اولاد عظيمی: دانشگاه آتش زير خاکستر است
رادیوفردا: «آتش زير خاکستر» اين اصطلاحی است که پيام اولاد عظيمی فعال دانشجويی ۲۲ ساله دانشگاه اروميه در توصيف اوضاع دانشگاهها در ايران بکار می برد. وی معتقد است غلی رغم سرکوب دو سال گذشته حکومت ايران نتواسته است دانشجوهايی را که از فضای حاکم بر کشور ناراضیاند را ساکت کند.
وی خود يکی از اين ناراضيان است در یک تريبون آزاد که در آبان ماه در دانشگاه اروميه برگزار شد يکی از مقامات وزارت کشور را به چالش طلبيد و نظام جمهوری اسلامی را زير سوال برد.
پيام اولاد عظيمی ويدئوی سخنان خود را هفته گذشته پس از اينکه از ايران خارج شد در يوتوب منتشر کرد. وی در گقتگويی با راديو فردا می گويد اين سخنان باعث شد تا مقامات ايرانی او را تحت فشار قرار دهند.
می توانید مختصری را مورد خودتان و این که الان کجا هستید بگویید؟
من پيام اولاد عظيمی هستم، دانشجوی رشته اقتصاد در دانشگاه اروميه بودم سال سوم که حکم محروميت از تحصيل گرفتم.
تازه امروز به ترکيه رسيده ام و الان در ترکيه هستم.
ويديويی از شما در توتيوپ منتشر شده که خيلی سرو صدا به پا کرده است و در اين ويديو مقامات کشور را به چالش طلبيده و خيلی تند از وضع موجود انتقاد می کنيد.
می شود جريان را برای ما تعريف کنيد؟
اين ويديو آبان ماه امسال در يک تريبون آزاد ضبط شد. اين برنامه با حضور آقای عباس زاده مشکينی، معاون سياسی وزارت کشور در دانشگاه اروميه برگزار شد.
او الان کانديدای تهران برای انتخابات مجلس شورای اسلامی است.
من آنجا به خاطر چاپ مطالبی در نشريه دانشگاه درگير مشکلاتی شده بودم و در اين ويديو به اين وضعيت انتقاد می کنم ولی در نهايت به علت همه اين مسائل مجبور شدم از کشور خارج شوم.
در آنجا بود که من حرف هايی زدم و انتقادهايی مطرح کردم. البته بچه های ديگر هم بودند که حرف هايی زدند و اگر من الان اسمشان را بياورم ممکن است در ايران مشکلاتی برايشان ايجاد شود.
شما بعد از آن سخنرانی تان بود که برايتان مشکل پيش آمد و تحت فشار قرار گرفتيد؟
ترم های قبل از آن هم فشارها بود. اما از آن زمان به بعد فشار خيلی زيادتر شد و بعد من را به کميته انضباطی فرستادند و بعد از کميته انضباطی هم به اطلاعات احضار شدم و در اين شرايط مجبور به خروج از کشور شدم.
يعنی اول از همه شما را به کميته انضباطی احضار کردند؟
بله. به کميته انضباطی احضار شدم و نشريه هم به خاطر مطالبی که منتشر کرده بود و به خاطر آن تريبون آزاد بسته شد و بعد هم از سوی کميته انضباطی حکم محروميت از تحصيل برايم صادر شد.
البته فقط من نبودم که اين شرايط را داشتم. يکسری از بچه های ديگر هم بودند که حکم محروميت از تحصيل گرفتند و هيچ گونه فعاليت سياسی نمی توانستند در دانشگاه انجام بدهند و الان فعلا حکم تعليق از تحصيل دارند ولی در مورد من اين حکم يعنی حکم محروميت از تحصيل ام اجرا شده است.
گفتيد که بعدا وزارت اطلاعات شما را تحت فشار گذاشت. می شود توضيح بدهيد که چطور؟
يک سری بازجويی از من کردند و يک سری سوال و جواب هايی بود که انجام شد و بعدش از من درخواست هايی داشتند که من انجام ندادم.
چه درخواست هايی از شما شد؟
درخواست همکاری و اينکه تبديل به عامل آنها بشوم و برايشان جاسوسی کنم که من البته تن به همکاری با آنها ندادم.
به هر حال کاری که شما کرديد و حرف هايی که در آن سخنرانی می زديد ممکن بود که عواقب بسيار بدی داشته باشد، می شود توضيح بدهيد که در آن لحظه چه فکر می کرديد که اين حرف ها را مطرح می کرديد؟
به هر حال من فکر می کنم که هر کسی بايد حرف خودش را بزند. حرف زدن هم بها دارد ولی به هر حال حرف را بايد زد.
من بدون آنکه به عاقبت کارم فکر کنم، رفتم و حرف هايم را زدم که الان می بينيد عاقبتم اين شده است، ولی به هر حال فکر نمی کنم سکوت چيز خوبی باشد.
الان کسانی که داخل هستند می گويند که فضای اختناق بر کشور مستولی است و خيلی ها ساکت شده اند.
من اين طور فکر نمی کنم. اتفاقا در دانشگاه های ايران هنوز هم هستند بچه هايی که بخواهند اين فضای اختناق را بشکنند و اصلا هم فکر نمی کنم موفق بشوند فضای دانشگاه را خنثی کنند.
ممکن است يک مدت بتوانند جو دانشگاه را آرام کنند ولی اين فضا دقيقا يادآور ضرب المثل معروف «آتش زير خاکستر» است و هستند کسانی که بخواهند اين فضای اختناق را بشکنند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.