18.01.2012

رابطه پیام محرمانه به خامنه ای و افزایش نیروهای رزمی آمریکا در اطراف ایران

رادیوفرانسه: نوشتۀ رضا تقی زاده

در شرایط کنونی، تحرکات نظامی آمریکا در اطراف ایران به نحو بی سابقه ای افزایش یافته و بار دیگر صدای طبل جنگ در منطقه به گوش میرسد. دشواری بزرگ امروز جمهوری اسلامی تشخیص واقعیت تحرکات نظامی آمریکا در منطقه، و تفاوت نهادن مابین تهدید سیاسی با خطر واقعی آغاز جنگ است. بر خلاف نظام سیاسی حاکم بر ایران، مردم خطر را جدی گرفته اند.

همزمان با انتشار خبر ارسال پیام محرمانه واشنگتن به علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی، که دریافت آن از سه کانال متفاوت، مورد تائید سخنگوی وزارت خارجه ایران قرار گرفت، جان کیربی- سخنگوی وزارت دفاع آمریکا، ضمن پذیرفتن افزایش چشمگیر شمار نیروهای رزمی آمریکا در منطقه خلیج فارس، مدعی شد که تحرکات نظامی اخیر در اطراف ایران «عملیات اضطراری با هدف (تهدید) کشوری خاص نیست».

سال گذشته طی یک اجلاس دو روزه تحقیقی- دانشگاهی در واشنگتن پیرامون مسائل ایران که در آن تعدادی از فرماندهان ارشد نظامی آمریکا نیز حضور داشتند، قرار دادن فشارهای گرم (تهدید حمله نظامی)، تنگاتنگ با اعمال فشارهای سرد (تحریم بانک مرکزی و نفت خام ایران) به عنوان گزینه مطلوب جهت متوقف ساختن حرکت اتمی جمهوری اسلامی به سمت بمب اتمی مورد تاکید تعداد قابل ملاحظه ای از شرکت کنند گان قرار گرفت.

حرکات نظامی جاری آمریکا در مناطق نزدیک ایران، در مقایسه با اقدام مشابه آمریکا طی ماه می سال ٢٠١٠ بسیار گسترده تر بنظر میرسد. این در حالی است که اعمال فشارهای سرد علیه جمهوری اسلامی نیز با قرار دادن صادرات نفت خام و بانک مرکزی جمهوری اسلامی در شمول تحریم ها، شدت بی سابقه ای یافته است.

در فاصله ماه مه تا اکتبر سال ٢٠١٠ و حدود چهارده ماه پس از به قدرت رسیدن اوباما در واشنگتن، مناسبات ایران و آمریکا در وضعیت بحرانی خاص قرار داشت چنانکه علاوه بر منابع خبری جهان، سرویس های اطلاعاتی و دولتمردان روسیه نیز نسبت به خطر وقوع جنگ علیه ایران هشدار میدادند.

قبول مذاکره تحت فشار

در ١٧ ماه مه همان سال و بر اساس مفاد «بیانیه تهران»، ایران ضمن پذیرفتن پادرمیانی رهبران ترکیه و برزیل (که در اصل از پشتیبانی کامل آمریکا برخوردار بود) با انتقال اورانیوم غنی سازی شده خود به روسیه و دریافت سوخت اتمی از فرانسه رضایت داد.

اجرای موافقت سه جانبه یاد شده، به دلایلی که وجوه دقیق آن هنوز روشن نیست و بی شک علاوه بر تفاوت نظر مابین آمریکا و هم پیمانان منطقه ای آن، از اختلاف نظرهای داخلی در ایران و بخصوص مخالفت جناح تندرو نظامی-مذهبی در درون حاکمیت ایران با مفاد آن نیز تأثیر گرفته بود، متعاقباً معوق ماند.

اینک با تکرار وضعیت یاد شده از هر دو جهت نظامی و سیاسی، و در حالی که از یک سو بازرسان آژانس طی چند روز آینده عازم تهران خواهند شد، تحرکات نظامی آمریکا در اطراف ایران به نحو بی سابقه ای افزایش یافته و بار دیگر صدای طبل جنگ در منطقه به گوش میرسد.

تفاوتهای دو مقطع

در سال ٢٠١٠ نیروهای نظامی آمریکا همچنان در عراق مستقر و پایگاههای آنها در معرض موشک پرانی و حملات انتحاری قرار داشت. اینک نیروهای آمریکایی عراق را ترک کرده و در مناطق دفاع پذیرتر مانند کویت (١٥٫٠٠٠ نیرو) اسرائیل (٩٠٠٠ نیرو) و اردن (تعداد اعلام نشده در اطراف عمان) مستقر شده اند.

علاوه بر استقرار نیرو های آمریکایی در مناطق نزدیک ایران، با درس گرفتن از وقایع لیبی و تحولات نظامی جاری در سوریه، دولت تهران اینک نگران شکل گرفتن عملیات نظامی پیش بینی نشده در مرزهای شرقی کشور است.

به زمین نشستن اجباری و( یا ساقط شدن) یک فروند هواپیمای جاسوسی بدون سرنشین ار- کیو 170 آمریکایی در مرزهای شرقی که خبر آن روز ٤ دسامبر گذشته انتشار یافت، ایران را نگران تحرکات نظامی خصمانه در مناطق شرقی و تکرار «تجربه بنغازی» در لیبی ساخته است.

در واکنش به این تهدید، نیرو های زمینی سپاه از روز ٧ ژانویه جاری مانور زمینی کم سابقه ای را در مناطق شرقی کشور آغاز کردند. این مانور که «شهدای وحدت» نامگذاری شده بنا بر اظهارات محمد پاکپور فرمانده نیروی زمینی سپاه در واکنش به تهدید های خارجی همچنان در جریان است.

تقویت قدرت آتش از جنوب

در سال ٢٠١٠ تنها یک فروند ناو هواپیما بر(دوایت آیزنهاور) در آبهای نزدیک ایران قرار داشت و نام هواپیما بر “هاری ترومن” در شرف حرکت به آب های منطقه از پایگاه خود در ویرجینیا بود.

گزارش های جاری حاکی آن است که نیروی دریایی آمریکا در حال دوبرابر ساختن ظرفیت جنگی خود در آبهای خلیج فارس است. این اقدام اگرچه بمنظور اثبات آمادگی برای پیش گیری از بسته شدن تنگه هرمز و یا اقدام به بازگشایی آن پس از مسدود شدن صورت میگیرد، در هر حال عملی است تهاجمی که در کمترین وجه ممکن، تهدید نظامی علیه ایران را جدی تر از پیش میسازد.

در حالی که ناوهای همراه ناو هواپیما بر “جان استنیس” در آبهای نزدیک به ایران مستقر شده اند، ناوهای همراه ناو هواپیما بر “کارل وینسون ” مرکب از تعدادی رزم ناو و ناو شکن و ناو های حامل موشک های “کروز” در آبهای عمان موضع گرفته اند. به علاوه، ناو هواپیما بر “آبراهام لینکلن” نیز بعد از توقف کوتاه در تایلند اینک عازم منطقه شده است.

اگر چه سخنگوی وزارت دفاع آمریکا این تحرکات تهاجمی نظامی را «متعارف» خوانده، ولی در گذشته هرگز ٣ یا ٤ ناو هواپیما بر و گروه ناو های همراه آنها با ظرفیت کوبنده دریایی و هوایی کنونی از خطوط ساحلی ایران قابل رویت نبوده اند

روزنامه نیویورک تایمز در مقاله روز پنج شنبه خود با اشاره به پیام اخیر اوباما برای خامنه ای، آنرا «غیر عادی و حاوی اخطار مستقیم در قبال هر نوع تلاش برای مسدود ساختن تنگه هرمز» معرفی کرد. تکیه دو پیام قبلی اوباما به خامنه‌ای، ظاهرا بیشتر بر دعوت از ایران به همکاری و گشودن آغوش برای آغاز دوستی مابین دو کشور استوار بود.

تغییر وضعیت داخلی

١٨ماه قبل وضعیت اقتصادی ایران نسبتا عادی و تجارت خارجی کشور با وجود اعمال تحریم ها، بصورت متعارف جریان داشت. تولید روزانه نفت خام ایران در حدود ٤٫٢ میلیون بشکه و صادرات روزانه نفت خام بالاتر از ٢ میلیون بشکه بود.

تولید روزانه نفت ایران بنا بر گزارش هفته جاری بلومبرگ در ماه قبل به حدود ٣٫٥ میلیون بشکه کاهش یافته و در نتیجه ظرفیت صادرات روزانه نفت خام ایران به زیر ١٫٥ میلیون بشکه در روز رسیده است.

در صورت ادامه روند کنونی، صادرات نفت خام ایران طی شش ماه آینده به یک چهارم سال پیش تقلیل یافته و از این لحاظ ٧٥ در صد از منابع تحصیل ارز خارجی کشور عملا از میان خواهد رفت.

تا ماه پیش عربستان دست کم به صورت زبانی مدعی بود که بازارهای نفت خام ایران را اشغال نخواهد کرد. ولی امروز بدون پرده پوشی از زبان علی النعیمی وزیر نفت خود به صراحت معترف به افزایش تا ٢ میلیون بشکه نفت و آمادگی برای جبران کمبود صادرات نفت خام ایران است.

سقوط آزاد ارزش پول ملی و هجوم مردم برای ذخیره کردن طلا و ارزهای خارجی در آینده ای نه چندان دور، به هجوم مصرف کنند گان برای خرید و ذخیره کردن کالاهای مصرفی و خوراکی تبدیل خواهد شد. در صورت ادامه وضع موجود، دولت نیز که امروز ذخیره ارز خارجی غیر مجاز را «غیر قانونی» می‌خواند، طی چند ماه آینده «ذخیره سازی کالاهای خوراکی و مصرفی را احتکار» و «غیر قانونی» اعلام خواهد کرد.

اختلاف های آمریکا و اسرائیل

اختلاف نظرهای آمریکا و اسرائیل پیرامون نحوه برخورد با ایران که روابط شخصی اوباما و نتان یاهو را تحت تأثیر قرار داده، یک سال و نیم پیش به عمق امروز نبود. در این مورد خاص و بر خلاف سیاق عموماً پذیرفته شده «دشمن دشمن من، دوست من است»، اختلاف نظر های آمریکا و اسرائیل پیرامون ایران لزوماً به سود ایران نیست.

در رابطه اختلافات یاد شده، مهمترین نکته برای ایران پذیرفتن واقعیت وجودی آن و تنظیم خطوط دفاعی خود بر اساس قبول یا رد ماهیت اختلاف ها است. اختلاف های اسرائیل و آمریکا تاکنون مانع از برقراری تماس های مکرر مابین رییس جمهوری آمریکا و دولت مردان اسرائیلی نشده و روابط کاری نزدیک دو دولت را به هیچ وجه تحت تأثیر قرار نداده است. هفته پیش ایهود باراک در واشنگتن به دیدار باراک اوباما رفت، و روز پنج شنبه آینده، رییس ستاد مشترک نیروهای مسلح آمریکا عازم اسرائیل خواهد شد.

ایران به راستی مطمئن نیست که لغو مانور مشترک نظامی بهار آینده اسرائیل و آمریکا موسوم به “چالش 12” را به نارضایتی واشنگتن از اظهارات موشه یعلون معاون نخست وزیر اسرائیل، دایر بر اینکه «خودداری اوباما از تحریم نفت ایران ناشی از ترس آمریکا از افزایش قیمت نفت است» نسبت دهد و یا آنرا با افزایش تحرکات اضطراری ناشی از ضرورت های مبادرت به رزم واقعی در منطقه نسبت دهد.

عامل پیچیده دیگری که ایران در درک ابعاد آن با دشواری روبرو است، تشخیص نحوه استفاده اسرائیل از وضعیت دولت اوباما، در سال برگزاری انتخابات ریاست جمهوری آمریکا است.

اسرائیل چنانچه در مصلحت خود ببیند، با تهدید به انجام حمله یکجانبه علیه ایران و قرار دادن دولت اوباما در برابر عمل انجام شده، سعی در همراه ساختن برنامه ریزی شده آمریکا خواهد کرد؛ در این صورت، موضوع اختلاف های شخصی نتانیاهو و اوباما بر سر ایران به حاشیه رانده خواهد شد.

ایران در فاصله ماه مه ٢٠١٠ تاکنون مرتبا توپ های مشقی و دودزای خود را شلیک و از راه بزرگ نمایی نقاط ضعف مدعیان ابراز خوشحالی کرده است. در پاسخ به تهدید های تو خالی و بدون پشتوانه تهران، امروز توپ های مدعیان، مجهز به گلوله های رزمی و واقعی از اسرائیل و خاک عربستان و رزمناوهای مستقر در خلیج فارس سر کشیده و آماده شلیک میشوند. در فاصله ١٤ ماه گذشته تاکنون اوضاع در منطقه به زیان ایران تغییر یافته است.

جنبش موسوم به “بهار عرب” نیز که در ابتدا، بهانه خوشحالی گذرای جمهوری اسلامی شده بود، با در خطر قرار دادن بقای رژیم اسد در سوریه، به کابوس تهران تبدیل شده است.

دشواری بزرگ امروز جمهوری اسلامی تشخیص واقعیت تحرکات نظامی آمریکا در منطقه، و تفاوت نهادن مابین تهدید سیاسی با خطر واقعی آغاز جنگ است. بر خلاف نظام سیاسی حاکم بر ایران، مردم خطر را جدی گرفته اند. سقوط آزاد ریال و تبدیل سرمایه های کوچک به طلا و ارز های خارجی، واکنش امروز و هجوم مورد انتظار برای ذخیره کردن مواد خوراکی و کالاهای مصرفی، واکنش فردای مردم و بازار داخلی به ماهیت خطرها خارجی خواهد بود.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates