اختلالات اینترنت و رابطه آن با عزرائیل!
شفاف: دو روز است که اینترنت در ایران دچار اختلالات بسیار جدی شده و هنوز هیچ مقام مسئولی تشخیص نداده که شاید لازم باشد در این باره توضیحی به افکار عمومی ارائه شود. آذریزبانها، برای اینگونه موقعیتها ضربالمثلی دارند با این مضمون که «از مرگ نمیترسم، ترسم از این است که عزرائیل راه خانه ما را بشناسد». اینجا هم واقعاً هیچکس مشکلی با اختلال اینترنت ندارد یا حداقل از آن متعجب نمیشود. بروز مشکلات اینچنینی دردسر جدیدی برای کاربران ایرانی اینترنت نیست که کسی بخواهد از آن متعجب شود. به برکت دستکاریهای وقت و بیوقت مراجع ذیصلاح، نه کندی اینترنت و مسدود شدن برخی سایتهای حیاتی که حتی قطعی کامل آن هم این روزها اتفاق محیرالعقولی محسوب نمیشود. اساساً این اینترنت سالم و بینقص است -که اگر بگذارند وجود داشته باشد- کاربران را حیرتزده خواهد کرد. اما آنچه در این میان سبب نگرانی میشود، تسری روزافزون این روحیه “عدم پاسخگویی” به تمام شؤون زندگی ایرانیها و از آن سهمگینتر از بین رفتن حساسیت رسانههای جمعی برای مطالبهگری و سوال در اینگونه موارد است.
شاید مرور آنچه به وقوع پیوسته، صورت مسئله را شفافتر کند؛ از ظهر پنجشنبه اینترنت در ایران دچار نقصی بنیادین شده و چندین میلیون ایرانی، دسترسی خود به سایتهای بزرگ و مهمی چون Gmail و YahooMail -که از مهمترین سرویسدهندگان ایمیل در سراسر جهان هستند- را از دست دادهاند. یعنی کسانی که از سرویس پست الکترونیک این دو سایت استفاده میکنند قادر به ارسال و دریافت پیام و هزار و یک کار دیگری که در این سایتها قابل انجام است، نیستند.
از این بگذریم که اختلال در این اینگونه سرویسهای عمومی چه نقش مهمی در ترویج و عمومیت استفاده از فیلترشکن در میان کاربران اینترنت را دارد. حتی از این هم بگذریم که در جریان اختلالات مذکور، عملاً برخی پایگاههای اینترنتی دولتی- که از بستر https برای انتقال داده استفاده میکنند- نیز دچار مشکل شدهاند و این مشکل با توجه به این همه شعار دولت الکترونیک و تشویق به مشارکت شهروندان در بانکداری اینترنتی، چقدر تاسفبرانگیز است. از تمام این موارد به دلیل اینکه از حوصله این یادداشت خارجند میتوان گذشت. اما از این نمیتوان گذشت که به هر حال در پی این ماجرا، زندگی عادی تعداد قابل توجهی هممیهنانمان که مراودات اینترنتی زیادی دارند، مختل شده و هیچ مسئولی ککش هم نگزیده که بیاید و حداقل یک توضیح تشریفاتی در این باره به آنها و افکارعمومی بدهد. جالبتر –یا تاسفآورتر- اینکه تا لحظه انتشار این یادداشت، تقریباً اکثر رسانهها هم به خودشان این زحمت را ندادهاند که علاوه بر پوشش خبری، با ورود انتقادی به این مسئله، لااقل هزینه این عدم پاسخگویی را کمی افزایش دهند تا اگرهم کسی به صرافت پاسخگویی نمیافتد، حداقل معلوم شود که هنوز چشمان بیداری در جامعه وجود دارد.
قطعی SSL و مسدود شدن پورت https، توسط وزارت ارتباطات، مخابرات یا هر مرجع دیگری که در این حوزه تصمیمگیر است، فاجعه بزرگی برای ایرانیان نیست. در شرایط فعلی، همانطور که اشاره شد، حتی قطعی کامل اینترنت هم نمیتواند اتفاق غیرمنتظرهای باشد. حتی عادی شدن عدم پاسخگویی از سوی مراجع ذیربط هم از آنجا که این روزها عملاً تبدیل به هنجار شده، اتفاق خارقالعادهای محسوب نمیشود اما از بین رفتن حساسیت رسانهها به اینگونه تعرضها به حقوق مردم، حتماً خط قرمز روزنامهنگاری ماست. نقض حقوق شهروندی مردم اگر هم برای خیلیها عادی شده باشد، برای رسانهها و اهالی رسانه نمیتواند و نباید عادی شود. روزی که چنین مشکل مهمی برای بخش قابل توجهی از مردم کشور رخ دهد و رسانههای جمعی- به هر دلیلی- هیچ واکنشی به آن نشان ندهند، حتما روز مرگ ارزشهای روزنامهنگاری مستقل و مردمنهاد کشور ما است وگرنه واقعاً هم قطعی بدون اطلاع سرویسهای ایمیل و کندی اینترنت نگرانی و ترس ندارد، باید از این ترسید که عزرائیلِ عدمپاسخگویی مسئولان و بیتفاوتی رسانهها، راه خانه ما را شناخته باشد…
پیام برای این مطلب مسدود شده.