19.11.2011

نوری‌زاد خطاب به خاتمی: چرا بیرون ماندن شما به صلاح حاکمیت است؟

خودنویس: محمد نوری‌زاد با «سطحی» خواندن پیشنهاد محمد خاتمی برای برون‌رفت از بحران فعلی جمهوری اسلامی به وی گفته است: «حاکمیت، در شما چه دیده که بیرون ماندن شما را به صلاح خود دانسته است؟ آیا کشتن جوانان مردم و ضرب و شتم وحشیانه مردم ودستگیری‌ها و حبس‌های توام با شکنجه و تهدید و رعب و وحشت، شما را به وادی ترس درنیانداخته است؟»

محمد نوری‌زاد، در دل یازدهمین نامه‌ سرگشاده‌ای که برای آیت‌الله خامنه‌ای نوشته، خطاب به محمد خاتمی، رییس‌جمهور پیشین جمهوری اسلامی، هفت پرسش را مطرح کرده است.

به نوشته نوری‌زاد، این «پرسش‌های هفتگانه، مختصری از پرسش‌های بسیار و سرگردان جامعه‌ی مفلوک ما است.»

نوری‌زاد در سوال اولش از خاتمی پرسیده: «شما در غیاب مهندس میرحسین موسوی، شخصیت شماره یک جریانی هستید که خواهان مطالبات خاصی است. جریانی که ظاهرا آزادی را با همه ظرافت‌های آن، و قانون را با همه محکمات آن، و انصاف و داد را با همه ی آغوش گشوده‌اش می‌خواسته و می‌خواهد. پرسش این که: شما مگربه دنبال چه بودید که تحمل نشدید؟ و اکنون با اعتنا به پیشامدهای این دوسال اخیر، به دنبال چه هستید؟ قرار بود شما با روی کار آمدن چه بکنید که حاکمیت خود را در معرض فروپاشی دید و دست به کارهایی زد که تلخی آن باهزارمن عسل، ولکه های تباهیِ آن با هزارجراحی زدوده نخواهد شد؟»

این مستندساز سوال دومش را چنین مطرح می‌کند: «حاکمیت در این دوسال، کمترین توجهی به شخصِ شما وخواست‌های هرازگاهِ شما نکرده است. بلکه بالعکس، تا توانسته، پای شما را و سایرینی را که با شمایند، به ریسمان بیگانگان بسته و عده‌ای را که منتسب به شمایند، دستگیر و زندانی کرده است. آیا اگردرآینده نیز توجهی به خواست‌های شما نشود و راه برای هرگونه سربرآوردنِ شمایان بسته گردد، سربه کجا خواهید کوفت؟ واساسا چه خواهید کرد؟»

نوری‌زاد در سوال سوم خود از خاتمی نوشته است: «با فرض این محال که همه اختیارات کشور را دو دستی تقدیم شما کنند و دست شما را برای هر تغییر و اصلاحِ دلخواه وا بگذارند، با این بن بست های پشتاپشتِ فقاهتی چه خواهید کرد؟ مگر یک حجة‌الاسلام می‌تواند آن سوتر از دایره فقهی که می‌خواهد با بلندگوی «حلال است و حرام است» با مردمان متعجب دنیا دیالوگ برقرار کند، به حیثیات حتمیِ بشری بیاندیشد؟»

سوال چهارم نوری زاد این است: «برای برون رفت از مخمصه‌هایی که گرفتار آنیم، پیشنهاد داده‌اید که دو سوی ماجراهای اخیر، چه حاکمیت، وچه آنانی که به هرشکل آسیب دیده‌اند، از حق خود گذشت کنند و مطالبات خود را نادیده بگیرند تا دعوایی اگر هست خاتمه پذیرد. پرسش من با عملی شدن این آرزوی سطحی، شکل می‌گیرد. این که : روز بعد ازاین گذشت دوجانبه، آیا چگونه خواهد بود؟ اگر یک جوانِ باز آمده از زندان، مجددا ازدزدی های جاری شخص رییس دولت و معاون اولش بگوید و بنویسد و دردانشگاهِ خود همین ها را برملا کند، باز آیا گرفتار داغ ودرفش خواهد شد یا نه؟ بعد از این گذشت دوجانبه آیا دستگاه قضایی، به چهره ی انصاف و عدل خواهد نگریست یا همچنان لباس مضحکه برتن عدالت خواهد پوشاند؟ آیا سپاه، از لقمه‌های چرب وشیرینی که بلعیده و می‌بلعد دست خواهد شست؟ آیا کسی برای مردم و خواست ها و افکارشان تره خُرد خواهد کرد و مثلا به مردم گزارش خواهد داد که چه مقدار از پولشان صرف بقای بشاراسد قاتل گردیده و می‌گردد؟»

نوری‌زاد پنجمین سوال خود را از خاتمی چنین مطرح می‌کند: «شما دراعتراض به حبس آقایان موسوی و کروبی وهمسرانشان، هراز گاه به پراندن یکی دوشعاربدون پشتوانه بسنده کرده‌اید. آنان داخل زندان‌اند و شما درزندانی دیگر. بیرون مانده‌اید که چه؟ بیایید و درخواست کنید تا شما را به جایگاه والای حبس داخل کنند تا سهم شما در این معرکه‌ی تلخکامی، طعمی از «درکنار مردم بودن» باشد. منظور من از این مردم، حداقل بیست میلیون نفری است که خود و خانواده هایشان به رویه های جاری حاکمیت «نه» گفته‌اند و شخصیتشان به دمِ‌دستی‌ترین وجه ممکن چوب خورده و تحقیر شده است.

پرسش پنجم من این است: چرا شما در زندان نیستید؟ ظاهراَ با آن همه نسبت جاسوسی و براندازی و فحش های وقیح کیهانی، شما برای زندانی شدن اولویت داشته‌اید. حاکمیت، درشما چه دیده که بیرون ماندن شما را به صلاح خود دانسته است؟ بیرون مانده اید تا این بیست میلیون نفر سرگشته را رهبری کنید؟ تا جنبش سبز که نه، تا اصلاحات مالوفِ تان بدون سرنباشد؟ تا برای برآمدن و برکرسی نشستن خود و دوستانتان، مردم را به صحنه آورید؟ آیا مواضع نرم شما به این خاطر نیست که در بیرون بمانید و به گمان خود این آشفتگی‌ها را سامان دهید؟ آیا کشتن جوانان مردم و ضرب و شتم وحشیانه مردم ودستگیری‌ها و حبس‌های توام با شکنجه و تهدید و رعب و وحشت، شما را به وادی ترس درنیانداخته است؟ تاهمان گونه بگویید و موضع بگیرید که حاکمیت خواهان آن است؟»

نوری‌زاد در سوال ششم خود می‌گوید: «انتخابات در پیش است. حاکمیت احتمالا برای تنها نماندن خود، به شما بها خواهد داد. واحتمالا بسیاری از زندانیان سیاسی را آزاد خواهد کرد. واحتمالا وعده های خنده‌دارخواهد داد. واحتمالا تنگناهای عهد قجریِ خود را از اطراف آقایان موسوی وکروبی و همسرانشان برخواهد چید. تا مگر مردمان قهرکرده را بار دیگر برسرسفره نظامی که سرتاسر قامتش به آلودگی های رنگارنگ مزین شده، ترغیب کند. شما نیز احتمالاً بارواج همین وعده‌های خنده‌دار- همانها که جزیی از کلِ خواسته های مردم است – به صحنه ی انتخابات بازخواهید رفت. و مردم را برای حضوری دوباره به صحنه دعوت خواهید فرمود. پرسش من این است: چه تضمینی برای صحت انتخاباتی که برسر خود کارآزمودگانی چون شیخ احمد جنتی دارد؟ اگر دوستان شما به مجلس راه یافتند، درآن مجلسِ گِل گرفته، قراراست برکدام حقوق متلاشی شده ی مردم اصرار ورزند؟ مثلا دوستان شما در مجلس، این توانایی و این بضاعت را دارند که سپاه را از اسکله های قاچاق و هزار هزار فرصتی که فروبلعیده، به پادگانها باز بَرَند؟»

و آخرین سوال نوری‌زاد از خاتمی چنین است: «حاکمیت ما برای بقای بشار اسد قاتل، هزینه فراوانی متحمل شده است. از این پس نیز متحمل خواهد شد. به چین و روسیه، پول و وعده و امتیازات هنگفتی خواهد پرداخت تا مگردرشورای امنیت سازمان ملل، هوای رژیم رفتنی بشار اسد را داشته باشند. داستان حمایت بی‌دریغ ما از بشار اسد، کاملا به قمار انرژی هسته ای خودمان شبیه است. قماری که از جیب ما میلیاردها دلار بدر بُرد و برای ما جز تحقیر و ورشکستگی هیچ نگذاشت.

عجبا که این روزها رییس جمهور نامتعادل ما و قلچماقانِ شعارگوی هسته‌ای ما، سکوت اختیارکرده‌اند و دیگر از حقوق مضمحل شده هسته‌ای ما سخن نمی‌گویند و مردم عوام ما را به تکرار شعارهای طنز خود تحریک نمی‌کنند.

ما به همین خاطر، و به دلیل بی کفایتی‌های مستمر مسئولانمان، به آغوش تحریم‌های بین‌المللی درافتاده‌ایم. تحریم‌هایی که ما با سماجتی به بزرگی بلاهت، از آنان عبور می‌کنیم و مثل یک جاهل کتک خورده، به صورت کبود خود اشاره می کنیم و به همه می‌گوییم : «چنان محکم با صورتم به مشتش کوفتم که صورت خودم کبود شد». این تحریم‌ها، سرمایه‌های این مردم بختک‌زده را به تاراج می‌برند و روز به روز ما را به تنگناهای بین‌المللی در می‌اندازند. پرسش پایانی من این است: به فرض، شما رییس جمهور، شما رییس مجلس، شما همه ی مجلس، با داستان بشار اسد و لبنان و حزب الله و اسراییل و داستان انرژی هسته‌ای وتحریم‌ها چه می‌کنید؟»

متن کامل یازدهمین نامه سرگشاده محمد نوری‌زاد را می‌توانید در سایت وی بخوانید.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates