بازتاب: اکنون بذر اختلاف کاشته شده و جریان مزبور وارد مدار تازه ای شده است. این جریان با تندروی به انتقاد صریح از آیت الله مهدوی کنی پرداخته و به تدریج ـ چنان که در یک سایت منتسب به موسسه امام خمینی شاهدیم ـ از لفظ منافق برای منتقدان خود استفاده می کند

بازتاب، سرویس سیاسی: همزمان با تازه ترین تحولات انتخاباتی، یکی از اساتید حوزه علمیه قم که از دیرباز در ارتباط با مراجع معظم تقلید و بزرگان حوزه بوده، دغدغه های مهم خود و آفات برخی فعالیت های سیاسی را برشمرده و برای بازتاب ارسال کرده است که بدون توضیح اضافی، از نظر بینندگان گرامی می گذرد:‬

تازه ترین تحول در حوزه سیاست و دین در ایران این است که خدای ناکرده روحانیت برابر روحانیت قرار گیرد؛ این کمترین چیزی است که از پدید آمدن برخی از جریان های سیاسی اخیر انتظار می رود.

داستان از این قرار است که سالهاست در قم، مؤسسه امام خمینی به تربیت طلابی پرداخته است که علاوه بر فراگیری آموزش های عمومی حوزوی و تخصصی، نوعی ارادت به شخص آیت الله مصباح هم دارند. این جریان از آغاز با مرجعیت ارتباط نزدیک و تنگاتنگی نداشت، بلکه منتقد هم بود، چنان که هم اکنون نیز اکثر مراجع قم نگاه مثبتی به این جریان ندارند.

تحول مزبور از زمان آغاز ریاست جمهوری احمدی نژاد جدی تر شد. وی که متهم بود با مراجع ارتباط کاری ندارد، خود را به آیت الله مصباح پیوند داد و در انتخابات و پس از آن با برخی اقدامات از جمله به کار گیری شماری از نزدیکان ایشان و استفاده از امکانات بالقوه موسسه امام خمینی بر اریکه قدرت سوار شد. این ماجرا ادامه یافت تا آن که میان وی و مراجع تقلید فاصله افتاد، به طوری که اکثر آنان به انتقاد از وی پرداختند. این وضعیت بعد از ماجرای سال 88 بیشتر و بیشتر شد.

در همین زمان، بسیاری از طلاب جوان که به خاطر شعارهای عدالت طلبانه و رسیدگی به فقرا، تمایلات احمدی نژادی پیدا کرده بودند، همزمان به سمت آقای مصباح جلب شدند. و درست در همین زمان، نیمی از مرکز آقای مصباح از مرکز شهر به پردیسان که شهرکی در پنج کیلومتری قم است، منتقل شد. این شهرک جایی است که طلاب جوان زندگی می کنند.

تحولی که در دو سه سال گذشته رخ داده این است که این مرکز علاوه بر دروس تخصصی خود، درس های حوزوی را نیز برقرار کرده و با کشیده شدن طلاب به آن درسها به خاطر نزدیکی راه، به تدریج از رفت و آمد طلبه ها به مرکز شهر و مدارس طلبگی قدیمی کاسته شده است. برخی این کاهش را بین سی تا چهل درصد می دانند، امری که به هیچ روی مورد رضایت شماری از مراجع تقلید نبوده و نیست و صریحا از آن انتقاد می کنند.

بدین ترتیب حوزه دو بخش شد، همان طور که از نظر سیاسی دو بخش شده بود، از نظر جغرافیایی نیز دو بخش شد.

اکنون بذر اختلاف یا به عبارتی قرار گرفتن روحانیت برابر روحانیت کاشته شده و حالا که جریان سیاسی جدیدی جای جریان احمدی نژاد سابق را گرفته، جریان مزبور وارد مدار تازه ای شده است. این جریان با تندروی به انتقاد صریح از آیت الله مهدوی کنی پرداخته و به تدریج ـ چنان که در یک سایت منتسب به موسسه آموزشی امام خمینی شاهدیم ـ از لفظ منافق برای منتقدان خود استفاده می کند.

این درست است که بخش اصلی روحانیت و مراجع با این جریان میانه ای ندارند، اما قدرت جبهه جدید در قم کم نیست، شاهد آن که این جماعت توانستند بخش عمده نیروهای قدیمی جامعه مدرسین را از آن جدا کنند.

عدم حضور افرادی چون آیات ابراهیم امینی، رضا استادی، محسن خرازی، غروی، فاضل لنکرانی و بسیاری دیگر سبب شده است تا جامعه عملا در اختیار سه چهار نفر از همفکران جبهه پایداری مانند آقایان عبداللهی، رجبی، فیاضی و … قرار گیرد. برخی از واکنش های موجود در جلسه اخیر جامعه مدرسین نسبت به انتخابات در قم، نتیجه همین امر است.

تحول جدید این تصور قدیمی برخی را که پیش بینی می کردند جریان آیت الله مصباح روبروی بخشی از حوزه قرار گیرد، بیشتر نزدیک به واقعیت می کند؛ کاری که معمولا به اسم دفاع از ولایت فقیه صورت می گیرد؛ در حالی که رهبری معظم انقلاب، در تمام مقاطع بویژه در سفر اخیرشان به قم روی مرجعیت تاکید زیادی داشته و به هیچ روی حاضر نبوده و نیستند کسی در مقابل مراجع قرار گیرد.

قرار گرفتن جبهه جدید در پشت سر آیت الله مصباح، قدرت ایشان را که سابقا به نفوذ کلمه علمی ایشان، اخلاق و منش و حمایت روحانیون تربیت شده خودشان محدود بود، به صورت گسترده به حوزه سیاست کشانده و اختلاف مزبور در حوزه روحانیت را می تواند به حکومت بکشاند. بذر این تحول در دوره ریاست جمهوری اول آقای احمدی نژاد کاشته شد و امروز تبدیل به یک معضل جدی شده است.

بدون شک آیت الله مصباح یکی از چهره های فکری و اخلاقی حوزه قم است و نباید هزینه منازعاتی شود که نتیجه ای جز ایجاد اختلاف میان روحانیت و به ویژه تضعیف حوزه نخواهد داشت. اللهم اجعل عواقب امورنا خیرا.