سعید سهیلی بیانیهاش در واکنش به جلوگیری از اکران گشت ارشاد را برای کافه سینما فرستاد: به روح برادر شهیدم از مواجهه با همرزمانم در آن دنیا شرمندهام که چگونه بر این بیقانونی گردن نهادم
کافه سینما: توضیح کافه سینما- پس از انتشار خبر مبنی بر جلوگیری از اکران گشت ارشاد، و اعلام مواضع علیرضا سجادپور، سعید سهیلی در نامهای که برای کافه سینما ارسال کرد؛ به این اتفاق واکنش نشان داد. بخشهایی از این نامه که هنگام انتشار در سایت حذف شده، با علامت ([…]) مشخص گردیده است.
ملت شریف ایران
شما سال 1391 را با خوشی و شادمانی آغاز کرده اید اما نیک بدانید که آغاز این سال برای سینمای ایران با سوگ و عزا همراه بود.سالی که […] فیلمی که در معتبرترین جشنواره سینمایی کشور، کاندیدای دریافت 4 سیمرغ بلورین شده بود را امروز مانند گوسفندی بی صاحب ذبح کردند و […]
ملت بزرگ ایران
خدای من شاهد است که تا آخرین لحظه در برابر این بی قانونی استوار ماندم و برای گرفتن حق شما مردم فرهیخته سرزمینم تمام تلاشم را به کار گرفتم اما چه کنم که گردنم در برابر قانون، از مو باریک تر است؛ من که طبق قانون، پروانه ساخت گرفتم، طبق قانون، پروانه نمایش گرفتم و طبق قانون هم فیلم شما را به اکران فرستادم حال مجبورم که […] فیلم را از روی پرده بردارم و آن را به بایگانی تاریخ بفرستم.
ملت بزرگوار ایران
زمانی که “گشت ارشاد” در جشنواره اکران شد، این صدای تعریف و تمجیدهای شما بود که مرا بار دیگر به خدمتگزاری تشویق کرد اما همین که معلوم شد این فیلم برای اکران نوروزی در نظر گرفته شده، همین گروه قانون گریز،اعتراضات و بیانیه دادن ها راشروع کردند؛ پرواضح است که این حرکت، نشان دهنده این حقیقت است که آدم هایی از داخل سینما، این افراد را تحریک کردند و یک سازماندهی به وجود آوردند تا جریانی علیه “گشت ارشاد”شکل بگیرد.
ملت انقلابی ایران
بدانید که حرف ائمه جمعه تاکنون، همواره برای من سند و حجت بوده اما تاسف من از این بابت است که 2 تن از این ائمه جمعه که درباره “گشت ارشاد” موضع انتقادی تندی را در پیش گرفته اند، اصلا فیلم من را ندیده اند […] و تنها بر مبنای گزارشاتی که به آنها رسیده، از این تریبون عمومی مقدس، مواضع تندی را اتخاذ کرده اند و بدین گونه است که فیلم من را مستهجن اعلام می کنند فارغ از اینکه نمی دانند این سخن آنها، هم تهمت است، هم کذب است و هم گفته ای به دور از عدالت و انصاف.
ملت آزاده ایران
خوب می دانم که از تجربه حرفه ای دو دهه حضور من در این سینما اطلاع دارید و می دانید که هیچگاه برای پول فیلم نساختم بلکه دغدغه ام همواره شما مردم بوده اید و بس.بنابراین با کسب اجازه از ساحت فرهنگی شما ملت عزیز، قصد دارم تا به پاسخ توهین سنگینی که به شما وارد شده،تمامی کپی های فیلم “گشت ارشاد” و پولهایی که از این راه کسب شده را مقابل وزارت ارشاد به آتش بکشم تا شاید این آتش، به خونخواهی فیلم های دیگری به پاخیزد که در آینده ممکن است […]
ملتی که دغدغه ام همواره شماها بوده اید و هستید
خالصانه و ملتمسانه از شما عذر می خواهم؛ شمایی که در همین مدت محدود استقبال زائد الوصفی را از فیلم خودتان به عمل آوردید […] و به تماشای فیلم تان رفتید.اما شما بهتر از همه می دانید که این بی قانونی، روزی به سراغ خود این افراد زورگو خواهد آمد. امیدوارم که این حرکت، آخرین اقدام ضدقانونی این افراد […] باشد و همچنین آخرین اتفاق نامیمون برای این سینمای نجیب.سینمایی که دارد فدای مناسبات، منازعات و اختلافات سیاسی و تا حدودی صنفی می شود.
برای وزارت ارشاد نیز متاسفم که تسلیم این بی قانونی شد گرچه به آنها نیز حق می دهم که تحت فشار سنگینی بوده اند، فشاری که با توجه به حوادث رخ داده، از این پس امکان وقوعش برای سایر فیلم ها نیز ممکن خواهد بود.
ملت فرهیخته ایران، این داغ سینمایی را به محضر تمامی شما فرهنگ دوستانگرامی تسلیت عرض می کنم.
و ای همرزمان شهدیم : حسن باقری، حسن آزادی، گل محمد غزنوی، محسن حسنی و . . .
نمی دانید امروز چقدر خوشحالم که شما را در این دنیای بی قانون نمی بینم […]، بر شانه های شما آسمانیان متوجه نمی شوم؛باور کنید من همان سعید سهیلی هشت سال جبهه های نبرد حق علیه باطل هستم؛ همان آدم، با همان احوالات و با همان خلق و خو اما چه کنم که زمانه تغییر کرده و همرزمتان را به جایی کشانده اند که حتی فریاد تظلم خواهانه اش نیز به گوش هیچ کس نمی رسد.به روح برادر شهیدم قسم که از مواجهه با شما در آن دنیای برقرار می ترسم که چه جوابی باید درباره این پذیرش اجباری ام به بی قانونی، به شما بدهم؛ گرچه خود می دانم که احوال مرا به خوبی می دانید و روزی برمظلومیت من صحه خواهید گذاشت و همه با هم، چون همان هشت سال خاطره ساز، فقط و فقط در راه رضای باریتعالی قدم بر می داریم چون نیک بر این شعر حضرت حافظ ایمان داریم که:
بنده پیر خراباتیم که لطفش دائم است
ورنه لطف شیخ و زاهد گاه هست و گاه نیست
سعید سهیلی ششم فروردین ماه 1390
پیام برای این مطلب مسدود شده.