هفتهای که احمدینژاد راهی زبالهدان تاریخ شد
سایت جهان نیوز نوشته: «هر وقت احمدینژاد در مقابل آرمانهای اسطوره اصلی داستان سیاسی زندگی شان یعنی امام(ره) و رهبری انقلاب ببینندش او را خواهند شکست و به زباله دانی تاریخ انداختند». بعد هم ما هفته پیش متوجه شدیم که رای مردم به احمدی نژاد که آقایان به خاطر آن خشتک خود را جر داده بودند در واقع «انتخاب بین خوب و بد نبود. از نظر آنها انتخاب احمدی نژاد انتخاب بین بد و بدتر بود».
مظلــــــــوم… محمود!
هفته پیش بعد از امام حسین و شهید بهشتی! یک مظلوم دیگر هم به تاریخ اضافه شد و آن هم همین محمود خان احمدی نژاد خودمان است.
سایت صریح نیوز! (اسمها رو دارید فقط) در مطلبی در حمایت از احمدی نژاد مظلوم! و اینکه چرا طرفداران خامنه ای به جبهه پایداری زرت و زرت گیر میدهند، نوشت که «دوستان جبهه پایداری هر چه تلاش میکنند با تخریب بیشتر و افزایش تهمتها علیه جریان انحرافی، به طرف مقابل ثابت کنند که در مقابله با این جریان صداقت کامل دارند، در مقابل، مخالفین کینه توز احمدی نژاد راضی نشده و به تخریب جبهه پایداری ادامه میدهند تا جایی که آنان را مجبور کنند صراحتا از حمایت های سابقشان از احمدی نژاد توبه کرده و با خنجرهای کشیده به جان احمدی نژاد بیفتند و این یعنی بازی در زمین مخالفین احمدی نژاد مظلوم و پایانش روشن است»
این مطلب که در ادامه رمانتیک شده به شکلی که اشک از چشم و چال آدم جاری میسازد نوشته که «دلم از همه بیشتر برای احمدی نژاد مظلوم میسوزد که هم طرف مقابل را از ابتدا خوب میشناخت و هم میدانست که دوستان جدا شده از وی … حرف آخر اینکه احمدی نژاد را به چوبه دار سپردید و خود پایِ چوبه دارِ مدعیان اصولگرایی در انتظار …همیشه به یاد داشته باشیم که تاریخ ما را به خاطر غفلت هایمان محاکمه خواهد کرد»
بلند بگو! مظلـــــــــــــــــــــوم… محمود! غریــــــــــــــــــــــــــــــــــــــب… محمود! بی کــــــــــــــــــــــــــــــــس… محمود!
نمیرالمومنین و شناسنامه جدید انقدر گیر دادید به این نمیر المومنین جنتی بدبخت که آخر زن و بچه اش رفتند شناسنامه جدید برایش گرفتند!
خبرگزاری مهر روز انتخابات مجلس گزارش داد که «آیت الله جنتی كه شناسنامه خود را تعویض كرده است و هنگام مهر خوردن بر شناسنامه جدیدش اعلام كرد این نخستین مهر انتخاباتی در این شناسنامه است.»
دبیر مادام العمر شورای نگبهان در پاسخ به پرسش یک خبرنگار که پرسید «چرا شناسنامه خود را تعویض كردهاید»، گفت: «چند وقتی است كه شناسنامهها را تعویض میكنند به همین دلیل من هم شناسنامه خود را تعویض كردم.»
حالا ما به این جنتی زیاد گیر دادیم و خندیدم امروز را بهش استراحت میدهیم اما یک سوال چند وقتی است بدجوری تو مخ من هست و اینجا مطرح میکنم. طبق تحقیقات موثق و مستند، آیت الله جنتی و امام موسی صدر هر دو در یک سال به دنیا آمدهاند و هر دو همسن و سال هستند، چگونه است که عده ای تولد جنتی را در دوران مزوزوئیک و سن او را با دایناسورها مقایسه میکنند و در عین حال همان افراد چشم انتظار آزادی امام موسی صدر از زندان لیبی هستند تا بیاید و شاخ و شمشاد و قبراق، بیرق اسلام رحمانی را حمل کند و سر و سامانی به اوضاع و احوالمان بدهد!
منبتکاری اصلاحات!
تا آن جا که من یادم میآید از ۳ خرداد ۷۶ یعنی یک روز بعد از دوم خرداد معروف تا امروز نزدیک به ۱۴ سال است که اقتدارگرایان هفته یک بار اعلام میکنند که «آخرین میخ را بر تابوت اصلاحات کوبیده شد!» از جمله این آخرین میخها هم مربوط به همین انتخابات کوفتی مجلس نهم بود که فردای آن دوباره اعلام شد که این انتخابات «آخرین میخ…»
معلوم نیست این لاکردارها میخ میکوبند یا منبت کاری میکنند!
والله با این میخ هاشون!
ضمناً همه این انتخابات یک طرف این ماچ کردن صندوق رای توسط غفوری فرد یک طرف!
غفوری فرد بنده خدا که اول از طرف جبهه متحد اصولگرایان دودره شد و اعلام کردند که اسمش در قرعه کشی در نیامده است! و بعد از آن یقه اش را گرفتند تا جبهه من در آوردی اش با اسم «ائتلاف بزرگ اصولگرایان» را منحل کند، دست آخر به التماس افتاد و کار به ماچ و بوسه صندوق رای هم رسید اما همه این تلاشها هم افاقه نکرد و از راهیابی به مجلس بازماند!
راستی داشت یادم میرفت بگویم که آدم پنچری قطار بگیرد، اما مثل کواکبیان سنگ روی یخ نشود!
خداوکیلی رای نیاوردن این کواکبیان آی حال داد، آی جیگرمان خنک شد، آی کیفور شدیم که نگو… دمپایی ابری و شریعتمداری
یعنی گاهی میزند به کلهام که بلند شوم بروم دفتر روزنامه کیهان، دمپاییام را در بیاورم ول کنم تو کله شریعتمداری و برگردم خانه، تا دلم خنک شود!
آخه نگاه کنید، در حالی که تا الان ۶-۷ هزار نفر توسط ارتش بشار اسگ! در سوریه قتل عام شدند این شریعتمداری نامرد نالوطی تیتر زده که «پیروزی درخشان مقاومت در سوریه».
جالب است که کیهان نوشته «نگاهی به درگیریهای ماههای اخیر حمص بیاندازیم درمی یابیم که این درگیریها عمدتا توسط القاعده صورت گرفته است و ارتباط زیادی به دو تشکل اخیر که توسط محور غربی عربی ساخته شدهاند- یعنی ارتش آزاد و مجلس ملی- ندارد و در عین حال تردیدی هم در این نیست که عملیات خونین القاعده در سوریه با حمایت همه جانبه آمریکا، فرانسه، انگلیس، عربستان و قطر صورت گرفته است.»
آخه سیرابی! اگر این درگیریها توسط القاعده انجام میشود پس این وسط قطار قطار شهید و مجروح سوری که هر روز کفن میشوند از کجا میآیند؟ حالا ببینید اگر یک روز هم مانده باشد به عمرم یک «دمپایی ابری خیس» تو صورت این شریعتمداری ول میدهم! پای همه هزینه هایش هم ایستاده ام! تا کهریزکش هم هستم! ۶۴ درصد؛ نه یک کلمه زیاد نه یک کلمه کم! همانطور که از پنج سال پیش انتظار میرفت! پوتین نخست وزیر در انتخابات ریاست جمهوری روسیه با ۶۴ درصد پیروز شد.
همان طور که از هم اکنون هم انتظار میرود که در دور بعدی هم پیروز خواهد شد و بعد چون نمی تواند سه بار پشت سرهم نامزد شود، مدودف نخست وزیر آن زمان، برای دور بعد نامزد ریاست جمهوری خواهد شد و رئیس جمهور میشود. درصد آرای انتخابات های بعدی هم بستگی به انتخابات های ایران دارد، چون هنوز دو روز از خالی بندی جمهوری اسلامی در مشارکت 64 درصدی مردم در انتخابات مجلس نهم نگذشته بود که پوتین که چندی پیش گفته بود روح حضرت مسیح را در خامنه ای دیده است (بیچاره حضرت مسیح!) هم با 64 درصد آرا رئیس جمهور شد!
ضمناً اگر در جریان رقابت های انتخاباتی روسیه نیستید یک نگاهی به این کلیپ بیاندازید همه چیز دستتان میآید!
احمدی نژاد راهی زبالهدان تاریخ شد
طرفدارهای احمدی نژاد دو سال بعد از انتخاب احمدی نژاد که به خاطر آن، زدند و کشتند و بردند و دریدند و چریدند حالا میگویند که «رأی کسانی که به احمدی نژاد رای دادند، ربطی به احمدی نژاد ندارد بلکه ریشه در آرمانهای اصیل انقلاب اسلامی دارد.»
سایت جهان نیوز وابسته به علیرضا زاکانی نماینده اصولگرای مجلس ضمن نوشتن مطلب فوق در ادامه احمدینژاد را هم حواله زباله دان تاریخ کرده و نوشته: «هر وقت احمدی نژاد در مقابل آرمانهای اسطوره اصلی داستان سیاسی زندگی شان یعنی امام(ره) و رهبری انقلاب ببینندش او را خواهند شکست و به زباله دانی تاریخ انداختند».
بعد هم ما هفته پیش متوجه شدیم که رای مردم به احمدی نژاد که آقایان به خاطر آن خشتک خود را جر داده بودند در واقع «انتخاب بین خوب و بد نبود. از نظر آنها انتخاب احمدی نژاد انتخاب بین بد و بدتر بود». این را هم همین جهان نیوز نوشته بود که اگر ما گفته بودیم سر و کارمان با کهریزک و بطری درمانی بود!
گندم و آمیتاباچان به جای یارانه!
هفته قبل یک خبری خواندم که نزدیک بود عن قریب انفارکتوس را بزنم و قبض را از عزرائیل دریافت کنم.
خبر این بود که روزنامه جمهوری اسلامی از «احتمال توقف در پرداخت مرحله دوم هدفمند کردن یارانهها تا تابستان» نوشته و دنیای اقتصاد هم از «تعویق سه ماهه فاز دوم یارانهها» خبر داده بود.
حالا این وسط روزنامه جهان صنعت نوشته «دولت به جای پول سهام میدهد»
یا خدا!
من نگران هستم نکند کم کم به جای یارانه نقدی، این چند هزار تن گندمی که به جای پول نفت از مشتریها گرفتهاند را به ما غالب کنند! حالا باز گندم را میشود یک جای دلمان بگذاریم میترسم، همان فیلم های آمیتا باچان و شاهرخ خان که احتمالا به جای پول نفت از هندوستان گرفتند را در بسته های پنج تایی هر ماه به جای یارانه به درب خانهها بفرستند!
دو خبر خوش هستهای برای مردان! دو روز مانده به روز جهانی زن دو خبر خوش هسته ای برای مردان از طرف نمایندگان مجلس اعلام شد.
اول این که «مهریه بالای ۱۱۰سکه زندان ندارد»
قیمت سکه در بازارهای دیروز ۸۰۰ هزار تومان است و این یعنی آقای داماد تنها در قبال ۸۸ میلیون تومان از هر میزان مهریهای (کی داده و کی گرفته، عطف به ماسبق!) را ممکن است به زندان برود.
به موجب این خبر خوش هسته ای ۳۴۰۰ زندانی مهریه در انتظار آزادی قرار گرفتند.
اما منزل جان ما هم که چند ماهی است همراه با نوسانات بازار سکه و ارز مشغول حساب و کتاب مهریه اش بود با شنیدن این خبر درصدد سازماندهی یک کمپین با مشارکت در و همساده برای اعتراض به این مصوبه مجلس است و تا آنجایی که خبر داریم تصمیم گرفتهاند در اعتراض به این مصوبه ننگین! به اتفاق یک روز «پیاده روی سکوت» در دربند یا درکه (متعاقباً اعلام میشود) داشته باشند!
دومی هم مصوبه مجلس درباره «ازدواج موقت بدون ثبت رسمی» است.
خلاصه که برای برخی مردان (دور از جون خودمان) از این بهتر نمیشود؛ دو روز و دو خبر عالی برای آن گروه از آقایانی که یا قصد صیغه میغه دارند، یا این که میخواهند به سلامتی داماد شوند یا این که قصد جدا شدن از منزل خود را دارند.
انگار این بهارستان نشینها تصمیم گرفتهاند در آخرین روزهای نمایندگی خود خاطرهای جاودانه در ذهن آقایان بر جای بگذارند و البته کینه در دل جماعت نسوان بیافرینند!
حالا این که چندتا از این نمایندههای نسبتاً محترم، شلوارشان دو تا شده یا در حال شدن است، و حالا نمیتوانند جواب منزل را بدهند و دنبال تصویب قانون بودند بماند!
صدا و سیما: ما بهترینیم
در روزهایی که حتی یک نفر محض رضای خدا پیدا نمی شود که از عملکرد صدا و سیما تعریف کند و از سوسول گراترین گرفته تا اصولگراترین و از دولت بگیر برو تا مجلس و بسیج و ورزشکارها و هنرمندها و قوه قضائیه و حوزه علمیه و هر صغیر و کبیری به عملکرد صدا و سیما انتقاد دارند، سایت جام جم آنلاین (سایت خود صدا و سیما) در نوشته ای که مصداق آیه شریفه «خود گویی و خود خندی عجب مرد هنرمندی» است گفته:
«با رقابتی که بین شبکه های تلویزیونی در ایران وجود دارد و برنامه های تخصصی که از این شبکهها در کشور تولید و پخش میشود دیگر بازار شبکه های ماهواره ای کساد شده و در حال حاضر برای تمامی سلایق، برنامه های متنوع تولید شده که اقناع کننده بوده و مورد پسند مخاطبان ایرانی قرار دارد».
احتمالا برای همین بازار کساد ماهواره و تنوع برنامه های صدا و سیما برای تمامی سلایق است که اخیراً مجلس طرحی تصویب کرد که به موجب آن هر کس ماهواره داشته باشد یا ماهواره نگاه کند، مقادیری شلاق ناقابل را نوش جان خواهد کرد تا از این به بعد به برنامه های صدا و سیما توجه بیشتری نشان دهد!
انقدر خجالت کشیدیم!
یعنی ما پول گم میکنیم این دولت هم پول گم میکند!
هفته پیش یک تراول ۱۰۰ هزار تومانی ته جیبمان بود با آن چندی لیتری بنزین زدیم، بقیه پول مان که ۵ هزار و ۴۰۰ تومان بود را گرفتیم و آمدیم، بعد خواستیم با ۵ هزارتومان یک روزنامه بخریم که متوجه شدیم هیچ اثری از اثورات 5 هزارتومانی در جیبمان نیست که نیست!
اعصاب معصابمان ریخته بود به هم به زمین و زمان فحش میدادیم و تا غروب سه بار به پمپ بنزین رفتیم و از کسبه و متصدی پمپ بنزین پرس و جو کردیم و در نهایت به پیشنهاد عباس آقا، نوشته ای به پشت شیشه بقالی اش چسباندیم و از یابنده خواستیم اگر این ۵ هزار تومان گم شده را پیدا کرد خبر دهد هم مژدگانی بگیرد هم خانواده ای را از نگرانی در بیاورد!
شب درب و داغون به منزل آمدیم اخبار را خواندیم نوشته بود که مرکز پژوهش های محلس در تازه ترین گزارش خود اعلام کرده «چهار میلیارد دلار پول نفت به خزانه واریز نشد» و اصلا معلوم نیست این چهار هزار میلیارد تومان کجا رفته و انگار آب شده رفته زیر زمین!
خود دولت هم در پاسخ به این ابهام، اعلام کرده که «من چه میدونم!» خلاصه انقدر خجالت کشیدیم! انقدر خجالت کشیدیم! که نگو!
راستی هفته پیش بعد از این که محمد رضا رحیمی معاون اول احمدینژاد خبر داده بود که انبارها پر از کالاست و دولت یک بمب ارزی را در بازار منفجر میکند که باعث مهار و کاهش قیمتها میشود وقتی نه از بمب خبری شد و نه حتی یک سیگارت خشک و خالی ترکاندند که دلمان خوش باشد، سردار دکتر محسن رضایی اعلام کرد که «راه حل مناسبی برای حل گرانی و تورم دارم»
ما که همین طوری ندید متوجه راه حل حاج محسن شدیم، فکر کنم شما هم حدس زده باشید!
راه حل احتمالی محسن رضایی: «من خودم رئیس جمهور باشم!»
فکر کنم ما مشکل داریم!
هفته پیش احمدی نژاد اعلام کرد که «مشکل کشور منابع مالی نیست».
ما چند روز به این در و آن در زدیم تا متوجه شویم که اولا «مشکل کشور چیست» و ثانیاً «منابع مالی، مشکل کیست؟»
جواب سوال دوم را که همان اول بسم الله متوجه شدیم که «منابع مالی مشکل بنده و شما است» که خب این ربطی به کشور ندارد!
اما جواب سوال اول «مشکل کشور چیست» را که دنبال میکردیم با مورد عجیبی روبه رو شدیم یعنی چند اظهار نظر از سوی دولت مردان که جالب است همه گی در دو سه روز گذشته! بیان شده است برخورد کردیم که گفتیم برای شما هم عیناً نقل کنیم شاید شما بتوانید پیدا کنید که مشکل کشور چیست؟
مدیرعامل شرکت ملی نفت ایران: «برای دریافت پول نفت از اروپا مشکل نداریم»
بهمنی مدیرکل بانک مرکزی: «درخصوص طلا اصلاً مشکل نداریم»
باز هم بهمنی مدیر کل بانک مرکزی: «در پرداخت نقدینگی عیدی کارکنان مشکل نداریم»
استاندار تهران: «مشکل اتمام تعرفه نداریم»
وزیر نفت: «مشکل بازار فروش نفت نداریم»
وزیر بهداشت: «هيچ مشكل دارويي در كشور نداريم»
موسسه اطلاعات مرغداری «مشکل تامین اقلام پروتئینی در بازار نداریم»
وزیر نیرو: «امسال مشکل کم آبی نداریم»
معاون رسانه های مجازی صدا و سیما: «در ایران مشکل اینترنت نداریم» آقا بیخیال! برویم بخوابیم فکر کنم من خودم مشکل دارم که نصف شبی نشستم این گل واژهها را برای شما مینویسم! تا هفته بعد…
پیام برای این مطلب مسدود شده.