میگویند که تصویر همانگونه به دستشان رسیده است. اما مدعیانی وجود دارند که روز را متهم به سانسور میکنند.
آرش بهمنی از خبرنگاران روز در وبلاگ شخصیاش در اینباره نوشته است «برای یک فرد عادی حتی٬ چگونه باورپذیر است که فردی٬ پاسخهای سه نفر از اعضای روزآنلاین به طور عمومی و نفر دیگری به طور خصوصی را ببیند و بخواند و بشنود٬ اما باز هم خواستار پاسخگویی باشد؟ چگونه است که توضیح اعضای دستاندرکار روزآنلاین٬ درباره اینکه این عکس به همین شکل به دست شورای سردبیری رسیده٬ برای هیچکدام از این دوستان باورپذیر نیست؟ احتمالن مسوولان روز باید از این دوستان عذرخواهی کنند که آنقدر «هیز» نیستند که به محض دیدن عکس یک دختر٬ به یک وجب بالای ناف و یک وجب پایین ناف او دقت نمیکنند. جالب است که عزیزان٬ همه هم از مبارزان حقوق زنان هستند!»
به نظر می رسد داستان نهال همچنان ادامه دارد. داستانی که از رومئو ژولیت شروع شد و به «ناف» رسیده است. اما آنچه در این میان همچنان نخوانده مانده است، حقیقت خودکشی «بهنام» و «نهال» و سرنوشت «کوهیار گودرزی» است. فعال حقوق بشری که از مردادماه ربوده شده و هیچ خبری از او در دست نیست.
پیام برای این مطلب مسدود شده.