11.10.2011

پالیزدار گریخت!

خُسن آقا: می بینید توی روز روشن از یکدیگر باج سکوت می گیرند! این یکی آن یکی را تهدید می کند که اگر کش بدهدی بیشتر افشاگری می کنم!
مهدی خزعلی: این روزها شایعه پراکنی مد شده است، دروغ که حناق نیست! خوب از صدر تا ذیل دروغ می گویند و کسی هم پیگیر آن نیست، شکایت هم به جایی نمی رسد، فقط خودمان را سبک می کنیم!

دیشب پالیزدار با همسرش مهمان دفتر ما بودند و صبح در روزنامه ها تیتر زدند که “پالیزدار گریخت”!، آخر بسیجی خیبر کجا دارد که بگریزد؟ مگر چه کرده است؟ سه هزار میلیارد تومان اختلاس کرده؟! معدن و کارخانه و جنگل را بالا کشیده؟! با لباس روحانیت با زن شوهر دار ارتباط داشته؟! با جن گیر و رمال و دعا نویس سر مردم شیره مالیده؟! پول نفت را هاپولی کرده؟! پرورش شترمرغ در زمین های مرحمتی راه انداخته؟! از برج همسایه باج گیری کرده؟! تقلب کرده؟ دروغ گفته؟

خیر او این کارها را مرتکب نشده، او فقط به خلوت آقایان سرک کشیده است، او همۀ این ها را دیده است، جرمش دیدن آن جایی است که نباید می دید! حکایتش را برایتان گفته ام، باز هم می گویم.

در مدرسه پسرانه – زمان شاه سابق – خانم معلم دولا شد گچ را از روی زمین بردارد،

پسرک شیطانی گفت: ” خانم اجازه، ما بالای زانوی شما را دیدیم! ”

معلم گفت: ” برو بیرون از کلاس!”

بغل دستی پسرک گفت: ” خانم اجازه، ما یک وجب بالاتر را دیدیم!”

معلم گفت:” ای بی ادب، برو یک هفته اخراجی!”

دانش آموز سوم برخاست تا از کلاس خارج شود، معلم گفت: ” کجا؟”

دانش آموز زبل گفت: ” آنجایی که من دیدم، می روم ترک تحصیل کنم! ”

راستش آن چیزهایی که حاج عباس ما دیده است، باید برود ترک تحصیل کند! او هم با رضا و رغبت داشت می رفت ترک تحصیل کند، این حاج شیخ محمد یزدی کشش می دهد، ولایتش ضعیف شده است و این مسئله را کش می دهد، او از سویی به قاضی اجرای احکام فشار می آورد که اعضای تحقیق و تفحص مجلس را راهی زندان کنند و از سوی دیگر از پالیز دار می خواهد که از حرف خود عدول کند و از معظم له تعریفی و تمجیدی بعمل آورد، در واقع فشار اخیر به پالیزدار و همکارانش، از ناحیه شیخ محمد یزدی است، من به آقای یزدی توصیه کرده و باز هم توصیه می کنم، کش ندهید! این پاتیل را هر چه هم بزنید گندش بیشتر در می آید، شما که فشار بیاورید و به قولی کش بدهید، اینها هم ناچارند از خود دفاع کنند و خدای ناکرده اسناد بیشتری منتشر می شود و بدتر از بد می شود!

جناب مستطاب حاج شیخ محمد یزدی، می دانم که آغاز پرونده حقیر هم با نامه شما بوده است، به موقع به آن خواهم پرداخت، اما دست از سر این بسیجی خیبر بردارید، نگذارید مستندات لاستیک دنا و سه هزار هکتار جنگلهای شمال (به عدد مقدس سه هزار میلیار تومان اختلاس هم شبیه است) باز منتشر شود، من بر این باورم که زندانی کردن پالیزدار و همکارانش به زیان شماست و باز قصه های 124 پرونده حضرات (به عدد 124 هزار پیامبر) بازخوانی می شود، برای شما خوب نیست، بهتر است بجای فشار به قوه قضاییه برای حبس اینها، از آنها بخواهید که به عدالت رفتار کرده و مثل دو نماینده، این ها را تبرئه کنند!

جناب آقای یزدی؛ پالیزدار در شرایط بد جسمی است و بزودی تحت عمل جراحی قلب باز قرار می گیرد و همسرش در اثر این فشارها بیمار شده و تحت شیمی درمانی است، اگر یک روز پایش به زندان برسد، خدای ناکرده اسناد طرح پجیم، لاستیک دنا و شناورهای قاچاق هرمزگان به اطلاع مردم خواهد رسید.

والسلام علی من اتبع الهدی

1390/7/18 مهدی خزعلی

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates