امیر حسین گنجبخش: به استکهلم نمیروم؛ شفاف نیستند
خودنویس: دکتر امیر حسین گنجبخش، یکی از بنیانگذاران «سازمان جمهوریخواهان» به خودنویس میگوید به خاطر نامعلوم بودن اهداف و برنامههای جلسه در بنیاد «اولاف پالمه» به استکهلم نمیرود. او در باره تردیدهایش در باره گردهمایی استکهلم میگوید: «شفاف نبودنش به این شکل است که هیچکسی نمیداند چه خبر است… یکی میگوید «آلترناتیو سازی» است، یکی میگوید میخواهند «دولت موقت» درست کنند، یکی میگوید «یک سمینار ساده» است. یکی میگوید «دیالوگ ملی» است، خب این غلط است!»
با نزدیک شدن به زمان برگزاری «کارگاه آموزشی» در شهر استکهلم که بنیاد «اولاف پالمه» میزبان ان است، تعداد کسانی که میگویند از آنها دعوت شده اما به سوئد نمیروند رو به افزایش است. بر اساس فهرستی که رادیو کوچه منتشر کرده و از ابتدا در اختیار برخی رسانهها بوده، اما برخی شرکت کنندگان مایل به تایید حضور خود در آن نبودهاند، از این افراد برای شرکت در گردهمایی بنیاد اولاف پالمه دعوت شده است:
شهریار آهی، جواد اکبرین، کاظم اکبرین، کاظم علمداری، رضا علیجانی، نوشابه امیری، علی افشاری، جمشید اسدی، اکبر عطری، مریم معمارصادقی، مهران براتی، احمد باطبی، مسعود بهنود، پرویز دستمالچی، شاهین فاطمی، شهلا فرید، امیرحسین گنجبخش، سعید قاسمینژاد، فریدون احمدی، رامین احمدی، فاطمه حقیتجو، عباس حکیمزاده، فواد پاشایی، احمد رفعت، نیما راشدین، ضیا صدرالعشراقی، مصطفی حجری، بیژن حکمت، پویا جهاندار، مهرانگیز کار، بهزاد کریمی، مرتضی کاظمیان، جواد خادم، محسین خاتمی، فریدون خاوند، منوچهر مقصود نیا، محسن مخملباف، حسن منصور، سراج میردامادی، عبداله مهتدی، مرجانه ستراپی، شهلا عبقری، نسیم سرابندی، علیرضا نوریزاده، ماشااله سلیمی، خالد عزیزی، آرش بهمنی، محسن سازگارا، حسن شریعتمداری، محمدعلی توفیقی، نیره توحیدی، مجتبی واحدی، مهرداد درویش پور، رامین پرهام، گیتی کاوه، پروین اردلان، فریبا موحبی، گلاله شر افکندی، مهشید پگاهی، ناهید حسینی، شهران طبری، شهلا شفیق، آرام حسامی، رضا حسین بر، هوشنگ اسدی.
به گفته منابع خودنویس، تعدادی از فعالان سیاسی از جمله علی افشاری، مجتبی واحدی، کاظم علمداری، مهران براتی، بیژن حکمت و امیرحسین گنجبخش به سوئد نخواهند رفت. بر اساس شنیدهها، مهندس حسن شریعتمداری نیز به احتمال زیاد از رفتن به سوئد امتناع خواهد کرد.
دکتر امیرحسین گنجبخش، از بنیانگذاران «سازمان جمهوریخواهان» میگوید که به دلایل مختلفی در این برنامه حاضر نخواهد بود. در همین ارتباط با او گفتگو کردهایم:
آقای دکتر گنجبخش، آیا از شما برای حضور در جلسه بنیاد اولاف پالمه دعوت شده است؟
گنجبخش: من در این جلسه شرکت نمیکنم.
پس از شما دعوت شده بود؟
گنجبخش: بله، من جزو لیست طولانیای بودم از کسانی که به این جسله دعوت شده بودند. من نمیتوانم در این جلسه شرکت کنم.
علت شرکت نکردن شما در این جلسه چیست؟ نمیتوانید یا نمیخواهید شرکت کنید؟
گنجبخش: دو سه دلیل دارد. یکی اینکه وقتش را نداشتم که شرکت کنم، دوم اینکه هدف این گردهمایی هنوز برای من معلوم نیست. اگر فقط قرار بود که گفتگو میان آدمهای سیاسی باشد، خب، این هیچ ایرادی ندارد. میتواند صورت بگیرد، با آدمهای مختلف و در جاهای مختلف. ولی اگر قرار باشد که از درون این [گردهمایی] «کنگره ملی»، «آلترناتیوسازی»، «شورای ملی» بیرون بیاید، من شخصا در این برنامهها و کارها شرکت نمیکنم. چون به نظرم این برنامهها به جای اینکه ایجاد وحدت و هماهنگی میان داخل و خارج از کشور کند که مهمترین هدف ما باید باشد، ایجاد افتراق و تشتت و بدبینی و سوظن میکند میکند و بهتر است که سری که درد نمیکند را آدم دستمال نبندد.
شما حدس میزنید که چنین مسائلی قرار است آنجا بحث شود یا نه، واقعا قرار بوده این مباحث طرح شود؟
گنجبخش: هنوز روشن نیست، چون از ده مرکز مختلف، حرفهای مختلفی شنیدهام. نوشته شما را هم خواندم، تعجب کردم که آیا قرار بوده اینجوری بشود؟ با بعضی از دوستان که صحبت میکنم، میگویند فقط قرار است یک سمینار ساده باشد. اسم کنفرانس «اتحاد برای دموکراسی» است در مرکز اولاف پالمه که معنیاش «آلترناتیو سازی» است؛ جمع شدن برای دموکراسی. با توجه به اینکه وقت ما محدود است، روزه شکدار در این شرایط گرفتن بسیار بد است و نباید کاری کرد که آخر و عاقبتش معلوم نیست. من امیدوارم که برگزار کنندگان این کنفرانس بر سر این مسائل دقت کنند و دستکم هدف اصلی کنفرانس را معلوم کنند. شفاف و روشن بگویند که این جمع چرا تشکیل شده؟
الان خیلیها دارند گمانه زنی میکنند که «آلترناتیو سازی» بشود، حتی گفته میشود که میخواهند تعدادی را حول محور یک فرد یا یک گروه جمع کنند. آیا فکر میکنید چنین کاری، بدون حضور و رای گروههای مختلف و رای مردم میتواند مشروعیت داشته باشد؟
گنجبخش: اول، تشکیل جریان رهبری بدون پشتیبانی مردمی، بیمعنی است. دوم، جریان ملی، یعنی اینکه تمام نیروهای سیاسی را در خودش قرار بدهد از جمله نیروهای جنبش سبز را. سوم، پشتیبانی مردم به این معنی است که بتواند مشروعیت به جمعی بدهد برای فشار، مذاکره چه در سطح ملی و چه در سطح بینالمللی بشود. چنین شرایطی الان در خارج از کشور مهیا نیست. به همین دلیل وظیفه نیروهای سیاسی اساسا پیشنهاد راهبردی برای وصل کردن داخل و خارج است. پیشنهادی که ما جمهوریخواهان دادیم این بوده است بتوانیم یک دیالوگ ملی شفاف میان همه نیروهای سیاسی تا دو ماه دیگر در واشینگتن به شکل یک کنفرانس برگزار کنیم، از درون این، بحث انتخابات آزاد در داخل ایران را مطرح کنیم و تمام نیروها را حول این مساله بسیج کنیم.
یعنی منظورتان این است که آنچه قرار است برگزار شود، شفاف نیست؟
گنجبخش: شفاف نبودنش به این شکل است که هیچکسی نمیداند چه خبر است! با هر کسی که دعوت شده حرف میزنم، هر کسی از ظن خود یک حرفی میزند! یکی میگوید «آلترناتیو سازی» است، یکی میگوید می خواهند «دولت موقت» درست کنند، یکی میگوید «یک سمینار ساده» است. یکی میگوید «دیالوگ ملی» است، خب این غلط است! برگزارکنندگان باید معلوم کنند که چرا این همه آدم را دارند دور هم جمع میکنند. اگر «آلترناتیو سازی» است که باید بگویم متاسفم! دارند بخشی از نیروهای جنبش را هدر میدهند و این به صلاح نیست…البته صلاح کشور خویش را هم خسروان دانند! تمام کارها باید برای هماهنگی نیروهای داخل و خارج کشور باشد و نباید با کارمان، اضطراب ایجاد کنیم. «آلترناتیو سازی» در خارج از کشور، ایجاد اضطراب در داخل کشور میکند و الان هم دوران این کارها نیست.
پیام برای این مطلب مسدود شده.