اعتصاب خانگی در روز جمعه ۱۲ اسفند: راهکارهای سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی برای آگاهی بخشی و بایکوت انتخابات فرمایشی
خُسن آقا: به جمع ما خوش آمدید! آقایان تازه دوزاری شان افتاده که رای ندادن بهترین راه مبارزه با این رژیم است!
کلمه: سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی از از مردم خواست با اتخاذ مشی عدم مشارکت فعال دست به مبارزه منفی زده و با عدم شرکت در چنین نمایشی، مخالفت خود را با روند فاجعهبار کنونی حاکم بر نظام و کشور اعلام دارند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با صدور بیانیه ای مشروح به تحلیل فضای کشور و عملکرد جنبش سبز و اقتدارگرایان حاکم در آستانه انتخابات پیش رو پرداخته است .
در این بیانیه که در سایت امروز منتشر شد، آمده است: در این میان جنبش سبز و اصلاح طلبی جلوگیری از سیر قهقرایی و متوقف کردن روند سقوط و انحطاط کشور و نابودی کامل آزادیها و حقوق اساسی ملت را وظیفه خود میداند، و به امید خارج کردن حاکمان از توهمات خودساخته، و در شرایطی که هرگونه اعتراض و انتقادی از حکومت با بگیر و به بند و زندان و سرکوب پاسخ داده میشود، از مردم می خواهد با اتخاذ مشی عدم مشارکت فعال دست به مبارزه منفی زده و با عدم شرکت در چنین نمایشی، مخالفت خود را با روند فاجعهبار کنونی حاکم بر نظام و کشور اعلام دارند.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با تاکید بر اهمیت این برهه زمانی نوشته است: شبه انتخابات مجلس نهم از یک جهت مهمترین «انتخابات» خواهد بود. ؛ مهمترین نه به دلیل اهمیتی که مجلس نهم خواهد داشت، بلکه از این جهت که کاهش مشارکت مردم، تأثیر تعیین کنندهای بر تحولات بعدی خواهد داشت و با تشدید تردیدها و تزلزلها و در نتیجه درگیریها در سطح حاکمیت مسیر تحقق اهداف حقطلبانه و مشروع ملت و جنبش سبز ایران را هموارتر خواهد ساخت.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی با تاکید دوباره بر عدم مشارکت اصلاح طلبان در این انتخابات، از مردم خواسته است تا با افشاگری و نشاند دادن پیامدهای شرکت در چنین انتخاباتی، به روشنگری بپردازند.
در بخشی از این بیانیه تصریح شده است: نشان دادن بی نتیجه بودن شرکت در انتخابات به دلیل خالی شدن مجلس از محتوا ، از بین رفتن استقلال عمل قوه مقننه و تبدیل شدن آن به مهری پلاستیکی در دست قدرت که بهترین شاهدش عملکرد دو مجلس هفتم و هشتم که بنا به اظهار رئیس مجلس هشتم تنزل نقش آن تا سرحد «مجری منویات رهبری» بوده است.
متن کامل بیانیه به شرح زیر می باشد.
بسم الله الرحمن الرحیم
انتخابات آزاد، به عنوان یکی از اصلی ترین ارکان مردمسالاری تنها زمانی معنا می یابد که تمامی شهروندان از حق نامزدی در آن برخوردار بوده، و همه جریان های سیاسی رقیب حق استفاده عادلانه و برابر از امکانات عمومی از جمله مطبوعات و رسانه های جمعی به ویژه رسانه ملی را برای بیان دیدگاهها و برنامه خود داشته باشند. همچنین مجریان و ناظران و داوران انتخابات باید با بی طرفی بر روند برگزاری آن از ابتدا تا انتها نظارت داشته باشند و نهایتا انتخابات در فضایی آرام و به دور از هرگونه فضای امنیتی-پلیسی برگزار شود، وآرای ملت از دستبرد و مصادره حکومت و هرگونه مهندسی به منظور تحقق نتایج از پیش تعیین شده مصون و محفوظ باشد.
در انتخابات این دوره مجلس شورای اسلامی نه تنها هیچیک از شرایط فوق وجود ندارد، بلکه نقض ابتداییترین حقوق و اصول یک انتخابات آزاد و سالم و منصفانه در اظهارات و مواضع حاکمان بیانگر عدم پایبندی ایشان به معیارهای فوق است. در واقع در شبه انتخابات نهمین دوره مجلس شورای اسلامی مسأله اصلی نه رقابت نامزدهای رقیب و انتخاب آنها، بلکه شرکت یا عدم شرکت در چنین شبه انتخاباتی است. به همین دلیل از هم اکنون دغدغه اصلی حاکمیت این است که از چه طریق و با استفاده از چه روشهایی میتوان تشکیل مجلسی مطیع و با ترکیب از پیش تعیین شده را به نام ملت و رأی و خواست آنها رقم زد و با تبلیغ آن بر بحران مشروعیتی که حاکمیت پس از تقلب بزرگ انتخاباتی ۲۲ خرداد ۸۸ بدان گرفتار آمده غلبه کرد و با نهادینه کردن شبه انتخابات، استبداد مطلقه را نهادینه ساخت. در صورت تحقق این هدف همان گونه که تجربه مجالس بی اختیار و دولت تحمیلی طی سالهای اخیر نشان داده است، در آینده باید شاهد سقوط هرچه بیشتر کشور در بحرانهای اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی ، سیاسی ، وگسترش فقر و فساد و تبعیض باشیم.
در این میان جنبش سبز و اصلاح طلبی جلوگیری از سیر قهقرایی و متوقف کردن روند سقوط و انحطاط کشور و نابودی کامل آزادیها و حقوق اساسی ملت را وظیفه خود میداند، و به امید خارج کردن حاکمان از توهمات خودساخته، و در شرایطی که هرگونه اعتراض و انتقادی از حکومت با بگیر و به بند و زندان و سرکوب پاسخ داده میشود، از مردم می خواهد با اتخاذ مشی عدم مشارکت فعال دست به مبارزه منفی زده و با عدم شرکت در چنین نمایشی، مخالفت خود را با روند فاجعهبار کنونی حاکم بر نظام و کشور اعلام دارند.
هریک از دو جبهه اقتدارگرایان حاکم و جنبش سبز برای پیشبرد راهبرد خاص خود از روشها و ابزارهای ممکن و مناسب خویش استفاده خواهند کرد.
تاکتیکهای اقتدارگرایان برای تحریک مردم به شرکت در انتخابات:
به طور کلی میتوان روشها و تاکتیکهایی را که اقتدارگرایان برای تحقق خط مشی خود در شبه انتخابات پیشروبه کار خواهند برد، در چهار عنوان زیر خلاصه کرد:
۱- تخدیر: طی مدت باقیمانده تا انتخابات حاکمیت اقتدارگرا خواهد کوشید تمامی امکانات تبلیغاتی نظیر صدا و سیما،تریبونهای نمازجمعه و جماعات، نهادهای مذهبی، روضه خوانها و مداحان وابسته و… را برای تخذیر اقشار مختلف به کار گیرد و برای قانع ساختن اقشار مختلف به خصوص بخشهای از جامعه که امکان دسترسی چندانی به رسانههای مستقل و امکان ارتباطی با جریانهای منتقد ندارند، متناسب با حساسیتها و گرایشهای ویژه آنها از شعارها، راهکارها و تبلیغات خاصی استفاده کند، از جمله:
الف: استفاده ابزاری از میراث انقلابی و پیوند این انتخابات با انقلاب اسلامی بهمن ۵۷ و بهرهبرداری سوء از سخنان امام خمینی برای جلب اقشار وفادار و معتقد به اندیشههای ایشان و قانع کردن آنان به حضور در پای صندوقهای رأی.
ب- استفاده ابزاری از دین ، شریعت و مقدسات برای اقشار متشرع به خصوص بخشهای سنتی جامعه، از جمله استفاده تبلیغاتی از معدود مراجع حامی قدرت حاکم به منظور تبدیل امر شرکت در شبه انتخابات آینده به یک تکلیف شرعی.
ج- استفاده ابزاری از گرایشهای ملیگرایانه و ایران دوستانه برای تحریک آن بخش از جامعه که دارای انگیزههای ملی – ایرانی قویتری هستند. بنابراین در ایام منتهی به انتخابات احتمالا «وطن و میهن» در صدا و سیما اهمیت ویژهای خواهد یافت و سرودهای ملی نظیر ای ایران و یادآوری شکوه و عظمت ایران باستان رونق و رواج ویژهای خواهد گرفت.
د- استفاده از گرایشهای ضد اجنبی، ضد استعماری و ضد استکباری جامعه و تبلیغ شرکت در شبه انتخابات اسفندماه به عنوان مبارزه پرشور ضد استکباری به منظور قانع کردن جامعه به اهمیت نفس شرکت در انتخابات صرفنظر از نتایج آن!!! به عنوان یک حرکت میهنپرستانه.
ه- از جمله اقدامات حاکمیت دامن زدن به اختلافات و رقابتهای قبیلهای و محلی در آستانه انتخابات برای تحریک ساکنان شهرهای کوچک و مناطق دارای اقوام و طوایف مختلف جهت شرکت در انتخابات است.
۲- تهدید: جنگ روانی از روشهای شناخته شدهای است که همواره حکومتهای استبدادی علیه جنبش اعتراضی ملت از آن بهره بردهاند. حاکمیت کنونی نیز در شبه انتخابات آینده از این روش نهایت بهره را خواهدبرد . ترساندن مردم و تهدید ضمنی آنان نسبت به عواقب منفی عدم شرکت در انتخابات و نبود مهر انتخابات در شناسنامه افراد، ازجمله از دست دادن شغل و عدم پذیرش فرزندان آنان در کنکور، قطع یارانه و … از جمله این شگردهاست که در سطح تبلیغات غیر رسمی و از طریق پخش سازمان یافته شایعه در جامعه مورد استفاده قرار خواهد گرفت.
ترساندن جامعه از خطر جنگ ، حمله خارجی و ایجاد حس ناامنی و افزایش خطر حمله دشمن در صورت کاهش میزان مشارکت میتواند یکی دیگر از شگردهای عملیات روانی حاکمیت در این شبه انتخابات باشد.
۳- تطمیع: سیاست تطمیع شیوه شناخته شدهای است که مستبدان برای فریب و کشاندن مردم به صحنههای نمایش وفاداری ملت نسبت به خود از آن استفاده میکنند. به خصوص دولت و جناح حاکم در این زمینه بسیار پرتجربه است و در طول شش سال گذشته به مدد میلیاردها دلار نفتی واریز نشده به خزانه، دستبرد به بیتالمال و به قیمت توقف طرحهای عمرانی به وفور از این شیوه استفاده کرده است. دادن وعده افزایش یارانه و احتمالاُ انجام موردی آن، افزایش حقوق و مزایا، توزیع پول و اعلام کوپن کالا به ویژه در مناطق محروم روستایی و شهری در آستانه انتخابات تنها چند قلم از اقلام تطمیع است که در گذشته تجربه شده است. در این دوره علاوه بر موارد مذکور باید منتظر ابتکارات فریبکارانه جدیدتری نیز بود.
۴- سرکوب و سانسور: موج زود رس دستگیریهای گسترده و بازداشتهای غیر قانونی افراد طی هفتههای اخیر ،حکایت از نگرانی و وحشت شدید استبداد حاکم از احتمال عدم مشارکت مردم در انتخابات آینده دارد. هرچه به روز ۱۲ اسفند نزدیکتر میشویم فضای رعب و اختناق شدیدتر خواهد شد و خبرنگاران و فعالان سیاسی منتقد و مستقل بیشتری در معرض تهدید قرار خواهند گرفت.
کم شدن سرعت اینترنت، تشدید فیلترینگ سایتهای سیاسی منتقد و سبز، افزایش پارازیت برای مقابله با شبکههای تلویزیونی ماهوارهای، هجوم نیروهای پلیس به خانههای مردم و هلیبرد کماندوها به بام ساختمانها برای جمع آوری آنتنهای ماهواره، اختلال در شبکه تلفن همراه به ویژه در روزهای منتهی به انتخابات، برخی دیگر از اقدامات ضد آزادی و محدود کنندهای است که حاکمیت استبداد برای جلوگیری از آگاهی مردم نسبت به ماهیت شبه انتخابات آینده بدان دست خواهد زد.
تشدید بحران خارجی تا مرز درگیری نظامی و احیاناُ بروز برخی تنشها در مرزها به منظور ایجاد شرایط جنگی و محدودکردن آزادیها به بهانه آن از یک سو و تحریک احساسات وطن پرستانه مردم و تشویق ایشان به شرکت در انتخابات از سویی دیگر از جمله اقداماتی است که در منطق قدرتپرستان ماکیاولی صفت کاملاُ موجه مینماید.
راهکارهای سبزها برای آگاهی بخشی به مردم برای عدم شرکت در انتخابات:
در این میان، جنبش سبز نیز برای آگاهیبخشی، افشاگری و تشویق شهروندان به عدم مشارکت در شبه انتخابات اسفندماه از شیوهها و ابزارهای ممکن استفاده خواهد کرد. حفظ انسجام و اتحاد عمل همه نیروهای سبز شرط موفقیت سبزها در اجرای کامل این راهبرد خواهد بود.
خوشبختانه جنبش سبز و اصلاح طلبان به رغم تنوع درونی و با وجود تلاشهای گسترده پیدا و پنهان اقتدارطلبان حاکم تا این مقطع توانستهاند هماهنگی و وحدت عمل خود را حفظ کرده و نقشه حاکمیت استبداد را برای ایجاد تفرقه میان ایشان در قبال شبه انتخابات آینده نقش برآب کنند. در این مرحله احزاب، سازمانها و شخصیتهای اصلاح طلب به صراحت عدم شرکت خود را در شبه انتخابات مجلس به صراحت اعلام کرده و هرگونه فهرست انتخاباتی به نام اصلاح طلبان را منتفی دانستهاند. با توجه به این موفقیت سبزها راهبرد عدم مشارکت فعال را در مراحل باقیمانده نمایش انتخاباتی آینده یعنی در دوران ۱- تبلیغات انتخاباتی. ۲- رأی گیری. و ۳- اعلام نتایج ، با جدیت بیشتری تعقیب و دنبال خواهند کرد. سبزها احتمالاً بر آگاهی بخشی هرچه بیشتر جامعه به ویژه اقشار محرومتر نسبت به ماهیت شبه انتخابات پیش رو با محورهای زیر تمرکز خواهند کرد، از جمله:
۱- نشان دادن بی نتیجه بودن شرکت در انتخابات به دلیل خالی شدن مجلس از محتوا ، از بین رفتن استقلال عمل قوه مقننه و تبدیل شدن آن به مهری پلاستیکی در دست قدرت که بهترین شاهدش عملکرد دو مجلس هفتم و هشتم که بنا به اظهار رئیس مجلس هشتم تنزل نقش آن تا سرحد «مجری منویات رهبری» بوده است.
۲- تشدید سلطه نیروهای امنیتی و نظامی بر مراحل مختلف انتخابات از جمله بررسی صلاحیت نامزدها در هیات های اجرایی و نظارت و شورای نگهبان و تعیین ترکیب مجلس بر اساس اوامر نهادهای امنیتی و نظامی.
۳- تمرکز بیشتر بر اقشار و طبقات محروم اجتماعی به ویژه در شهرهای کوچکتر و نواحی کمتر توسعه یافته که به دلیل عدم دسترسی به منابع خبری مستقل، در برابر تبلیغات سنگین حاکمیت آسیبپذیرترند.
۴- نشان دادن نتایج و آثار مخرب مدیریت وسیاستهای حاکمیت یکدست جناح اصولگرا درمجلس و دولت درحوزههای اقتصادی،سیاسی و اجتماعی از سال ۸۴ به این سو و برشماری نتایج عملکردهای دولت و مجلس برخوردار از حمایت رهبری و دستگاههای امنیتی و نظامی حاکم بر مقدرات کشور. دروجه اقتصادی بخوبی روشن است که به رغم بهره مندی کشور و دولت از درآمد ۶۰۰ میلیاردی در این دوران نرخ های رشد اقتصادی و سرمایه گذاری به پائین تربن حد و نرخ های بیکاری و تورم به بالاترین رقم رسیده است وروز بروز ازارزش پول ملی در برابر ارزهای خارجی و طلا کاسته شده بگونه ای که در ظرف ده ماه اخیر نزدیک به هفتاد درصد از ارزش پول ملی کاهش یافته است. دولتی که آمده بود تا پول نفت را به سر سفره ها ببرد حالا آنچنان از ارزش پول ملی کاسته که صاحبانش دیگر نمی توانند همان سفره فقیرانه و متوسط خود را داشته باشند!
۵- افشای استفاده ابزاری اقتدارگرایان حاکم از شعارهای انقلاب، مقدسات دینی و نشان دادن پوچی ادعاهای استقلال طلبی و استعمار ستیزی و ایران دوستی ایشان به عنوان پوششی برای سرپوش گذاشتن بر خودکامگی خویش و قربانی کردن اسلام و استقلال و حقوق ملت در پای قدرت و ثروت و نیز تشریح روند سقوط و انحطاط اقتصادی و فرهنگی و اجتماعی به عنوان دستاوردهای حاکمیت استبدادی و خطراتی که ادامه این حاکمیت دین و ملت و کشور را تهدید میکند.
۶- افشای تطمیعهای فریبکارانه نظیر پاداشها و وعدههای مالی زودگذر مشابه آن چه که در آستانه انتخابات ۸۸ شاهد بودیم.
۷- روشنگری در مورد عملیات روانی حاکمیت استبداد و توخالی بودن تهدیدها و شایعاتی نظیر برخورد با کسانی که در انتخابات شرکت نمی کنند.
۸- جبران وضعیت نابرابر رسانهای در شرایط خفقان و سانسوراز طریق تأکید و تمرکز بر روابط دوجانبه و چند جانبه اجتماعی در جمعهای فامیلی، تحصیلی، کاری، محلی و … برای رد و بدل کردن اخبار و اطلاعات جنبش اعتراضی و تحلیل و تفسیر اوضاع و کمک به توسعه شبکه اجتماعی واقعی در همه محیطهای اجتماعی.
۹- استفاده از امکانات اینترنت و فضای مجازی به هر شکل ممکن اعم از توئیتر، فیس بوک، سایتها و وبلاگها و ایمیلهای شخصی. موبایل و پیامک برای حفظ ارتباط و انتقال اخبار.
۱۰- استفاده از فرصت تبلیغات انتخاباتی و شرکت در جلسات ، سخنرانیهای تبلیغاتی، بحثها و مناظرههای نامزدها و هر محل تجمع دیگر برای طرح پرسشهای انتقادی و آگاهی بخش و به چالش کشیدن اصل انتخابات.
۱۱- تلاش برای انتقال پیام به جامعه در فضای سانسور و خفقان با استفاده از امکاناتی نظیر شعار نویسی و راه های ابتکاری دیگر.
۱۲- به نظر میرسد ایده اعتصاب خانگی در روز جمعه ۱۲ اسفند به تدریج در میان طرفداران جنبش سبز به عنوان مؤثرترین و کم هزینهترین روش بایکوت انتخابات فرمایشی پذیرفته شده و درحال فراگیرشدن باشد.
۱۳- روشن است ستاد انتخابات کشور و شورای نگهبان طبق تکلیفی که برای آنان تعیین شده از هم اکنون خود را آماده کردهاند که صرفنظر از میزان واقعی آراء ریخته شده به صندوقها، با نمایش حضور سازمانیافته رأی دهندگان در چند شعبه مشخص، میزان شرکت در این شبه انتخابات را بیش از پنجاه در صد اعلام کرده آن را حماسهای دیگر نظیر حماسه ۹ دی !! تبلیغ کنند. اما خلوت بودن شعب اخذ رأی، محیط و فضای عمومی شهرها و روستاها در روز رأی گیری و فیلمها و گزارشهای تصویری سبزها به سرعت غیر واقعی بودن اخبار و آمار جعلی را برملا و تبلیغات کذب را بی اثر خواهد ساخت. البته باندهای قدرت حاکم که در این شبه انتخابات برسر تقسیم غنائم رودر روی هم قرار گرفتهاند، به احتمال زیاد در مرحله مهندسی و تقسیم آراء و کرسیهای مجلس میان خود دچار اختلاف و درگیری شده و علیه یکدیگر دست به افشاگری خواهند زد و این خود به رسوایی هرچه بیشتر شبه انتخابات اسفندماه کمک خواهد کرد.
در پایان ذکر این نکته اساسی می نماید که شبه انتخابات مجلس نهم از یک جهت مهمترین «انتخابات» خواهد بود. ؛ مهمترین نه به دلیل اهمیتی که مجلس نهم خواهد داشت، بلکه از این جهت که کاهش مشارکت مردم، تأثیر تعیین کنندهای بر تحولات بعدی خواهد داشت و با تشدید تردیدها و تزلزلها و در نتیجه درگیریها در سطح حاکمیت مسیر تحقق اهداف حقطلبانه و مشروع ملت و جنبش سبز ایران را هموارتر خواهد ساخت.
سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی ایران ( شاخه خارج کشور )
پیام برای این مطلب مسدود شده.