تجربه تاريخي بما ميگويد كه
یک پیام خواندنی از سایت انتخاب: “سوسياليست” به راست كه برود، بايد منتظر فاشيسم بود(اصولا محافظه كاران نو در تعريف چپ هايي هستند كه با ابزار “چپ” ميخواهند اهداف راست را جلو ببرند)؛ ليبرال هم كه به چپ برود، خيلي سريع، با آنها روي يك ريل خواهد افتاد. محافظه كار سنتي هم وقتي كه ليبرال بشود، به آنها خواهد پيوست – با يك تفاوت، كه فاسد هم ميشود.
همين محافظه كار سنتي، وقتي به چپ برود، با خودش انتگراليسم را ميبرد، و با اينكار،از چپ امكان زايش و آفرينش را سلب كرده، و سريعا، آنرا به “دوران يائسگي” ميبرد.
سلطنت در ايران، با به سلطنت رسيدن پهلوي اول، در حقيقت، نيمه كاره سرنگون شد – زيرا، شاه هميشه از درون اشرافيت برگزيده ميشد( و اين روح نظام سلطنتي بود). از آنجا به بعد، ايران هم شاه داشت و هم سلطنت، هم “شاهزاده” ما كياوولي، و هم سلطنت مطلقه “روشنگر” – عمامه بر ميداشت، كشف حجاب ميكرد، دسته و عزاداري راه ميانداخت، و عنوان “سايه خدا” هم، علني يا يواشكي، هم ميخواست و هم به ايشان ميدادند.
خوب، از كوزه ايران “همه چيز ميتواند به بيرون بتراود”- يك چيز را نبايد فراموش كرد، تقويت راست به دو منظور، يا به سمت فاشيسم ميرود، و پس “زدنش” جزء “واجبات ميشود” و پس اين چنين، “چپ” بدلي يا ميپويوندد و يا سكوت ميكند (بهر حال كارگذار حكومت جديد و “پاسگاه ژاندارمري ايران” خواهد شد)، و چپ حقيقي، اگر سر بلند كند اول با تيغ فاشيسم كارش را ميكنند، و بعد هم فاشيسم خود ساخته را با پنبه دموكراسي تنبيه ميكنند. يا به سمت بازسازي “پاسگاه ژاندارمري” ميرود و در كنار مصر و عربستان، و پاكستان و …قرار گرفته و يكشبه ره صد ساله رفته، به ميمنت به دوران جفتگيري، حاملگي، و زايمان دموكراسي وارد ميشود
مطمئنا، در شرايط فعلي، قصد اينستكه “خر و اسب” را به چفتگيري وادارند كه ” قاطري” چموش
بسازند – اينها همه، در حقيقت، آزمايش “اسپرم”هاست و “اصلاح نژاد”، و “رحم ” بهتر است يا لوله آزمايشگاه!!.
شايد هم در “رحم” مادر بزرگ اول نطفه را بكارند، و به حدي از رشد برسانند، و حتا متولدش كنند، بعد هم بقيه ماجرا.
ج.گرد
پیام برای این مطلب مسدود شده.