مهدویکنی: رهبری گفتند اصلاحطلبها بگویند اشتباه کردیم و حالا فهمیدهایم و نمیخواهیم آن اشتباهات را تکرار کنیم، جبهه پایداری میخواهد مرا بودا کند
آفتاب: میگویم اگر رهبر را قبول دارید، ایشان میگویند هرکس آمد و گفت من این اصول و قانون اساسی و انقلاب و اسلام و رهبری را قبول دارم، حتی اگر اختلاف سلیقه با من هم دارد، نباید از انقلاب طرد شوند. پرسیدیم اصلاحطلبها چطور؟ گفتند اگر آمدند و اقرار به اشتباه کردند، مسئلهای نیست، ولی نه اینکه بگویند ما میخواهیم بیاییم در انتخابات و از نان پخته شده استفاده کنیم. بیایند و بگویند ما در برههای اشتباه کردیم و حالا هم فهمیدهایم و دیگر نمیخواهیم آن اشتباهات را تکرار کنیم.
آفتاب: دبیرکل جامعه روحانیت مبارز در واکنش به مخالفت جبهه پایداری با عضویت نمایندگان لاریجانی و قالیباف در ۸+۷ گفت: حذف اینها از انقلاب، صحیح نیست. من حذف را نمیپسندم و دلم میخواهد آنها باشند.
آیتالله محمدرضا مهدویکنی رئیس مجلس خبرگان در گفتگویی با مجله پاسدار اسلام، با اشاره به اينکه يکی از اعضاي جبهه پايداري، به وی گفته است «ما شما را خیلی قبول داریم»، اظهار داشت: من هم به او گفتم «شما میخواهید مرا مثل بودا کنید»! بودا یک مجسمه است و بودائیها میروند و پایش را میبوسند و از این کارها، ولی حرفش را گوش نمیکنند. شما هم میگویید آیتالله مهدویکنی را قبول داریم، آدم خوبی است، ولی به حرفش گوش نمیدهیم. آیتالله مهدوی بودایی به درد نمیخورد. اگر قبول دارید که مهدوی آیتالله است و آدم خوبی هم هست، حرفش را بپذیرید. من هم حرف تحمیلی و زوری که نمیزنم. حرفی است که همه جا میپسندند. میگویم آقا بیایید همه با هم باشیم، همدیگر را حذف نکنیم. من مطمئنم مقام معظم رهبری هم این را میپسندند که همه با هم باشیم. خیلی از سختگیریها را باید کنار بگذاریم.
گزيده سخنان وی را در ادامه بخوانيد:
• جامعه مدرسین و جامعه روحانیت مبارز، شاخصهای اصولگرايی را مشخص کرديم. بعد هم بعد اصولگرایان را دعوت کردیم و گفتیم میخواهیم این مسائل را مطرح کنیم. بهطور اجمال آقا را هم در جریان امر قرار دادیم، ولی ایشان در این کارها وارد نمیشوند و دخالت نمیکنند، منتهی در بیانات خود به این اصول اشاره کردند. ما این اصول را آوردیم و بعد از همه کسانی که این اصول و امام و رهبری را واقعاً قبول دارند، دعوت کردیم که بیایند. این گروههای ۸+۷ دور هم نشستیم.
• من میگویم اگر رهبر را قبول دارید، ایشان میگویند هرکس آمد و گفت من این اصول و قانون اساسی و انقلاب و اسلام و رهبری را قبول دارم، حتی اگر اختلاف سلیقه با من هم دارد، نباید از انقلاب طرد شوند. پرسیدیم اصلاحطلبها چطور؟ گفتند اگر آمدند و اقرار به اشتباه کردند، مسئلهای نیست، ولی نه اینکه بگویند ما میخواهیم بیاییم در انتخابات و از نان پخته شده استفاده کنیم. بیایند و بگویند ما در برههای اشتباه کردیم و حالا هم فهمیدهایم و دیگر نمیخواهیم آن اشتباهات را تکرار کنیم.
• ما در این ۸+۷ گفتیم بعضی از افراد ممکن است در این میان اشتباهاتی کرده باشند یا به قول آنها سکوتی و دوپهلو حرف زدنی، ولی اینها کسانی هستند که واقعاً گذشتهها را جبران کردهاند. من میگویم بیایید با هم باشیم. این دوستان میگویند ما باید حزباللهیها را حفظ کنیم. ما هم میگوییم بله، باید این کار را بکنیم، ولی حزباللهیها را چه کسانی باید حفظ کنند؟ وقتی همه با هم شدیم، میتوانیم حزباللهیها را حفظ کنیم، ولی اگر جدا شدیم، نمیتوانیم.
• بنده به دوستان جبهه پایداری که خدا حفظشان کند، میگویم شما میگویید گفتمان ما غیر از گفتمان دیگران است، ما عدالتخواهیم، سادهزیستی را میخواهیم، دشمنستیزی را میخواهیم، ولایت را میخواهیم. به آقای حسینیان گفتم: «مگر ما ظلم را میخواهیم که شما عدالت را میخواهید؟ مگر ما تجمل را میخواهیم؟ مگر ما میخواهیم با امریکا بسازیم؟ یا مگر ما رهبری را قبول نداریم؟ چرا به شکل اختصاصی میگویید این گفتمان ماست؟» گفتند: «ما جنبههای مثبت خودمان را میگوییم». گفتم: «جنبه مثبت شما معنا دارد. اگر چیزی اختصاصی نیست، بگویید این گفتمان اصولگراهاست و ما هم داریم. جلسات داشته باشید، ولی جلساتی که مفهومش جدایی و افتراق است، نداشته باشید»، ولی آقایان کملطفی کردند. الان هم هر وقت از من میپرسند، میگویم آقایان خوب هستند. در حرم امام رضا«ع» یکی از من پرسید: «آقای مهدوی! این پایداریها چطورند؟» گفتم: «خیلی خوبند». گفت: «پس چرا حرفهایشان را قبول نمیکنید؟» گفتم: «مگر چه میگویند؟» گفت: «میگویند گفتمان ما عدالت است». گفتم: «مگر ما میگوییم ظلم است؟ ما هم که همین را میگوییم». به آقای حسینیان گفتم: «شما یکجوری صحبت کردهاید که بنده شدهام طرفدار ظلم! مثل آقایان مجمع روحانیون که آمدند گفتند ما مخالف امریکا هستیم و ما را امریکایی کردند!»
• من نمیگویم آنهایی را که مخالف انقلابند، بیاوریم، ولی کسانی را که این اصول مشترک را دارند، باید جمع کنیم. جناب آیتالله مصباح گفته بودند: «وحدت نمیشود». ایشان وحدت را برده بود به وحدت فلسفی. گفتم: «ما که وحدت فلسفی نمیخواهیم. نه فلسفی میخواهیم، نه شیمیایی. ما یک وحدت اجتماعیـ سیاسی میخواهیم که در آن مشترکات را میگیرند و همکاری میکنند. در این انقلاب کسانی که امام، رهبری و قانون اساسی را قبول دارند، در بعضی از جنبهها ممکن است تفاوتهایی داشته باشند. بیاییم با هم باشیم، چون در این صورت است که هیچ نگرانیای وجود ندارد و انقلابیون، در انتخابات، اکثریت را به دست خواهند آورد، ولی این جداییای که الان درست کردهاند، خطرناک است. ممکن است نیتشان هم خیر باشد، من نمیدانم، ولی کار خوبی نمیکنند.
• من از اول هم گفته و دو بار هم با آنها ملاقات کردهام که این کار را نکنید، به ضرر کشور است. این همان چیزی است که دشمن میخواهد و بین ما را هم دائماً شکرآب خواهد کرد. وقتی دوگانگی پیش آمد، از آن حرفهایی در میآید. بسیاری از حرفهایی که در این سایتهاست، ممکن است دروغ باشد، ولی میگویند. ما اگر با هم باشیم و بگوییم هیچ اختلافی نداریم، میتوانیم به اینها بگوییم حرف بیخود نزنید و هیچ دعوایی هم نمیشود. گفتند ما حزباللهیها را نمیتوانیم بیاوریم، چون آقای باهنر هست و آقای لاریجانی و آقای قالیباف و اینها نباید باشند. بنده گفتم حذف اینها از انقلاب، صحیح نیست. من حذف را نمیپسندم و دلم میخواهد آنها باشند.
• یک بار سر درس میگفتم خیلی از دعواهایی که میکنیم روی نداشتن اخلاص است و خودمان هم نمیدانیم.
پیام برای این مطلب مسدود شده.