مردی که زیاد نمیدانست؛ خلافگویی سروش در باب همجنسگرایی و رابطه با محارم
خودنویس: در جلسه پرسش و پاسخی که در دانشگاه تورانتو برگزار شده است، کسی یا کسانی نظر عبدالکریم سروش را درباره همجنس گرایی پرسیدهاند. ویدیو پاسخ او حاوی نکاتی قابل تامل است.
از مغلطههای رایجی که در سخنان نوگرایان دینی فراوان است، از جمله اشاره او به اینکه از گذشته ها همجنسگرایی گناه شمرده میشده (قدمت یک باور نشان از صحتاش نیست)، و بیصداقتی او در عدم اعلام عقیدهاش در مقابل پدیده همجنسگرایی، و اشاره تحقیرآمیز وی که با لغزشی فرویدی (Freudian slip) با گفتن «همجنس بازی» بیرون می جهد که بگذریم، به نکته ای حیرت آور میرسیم:
سروش میگوید بر خلاف گذشته که زنای با محارم، امری اخلاقا مذموم شمرده میشد، امروزه این رفتار یک «حق» شمرده میشود. خوشبختانه سروش از کلمهای انگلیسی استفاده میکند، و راه را به تفسیرهای متفاوت که شگرد شعبده بازان زبانی است میبندد. او میگوید امروزه Incest، یا همان زنای با محارم، یک حق است و هیچ کسی حق گرفتن گریبان مرتکبین را ندارد. سروش روشن نمیکند در کجای دنیا چنین عملی «حق» انسان ها شمرده میشود. امروز اما به لطف پدیده اینترنت، نبایستی یافتناش دشوار باشد. جستجوی گوگل برای کلمات Incest و Legal در همان گام اول ما را به پاسخ میرساند. از کشوری که سروش در حال سخنرانی در آن هست شروع میکنیم. در مدخل ویکی میخوانیم «مطابق قانون کانادا، زنای با محارم به معنای ارتباط جنسی داشتن با خواهران و برادران (تنی یا ناتنی)، فرزند/والد، و نوه/جد با آگاهی از ارتباط خونی ممنوع میباشد. مجازات این عمل میتواند تا ۱۴ سال زندان باشد.» اما نمیبایست زود قضاوت کرد، شاید در بخشی دیگری از جهان صنعتی یا به اصطلاح مورد علاقه سروش، غرب، زنای با محارم «حق» است. مطابق مدخل ویکی، زنای با محارم در تمامی ایالات متحده ممنوع و قابل مجازات میباشد، البته همانطور که معمول این کشور است، هر ایالتی مجازات متفاوتی را اعمال میکند. در بریتانیا، آلمان، فرانسه، لهستان، ایرلند، سوئد، دانمارک و سوئیس، قوانین مصرحی برای مجازات مرتکبین زنای با محارم وجود دارد. ظاهرا منظور سروش از کشورهایی که «حق» زنای با محارم را به رسمیت میشناسند، ترکیه، اسرائیل و برزیل است. این وارونهسازی چه دلیلی دارد؟ این دروغ بافی آشکار با چه هدفی صورت میگیرد؟
سروش ارتباط با رضایت میان دو انسان بالغ را به صرف اینکه از یک جنس هستند، در کنار زنای با محارم مینشاند و نالان است که اعتراض کسی به این «حق» داشتنها حتی به اندازه یک جریمه رانندگی هم بلند نمیشود. با اینکه تعارف میکند که «پیش داوری نمیکند» ولی لحظهای قبلتر، همراه با تکان دادن دستان، با نگرانی میگوید که اگر این حقوق به رسمیت شناخته بشوند، چه چیزی از اخلاق باقی میماند؟ انتظار نمیرود که سروش بداند چرا زنای با محارم، حتی میان افراد با سن قانونی هم در همه مغرب زمین ممنوع و مستوجب مجازات است، او متخصص دین است نه دانش. این وظیفه شنوندگان و خوانندگان اوست که خلافاش را آشکار کنند، هرچه باشد مکان سخنرانی، دانشگاه است نه حسینیه.
سروش ظاهرا درکی درست از تفاوت میان «حق» و «مسوولیت» ندارد. در جایی میگوید حق درختان و حق محیط زیست. بر خلاف تصور او، حقوق چیزهایی اعطا کردنی به اطراف ما نیستند. ما انسان ها نسبت به محیط زیستمان، «مسوولیت» داریم. ما انسانها نسبت به انسانهای دیگر «مسوولیت» داریم. اما این مسوولیت، به دست گرفتن ذرهبین و داخل شدن در تختخواب انسانهای بالغ نیست. سروش همچنین مدعی میشود که حتی خارج از باور مذهبی، قضاوت درباره همجنسگرایی به عنوان یک حق، آسان نیست. سروش از چه دشواری سخن میگوید؟ در سال ۱۹۷۳ (۱۳۵۱ شمسی)، انجمن روانپزشکان امریکا، همجنسگرایی را از رده بیماریهای جنسی خارج کرد. از آن زمان تاکنون قوانین ایالات متحده به صورت دایمی در حال آزادسازی و در عین حال حمایت از حقوق همجنسگرایان بوده است. امروزه اکثریت قاطع متخصصین بیماریهای جنسی، همجنسگرایی را پدیدهای «طبیعی» و «مثبت» میدانند. یعنی خبر این تحولات به سروش نرسیده است؟ چه کسانی امروز در ایالات متحده، بنا به گفته سروش، نمیتوانند به آسانی با همجنسگرایی کنار بیایند؟ بنیادگرایان مذهبی مسیحی، محافظه کاران و دست راستیها. انگیزه عموم این افراد در مخالفت با همجنسگرایی، درست به مانند سروش، مذهبی است. آنها «هوموفوب» یا همجنسگرا-هراس به شمار میآیند. هوموفوبی، نوعی تبعیض است که علیه همجنسگرایان اعمال میشود. سروش با خلافهای کلامیاش به همفکران هوموفوب اطمینان خاطر میدهد که دیگران هم به اندازه ما دگم هستند و کار همجنسگرایان با متجاوزین به محارم یکی است و همه میتوانند به خوردن ماست شان مشغول باشند و از افرادی که جرمشان عشق ورزیدن است متنفر باشند.
شاید بهتر می بود سروش به جای دخالت درباره چیزهایی که درباره شان اطلاعی ندارد، در باره احکام لواط انیز سخن میگفت و به گفتن اینکه در باور مذهبی تکلیف همجنسگرایی روشن است اکتفا نمیکرد. بسیار شنیدنی تر می بود نظر ایشان را درباره احکام قرآن در این باره بدانیم.
———–
* بخشهایی از این مطلب “ادیت” شدهاند.
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.
پیام برای این مطلب مسدود شده.