میزگرد مهم رایس در «وال استریت ژورنال» معامله بزرگ آمریکا با ایران؟!
آفتاب: «كاندولیزا رایس» وزیر خارجه آمریكا در گفتگو با شورای سردبیری روزنامه «وال استریت ژورنال» تاکید کرد که گفتگوهای انجام شده با ایران درباره موضوع عراق را به هیچ وجه یک «مذاکره» ندانسته و هرگونه «معامله بزرگ» واشنگتن با تهران را «غیرممکن» میداند. رایس همچنین ضمن انتقاد شدید از محمد البرادعی درباره هشدارهای اخیر وی پیرامون حمله به ایران و ضرورت پذیرش ایران اتمی توسط جهان غرب، از البرادعی خواست «سعی نكند مسیر دیپلماسی را تعیین كند بلكه به صورت سازمانی باقی بماند كه در واقع آن چه در ایران میگذرد را گزارش میدهد».
به گزارش خبرنگار آفتاب از نیویورک، دکتر رایس در این گفتگو که هفته گذشته انجام شده و بخش مهمی از آن مربوط به پرونده هستهای ایران و رویکرد ایالات متحده به نقش تهران در منطقه بوده، تاکید کرده است که سیاست آمریکا درباره ایران را كاملا منسجم میداند و معتقد است فشارهای آمریکا بر ایران نهایتاً نتیجه خواهد داد. وی همچنین از اعزام ناوهای آمریکایی به خلیج فارس برای افزایش فشار بر ایران دفاع کرده و یادآور شده است که «حتی فکر این که آمریکا ممکن است روزی ایران اتمی را به رسمیت شناخته و با آن کنار بیاید فکری نادرست است».
وزیر امور خارجه آمریکا در بخش دیگری از اظهارات خود اذعان کرده است که به دلیل پیچیدگیهای سیاسی حاکمیت ایران، قادر به درک کامل «سیستم سیاسی» ایران نیست و یکی از مشکلات ایالات متحده آمریکا این است که به دلیل دوری 27 ساله از جمهوری اسلامی، شناخت کامل و دقیقی از تحولات قدرت در تهران ندارد.
متن کامل این گفتگوی مهم که توسط خبرنگار آفتاب در نیویورک ترجمه شده و حاوی بخش مهمی از دیدگاههای کاخ سفید در قبال ایران است بدون هیچ تغییری در پی میآید. لازم به ذکر است که بخشی از اظهارات خانم رایس متضمن نوعی اهانت دیپلماتیک به ریاست محترم جمهوری اسلامی است که با توجه به اهمیت و جایگاه گوینده (وزیر خارجه آمریکا) اغلب این اظهارات بدون هیچگونه دخل یا تصرفی منتشر میشوند.
——————————————————————————–
پرسش: راهبرد ایالات متحده در ارتباط با برنامه هستهای و نیز حركتهای داخلی در ایران چیست؟
رایس: خوب، مطلب اول این است كه تصدیق كرد ایران یك نیروی نگران كننده است، نگرانی راهبردی در سطوح گوناگون برای بخشهای گوناگون سیاست ما. ولی اجازه دهید ابتدا درباره این پرسش صحبت كنم كه آیا این سیاست (سیاست خارجی آمریکا درباره ایران) منسجم است یا آنكه درباره علایم گوناگون حرف زده میشود. من در گذشته این دورهها را درس میدادم و ما آن را دوره دیپلماسی یا دیپلماسی با پشیتبانی مجموعه ای از بازدارندهها برای رفتار بد میخواندیم.
من اغلب متوجه میشوم كه این احساس وجود دارد كه شما دو طرف نمی توانید تعامل داشته باشید. اجازه دهید به گفتگوهای ایران و آمریکا در عراق، «مذاكره» نگویم زیرا ما در مورد عراق مذاكره نمی كنیم. ما مجموعهای از مباحثات در مورد عراق و در مورد عدم انسجام در سیاستهای ایران درباره آنچه كه میگویند اهداف اعلام شده آنها در رابطه با عراق است، داریم. تا حدودی به این خاطر با آنها تماس داریم زیرا عراقیها خودشان دوست دارند شاهد توسعه چارچوبی باشند كه در آن همسایگان آنها بیشتر از آنكه مضر باشند، بتوانند مفید باشند و شما موضوع را باید در این چارچوب درك كنید و همایش همسایگان را نیز در آن چارچوب ببینید.
بنابراین من سیاست آمریکا درباره ایران را كاملا منسجم میبینم. من در همه آن تصمیمها شركت داشتهام و هر گز تضادی در آنها ندیدهام. اجازه دهید همین حالا بگویم در دولت كسانی وجود دارند كه به استقرار ناوشكنها در خلیج (فارس) معتقدند و كسانی در دولت هستند كه به نشستن بر سر میز با ایرانیان معتقدند. ما در واقع به انجام هر دو كار معتقدیم.
می خواهم یك تمایز دیگر را در اینجا مطرح كنم. صحبتهای زیادی در مورد معامله بزرگ وجود دارد و به نظر من در هیچ یك از این مباحثات سعی بر این نیست كه به یك معامله بزرگ دست یافت زیرا فكر میكنم لازمه چنین كاری، وجود منافع مشترك بالقوه با ایران است كه من با توجه به ماهیت رژیم ایران، با توجه به ماهیت سیاستهای ایران، و روشی كه ایران منافع خود را در نظر میگیرد، چنین چیزی را مشاهده نمی كنم. ولی آیا میتوان علیرغم ماهیت كلی روابط ما كه نسبتا در حد صفر است، برخی زمینههای همكاری را پیدا كرد؟ فكر میكنم كه میشود.
پرسش: حدود چهار ماه پیش كه رییس جمهور در نیویورك بود، گفت كه فرصتی برای گفتگو با ایران نمیبیند زیرا او گفت چیزی كه آنها میخواهند ما نمی توانیم به آنها بدهیم. در چهار، پنج ماه گذشته چه چیزی تغییر یافته است كه ما میخواهیم با ایران مذاكره داشته باشیم؟
رایس: خوب، میدانید كه ما پیوسته خواستار مذاكره با ایران در مورد مساله هستهای بودهایم البته در صورتی كه شرایط ویژهای پذیرفته شود. اكنون بیش از یك سال از آن میگذرد و آن شرایط هنوز برآورده نشدهاند. بنابراین ما با آنها در بحث هستهای بر سر میز مذاکره ننشستهایم و آن چیزی است كه ظرفیت چارچوب وسیعتری را دارد.
ولی در مورد عراق، فكر میكنم این حقیقت كه ما به سراغ برخی از كارگزاران اخلالگر آنها رفتهایم، این حقیقت كه ما برای آنها و برای متحدان خود در خلیج (فارس) علامت فرستادیم كه با اعزام گروههای ناوشكن ضربتی از منافع خود به روشهای كلاسیك دفاع خواهیم كرد، این حقیقت كه ما نیروهای خود را در عراق تقویت كردیم در حالی كه بسیاری از مردم فكر میكردند این كار را نخواهیم كرد، و این حقیقت كه ما به نوعی از طرف مقابل وام میگیریم، قطعنامه مبتنی بر فصل هفت را داریم و ایرانیان به روشنی فكر میكردند روسها از آن جلوگیری خواهند كرد، اینها ما را در موضع قویتری برای رایان (كراكر) قرار داد كه بر سر میز بنشیند و این مباحثات نسبتا محدودتر را داشته باشد زیرا در آن صورت به ایران میگویید كه برای سیاستهایی كه به بی ثباتی در عراق و به خطر انداختن سربازان ما منجر میشود، بهایی برای پرداختن وجود دارد. آن پیامی بود كه فكر میكنم در درجه اول باید مشخص میكردیم، مبنی بر این كه قبل از آن كه به جایی برسید بهایی برای آن وجود دارد و مطمئن نیستم كه به جایی برسیم ولی اگر قرار است با گفت وگو درباره عراق به جایی رسید، باید اول آن پیام فرستاده میشد.
پرسش: مذاكره هستهای اكنون به كجا میرود؟ به نظر شما به كجا میرود؟
رایس: فكر میكنم خاویر سولانا به شما خواهد گفت كه گفتگوها با نزاكت بود ولی مفید نبود. من آن را به این صورت تعریف میكنم.
پرسش : با نزاكت ولی بی فایده؟
رایس: بله.
پرسش: بنابراین كسی چیزی پرتاب نكرد؟
رایس: هیچ كس چیزی پرتاب نكرد (خنده). خیر. فكر میكنم او و لاریجانی دارای روابط بسیار حرفهای هستند. فكر میكنم ما به سوی شورای امنیت بر میگردیم. هیچ دلیلی نمی بینم كه چنین نباشد. فكر میكنم گزینهای كه وجود دارد این است كه آیا ما مسیر تقویت تحریمها را كه قبلا اتخاذ كردهایم ادامه خواهیم داد یا این كه آیا مقولات جدیدی را شروع خواهیم كرد. و این یك گزینه است.
صمیمانه بگویم كه این گزینه ای نیست كه تا زمانی كه مشورتهایی نداشته باشیم، آماده انتخاب آن یا صحبت درباره آن باشم، زیرا دو چیز است كه در قطعنامههای شورای امنیت واقعا به ما كمك كرده است. یكی فصل هفت منشور ملل متحد است. دوم، اجماع نظر آنها بوده است و شاید زمانی پیش بیاید كه ماهیت آن چه كه در قطعنامه هست مهمتر از اتفاق نظر باشد ولی فكر میكنم این چیزی است كه باید همچنان آن را مورد ارزیابی قرار دهیم زیرا چیزی كه ما اكنون به دست میآوریم اثرات موازی از قطعنامه مبتنی بر فصل هفت است مبنی بر این كه نهادهای خصوصی سرمایه گذار یا تصمیم گیری با در نظر گرفتن مخاطرات سرمایه گذاری و حیثیتی (دیگر به ایران نمیاندیشند).
در عین حال فكر میكنم كارهای بیشتری را در خارج از شورای امنیت میتوان انجام داد. شورا به خاطر ماهیت آن آهستهتر اقدام میكند و احتمالا قطعنامهها ضعیف تر از چیزی خواهد بود كه ایالات متحده به تنهایی انجام خواهد داد و این به خاطر ماهیت شورای امنیت است. بنابراین ما در عین حال كه آن مسیر را دنبال میكنیم، همزمان به طور پیوسته اثرات موازی قطعنامه مبتنی بر فصل هفت و همچنین اثرات موازی آن چه كه در رابطه با تحریم نهادهای ایرانی انجام میدهیم را نیز دنبال خواهیم کرد كه در آن صورت انجام معامله نهادهای مالی با ایران مشكلتر خواهد شد.
پرسش : آیا میتوانید در مورد وضعیت قانون «هلمزبرتون» بگویید؟
رایس : قانون كوبا؟
پرسش : خیر، قانون تحریمهای ایران – لیبی مصوب 1996
رایس : قانون ایلسا؟
پرسش : نسخه ایرانی هلمزبرتون.
رایس : بله، نسخه ایرانی. منظورتان تحریمهای درجه سه است ؟
پرسش : بله.
رایس : ببینید، آن به عنوان یك ابزار وجود دارد. ما خیلی مجبور نبودهایم به آن كاری داشته باشیم زیرا تا اینجا دیگران كاری را كه به نظر من تصمیمات عاقلانه و با دقت نظر در مورد كشوری مبتنی بر فصل هفت بوده است انجام دادهاند. اكنون وقتی یكی از بانكهای آنها را مورد تحریم قرار میدهیم، بانکها به طور جمعی از تبادل مالی با آن بانک كنارهگیری میكنند. خوب، (بانك) سپه در واقع بر مبنای فصل هفت مورد تحریم قرار گرفت. ولی حتی در مورد بانكی مانند «بانك صادرات» كه ما آن را به طور یكجانبه تحریم كردیم، با افرادی مواجه میشوید كه دارای گزینه بین تجارت با ایران و تجارت با آمریكا هستند و میدانید كه آنها به كجا خواهند رفت.
پرسش: آیا ما با تعدادی كافی از این گونه افراد مواجه میشویم؟
رایس : فكر میكنم بیشتر از آن چه كه میتوانیم وجود دارد و یكی از چیزهایی كه فكر میكنم خواستار بررسی آن با متحدان خود باشیم، و به ویژه همان طور كه فكر میكنم در صورتی كه این روند مذاكراتی به جایی منتهی نشود، لازم است فشارها را بیشتر كنیم، باید ببینیم كه اتحادیه اروپا و دیگران چه كارهای بیشتری میتوانند انجام دهند. میدانید كه اتحادیه اروپا مجموعهای از تحریمها را در خارج از فصل هفت منشور ملل متحد مقرر داشت. فكر میكنم باید ببینیم كه چه كارهای بیشتری در آنجا میتوان انجام داد.
پرسش: متاسفانه دو سال پیش اطلاعات محرمانهای درز پیدا كرد كه بر طبق آن قبل از آن كه ایران بتواند به توسعه تسلیحات هستهای بپردازد، به اصطلاح یك پنجره وجود داشته است. اكنون آنها به ساخت 3000 سانتریفیوژ نزدیك میشوند و ما بحث 8000 (سانتریفیوژ) را داریم و آن پنجره ناگهان بسیار نزدیكتر به نظر میرسد. آیا این امر محاسبات شما در روش دیپلماسی را تغییر خواهد داد؟ زیرا هم اكنون ما در مسیری قرار داریم كه هر سه ماه، هر شش ماه، یك مجموعه جدید از تحریمها اعمال میشود. ولی قبل از آن كه ما در مرحلهای قرار گیریم كه ایرانیان در موقعیت توسعه این تسلیحات قرار گیرند، آن پنچره بسیار كوچكتر است. این امر، تفكر شما را به چه صورت تغییر میدهد؟
رایس: آهنگ (ضعیف) شورای امنیت همان دلیلی است كه نمی خواهیم صرفا بر آنچه كه در داخل شورای امنیت میگذرد، متكی باشیم. شما میخواهید از چتری استفاده كنید كه با آنچه که در شورای امنیت میگذرد متفاوت باشد و کشورها را وادار کند كنیم گزینههای متفاوتی را در روابط خود با ایران داشته باشند. واقعیت این است که هیچ چیزی در قطعنامههای شورای امنیت نمی گوید كه اعتبارهای صادراتی آلمان به ایران باید 40 درصد كاهش یابد، ولی كاهش یافت. هیچ چیز نمی گوید كه چهار یا پنج بانك باید از ایران خارج شوند ولی خارج شدند. فكر میكنم شورای امنیت طوری است كه نمی توان آنرا برای نشان دادن سرعت مورد نیاز و تا آن اندازه تحت فشار قرار داد. شورای امنیت به جز موارد خاص نمیتواند سریع عمل كند؛ مثلاً زمانی كه كرهشمالی یك سلاح اتمی را مورد آزمایش قرار داد، آن موقع بود كه خیلی سریع عمل كرد، هر چند که حتی آن موقع هم یك هفته طول كشید. ولی كارهای بسیار زیادی وجود دارند كه میتوان در خارج از شورا انجام داد.
حال در مورد پنجره زمانی بگویم. صمیمانه بگویم به نظر من اظهارات البرادعی بسیار آشفته كننده بود زیرا در حقیقت نمیخواهید با مردمی مواجه شوید كه بین استفاده از نیروی نظامی و یا اجازه برای داشتن سلاح اتمی، انتخاب داشته باشند. در واقع، من فكر نمیكنم كه اكنون در چنین وضعیتی قرار داریم. به نظر من این تفكر كه باید درخواست «تعلیق» را كنار بگذاریم زیرا امكان دارد ایران یك آزمایش موفقیتآمیز انجام داده باشند (شاید انجام داده باشند و شاید هم انجام نداده باشند) حقیقتا یک درخواست نادرست است… بنابراین گزینه تعلیق همچنان دارای مفهوم است زیرا برای چرخش این سانتریفیوژها، برای چرخش آنها به مدت طولانی و كافی، برای چرخش آنها با سرعت و تزریق مواد به روش اصولی، مساله مهندسی مطرح است. بنابراین هنوز میتوان آنها را از توانایی دانش فنی برای انجام آن محروم كرد حتی اگر ذره كوچكی از آن را برای یك بار انجام داده باشند. یا حتی اگر تعداد سانتریفیوژها را زیاد كرده باشند. بنابراین گزینه «تعلیق» هنوز مفهوم دارد. میدانید كه ما با آژانس بین المللی انرژی هستهای صحبت كردهایم كه سعی نكنند مسیر دیپلماسی را تعیین كنند. بلكه به صورت سازمانی باقی بمانند كه در واقع آن چه در ایران میگذرد را گزارش دهند. لذا من واقعا نمیدانم چگونه ارزیابی كنم كه آنها تا چه اندازه پیش رفتهاند.
پرسش : ارزیابی شما از اوضاع داخل ایران چگونه است ؟ … شما در مورد شرایط سیاسی یا اقتصادی در ایران چه فكر میكنید؟
رایس : فكر میكنم آنجا مكانی غیر شفاف است و یك سیستم سیاسی است كه آن را خیلی خوب درك نمیكنم. به نظر میرسد همه این حوزههای قدرت هستند كه در واقع خیلی آشكارا در رسانههای خود با یكدیگر رقابت دارند و مشاجره میكنند، از یكدیگر انتقاد میكنند. و با این وجود رهبر عالی را دارید كه به نظرم قدرت تصمیم گیری نهایی را دارد. این سیستم بسیار پیچیدهای است.
تنها یك چیز را میگویم. یكی از جنبههای منفی عدم حضور در ایران به مدت 27 سال به عنوان یك دولت، این است كه ما در حقیقت كسی را نداریم كه در داخل سیستم ما ایران را بشناسد. میدانید كه اگر در مسكو كار كرده باشید حائز اهمیت است. اگر در ونزوئلا كار كرده باشید حائز اهمیت است. آخرین نسل از كاركنان سرویس خارجی كه در ایران خدمت كردند اكنون بازنشسته هستند. این یك مساله مهم برای ماست و ما سعی كردهایم با استقرار یك گروه در دوبی و در ایستگاه «ریگا» كه قبل از داشتن روابط دیپلماتیك مشرف بر مسكو داشتیم، توانایی خود را در درك آن سیستم تا حدودی بهبود بخشیم. ما دیگر در سرویس (خارجی) فارسی زبان نداریم. ما واقعا در وضعیت خوبی قرار نداریم.
… یك چیز كه فكر میكنم در حال رخ دادن است این است كه انزوای بین المللی فزاینده و سیاستهای اقتصادی فاجعهآمیز احمدی نژاد در حال اثر بخشیدن است. مطلبی را در مورد ظرفیت تصفیه نفت میخواندم… اكنون مردم واقعا نمیخواهند به دلیل مخاطرات سرمایه گذاری در آنجا پالایشگاه بسازند در نتیجه اكنون مجبور شدهاند بنزین را جیرهبندی كنند و فكر میكنم تاثیر خواهد گذاشت ولی نمی توانم به شما بگویم كه دقیقا چه موقع تاثیر میگذارد.
پرسش: در مورد دستگیری آمریكاییهای ایرانی تبار؛ شما مخالفت خود را با آن بیان داشتهاید. منظورم این است كه شما مخالفت خود را با آن شروع كردهاید. ولی فكر میكنید ما آماده انجام چه كاری در این رابطه هستیم ؟
رایس: خوب، فكر میكنم اقدامات ما قبلا شروع شده است. نمی خواهم گمانه زنی كنم زیرا نمی خواهم شرایط را برای آمریكاییهای ایرانی تبار بازداشت شده بدتر كنم. روشن است كه آنها كاری نمی كردند. آنها افرادی بیگناه هستند. برخی از آنها صرفا برای دیدار خانواده در آنجا بودند. آیا در رابطه با تشنجات داخل ایران است، این را نمی دانم. آیا قرار است كه پیامی برای ما باشد، نمی دانم. ولی هر آن چه كه هست، لازم است كه متوقف شود. مقامات ایران با این گونه رفتارهایشان كار خوبی برای خود نمی كنند. این كار در سطح بینالمللی محكوم شده است و صرفا آسان تر است كه بگوییم این یك رژیم عادی نیست كه با آن بتوان روابط عادی داشت.
شما باید به چند سال پیش آن گونه كه ایران در حقیقت در نظام بین الملل مشاهده میشد باز گردید، نه از جانب ما كه به مدت 27 سال به عنوان رژیمی یاغی در سیاست بین الملل تلقی میشد. ولی این كشوری بود كه ژاپن بزرگترین شریك تجاری آن بود. ایتالیا دومین شریك تجاری آن بود. دارای روابط گسترده دیپلماتیك بود.
وقتی خاتمی بر سر قدرت بود، مردم باور داشتند كه امكانی برای معامله با ایران وجود دارد. ایرانیان در رفت و آمد بودند، به پایتختها سفر میكردند. منظورم این است كه تا حد زیادی مانند یك رژیم عادی عمل میكرد. اكنون تحت قطعنامههای مبتنی بر فصل هفت است. رایزنیهای مسافرتی در مورد برخی از افراد وجود دارد. همچنین به خاطر رفتاری كه با انگلیسیها داشته است، روابط خود را با انگلیسیها خراب كرده است. فكر میكنم درمی یابید كه دولت ایران اكنون دارای روابط مسموم با بسیاری از كشورهاست و [دکتر] احمدی نژاد به دور جهان میدود و در مورد فشار دادن دكمه برای نابودی اسراییل سخن میگوید.
وقتی خاتمی بر سر قدرت بود، فكر میكنم میتوان گفت كه علاوه بر ما، سایر قدرتةا نیز با ایران به عنوان یك كشور نیمه عادی رفتار میکردند. (احترام) نسبت به آنها در صحنه بین الملل فرق میکرد. روسیه یك شریك قوی بود و ساخت نیروگاه بوشهر به خوبی به پیش میرفت. اما اکنون در مورد بوشهر مناقشه سوختی دارند و در سالهای اخیر، خیلی چیزها علیه ایران شده است. وقتی آنها كارهایی مانند دستگیری این آمریكاییها یا بازداشت ملوانان انگلیسی انجام میدهند، واقعا این امر را تقویت میكنند كه این یك كشور یاغی است. هر چه بیشتر این دیدگاه از ایران باشد، تحت تاثیر قرار دادن مردم مبنی بر این كه این جای خوبی برای انجام تجارت نیست و جای خوبی برای داشتن روابط نیست، آسان تر خواهد بود.
پرسش: صحبتهای زیادی در محافل سیاست خارجی میشنوید مبنی بر این كه اگر ایران به سلاح هستهای دسترسی پیدا كند، آن را مانند قدرتهای هستهای دیگر خواهیم پذیرفت. آیا این تحلیل را میپذیرید یا هنوز این دیدگاه را دارید كه تحت هیچ شرایطی قابل قبول نیست كه ایران سلاح هستهای داشته باشد؟
رایس: من قطعا فكر میكنم كه شروع تلاش برای قبول تصور یك سلاح هستهای ایرانی، یك اشتباه است. نه تنها فكر كردن در مورد یك فنآوری پنهانی برای تسلیحات هستهای، که فكر كردن در مورد تسلیحات آن هم در دست کشوری که به روشنی یك كشور غیر مسوول و حامی تروریسم است و دارای رییس جمهوری غیر مسوول است را فراموش كنید.
پرسش : آیا فكر میكنید [دکتر] احمدینژاد به گفتههایش اعتقاد دارد؟
رایس: هیچ ایدهای ندارم. من هر گز او را ندیدهام. با او صحبت نكردهام. فقط او را به صورت ظاهری میشناسم و با حرفهایش میشناسم. به هر حال ایران آن كشوری نیست كه حتی بتوانید فكر داشتن آن نوع فنآوری را بكنید.
موضوع دیگری كه مطرح است تاثیر یك ایران دارای سلاح هستهای بر منطقه است. میتوانم به شما اطمینان دهم كه همه را در منطقه بر آن میدارد كه جهت حفاظت از خود برای دستیابی به سلاح اتمی تلاش كنند. بنابراین به این معنا نیست كه به عنوان مثال كاری را انجام نمی دهید كه علیه تهدید موشك بالستیكی آنها باشد. روسها این گونه برای ما استدلال كرده اند كه هیچ تهدید موشك هستهای دوربرد از سوی ایران وجود ندارد. دیگران میگویند اگر شما سپرهای موشكی مستقر كنید، بدان معنا خواهد بود كه شما با یك سلاح هستهای ایران مواجه میشوید. نظر من این است كه باید برای هر توانایی در حال ظهور برنامه ریزی كرد ولی به معنای پذیرفتن این نیست كه میتوانید اجازه دهید به وقوع بپیوندد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.