شير و خورشيد، نماد ملي و مذهبي ايرانيان
خُسن آقا: وقتی که آخوند اراده کند همه چیز میشود نهاد اسلامی، حتی شیر و خورشید نماد ایرانی یک شبه میشود نماد ملی و مذهبی ایرانیان!
عصرایران: بيژن صفسري- روزنا:
اكنون ديگر وقت آن است كه پس از گذشت 28 سال از انقلاب و با فرود آمدن احساسات ملتهب از شور انقلابي، به پيشينه خود بنگريم.
اين ضربالمثل چيني را آندره مالرو نقل ميكند كه فيل حيواني متفكر است چون هر از گاه لحظهاي ميايستد و در خود فرو ميرود، پس آنگاه دوباره به راه ميافتد كه اين توقف را نشانه تفكر ميدانند و چه خوب نشانهاي است كه همه نيازمند به آنيم تا در لحظاتي به دور از هياهوها، كمي در خود فرو رفته و به تعمق، آنچه بر ما گذشت را بنگريم، ورنه در خود تنيدن مدام، جز سكون نميزايد.
چند روز پيش وقتي دكتر حدادعادل در آخرين سال كاري مجلس هفتم با خبرنگاران رسانهها به گفتوگو نشست، بار ديگر صحبت از طرح بازگرداندن شيرهاي فراموششده سردر خانه ملت به ميان آمد كه به زمان فوران شور انقلابي از سردر مجلس پايين كشيده شده بود، طرحي كه براي اولين بار طي تحقيقي در كتابخانه مجلس، پيشنهاد بازگرداندن شيرها به سردر خانه ملت را مطرح ساخت اما به دليل پايان عمر مجلس گذشته هرگز به مرحله تصميمگيري مجلس ششم نرسيد و تاكنون در انبوهي از طرحها و لوايح، به انتظار تصميم هياترئيسه مجلس هفتم مانده است تا اينكه عاقبت حدادعادل در پاسخ به پرسش خبرنگاران از مردم ميخواهد تا در مورد برگشت مجدد نماد شير و خورشيد بر سردر مجلس، خود نظر دهند، چرا كه همه دلنگراني از آن است تا مبادا مردمي كه روزي در تب و تاب انقلاب به دست خود مجسمه آن دو شير را از سردر ورودي مجلس پايين كشيدهاند، با بالا بردن مجدد آنها مخالف باشند.
از همينرو تصميم بر عهده مردم گذاشته شد تا با پرس و جوي ارباب جرايد و رسانهها از ملت، سرنوشت اين نماد ملي و مذهبي براي هميشه روشن گردد.در سال 1324 قمري وقتي مظفرالدينشاه فرمان مشروطه را صادر ميكند، مشروطهخواهان به نشانه سپاس از ياري او، لوح عبارت <عدل مظفر> را در بالاي دو مجسمه شيري كه شمشيري به دست و خورشيدي به پشت داشتند، بر سردر مجلس نصب ميكنند، غافل كه نه عدالت مظفري، خانه ملت را به مشروطهخواهان بخشيد كه مردم خود مجلس را از حلقوم مظفري بيرون كشيده بودند.ميگويند سيدعبدالرزاق از شهداي مشروطه كه براي نخستين بار گراورسازي را به ايران آورد، آن لوح را با خط محمدرضا كلهر ساخته بود، اما از سازنده مجسمه آن دو شير كسي چيزي نميداند كه بعدها آن پلاك و مجسمه آن دو شير، با به توپ بستن خانه ملت از آسيب مصون ميماند و بهتدريج مهمترين عامل مشخصه مجلس شناخته شد تا آن زمان كه در دوران پهلوي اول، به دليل تضادي كه رضاخان با قاجاريه داشت، عدل مظفر را از سردر مجلس به زير آوردند اما در 19 آبان 1320، عدل، بار ديگر به جاي نخست خود بازگشت تا شاهد زنده حوادثي باشد كه تا سال 1357 بر مجلس رفت.
امروز كه كمي بيش از يكصد سال از آن روز گذشته است، ديگر بر سردر خانه ملت نه از پلاك عدل مظفر و نه از آن دو شير، اثري باقي نمانده است، خاصه آن دو شيري كه به صورت حجمي سهبعدي در اندازههايي بزرگتر از حد طبيعي رو به روي هم قرار داشتند و در دست هر يك شمشير و بر پشتشان علامت خورشيد بود كه به گفته مرحوم استاد محيط طباطبايي، شير، شمشير و خورشيد از نمادهاي مهم مسلمانان شيعي است نه نماد پادشاهي. بر اساس تحقيقات گسترده فرزانگاني چون مجتبي مينوي و سعيد نفيسي، استفاده نمادين از علائم شير و خورشيد از قرن دوازدهم ميلادي در انواع سكهها، آثار سنگي، فلزي و سفالين و ساير آثار تاريخي رايج شد.
نماد شير و خورشيد كه امتزاجي از سنتهاي پيشين ايراني، عرب، ترك و مغول بود با گذشت ايام تعبيري شيعي نيز پيدا ميكند و در نهايت به نماد ملي و مذهبي ايران تبديل ميشود.به شهادت تاريخ اين كهنهديار طي قرنها و با بر سر كار آمدن بسياري از حكومتها در اين گستره تاريخي، همواره شير و خورشيد بهعنوان نماد ملي مردم اين آب و خاك بوده است، حتي به دوران سلسله صفويه كه تلاش همهجانبهاي براي وحدت سياسي كشور و گسترش تشيع به عنوان مذهب ملي داشت. استفاده از شير و خورشيد نيز در زمينههاي مختلف از جمله ضرب سكههاي مسي، در آثار هنري و علمها در زمان صفويه رواج پيدا كرد.
طرفه آنكه در توجيه زمينههاي انتخاب نماد شير و خورشيد از سوي صفويه همين قدر بس كه بدانيم اولا در تشيع به امام عليبنابيطالب لقب <شير خدا> داده شده، مضاف بر آنكه خورشيد به عنوان مظهر فر الهي در عالم تشيع، تعبير به نور شده و با انوار الهي منتسب به پيامبر اسلام(ص) و امام علي(ص) ارتباط داده شده است. با اين ترتيب امكان وجود انگيزههاي مذهبي در اذهان خاندان صفوي براي انتخاب شير و خورشيد خالي از وجه نبود، آنچنان كه در توجيه انتخاب اين نماد در بعد از پيروزي مشروطهخواهان، نقل است كه انقلاب مشروطيت در مرداد (سال 1285 هجري شمسي، 1906 ميلادي) به پيروزي رسيد، يعني در برج اسد (شير.) از سوي ديگر چون اكثر ايرانيان مسلمان شيعه و پيرو حضرت علي(ع) هستند و <اسدا...> از القاب حضرت علي(ع) است، بنابراين شير هم نشانه مرداد است و هم نشانه امام اول شيعيان.
در مورد خورشيد نيز چون انقلاب مشروطه در ميانه ماه مرداد به پيروزي رسيد و خورشيد در اين ايام در اوج نيرومندي و گرماي خود است، پيشنهاد شد خورشيد را نيز بر پشت شير سوار كنند كه اين شير و خورشيد هم نشانه علي(ع) باشد هم نشانه ماه مرداد و هم نشانه چهاردهم مرداد، يعني روز پيروزي مشروطهخواهان، و البته وقتي شير را نشانه پيشواي امام اول(ع) دانسته شود بالطبع شمشير ذوالفقار را نيز بايد در دستش قرار داد.
الغرض، اگرچه پس از پيروزي انقلاب اسلامي به اقتضاي شرايط انقلابي، شور و شوق زدودن همه نشانههاي بازمانده از رژيم سلطنتي فراگير بود و در حال و هواي آن روزها چنين اقداماتي قابل درك و توجيه است، اما در اين ميانه يك نكته مغفول ماند و آن تفكيك مخالفت با سلطنت و آنچه با هويت ايراني و سرزمين ايران ارتباط دارد ميباشد، چرا كه تاريخ اين كهنهديار هرگز منفك از تاريخ شيعه نبوده است. شير و خورشيد يك نشان و نماد شيعي – ايراني است كه هيچ سنخيتي با نهاد سلطنت و پادشاهي نداشته، از اينرو اين پرسش مطرح ميگردد كه آيا بهراستي ميتوانيم به صرف زخم عداوتهايي كه از حكومتهاي گذشته بر جان داريم، نماد ملي خود را به فراموشي بسپاريم؟
پیام برای این مطلب مسدود شده.