افشاگري عضو جنبش فتح از برنامه اسرائيل براي حمله به ايران و فلسطين
بازتاب: هانيالحسن، عضو کميته مرکزي جنبش آزاديبخش فلسطين (الفتح)، در گفتوگو با تلويزيون الجزيره، مواضع بسيار مهمي درباره تحولات سرزمينهاي اشغالي فلسطين و درگيريهاي بين فتح و حماس در پيش گرفته است که بايد از سوي همه طرفهاي درگير «کشورهاي عربي و اسلامي» و از جمله ايران، مورد توجه قرار گيرد. مواضع وي که به عنوان نماينده جناح معتدل و ملي الفتح در برابر جريان به نام نيروهاي «نوظهور»، وابسته به خط آمريکايي الفتح به رهبري محمد دحلان در پيش گرفته شده، واکنش بسيار شديدي از سوي مخالفان وي در الفتح برانگيخته است. وي در اين مواضع به تفصيل درباره طرح احتمالي اسرائيل براي حمله به ايران و تأثيرات آن بر موضوع فلسطين سخن ميگويد که نبايد تحت هيچ شرايطي از نظر ايران مخفي بماند.
برگزيده و مهمترين بخشهاي سخنان وي در پي ميآيد:
مجري برنامه با اين مقدمه به گفتوگو با هانيالحسن ميپردازد: از نگاه سياستمداران اسرائيلي، محمد دحلان و تيم وي از نظر افکار عمومي فلسطيني، تيمي فاسد و مرتبط با پرونده درگيريهاي داخلي فلسطيني هستند و به دليل لابيهايي که با آمريکاييها و اسرائيل دارند، در نزد افکار عمومي فلسطين در هرگونه رويارويي سياسي با حماس سرنگون ميشوند و همين عاملي است تا در هر انتخاباتي در آينده، حماس باز هم پيروز شود.
از سوي ديگر، محمود عباس، رئيس خودگردان فلسطين، همه عناصر از فتح را که متهم به فساد و دست داشتن در پروندههاي درگيريهاي داخلي و قتل فلسطينيان بودهاند، در نظر دارد تا به عنوان سفير به کشورهاي عربي بفرستد و سفر «رشيد ابوشباک»، مسئول مستعفي امنيتي خودگرداني در نوار غزه به مصر در همين چهارچوب بوده است. از همين رو، حماس داراي پايگاه مردمي است و تکيه اسرائيل بر عناصري چون محمد دحلان، تکيه بر عناصر فاقد مشروعيت در ميان فلسطينيان است.
هانيالحسن: فشارهاي گستردهاي بر حکومت خودگردان فلسطين است تا مردان خط آمريکايي در فلسطين را به سمتهاي حساس بگمارند. اگر اوضاع اقتصادي و امنيتي و مسائل داخلي سرزمينهاي اشغالي رفع شود که چه خوب، اما اگر اين امور برطرف نشود، تنها يک قلم است که در دستان محمود عباس «ابومازن» تغيير ميکند.
اما بايد بگويم طرح بزرگ آمريکا که با قتل ياسر عرفات آغاز شده و به اينجا رسيده، بيشک شکست خورده است. به همين دليل ما نبايد به گذشته نگاه کنيم، بلکه بايد آينده را پيش روي خود بگذاريم، زيرا يک توفان در حال برخاستن است که به زودي به سوي خاورميانه وزيدن خواهد گرفت و ما نميخواهيم که مسئله فلسطين قرباني اين توفان قرار گيرد.
هانيالحسن بر اين باور است که «دايتون»، ژنرال بازنشسته آمريکايي، که پس از پيروزي حماس به قدس عزيمت كرد و حدود دو سال در اين شهر استقرار يافت، آمده بود تا پرونده حماس را در يک جنگ داخلي فراگير بپيچد. به اعتقاد وي، اگر حماس در قالب حکومت فلسطين به سوي اعتراف کامل به اسرائيل پيش نميرفت و مسير سازمان آزاديبخش فلسطين را در مذاکرات و روند صلح خاورميانه پشت سر نميگذاشت، آنگاه بايد در يک جنگ داخلي سرنگون ميشد و پروندهاش به طور کامل بسته ميشد، اما هانيالحسن باور دارد که طرح دايتون به سرانجام نرسيده است.
هانيالحسن ادامه ميدهد: پرونده همه نامهاي آمريکايي در فلسطين، براي ملت فلسطين باز و روشن شده است؛ عناصري که نفوذشان را از نقشه دايتون گرفته بودند؛ همانهايي که عامل تحولات اخير غزه بودند، در صدد انتقال بحران از غزه به کرانه غربي بودند، اما نيروهاي اصيل و ملي فتح جلوي آنان را گرفتند. طرح انزواي نيروهاي اصيل فتح، که با صرف اموال بسيار آغاز شده بود، به شکست کشيده شد. قرار بود قدرت اصلي در فتح به دست جناحي خاص (اشاره به تيم محمد دحلان در فتح) در الفتح بيفتد که آنها با استفاده از پول اين کار را انجام ميدادند. امروز اين آمريکاست که گفتوگو بين فلسطينيها را نميخواهد، از همين رو، فتح را تهديد کرده است: اگر به گفتوگو (با حماس) روي آورد، فتح در ليست گروههاي تروريستي قرار خواهد گرفت.
هدف طرح دايتون، قرباني کردن حماس بود، اما ما (نيروهاي اصيل فتح) در برابر طرح دايتون مقاومت کرديم. جريان دحلان در غزه به پايان رسيده و ديگر اين موضوع بازگشتي به غزه ندارد و طرح دايتون نيز شکست خورده است و نيروهاي اصيل فتح پشت شکست اين طرح بودهاند. آمريکا ميتواند به دنبال حاکميت جرياني خاص در فلسطين باشد، اما اين مرحله شکست خورد. پس از اين مرحله است که همه فلسطينيها بايد به سوي گفتوگو و وحدت ملي پيش روند، زيرا در غير اين صورت، هيچ نتيجه و پيروزي به دست نميآيد. اکنون جريانات مورد حمايت مالي و سياسي آمريکا در فتح حاکميت ندارند و دليل آن اين است که اگر حاکميت ميداشتند، محاصره فلسطين هرگز ادامه پيدا نميکرد. پيمان اوسلو آمد تا فلسطينيهاي داخل را از خارج و سپس قدس را از کرانه غربي و سپس غزه را از کرانه غربي جدا كند. ما نبايد اجازه دهيم نوار غزه از کرانه غربي جدا شود. اکنون طرحهاي خطرناکي در جريان است. موفاز به واشنگتن رفت و به بوش گفت: تو هرگز نميتواني موافقت کنگره را براي حمله به ايران بگيري، پس من اين وظيفه را بر عهده ميگيرم.
از همين رو، تمرينهاي هوايي را براي حمله به ايران آغاز کردند و هواپيماهاي اسرائيل از فلسطين تا جبلالطارق روزانه پرواز ميکنند و تمرين سوختگيري را انجام ميدهند؛ چرا؟ تا ايران را مورد هدف قرار دهند. اگر اسرائيل موفق به زدن ايران بشود، آنگاه مسئله فلسطين به معرکهگيري اسرائيل در منطقه تبديل خواهد شد؛ مثل همين معرکهگيري که پس از حمله به عراق و اشغال عراق در منطقه رخ داد.
هانيالحسن چندين بار به توفاني که در پيش است، اشاره ميکند و آنچه را در لبنان و فلسطين رخ ميدهد، مقدمه همين توفان ميداند).
همه امور در منطقه را به سوي آرامش سوق دادهاند تا به ايران حمله کنند. از سوي ديگر، ارتش اسرائيل اکنون مانورهايي براي ورود به عرقوب (در جنوب لبنان در نزديکي مزارع شبعا) و سپس بعلبلک در لبنان و نيز براي ورود به راهي در شمال لبنان که به حمص سوريه متصل ميشود، انجام ميدهد تا در صورتي که سوريه نيز وارد جنگ شد، از آنجا عليه اين كشور، جنگ آغاز شود، اما اگر سوريه در جنگ (با ايران) دخالتي نکرد، آن گاه اسرائيل خواهان استقرار نيروهاي بينالمللي در مرز سوريه و لبنان ميشود.
اکنون اختلاف در اسرائيل وجود دارد و آن اين که اين عمليات (حمله به عرقوب و بعلبک و رسيدن به شمال لبنان) پيش از حمله به ايران انجام شود تا امکان واکنش از سوي سوريه و لبنان گرفته شود و يا آنکه بعد حمله به ايران يا همزمان انجام شود. براي همين، باراک، وزير دفاع جديد اسرائيل، آمده است و ميخواهد نوعي آرامش در منطقه براي همين هدف، ايجاد کند؛ بنابراين، اولمرت از آزادسازي مبلغ 300 ميليون دلار از حساب 700 ميليون دلاري مسدود شده دولت خودگردان فلسطين در يک دوره شش ماهه و آزادي 250 تن از نيروهاي فتح، که به اصطلاح دستشان به خون آلوده نشده سخن ميگويد که از نيروهاي اصلي فتح نيستند و اينها همه آسپرين است. از همين رو، ما فلسطينيها در اوضاع کنوني منطقه در برابر يک فرصت قرار گرفتهايم تا سطح مطالبات خود را بالا ببريم تا موازنههاي كنوني را بر هم زنيم. پس براي رسيدن به اين سطح، هيچ راهي جز وحدت ملي نداريم و به همين دليل، نبايد مشکلات ديروز را ببينيم، بلكه بايد مسائل را حل کنيم. هيچ چيزي نميتواند عمليات انتقام را از سوي حماس در غزه توجيه کند، همان طور كه آنچه را به نام فتح در غزه رخ داد، به شدت رد ميکنيم.
ما (همه گروههاي فلسطيني) اکنون بايد به اين راه پيش رويم که چگونه با توفاني که در پيش است، مقابله و برخورد کنيم. اگر اسرائيل موفق به حمله و زدن ايران شود، آنگاه ما فلسطينيها به مقولهاي تبديل ميشويم که تنها بايد بر راهحلهايي که براي ما ديکته ميشود، گردن نهيم، بدون آنکه ما هيچ نقشي در آن داشته باشيم. پس از اين مرحله، اسرائيل خواستار اعتراف همه به نقش سياسي اقتصادي و نظامي منطقهايش در خاورميانه ميشود و نه تنها در فلسطين، بلكه سپس از فلسطينيها و اردنيها خواهد خواست که حاکميت اسرائيل بر دو طرف کرانه غربي (در فلسطين و اردن) را به رسميت بشناسيم.
من از همين جا، از برادرم، خالد السفياني، رئيس کنگره عربي ملي ـ اسلامي و کنگره قومي عربي ميخواهم تا همه گرد هم آييم و يک جبهه مردمي ملي اسلامي تشکيل دهيم تا در برابر اين نقشهها ايستادگي کنيم، چرا که آنچه در حال رخ دادن است، بسيار خطرناکتر از آن چيزي است که تاکنون رخ داده،پس مسئلهاي سرنوشتساز است و همين مرحله، نشان خواهد داد که آنچه در چهل سال گذشته اتفاق افتاده به نفع اسرائيل خواهد بود يا به نفع فلسطين!
هانيالحسن سپس بر راهحل گفتوگو و وحدت ملي بين همه گروههاي فلسطيني به منظور شکلگيري رهبري حقيقي فلسطين تأکيد ميکند و بر اين باور است بايد از فضاي بحران بين حماس و فتح خارج شد تا فرهنگ بحران نيز از بين مردم فلسطين خارج شود.
او ادامه ميدهد: همه فلسطينيها برادرانه بايد از اختلاف دست بردارند و از همين جا، خطرناک بودن اوضاع فلسطين و تأثير آن بر وضعيت اعراب را حس کنند و همين جا از موضع ملک عبدالله پادشاه سعودي قدرداني ميکنم که در ديدار اخيرش با ديک چني در رياض، جنگ بين شيعه و سني را در منطقه رد كرد و آن را جنگي صد ساله توصيف نمود که عربستان نميتواند وارد چنين جنگ صد سالهاي بشود و در همين ديدار جنگ عليه ايران را نيز رد كرد.
خلقت افعي و گنجشک را ببينيد. افعي سينه خيز حرکت ميكند، اما گنجشک در پرواز است؛ افعي گنجشک ميخورد، چرا؟ چون که گنجشک با ديدن افعي و از روي ترس، عضلاتش از کار ميافتد و سپس افعي او را روي زمين شکار ميکند. اين چنين افعي ميخواهد همه جهان عرب را بخورد. آمريکا در عراق شکست خورده است و اسرائيل در جنگ 33 روزه لبنان شکست خورد. ملت فلسطين همچنان پايدار ايستاده و روحيه ارتش اسرائيل فروريخته است. ما در يک چنين وضعيتي بوده و خواستار موضع اعراب در حمايت از صبر و مقاومت ملت فلسطين هستيم. ما نميخواهيم کسي به جاي ما بجنگد، ما حمايت بينالمللي ميخواهيم، نميخواهيم موضوع فلسطين را به تحرک وادارند تا اسرائيليها خون ما را بمکند و آنگاه به ايران حمله کنند.
اکنون همه به گفتوگو دعوت ميکنند، اما آمريکا و اسرائيل آن را رد كرده، خواهان آن نيستند. آنان تجديد بنا و احياي دوباره سازمان آزاديبخش فلسطين را نميخواهند، اما اکثريت سازمان آزاديبخش فلسطين گفتوگو ميخواهند. رهبري عالي فلسطين بايد به گفتوگوها ايمان داشته باشد تا نشان دهيم که خواستار مشارکت سياسي حقيقي هستيم. هر کس ميخواهد موافقت فلسطينيها را جلب کند، بايد از گفتوگوها (بين فلسطينيها) حمايت کند و من انتظار دارم در يک ماه آينده اين کار انجام شود. بايد بدانيم که اکنون ما قوي هستيم، نه به اين معنا که منشأ قدرتيم، بلکه به اين معنا که طرف مقابل ما ضعيف شده است.
زلزله قوي در عراق است که آمريکا را به ناتواني کشانده است؛ زلزلهاي در لبنان به وقوع پيوست و ارتش اسرائيل را شکست داد، صبر و استقامت و استمرار مقاومت ملت فلسطين در برابر اسرائيل نيز زلزله است و همين؛ يعني تغيير موازنه قوا؛ تغييري که ناشي از قدرت گرفتن جبهه فلسطيني نيست، بلکه ناشي از تضعيف قدرت طرف مقابل است، براي همين بايد از اين فرصت استفاده کرد.
اين نخستين باري نبود که هانيالحسن به بحرانهاي داخل فتح و پرونده محمد دحلان پرداخت، بلكه وي در اوايل سال ميلادي 2007 در گفتوگو با يکي از شبکههاي عربي گفت: فتح با بحرانهاي بسياري روبهروست که در رأس آن برنامه سياسي، برنامه مبارزاتي و بحران بدنامي است که برخي افراد آن را براي ما به ارث گذاشتهاند. آنچه فتح در تاريخ حياتش به دست آورده، اکنون با ثروت برخي، در تاراج قرار گرفته است. رويارويي اکنون در درون فتح نيست، بلکه توسط عناصري نفوذي در فتح و عليه فتح است. اکنون پولهايي در حال تزريق است تا فتح سقوط کند.
وي در جايي ديگر ميگويد: عرفات کشته شد، چون از اصول ثابت خود عقبنشيني نکرد و اکنون تلاشها براي نابودي جسم و توان نيروهاي اصيل فتح است. محمد دحلان طرحي براي درگيري فلسطيني با فلسطيني است.
از سويي، به رغم آن که نگاه فاروق قدومي، عضو کميته مرکزي فتح در خارج از سرزمينهاي اشغالي فلسطين با هانيالحسن در همه زمينههاي تحولات اخير فلسطين يکسان نيست، اما ميگويد: نميتوان گفت که انشعابات در فتح وجود دارد، ولي سلسله گفتوگوهاي بيهوده با اسرائيل، طبقات سودجويي از شخصيتها ايجاد کرده است. سرنوشت فتح نبايد داير مدار افرادي قرار گيرد که به جز منافع فردي خويش به چيزي نميانديشند.
اظهارات هانيالحسن و افشاگريهاي وي، باعث واکنش بسيار تندي از سوي برخي ديگر از عناصر فتح که عمدتا جزو نيروهاي جديد فتح هستند، شد. احمد عبدالرحمن، الشهراوي و حسن الشيخ در کرانه غربي، ضمن رد مواضع وي، سخنان هانيالحسن را اظهاراتي مسموم توصيف کردند و رسما از محمود عباس «ابومازن»، رئيس سازمان آزاديبخش فلسطين خواستند تا ضمن موضعگيري در برابر هانيالحسن در عضويت او در کميته مرکزي فتح تجديدنظر کند. الشهراوي مدعي شد که هانيالحسن يک ماه پيش از درگيريهاي فتح و حماس، در گفتوگو با خالد مشعل، او را از حرکت موسوم به کودتاي فتح عليه حماس آگاه کرده و همين گفتوگو را دستاويز عمليات حماس عليه شخصيتها و مؤسسات فتح و دولت خودگردان در نوار غزه ميداند و اين در حالي است که حماس اين اتهام و اين گفتوگو بين هانيالحسن و خالد مشعل را به شدت تکذيب کرده است.
پس از اظهارات هانيالحسن، جبهه خلق براي آزادي فلسطين در سرزمينهاي اشغالي از محمود عباس درخواست نمود تا از رياست سازمان آزاديبخش فلسطين و خودگرداني به طور همزمان استعفا دهد تا زمينه براي يک انتخابات حقيقي با حضور همه گروههاي فلسطيني و شخصيتهاي ملي فراهم شود.
جبهه خلق بر اين باور است که محمود عباس به يکي از طرفهاي متعصب در درگيريهاي گروههاي فلسطيني تبديل و همين امر باعث شده است تا وي، مرجعيت و جايگاه قانوني خود در تحولات فلسطين را از دست بدهد. جبهه خلق، محمود عباس را متهم كرده که توجيه لازم را براي محاصره ملت فلسطين به دست آمريکا و اسرائيل داده است و اين پس از آني آغاز شد که محمود عباس، خلع سلاح نيروهاي مقاومت را آغاز كرد.
اما رمضان عبدالله، دبير کل جهاد اسلامي فلسطين نيز با يادآوري مواضع سابق خود، از نظام سياسي حاکم در فلسطين به حداقلي ياد ميکند که تنها قدرت در برگيري جريان سازش در فلسطين را دارد و جايي در اين نظام براي نيروهاي مقاومت و آزادسازي سرزمين فلسطين پيشبيني نشده است و از همين زاويه به نقد حماس در ورود به حاکميت خودگرداني فلسطين ميپردازد.
با اين حال، تأکيد ميکند که درگيريهاي داخلي فلسطين (که از آن به مصيبت ياد ميکند) بايد بنا بر گفتوگو و گرايش به سوي وحدت ملي به طور کامل به پايان رسد.
اکنون به نظر ميرسد هانيالحسن به عنوان يکي از قديميترين نيروهاي فتح، که خود را جزو نيروهاي اصيل و ملي آن به شمار ميآورد، مواضع بسيار مناسبي براي عبور از بحران درگيريهاي داخلي فلسطين و تشکيل جبهه وحدت ملي در پيش گرفته است که به طور طبيعي، بايد موافقت و حمايت حماس را نيز در پي داشته باشد.
اين در حالي است که جريان وابسته به محمود عباس و محمد دحلان در ساف و فتح، هرگونه مذاکره با حماس را تا کنون رد کردهاند.
مواضع هانيالحسن بر بسياري از مواضع سابق حماس درباره لزوم بازنگري در تشکيلات فتح و تجديد بناي سازمان آزاديبخش فلسطين صحه گذاشت و اکنون زمان مناسبي است تا حماس، ضمن تأکيد بر گفتوگو با فتح، بر ورود رسمي حماس به تشکيلات سازمان آزاديبخش فلسطين اصرار ورزد، چه آنکه تحولات اخير، ثابت کرده است اگر جنبش اسلامي فلسطين شامل «حماس و جهاد اسلامي» در تشکيلات سازمان آزاديبخش فلسطين حضور نداشته باشد، اين سازمان ديگر نميتواند به عنوان نماينده واقعي مردم فلسطين، مشروعيت يابد. اين در حالي است که بسياري از احزاب، سازمانها و شخصيتهاي ملي و قومي عرب از اين ديدگاه حمايت ميکنند و تأکيد دارند که سازمان آزاديبخش فلسطين به يک خانه تکاني اساسي و تجديد نظر براي احياي دوباره نيازمند است.
از سوي ديگر، حماس با نگاه به تجربههاي دو ساله گذشته، ميتواند بين حضور پارلماني و حضور در دولت خودگردان فلسطين خطي روشن بکشد و بر حضور دوباره در انتخابات پارلماني آينده و محدودسازي در همين مرحله از حضور سياسي در نظام سياسي فعلي فلسطين، تجربههاي تلخ گذشته را فرا راه خويش قرار دهد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.