اين ديگر بيعرضگي نيست
الف: دوستي قديمي دارم بنام علي. ۲۲سال پيش با هم ديپلم گرفتيم او رفت سربازي و بعد شاگردي در بازار و من رفتم دانشكده اقتصاد. الان علي براي خودش شركتي راه انداخته و واردكننده اصلي يكي از برندهاي مشهور در بازار لوازم اداري محسوب ميشود.
در اين سالها هرچند ماه يكبار علي تماس ميگرفت و چشم انداز بازار ارز را ميپرسيد . من هم برايش عوامل موثر بر عرضه و تقاضاي ارز را تحليل و نرخ را پيشبيني ميكردم كاري كه هر فارغالتحصيل اقتصاد كه سرش در اخبار اقتصادي باشد، ميتواند با دقتي نسبي انجام دهد.
اخيرا علي زياد تماس ميگيرد. حدود ۲۰ روز پيش كه نوسان ارزي اخير تازه شروع شده بود تماس گرفت و پرسيد چرا اينطوري شده؟ ميگويند بزودي دلار به ۲۰۰۰ تومن ميرسد؟!
جواب دادم: «تشديد اخير تقاضاي ارز فقط به دليل جو رواني ايجاد شده در ماجراي تحريم نفتي است كساني هم كه اين شايعات را مطرح ميكنند، خواسته يا ناحواسته در امتداد جنگ رواني دشمن عمل ميكنند. نگران نباش، كنترل بازار مدتي از دست بانك مركزي خارج شده، شايد چند روزي از فرصت استفاده كند تا دلارهايش را به قيمت بالاتر بفروشد و نقدينگي سرگردان را جذب كند اما دير يا زود قيمت را به همان حدود ۱۲۵۰ يا شايد اندكي بالاتر بر ميگرداند…»
پرسيد: فكر مي كني تا كي وارد عمل شود؟ من تا ۱۵ روز ديگر تعهد سنگين ارزي دارم.
جواب دادم: «… تا ۱۵ روز حتماً اين نرخ ميشكند مگر اينكه واقعاً جنگ و درگيري نظامي اتفاق بيفتد!»
حدود ۱۰ روز پيش علي دوباره تماس گرفت و با نگراني گفت: ميگويند بانك مركزي را تحريم كرده اند، نفت را نميخرند. اينها دلار ندارند…
باز هم پاسخ دادم: «اثر تحريم بيشتر رواني است تا آنچه وانمود ميكنند. هرچند اين شايعات باعث حمله شديد نقدينگي سرگردان به بازار ارز شده اما نگران نباش، حجم تقاضاي ارز موجود در بازار نسبت به دلار و طلاي در اختيار بانك مركزي، تقريبا هيچ است. ظاهراً بانك مركزي به اين دليل وارد عمل نميشود كه طمع كرده و ميخواهد از اين وضع براي فروش دلارهايش به قيمت بالا، حداكثر استفاده را انجام دهد»
علي با نگراني قطع كرد و ۵ روز پيش دوباره تماس گرفت و پرسيد پس چرا دلار پايين نميآيد؟ بعد دوباره كلي اخبار و شايعات رايج در بازار را ارايه داد كه سرشار بود از شايعاتي كه براي تداوم جو رواني(افزايش تقاضا و كاهش عرضه ارز در بازار) توليد و منتشر شده بود.
پاسخ دادم: «من هم تعجب ميكنم كه چرا بانك مركزي اقدامي نميكند!. اگر برحسب مقايسه قيمت كالاهاي مشابه در داخل و خارج هم حساب كنيم، دلار نبايد ۱۶۰۰ تومان باشد. رئيس جمهورمان كه به كشور گردي رفته، رئيس بانك مركزي هم قهر كرده مجلس هم كه بی خاصیت شده و حتي نميتواند مسوولان اقتصادي را احضار كند و بپرسد چه خبر است؟!!…»
خلاصه توضيح دادم كه احمدي نژاد، اطرافياني ضعيف و چاپلوس بكار گمارده و تعلل در حفظ ارزش ريال بيشتر ناشي از بيعرضگي و بي اراده بودن مسوولان ارشد اقتصادي امروز است… ولي باز هم تأكيد كردم اين نرخ نميتواند اينقدر بالا بماند حتي اگر بانك مركزي هم از خود بی تفاوتی نشان دهد، وقتش است كه نرخ به سمت پايين برگردد….
از آن به بعد علي تقريباً هر روز تماس ميگيرد و طبق معمول اخبار بازار را كه ملغمهاي است از حقايق و شايعات و حرفهاي غير دقيق، تحويل مي دهد و ميپرسد خبر جديدي نشد؟! پس چرا اينبار پيش بينيات درست در نميآيد…؟!
* * *
ديروز صبح چند خبر بد اقتصادي حسابي ناراحتم كرده بود. يكي اينكه بانك مركزي و دولت بجاي استفاده از ابزارهاي نرم افزاري و سيستمي، با چماق و سرباز وارد بازار ارز شدهاند… ديگر اينكه معلوم شد دولت هنوز هم براي واردات خودروهاي گران قيمت خارجي، ارز دولتي تخصيص ميدهد. يعني پرداخت يارانه هنگفت به چند مالتي ميلياردر دانه درشت توسط دولت مدعي عدالت! جدا كه چه ظلمي شد در حق اين واژه مقدس و مظلوم در اين دولت [….]
و بدتر از همه، خبري حيرت انگيز از چهرهاي بحث برانگیز در دولت. آقايي كه معلوم نيست چند شغل دارد و كجا اقتصاد خوانده، با عنوان معاون اقتصادي معاون اول رئيس جمهور مصاحبه كرده و با عباراتي مبهم گفته بود مصوبه شوراي پول و اعتبار درباره افزايش نرخ سود بانكي، در واقع افزايش نرخ سود سپردهها نيست، بلكه افزايش نرخ سود تسهیلات بانكي است!
اين يعني به یاس تبدیل شدن امید بازگشت نقدینگی سرگردان به بانک ها و بازگشت به دوره خوف و رجا و بلاتكليفي و ترديد هفته پيش كه همه با تعجب ميپرسيدند: پس چرا شوراي پول و اعتبار نرخ سود بانكي را بالا نميبرد؟!
ديروز پيش از ظهر با ناراحتي مشغول هضم اين اخبار پي درپي و ناراحت كننده بودم كه علي تماس گرفت و با دلشوره پرسيد پس چي شد؟ بازار بگير بگيرشده اما نرخ همون ۱۶۹۰ تومنه!
نمي دانستم چه جوابي بدهم. گفتم:« راستش وضع موجود و نرخ موجود هيچ توضيح منطقي ندارد. مساله فراتر از بي عرضگي تيم اقتصادي دولت است. از پشت پرده اين وضع، بوي بسیار مشکوکی مي آيد چرا كه تداوم اين اوضاع آشفته، فقط به نفع كساني است كه ميتوانند از بانك مركزي ارز به نرخ پايين تر از بازار بگيرند…»
علي با نااميدي خداحافظي كرد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.