ماجرای حمله نظامی قطر به ابوموسی
شفاف: بنده یک انتقاد از آقای خاتمی داشتم و دارم و نوشتم. آقای خاتمی در زمان خود دم از اصلاحات میزد. به ما بگویید چه چیزی را میخواهید اصلاح کنید. در جایی اطلاحات میکنند که خرابی وجود داشته باشد شما بگویید کجا خراب است. شما که جرئت ندارید بگویید در کجا قصد ایجاد اصلاحات دارید. رژیم شاه که دیگر بر سر کار نیست که میخواهید بگویید اصلاح میکنم. پس می خواهی این حکومت را اصلاح کنید؟
جهان: گفتگو با پیروز مجتهدزاده، استاد جغرافیای سیاسی و ژئوپلیتیک درباره تحولات اخیر منطقه، انقلابهای عربی، شورای همکاری خلیج فارس، اعتراضات مردمی در آمریکا، مذاکرات گروه ۱+۵ با ایران در موضوع هستهای و ادعاهای امارات درباره جزیره ایرانی ابوموسی به شرح زیر است:
* تحولات اخیر جهان عرب، خاورمیانه و مواضع غرب
– بیان عناوین مختلف درباره تحولات اخیر خاورمیانه حاصل تفاوت دیدگاهها و طرز دید صاحبان نظر است.
– آمریکا به علت دید ویژه خود درباره تحولات جهان عرب، عنوان “بهار عربی” و جمهوری اسلامی این تحولات را “بیداری اسلامی” میداند. هیچ کدام از این دو موضوع اشتباه نیستند. واقعیت دوگانه از دید صاحبان نظر است.
– بهار عربی واژهای بسیار فریب دهنده است برای اینکه منظور از بهار عربی این است که این تحولات برای رسیدن به دموکراسی است تقریبا در هیچ مورد در این کشورها، چنین موردی مشاهده نمیشود.
– در وقایع اخیر جهان عرب بهاری را نمیبینیم و نظریه بیداری اسلامی بیشتر وفق میکند. چون مردم کشورهایی که به پیروزی رسیدند، به دنبال تشکیل حکومت اسلامی رفتند.
– تحولات اخیر دنیای عرب، موضوع جدیدی نیست و ما با موج جدیدی از استقلال طلبی مواجه هستیم.
– استقلال طلبی دنیای عرب، ریشه در تحرکات عربی قرن بیستم و آغاز جنبشها برای خروج و آزادی از سلطه حکومت عثمانی دارد.
– از قرن بیستم که جنبش استقلالطلبی برای خروج و آزادی از سلطه عثمانی در جهان عرب آغاز شد، در مقاطعی که این جنبشها به پیروزی میرسید، این موفقیتها از سوی انگلیس، فرانسه و بعدها توسط آمریکا ربوده میشد و این قدرت ها عوامل خود را در راس کار قرار میدادند. تحرکات بعدی برای رهایی از سلطه زورگویان دست نشانده قدرت های غربی بوده است.
– تحولات اخیر خاورمیانه برای رهایی از استعمارگری و زورگویی است.
– در خاورمیانه بازیگر تمام شیطنتهای اروپایی، آمریکایی و اسرائیلی حکومت های دست نشانده عربی هستند که ستاره اقبال آنها یکی بعد از دیگری به سراشیب افول افتاده است.
– خاورمیانه عربی همیشه در حال تلاطم بوده است و هیچ یک از حکومتهای آن ریشه مردمی ندارند و تحمیلی هستند و ملتهای ناراضی آن هر زمان فرصتی پیش آمده است قیام کردهاند.
– تحولات اخیر عربی از یک خودسوزی در تونس آغاز شد. خودسوزی در معادلات سیاسی عالیترین مرحله اعتراض است.
– اولین خودسوزی سیاسی جهان در جنگ آمریکا علیه ویتنام توسط یک کشیش انجام شد که سرنوشت آمریکا را در آنجا تغییر داد.
– برخی از تحلیلگران ایرانی، تحولات عربی در کشورهای مصر و تونس را کار آمریکا و اسرائیل دانستهاند در حالی که حوادث تونس و مصر ضربه سیاسی به آمریکا و اسرائیل بود.
– آمریکا پس از جنگ جهانی دوم در هر جنگی که شرکت کرد، شکست خورد.
– آمریکا و اسرائیل به دلیل موقعیت ژئوپولیتیک خود هرگز موجی علیه خود ایجاد نمیکنند اما وقتی موجی علیه آنها شکل میگیرد بر آن سوار میشوند و آن را به سویی که میخواهند هدایت میکنند. آنها لاجرم باید به حسنی مبارک میگفتند که برو تا مردم مصر از نمایش حمایت آمریکا راضی شوند به این اندیشه بیافتند که آمریکا برای آنها دموکراسی از نوع ترکیه بیاورد ولی مردم مصر به طرف حکومت اسلامی از نوع اخوان المسلمین کشیده میشوند.
– خانم کلینتون طوری درباره تحولات جهان عرب سخن میگوید که گویی متولی دموکراسی در جهان است!
– روابط باراک اوباما و نتانیاهو با یکدیگر بد است و بر سر موضوع ایران دعوا دارند.
– در حال حاضر کشورهای عربی به دنبال استقلال واقعی هستند. ذات این انقلابها ضد استبدادی است.
– دانشمندان آمریکایی نوشتند که آمریکا باید دست بردارد، این جنبشها نه تنها بهار نیست بلکه از پاییز و زمستان عربی نیز فراتر رفته است.
– متاسفانه در ایران برخی هنوز کنفرانس تحت عنوان بهار عربی برگزار میکنند و مطلب درباره بهار عربی منتشر میکنند.
– پس از جنگ جهانی دوم، تمام جریانهای استقلال طلبی دنیای عرب، اسلامی بوده است چون عرب هویتی جز اسلام ندارد و هر حرکتی در آنجا صورت گیرد اسلامی و بیداری اسلامی است. حوادث پس از انقلاب در کشورهای مصر و تونس نیز این نظر را تأیید میکنند زیرا مردم این کشورها خواستار حکومتی اسلامی هستند.
– در بحث بیداری اسلامی، کشورهای عربی که اکنون درگیر انقلاب هستند، همه از ملل مسلمان هستند و این جریان خود به خود به بیداری اسلامی تبدیل میشود.
– برنامه بهار عربی با طراحی آمریکا را کاملا ورشکسته میبینم.
– در عربستان سعودی، قطر و ابوظبی هیچ جنبندهای اجازه ندارد که راجع به اعتراض در خلوت خود هم فکر کند.
– در خاورمیانه گامهای بسیار خوبی برداشته شده است و رژیمهای سعودی، قطر، کویت و اردن را ساقط شده میبینم. منتهی به تدریج و در نوبتهای گوناگون. اتفاقا رژیم بحرین را پابرجاتر از آنها می بینم. به همین دلیل است که حکومت هایی مانند سعودی و شیخ قطر در نتیجهء دچار هیجان و وحشت شدن دست به اقداماتی زدهاند که سبب حیرت همگان شده است.
مصر
– جوانان انقلابی مصر و اخوان المسلمین در انقلاب مصر عاقلانه و با درایت عمل کردند. اینها ابتدا رویکرد ضد آمریکایی و اسرائیلی خود را نشان ندادند ولی پس از آنکه اوضاع آرام شد به صورت تدریجی سفارت اسرائیل را گرفتند، مرگ بر آمریکا گفتند و پرچم این کشور را آتش زدند و به همین صورت در حال پیشرفت هستند.
عربستان سعودی
– حکومت عربستان سعودی تا این ایام دشمنترین نظام حکومتی عربی نسبت به اسرائیل بود اما الان یکی از بزرگترین حامیان سیاست های اسرائیل در دنیای عرب شمرده می شود. البته بعد از اردن هاشمی.
سوریه
– کاری به خوب یا بد بودن نظام سوریه نداریم. تمام نظامهای عربی مشکل دارند ولی جاهلانه است که تصور کنیم تحولات اخیر سوریه صرفا مبارزه با دیکتاتوری یا صرفا زیر سر اسرائیل است.
– اسرائیل در سوریه بسیار فعال است. مسئولان اسرائیلی در لبنان ترتیبی دادند تا رفیق حریری را ترور کنند و به گردن سوریه اندازند تا سوریه از لبنان خارج شود که همینطور هم شد. اما وقتی تحقیقات سازمان ملل و دیگر سازمانها، نقش اسرائیل در این ترور را فاش کردند، روی این موضوع سرپوش گذاشته شد.
– برخی تمام اتفاقات سوریه را حرکت برای دموکراسی خواهی تحلیل میکنند در حالی که کاملا این گونه نیست.
– مقامات اردنی که میگویند که بشار اسد دیکتاتور است و باید برود آیا خود دموکرات هستند؟ آنها علنا فرمانبردار آمریکا و انگلیس هستند. اصلا خود شاه بستگیهای انگلیسی را نمیتواند منکر شود.
– دولت بشار اسد در مقایسه با رژیمهای عربی چون اردن، قطر و عربستان که در حال حاضر به اسد اعتراض میکنند، بسیار دموکراتتر و در میان مردم سوریه از محبوبیت بیشتری نسبت به آن رژیمها در کشورهایشان برخوردار است.
– آقای اردوغان سر مرز ایستاده و خطاب به اسد میگوید کنارهگیری کن. مقامات آمریکایی پاسخ دهند که این است بهار عربی؟! شما برای رهبرانی که دوست ندارید قلدرتراشی میکنید؟ در روابط بینالملل تاکنون سابقه نداشت که رئیس یک دولت به دولت دیگر بگوید از کشور خودت برو.
– در آغاز انقلابهای عربی، کشورهای غربی منتظر شدند تا تحرکات خاورمیانه سوریه و لیبی را هم دربر گیرد. اما وقتی چنین نشد، مجبور به دخالت شدند.
– در حال حاضر کوفی عنان که یک شخص ارزنده بین المللی است که با حضور وی رفته رفته مشخص میشود که کدام کشور در حال کمک تسلیحاتی به مخالفان و دخالت در سوریه است.
– هنوز به صورت رسمی نام کشورهای مداخله کننده در سوریه منتشر نشده است اما کاملا روشن شده است که اردن، ترکیه، قطر، عربستان سعودی و اسرائیل دخالت میکنند.
– ایستادگی بشار اسد در مقابل دخالتهای خارجی ستودنی است، هرچند وی دیکتاتور و ستمگر قلمداد شود. ممکن است روزی وی برکنار شود اما ایستادگی او تقدسی که آمریکا سعی داشت به تحولات سوریه ببخشد و این تحولات را بهار عربی معرفی کند را نابود کرد و همه متوجه شدند که دخالت خارجی یکی از عوامل اصلی ناآرامیهای سوریه است.
– کار بشار اسد در ایستادگی در برابر برنامه استعماری “تغییر رژیم” از راه تحریکات خارجی در منطقه شایان دقت است. او به دنیا ثابت کرد که وضع داخلی سوریه آن گونه که آمریکا و اسرائیل تبلیغ میکنند نیست.
– اگر اصلاحات پیشنهادی بشار اسد در سوریه اجرا شود، وضعیت در این کشور به گونهای دیگر خواهد شد.
– دولت در سوریه به شیوهای که الان است ادامه نخواهد یافت و اسد برود یا نرود، قطعا دولت دچار تغییر میشود و اصلاحات در آن صورت میگیرد.
لیبی
– دخالت مستقیم ناتو در امور لیبی اعتبار جنبش این کشور را کم کرد و در حال حاضر جنبش لیبی عملا بی اعتبار است و حکومت انتقالی لیبی خود را قهرمان نمیداند.
– پس از بمبارانهای ناتو و دستگیری معمر قذافی دیکتاتور، وی گفت مرا نکشید، حرف برای گفتن دارم اما وی را کشتند به آن صورت غیر قابل بیان … آیا این است بهار عربی آمریکا؟!
– آیا این انقلاب است که پس از چند اعتراض مردمی، کشورهای خارجی دخالت نظامی کنند؟ این بهار عربی است یا شروع جنگ ویتنام به صورتی دیگر؟
بحرین
– در بحرین بزرگترین جنایتهای ممکن اتفاق میافتد. یک کشور همسایه را مجاز می سازند تا به کشور دیگر لشگرکشی و به ملتی کوچک و بی دفاع حمله کند.
– رژیم عربستان دیکتاتوری ترین نظام حاکم روی زمین است که مأموریت پیدا میکند تا به مردمی بیگناه در بحرین حمله کند.
– عربستان دیکتاتور، ادعای دموکراسی خواهی میکند و با لشگرکشی به بحرین مردم آزادیخواه آن را سرکوب میکند. آقایان آمریکایی که حامی عربستان شدهاید، این است بهار عربی و بهار آزادی شما؟
– سالهاست که بحرین زیر یوغ و چکمه عدهای اقلیت است. آمریکا باید از این بهار عربی که درست کرده است خجالت بکشد.
– ملت بحرین با جمعیت کم خود گامهای بسیار بزرگی در راه آزادی خود برداشته است اما این موضوع هیچ وقت به توجه منطقه نرسید چه برسد به توجه جهانی.
– بحرین برای ایران مهم است و از نظر استراتژیک در خلیج فارس برای ما اهمیت حیاتی دارد.
– رژیم بحرین به دلیل اینکه در اقلیت بودن همیشه گوش به حرف اکثریت بوده و به هوای اکثریت به ایران خیلی احترام گذاشته است. من همیشه میگویم بهترین دوست ما در خلیج فارس بحرین و عمان هستند. ولی مردم بحرین که خواهان آزادی و برابری و مساوات در کشورشان هستند در بحرین راحتتر و آزادتر اعتراض میکنند.
قطر
– قطر اصلا کشور نیست و تنها یک قبیله ۵۰۰ هزار نفری است اما شیخ آن میخواهد بشار اسد را برکنار کند.
– قطر، عربستان سعودی و کویت در خطر سقوط هستند. به خصوص قطر به دلیل سیاست های چند پهلویی که مستلزم فریب دادن این و آن است و روزی این تزویر ها گریبانگیر شیخ آن قبیله شود و او را بزیر کشد.
– مقامات قطری چون ثروتمند هستند فکر میکنند میتوانند دنیا را خریداری کنند اما نمیدانند که ثروت یک عامل پایدار ژئوپولیتیک نیست که برای آن شیخ نشین اعتبار قدرتی درست کند.
* اعتراضات در آمریکا
– آمریکا خوب است دوباره اعتبار دموکراتیک بودن سیاستهای خاورمیانهای خود را بررسی کند: ادوات و ابزار ایجاد دموکراسی آنها در خاورمیانه، پادشاه سعودی، پادشاه اردن، شیخ قطر و شیخ ابوظبی و اردوغان است.
– آمریکا باید از زندگی از جنگ ویتنام، فاجعه عراق و افغانستان و بلای پاکستان درس بگیرد.
– آمریکا باید وضعیت خود را از دید دانشگاهیان بیطرف ارزیابی کند و کشور خود را از نظریههای ضد بشری نجات دهد.
– تحولات دنیای عرب به صورت غیر مستقیم در اعتراضات اخیر آمریکا نقش دارد.
– اعتراضات آمریکا، اعتراض به مجموعه ای از رفتارها است که مرکز ثقل آن، اعتراض به وضعیت اقتصادی است. صدماتی که به دموکراسی در این کشور وارد شد یکی از عوامل اعتراض است.
– شوروی با فساد قدرت نابود شد و آمریکا نیز در حال گرفتار شدن به همان فساد است اما ممکن است به سرنوشت شوروی دچار نشود.
– لابی یهودی در زمان جورج بوشهای پدر و پسر به صورت یک موسسه آمریکایی (آیپک) رسمیت پیدا کرد و به صورت یکی از ارگانهای ساختار سیاسی آمریکا در آمد. زیرا بوشها خود را دربست در اختیار آن لابی ها گذاشته بودند.
– رئیسجمهور و وزیر خارجه آمریکا هر سال باید در نشست رسمی و علنی آیپک حضور یافته و کرنش کنند و برنامههای خود را به آنها ارائه کنند.
– همه میدانند که اوباما رابطه خوبی با نتانیاهو ندارد ولی وضعیت سلطه آیپک بر سیاست در آن کشور به جایی رسیده است که وی نیز باید به این لابی رفته و گزارش دهد.
– لابی صهیونیستی در زمان بوشها بسیار سازمان یافته شد. بوشها قانون را به دلیل مصلحت شکستند. اوباما قربانی این وضعیت است. وی میخواست با ایران به صورت مسالمت آمیز صلح کند ولی آیپک هنوز میگوید گزینه نظامی بر روی میز است.
– نفوذ لابیهای یهودی و آیپک در آمریکا آنقدر شدید است که صدای مردم این کشور را هم در آورده است.
* شورای همکاری خلیج فارس
– تشکیل شورای همکاری خلیج فارس پروژه آمریکایی – سعودی بود.
– دعوت شورای همکاری خلیج فارس از کشورهای مراکش و اردن برای پیوستن به این شورا نشان میدهد که نظامهای سلطنتی جهان عرب به تزلزل افتادهاند و گفتند که آن دو کشور هم به ما بپیوندند تا بتوانیم از آنها هم در مقابل سقوط حمایت کنیم. به عبارت دیگر همه آنها می دانند که عمرشان به سر رسیده است.
عمان
– در عمان، حکومت دموکراسی نیست اما پادشاهی سنتی و مردمی است و ممکن است برای مدت زیادی دوام آورد.
* مذاکرات هستهای ایران و گروه ۱+۵
– در مذاکرات اخیر ایران و گروه ۱+۵ در استانبول، ایران بسیار خوب عمل کرد.
– مانور دادن ژئوپولیتیک و ژئواستراتژیک قبل از آغاز مذاکرات از سوی ایران از جمله طرح موضوع بستن تنگه هرمز و تحریم فروش نفت به اروپا خیلی خوب بود و تاثیر زیادی در آغاز مجدد مذاکرات داشت.
– در مدت حداقل ۱۲ سال گذشته که موضوع هستهای ایران مطرح بود، غرب در صدد تحمیل نظر خود بر ایران با تهدید به اجرای تحریمهای کمرشکن بوده است و میگفت اگر هم نشد گزینه نظامی در پیش خواهد بود.
– کشورهای غربی در ۱۲ سال گذشته هر آنچه که در اعمال و اجرای تحریم میتوانستند انجام دادند اما انتظار نداشتند که ایران تا این حد مقاومت کند.
– از آنجایی که صادرات نفت برای ایران حیاتی است و اگر کشوری بخواهد شاهرگ حیاتی کشور دیگری را بزند با آن کشور اعلام جنگ کرده و کشور تهدیدشونده در دفاع از خود حق دارد دست به هر اقدام نظامی بزند. با در نظر گرفتن این موضوع و در چنان شرایطی ایران میتواند تنگه هرمز را ببندد.
– دولتهای غربی در پی تهدیدهای ایران و مقاومت این کشور در مقابل تحریمها مجبور به بازگشت به میز مذاکرات شدند و آغاز دور جدید مذاکرات از موضع نداشتن چاره دیگر است.
– در حال حاضر خود مقامات آمریکایی و اسرائیلی اعتراف میکنند که گزینه نظامی علیه ایران عملی نیست.
– احتمال گزینه نظامی آمریکا علیه ایران صفر و حتی زیر صفر است چون آمریکا در منجلاب عراق و افغانستان مانده و در اعماق بحران سیاسی و اقتصادی قرار دارد.
– هر گونه حمله نظامی علیه ایران، موجودیت اسرائیل را با علامت سوال مواجه خواهد کرد.
– تفاوت این دوره از مذاکرات ایران و گروه ۱+۵ در این است که طرفین در دورههای قبل به این نتیجه سرنوشت ساز نرسیده بودند که راهی جز مذاکره نیست.
– به آینده مذاکرات گروه ۱+۵ و ایران خوشبین هستم اما سیاست به من یاد داده است که در این خوشبینی جانب احتیاط را از دست ندهم.
* تحریم فروش نفت ایران
– طرح تحریم فروش نفت ایران به اروپا تأثیر خود را گذاشته است. اگر این اقدام عملی شود، اروپای ورشکسته به گرسنگی خواهند افتاد نه به خاطر اینکه نفت ما اهمیت بسیار دارد بلکه این اقدام باعث اخلال در سوخترسانی می شود و اخلال در سوخترسانی برای کشورهایی که در پرتگاه ورشکستگی اقتصادی هستند بسیار خطرناک است.
* جزیره ابوموسی و ادعاهای امارات متحده عربی
– شیخ قطر در سال ۲۰۰۴ به جزیره ابوموسی حمله نظامی کرد ولی وزیر خارجه وقت ایران مانع انتشار این خبر در رسانهها شد.
– سفر اخیر احمدی نژاد به جزیره ابوموسی سیلی به قطر و ابوظبی بود که این اواخر به کمک دو وزیر خارجه سابق، حاکمیت ایران بر این جزایر را متزلزل فرض کرده بودند.
– آمریکا هر زمان که قصد شیطنت علیه ایران را دارد از اعراب استفاده میکند.
– طرح اعتراض به حضور احمدی نژاد در جزیره ابوموسی از سوی امارات با هدف فشار بر ایران در زمان مذاکرات از استانبول تا بغداد بوده است.
– خطاب به آمریکا و فرانسه که به سفر احمدی نژاد اعتراض می کنند و از مذاکره بر سر جزایر سخن میگویند میگوییم آیا شما حاضر هستید برای بخشی از خاک کشور خود با کشور دیگری گفتگو کنید؟
– آمریکا و فرانسه در حال ایجاد بدعتی هستند که دیگر هیچ دولتی حق نداشته باشد از تمامیت ارضی خود دفاع کند در حالی که دفاع از تمامیت ارضی، یک اصل اساسی پذیرفته شده بینالمللی و جهانی است.
– قرارداد بین المللی حاکمیت ایران بر جزیره ابوموسی در سازمان ملل ثبت شده است. فرانسه و آمریکا که از مقررات بینالمللی و کوتاه آمدن ایران سخن میگویند، پاسخ دهند که براساس کدام مقررات بین المللی بر سایر ملتها اجحاف میکنند؟
– مقامات آمریکا و فرانسه باید بدانند قراردادی که در سال ۱۹۷۱ بین ایران و امارات بسته شد پس از یک سال مذاکره انجام شد. این کشورها باید بفهمند که در مورد مسائلی که خبر ندارند اظهارنظر نکنند.
– نیمه شمالی جزیره ابوموسی طبق قرارداد نوامبر سال ۱۹۷۱ جزء خاک ایران است و این موضوع در سازمان ملل ثبت شده است. پرچم ایران در آن در اهتزاز است که طبق قوانین بینالمللی اگر پرچم کشوری در خاکی برافراشته باشد آن قطعه خاک جزء سرزمین اصلی آن کشور محسوب می شود.
– ابوظبی شلوغ کرده است و می گوید که رئیسجمهور بدون اجازه امارات از این منطقه دیدن کرده است. از کی رسم شده است که رئیسجمهور کشوری که می خواهد از گوشهای از خاک کشور خود دیدن کند باید از ابوظبی اجازه بگیرد.
– یکی از اسناد جزیره ابوموسی که از سوی مجامع بینالمللی نیز پذیرفته شده است به این شرح است که اگر در آینده، تحولات جزیره ابوموسی به ضرر ایران باشد، جمهوری اسلامی حق دارد تمام جزیره را تصرف کند.
– مقامات آمریکایی و فرانسوی که از حل مسائل از طریق مذاکره بر سر جزیره ابوموسی صحبت می کنند، قبل از سخن گفتن مقداری مطالعه داشته باشند. جزیره ابوموسی در نتیجه مذاکره به ایران پس داده شد. این کشورها اصلا نمیدانند موضوع چیست.
* در حاشیه گفتگو
– در بحث جزایر سهگانه و ادعای امارات، وقتی اتحادیه عرب به سازمان ملل شکایت کرد آقای متکی، وزیر خارجه وقت در جلسه شکایت علیه ایران، شرکت کرد.
– در حوادث بعد از انتخابات ۸۸، آن کارمند سفارت انگلیس که برای رسانههای انگلیسی خبر و عکس میفرستاد، یک ایرانی خودفروش است که برای خودشیرینی این کار راه انجام میداد.
– مسئله انگلیس و سیاستهای آن در قبال کشورهای دیگر، مسئله جدید و فقط برای جمهوری اسلامی ایران نیست.
– تمام اقدامات مصدق به نفع انگلیس تمام شد. ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ کودتا نبود چون حکومت تغییر نکرد. دولت معزول که همه اعضای آن علیهش بلند شده بودند مرخص شد.
– شبکه “بیبیسی” از زیرک ترین دستگاههای خبری و در عین حال از حرفهای ترین رسانههاست و از صدای آمریکا مودبتر عمل می کند. معلوم نیست چرا این شبکه عظیم انگلیسی این همه از مصدق داد سخن میدهد! و میخواهد او را قهرمان ملی ایران معرفی کند!
– حتی یک نفر از اپوزیسیون خارج نشین نظام جمهوری اسلامی هم به دنبال دموکراسی نیست. شعار دموکراسیخواهی میدهند اما با آمریکا برای حمله به ایران سازش میکنند! به این امید که بدست امریکا قدرت را در ایران قبضه کنند. آیا این دموکراسی خواهی است؟!
– برخی از همین عناصر خارجنشین در جنگ ایران و عراق با صدام حسین مشارکت کردند و علیه ملت خود شمشیر کشیدند. شما نام این کار را دموکراسی خواهی میگذارید؟!
– بنده یک انتقاد از آقای خاتمی داشتم و دارم و نوشتم، آقای خاتمی در زمان خود دم از اصلاحات میزد. به ما بگویید چه چیزی را میخواهید اصلاح کنید؟ در جایی اصلاحات میکنند که خرابی وجود داشته باشد شما بگویید کجا خراب است. شما که جرئت ندارید بگویید در کجا قصد ایجاد اصلاحات دارید. رژیم شاه که دیگر بر سر کار نیست که میخواهید بگویید اصلاح میکنم. پس می خواهی این حکومت را اصلاح کنید؟!
پیام برای این مطلب مسدود شده.