تحریم نفت و احتمال فعال شدن جنبش داخل ایران
دویچهوله: تحریم خرید نفت ایران ازسوی اتحادیه اروپا تصویب شد. این بدان معناست که حدود ۲۰ درصد از نفت صادراتی ایران از اول ژوئیه روی دست جمهوری اسلامی خواهد ماند. هادی زمانی میگوید این میتواند به تحرک جنبش داخلی منتهی شود.
هادی زمانی اقتصاددان مقیم لندن میگوید اگر به تعبیر ایران، تحریم نفت این کشور از سوی اروپا “خودزنی” باشد، این خودزنی برای ایران هم به وقوع خواهد پیوست، شاید سختتر از اروپا.
دویچهوله: آقای زمانی، اتحادیهی اروپا تحریم خرید نفت از ایران را تصویب کرده و از تاریخ اول ژوئیه دیگر نفت ایران از سوی اروپا خریداری نمیشود. ایران پیشتر این تصمیم را به عنوان خودزنی تعبیر کرده بود و گفته بود در بحران کنونی یورو، این اقدام میتواند به ضرر اروپا تمام بشود. نظر شما چیست؟
هادی زمانی: منطقاً باید فرض را بر این گذاشت که کشورهایی که در اتحادیهی اروپا دست به چنین اقدامی میزنند، جانشینهای مناسب برای نفت ایران را پیدا کردهاند. این احتمال بسیار بسیار خارج از تصور است که کشورهای اتحادیهی اروپا که به هرصورت نظم و منطق معقولی به لحاظ سیاسی و اقتصادی بر آنها مسلط است و از طریق مکانیسم سیستم انتخاباتی در برابر مردم خودشان پاسخگو هستند، بدون در نظر گرفتن و مهیا کردن شرایط، به این سمت بروند.
علی فلاحیان گفته: «ایران باید در قبال این حرکت اروپا، از همین الان فروش نفت به اروپا را متوقف کند و منتظر اول ژوئیه نشود. به این صورت، قیمت بالا میرود و معادلات اروپا بههم میریزد». چقدر چنین چیزی امکانپذیر است؟
این کار اقتصاد ایران را هم دچار مشکلات جدی میکند. ایران الان کسر بودجهای بین۲۰ تا ۳۰ میلیارد دلار دارد. چنین کاری، در عین حال که ممکن است زمان مشکلات را برای اتحادیهی اروپا کمی به جلو بکشد، مشکلات خود جمهوری اسلامی را هم به جلو خواهد کشید. مشکلاتی که در برابر ایران قرار خواهد گرفت، با مشکلات اقتصادیای که در برابر اتحادیهی اروپا قرار خواهد گرفت، قابل مقایسه نیست.
یعنی اگر جمهوری اسلامی از الان فروش نفت خود را به اروپا قطع کند، باز هم فکر میکنید مشکلات بیشتر گریبان ایران را خواهد گرفت؟
بله، بهطور نسبی ایران در شرایط دشوارتری قرار دارد و هزینهی آن کار برای ایران بیشتر است تا برای اتحادیهی اروپا. به هرصورت مشکلات اتحادیهی اروپا در بین چند کشور تقسیم میشود و یکی از سناریوهایی هم که طبیعتاً باید بررسی کرده باشند، همین سناریویی است که ایران مطرح میکند. ولی همانطور که گفتم، از دست دادن بخش قابل ملاحظهای از درآمد نفتی، برای ایران، در شرایط کنونی، هم به لحاظ اقتصادی و هم به لحاظ سیاسی، یک پروژهی نشدنی است و اگر قرار بر “خودکشی” باشد، این خودکشی برای ایران هم مطرح است.
برخی از کارشناسان گفته بودند که تحریم نفت ممکن است در نهایت به نفع ایران تمام بشود، برای اینکه قیمت نفت بالاتر میرود و ایران هم، هرچند مجبور است نفت را با قیمت پائين به همان مشتریانی که الان دارد بفروشد، در نهایت چون قیمت جهانی نفت بالا رفته، به نفع ایران تمام میشود. در این مورد نظرتان چیست؟
این بستگی به آن دارد که جانشینان مناسب و به اندازهی کافی برای نفت ایران در بازار فراهم باشد یا نه. بدون شک، مقداری قیمت در کوتاهمدت بالا خواهد رفت و حتی ممکن است میانمدت باشد، ولی اگر جانشینهای مناسب، به اندازهی کافی و با سرعت کافی وارد بازار بشوند، چنین نوساناتی بسیار شدید نخواهد بود.
فکر میکنید الان بهترین اقدامی که ایران میتواند انجام بدهد، با توجه به منافع ملی ایران، چه میتواند باشد؟
بحرانی ایران در مجموع یک بحران سیاسی است که هم جنبهی داخلی دارد و هم جنبهی بینالمللی. به لحاظ داخلی، فقدان مشروعیت حکومت است که مسائلی مثل فساد، سوءمدیریت، شتابزدگی در تصمیمات و غیره نتایج آن است. برای خروج از این بنبست باید شرایط سیاسی داخلی ثبات پیدا کند.
در زمینهی بینالمللی هم مشکل اصلی ایران پروندهی هستهای است که مسئلهی تحریم نفت و تحریم بانک مرکزی را در دستور کار قرار داده است. برای خروج از این بنبست هم جمهوری اسلامی باید وارد مذاکراتی بشود.
در شرایط فعلی، آنچه با آن مواجه هستیم، این است که بسیاری از سرمایهدارها نسبت به آینده اطمینان لازم را ندارند و در نتیجه سرمایهگذاری و فعالیتهای اقتصادی را متوقف کردهاند و بخش بزرگی از آنها در جستوجوی خارج کردن سرمایههای خودشان هستند. همینطور نیروی کار، به دلایل بحران سیاسی داخلی و بحران سیاسی خارجی، اعتمادش را به آینده از دست داده و دل و رمقی برای کار کردن ندارد و از بین متخصصین، آنهایی که میتوانند، در جستوجوی خروج از کشور هستند. در نتیجه اقتصاد، با سرعت به سمت فلج شدن پیش میرود.
حداقل در دهه اخیر ما نمونهای نداریم که تحریم نفت به تنهایی توانسته باشد کشوری را سر میز مذاکره برگرداند. چقدر این احتمال را برای ایران، ممکن میدانید؟
این مقدار زیادی بستگی به پارامترهای سیاسی درون ایران دارد. در ایران، خوشبختانه یک جنبش سیاسی نسبتاً قوی زنده است. گرچه در مقاطعی ساکت میشود و جوش و خروش همیشگی را ندارد، ولی مثل یک آتش زیر خاکستر، حضور و گرمای آن را حس میکنید. وقتی شرایط سخت بشود، احتمال اینکه مکانیسم فعال بشود و تغییرات جدیای را بهوجود بیاورد، وجود دارد.
مصاحبهگر: میترا شجاعی
تحریریه: جواد طالعی
پیام برای این مطلب مسدود شده.