12.03.2012

حزب الله یک طبقه جدید و یک کاست در حکومت اسلامی نیست

وحید اشتری: یکم: خیلی از اعتراض ها به فیلتر شدن بچه حزب اللهی ها و فراخوانده شدن فلان مدیر مسئول سایت حزب اللهی و برخورد کردن با فلان سردبیر ارزشی و غیره را بی تعارف ناشی از رفتار قبیله گرایی مان می دانم. این در مورد نفس هر اعتراضی صادق نیست ولی هم زمان کاوه اشتهاردی(روزنامه ایران) و هم زمان حسین قدیانی نوشتم که حواسمان جمع باشد. هم خیلی وقت ها یکسویه عمل میکنیم و فقط نگران حق خودمان در مورد آزادی هستیم هم تسویه حساب بازی های سیاسی این وسط جولان می دهند هم بازی خوردن های ما. ایضا زمان میثم نیلی(رجانیوز) و همین الان و نه دی و آقای ذاکر. اصلا اینکه قانون برای همه قانون است یعنی اینکه بچه حزب اللهی هم مثل عامه مردم اگر به کسی نسبت غلطی داد اگر در رسانه اش به کسی توهین کرد اگر حرف غلطی زد باید درست مثل بقیه به دادگاه فراخوانده شود و از خودش دفاع کند و اگر بی منطق سریع به بهانه فراخوانده شدن به دادگاه اعتراض کند و موج به راه بیندازد چنان است که گویی ما خودمان را موجودات برتر و طبقه خاص جمهوری اسلامی قلمداد می کنیم. یعنی نفس برخورد بد نیست و نفس دادگاه رفتن هم اعتراض ندارد و نشانه نزدیک شدن نظام اسلامی به عدالت و یکسان دانستن خودی و غیر خودی در امر تخلف است. لذا کلا موافق نیستم با آدم هایی که تا یک برخوردی صورت می گیرد صرف نظر از جنس نوشته ها و مفهوم مطالب فقط بخاطر اینکه فلان رسانه حزب اللهی است کور کورانه یک موجی راه می اندازند که آه زمین شاهد باش، آه زمان شهادت بده، آوینی کجایی که ببینی در جمهوری اسلامی همه آزادند به جز بچه حزب اللهی ها و …

فریادهایی که از درد کیسه ای است که به تن خودمان کشیده اند به هیچ دردی نمی خورد
دوم: یک رسم نامبارکی دارد باب می شود در بین دوستان انقلاب و گه گاه موجی به راه می افتد که اسمشان را می گذارم آرمانخواهان کوپنی. مثلا تا وقتی بحث برخورد بد و تحقیر آمیز نیروی انتظامی با مردم است کسی صدایش در نمی آید. اینکه این رفتار در شان یک نیروی متعلق به حکومت اسلامی نیست دغدغه هیچکس نیست. چه وقتی که فساد درش ریشه بدواند چه وقتی که روی پشت بام باشد چه وقتی که پشت میز اداره و چه هرجای دیگر.هر بار به یک بهانه حق انقلاب را ادا نمی کنیم بعد هم که به رفتار غلط کف خیابان می رسد بهانه می شود الآن حرف بزنیم فتنه پا می گیرد و خلاصه تعطیل. بعد ناگهان باتوم مقدس نیروی انتظامی در استادیوم به تن رفقا اصابت می کند و پاچه خودمان گاز گرفته می شود یاد کرامت انسانی می افتیم که مورد نوازش قرار گرفته و همه آرمانخواه می شوند و کمپین اعتراضی به راه می افتد. خدا نکند کسی که مظلوم واقع شده بدنام هم باشد تا فریاد اعتراض مان کمرنگ تر شود. مثلا جوانفکر یک مقاله را که رجا و هابیل یکسال قبل دررسانه هایشان چاپ کرده اند در خاتون کپی پیست می کند و بخاطرش شش ماه می رود زندان و رسما ظلم می شود. ما ایندفعه بهانه مان می شود چون این انحرافی است حق اش است یا اعتراض کنیم برچسب می خوریم لذا خلاصه تعطیل. اینهم دوباره یک جا که پاگیر خودمان می شود تازه می خواهیم اعتراض کنیم لذا هم آن اعتراض و هم این سکوت و هم آن اعتراض بعدی چون مقطعی است نه افکار عمومی را تحت تاثیر قرار می دهد نه نقص را بر طرف می کند نه کلا هیچ نتیجه ای هیچ وقت در بر نداشته و نخواهد داشت.

در جمهوری اسلامی هیچکس آزاد نیست حزب اللهی ها هم روش
سوم: مارکسیست و ملحد و لیبرال و دگر اندیش وفتنه گر و برانداز ها را کاری ندارم. بحث های فلسفی اش در مورد حدود آزادی و حکومت اسلامی هم پیش کش. وقتی با این پایین بودن آستانه تحمل ما و مسئولین همین اصلاح طلب های معتدل تر خودمان یک رسانه در فضای مجازی ندارند که حرفشان را بزند و چون بعد از سی و چند سال از انقلاب و آنهمه شعار آزادیخواهی رسانه ندارند نهایت آزادی شان اینست که با فیلتر شکن در بالاترین و پلاس کامنت بگذارند و لایک بزنند و یا شاید هم به رسانه های منتقد تر اصولگرا مثل سایتهای منتسب به آقایان قالیباف و لاریجانی دلخوش کنند یا نزدیک تر اصلا وقتی حامیان دولت رسمی جمهوری اسلامی ایران با بالاگرفتن بحث جریانی مخوف به نام انحرافی الآن روزی یک چی چی نیوز یا چی چی آنلاین مثل قارچ از زیر زمین سبز می کنند و فقط بخاطر نوع تحلیل متفاوتی که از احمدی نژاد درست یا غلط دارند بدون هیچ گونه تخلف و قانون شکنی و بدون دریافت اخطار و رویه قانونی فیلتر می شوند و ما ها چراغ آرمانخواهی مان کور است و قلب مان برای دور شدن از آرمانهای انقلاب نمی تپد احساس می کنم شرایط با دوران شهید آوینی تفاوت اساسی کرده و چند قدمی هم از آنموقع ها جلوتر افتاده ایم. الآن در جمهوری اسلامی هیچ کس آزادنیست حزب اللهی ها هم روش.

بعضی ها از بعضی دیگر رئیس قوه ترند
چهارم: الآن اردشیرلاریجانی رییس یک قوه است و احمدی نژاد رییس یک قوه دیگر. ما به دومی رای دادیم چون فکر کردیم به صلاح مملکت است و گزینه انقلاب است و شنیده بودیم مالک اشتر علی است و پیرو رهبری است. الآن فهمیدیم احمدی نژاد هم دزد است هم فاسد است هم باندباز است هم بیت المال خور و اهل سوء استفاده از بیت المال و حرام خور است. هم در جلسات خصوصی و عمومی فراوان از سایتها و سیاسی ها وعلما می شنویم جن گیر و فراماسون و ساحر و صندلی خالی بذار برای امام زمان هم هست. ضدولایت فقیه نیز می باشد احتمالا مفاسد اخلاقی و اجتماعی اش هم کم کم رو خواهد شد … هر ننه قمری هم میتواند هرچی از دهانش در بیاید علاوه بر اینهایی که گفتم در جلسات خصوصی و عمومی با سند و بی سند به وی بگوید. هیچ مشکلی قانونی هم ندارد. هیچ اعتراضی هم در پی نخواهد داشت. حالا انتقادات تندمان به سایتها و علما و سیاسیون بماند برای بعد مثلا فلان استاد فراماسون شناس شدیدا مشکوک تازه مشهور شده می تواند برود طی یک سخنرانی چندساعته در تربیت معلم آذربایجان با سی دی و پاور پوینت اثبات کند رییس جمهور قانونی مملکت فراماسون است و هیچ کس هم یقه اش را نگیرد. این تا اینجاش. ولی آن نفر اولی را هیچس کاری باهاش ندارد. جناح های مختلف و عمار ها و با بصیرت ها و بی بصیرت ها رسما نامه نگاری های اخیر و بحث های نقد رهبری را باید بگذارند کنار یک سری بحث فلسفی کنند ببینیم در حکومت اسلامی کسی اصلا حق انتقاد به رییس قوه مقننه را هم دارد یا نه! کسی هم انتقاد کند فرقی نمی کند یک وبلاگ با 5 نفر بازدید کننده باشد یا تریبون مستضعفین. اول فیلتر می شود بعد با پر رویی تمام هرکس را می برند رسما یک تعهدنامه هم می گذارند جلوش که برای اینکه از فیلتر در بیایی باید قول بدهی دیگر هیچ وقت در مورد آقای لاریجانی ننویسی! اصلا معنی این اتفاق بعد از انقلاب اسلامی را نمی فهمم که یک نفر ار تعهدنامه بگیرند که در موردش نباید انتقاد کرد ولی بهترین تعبیری که برایش می توانم بکار بببرم به نظرم این یعنی بی شرفی عریان در حکومت اسلامی وبر باد رفتن همه حرفهای انقلاب در مورد آزادی و سکوت خفت مندانه ما!

به فیلتر شدن تریبون مستضعفین هیچ اعتراضی ندارم
نتیجه: بخاطر همان مقدماتی که ذکر شد حقیر اصلا مشکلی با فیلتر شدن تریبون مستضعفین ندارم. بدون هیچ گونه اخطار و بررسی قانونی فیلتر می شوند. اینها پشت شان به جایی وصل نیست. سال 88 برای حراست از آرای مستضعفین شکل گرفتند زبانشان هم خیلی دراز است. به بی عدالتی و ظلم در حق همه اعتراض داشتند. از ظلم در حق اصلاح طلب ها تا اصولگراهای منتقد تا احمدی نژاد تا مشایی چی ها! هزار جا به رفتارهای غلط و دور شدن از آرمانهای انقلاب اعتراض کرده اند. در انتخابات متعلق به هیچ جناحی اعم از چپ و راست و متحد و متفرق و پافشاری و پایداری نبودند. لذا علی الظاهر همه شرایط لازم برای فیلتر شدن را دارا بوده اند. همین الآن هم حتی خبر فیلتر شدن سایت شان را هم کسی کار نمی کند یا کار به جایی رسیده که وجود ندارد یا قبلیه اش متفاوت است و نسبتی ندارد که کار کند. ما هم تا زمانی که برای دغدغه های جدی امام و آقا و آرمانهای روی زمین مانده انقلاب چه در حوزه عدالت چه آزادی چه کرامت انسانی چه جایگاه مردم و چه هزار تا چه دیگر دردمان نگرفته وامت حزب الله زیر پتو تشریف دارند به نظرم همه چیز طبیعی است ما چقدر خوشبختیم.

بازی مشتی ندید بدید با آبروی انقلابمان حلال اعتراض به دور شدن از آرمانهای مان حرام و غر زدن های درون وبلاگی مان مستدام

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates