18.05.2012

تحریک به قتل (فتوای قتل برای شاهین نجفی) در دنیای امروز یک جرم جنایی است

خودنویس: حکومت اسلامی ایران نه تنها صدای انتقاد را با گلوله می دهد بلکه با استفاده ابزاری از دین، تلاش می کند حتی آن سوی مرزهای ایران با رعب و وحشت و قتل هر گونه دگر اندیشی رادر نطفه از بین ببرد. حکومت اسلامی با صدور فتوای قتل برای شاهین نجفی درلوای توهین به مقدسات اسلامی تلاش می‌کند آزادی بیان در عرصه هنری را هم، حتی در آن‌سوی مرزهای ایران بر دگراندیشان تنگ نماید و همبستگی و همیاری ایرانیان را ۳ سال پس از انتخابات سال ۸۸ بیازماید.

در فضای مجازی ما شاهد اظهار نظرهای بسیاری در پشتیبانی از آزادی بیان و در رد فتوای قتل شاهین نجفی بودیم که این نشان دهنده بینش بزرگ بسیاری از هموطنان است. در این میان عده‌ای نیز که بینش مذهبی آنان بر منطق شان غلبه میکند با انتقاد و یا فحاشی به شاهین نجفی آهنگ «نقی» او را توهین به مقدسات عنوان می‌کنند.

سوالاتی که اینجا مطرح می‌شوند: آیا افرادی که این آهنگ را توهین به مقدسات قلمداد میکنند آنرا به خوبی گوش کرده‌اند؟ در این آهنگ خواننده از مشکلات سیاسی، اجتمایی و اقتصادی جامعه سخن می‌گوید یعنی آن چیزی که حکومت اسلامی عامل آن است ثانیا «گروه فیسبوکی نقی» ماه‌ها قبل از انتشار این آهنگ فعالیت داشت چرا اکنون حکومت اسلامی مدعی دفاع از مقدسات اسلام می‌شود؟

آن دسته از دوستان که گرایشات مذهبی دارند ولی امروز خود را در صف اپوزیسیون علیه حکومت اسلامی می‌بیند، بایستی مراقب باشند که اشتباهات ۳۳ سال پیش را مجددا تکرار نکنند. پاسداری از آزادی بیان یک مقوله فرا ملی، فرا حزبی و فرامذهبی است. ۳۳ سال پیش هنگامی‌که حکومت اسلامی یکی پس از دیگری آزادی‌های سیاسی، اجتمایی و فردی را از ما سلب می‌کرد، ما سکوت کردیم زیرا در وهله اول، این ممنوعیت‌ها ما را در بر نمی‌گرفت، تا آن‌روز که این اهریمن به سراغ ما نیز آمد، ولی آنوقت کسی باقی نمانده بود که فریاد ما را بشنود. تکرار می‌کنم: دفاع از حقوق بشر فرا ملی، فرا حزبی و فرا مذهبی است. حمایت از آزادی بیان برای هر شهروند به دور از نژاد، جنسیت و یا وابستگی حزبی یا گروهی، بزرگ‌ترین قدمی است که یک جامعه در راه دمکراسی برمی‌دارد.

اگر امروزه با عوام فریبی، حکومت اسلامی تلاش می‌کند در صفوف دگراندیشان رخنه بیاندازد، ما بایستی بیدار باشیم و بدانیم که پاسخ دگر اندیشی گلوله نیست، پاسخ دگر اندیشی فتوای قتل نیست و اگر از دیدگاه فرد یا افرادی، این کارهنری، توهین تلقی می‌گردد، در دنیای امروز، دادگاه‌های قضایی تنها مرجع رسیدگی به این امور هستند ونه روحانیون.

مسله مهم دیگری که اینجا بایستی به آن پرداخت این است که تحریک به قتل در دنیای امروز یک جرم جنایی است، و مقامات کشور آلمان و اتحادیه اروپا بایستی در این رابطه از طریق دادگاه‌های ببین المللی، خواستارمحاکمه شخص و یا اشخاصی باشند که اینگونه، رسما و علنا، فتوای قتل صادر می‌کنند. تاریخ به ما نشان داده است که سکوت و عدم واکنش صحیح نسبت به نقض آزادی بیان، خطای جبران ناپذیری ست ، جامعه جهانی بایستی با هم و یک صدا در کنار هم ایستاده و از آزادی بیان دفاع کند.. نباید دوباره در ایران و یا در سایر کشورها در برابر این عمل جنایتکارانه ساکت نشست. از سرنوشت احمد کسروی ، فریدون فرخزاد ، سلمان رشدی ها و هزاران دگر اندیش دیگر، باید درس گرفت تا به کی باید جامعه جهانی در مقابل این طرز فکر ارتجاعی خاموش بنشیند . فتوای قتل ، تهدیدی است برای جامعه جهانی و بایستی در همه جای دنیا پیگرد قضائی داشته باشد. در این رابطه ایجاد کمپین بین الملی بر علیه فتوای قتل و اعتراضات خیابانی می‌تواند اولین حرکت در راستای مبارزه با این «فتوای جنایات علیه بشریت» باشد.

شعر اعتراض نکردم از برتولت برشت:
اول به سراغ يهودي ها رفتند، من يهودي نبودم اعتراض نكردم . پس از آن به لهستاني ها حمله بردند، من لهستاني نبودم و اعتراض نكردم .آن گاه به ليبرال ها فشار آوردند، من ليبرال نبودم و اعتراض نكردم .سپس نوبت به كمونيست ها رسيد، كمونيست نبودم بنابراين اعتراض نكردم سرانجام به سراغ من آمدند.

هر چه فرياد زدم كسي نمانده بودكه اعتراض كند…

—–
مطالب بلاگستان و کلیه مطالب رسیده از اعضا، معرف دیدگاه شخصی نویسندگان است نه سایت خودنویس.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates