اکنون روشنفکران دینی، همان نقشی را بازی می کنند که خمینی در قبل از انقلاب بازی کرد، به هر فریب و حقه ای متوسل می شوند برای سوار شدن بر گرده ملت….!
گمنام گمنامیان: چند ایمیل دریافت کرده بودم که چرا در این چند روز، اینچنین به روشنفکران دینی تاخته ام و آنها را به باد انتقاد گرفته ام؟!
قبل از همه چیز، باید بگویم که چیزی به نام روشنفکر دینی وجود ندارد، آنها تاریک فکر دینی هستند. در اینجا بیشتر توضیح داده ام.
و اما در پاسخ به این سوال، چند نکته را به عرض خوانندگان گرامی این وبلاگ می رسانم:
– از نظر من، همان نقشی که خمینی در قبل از انتقلاب بازی کرد و با وعده دروغین، حکومت اسلامی را حاکم کرد، روشنفکران دینی بر عهده گرفته اند.
– اگر قبل از انقلاب، کسانی به نقد خمینی همت گماشته بودند، جامعه به چنین تیره روزی دچار نمی شود. باید روشنفکران دینی را نقد کرد، چه آنکه آنها جا به جای پای خمینی نهاده اند.
– از همه مهمتر، حرف اشتباه و دروغ را چرا نباید نقد نکرد؟! چرا باید اجازه داد افرادی، مشتی دروغ را به عنوان بیانیه به خورد مردم بدهند؟!
– دغده افرادی چون کدیور و مهاجرانی، آزادی کشور ایران و دمکراسی و سکولاریسم نیست، بلکه تنها هدف آنها رسیدن به قدرت است. آنها با روش خامنه ای و رژیم مشکل ندارند، تنها مشکل آنها این است که چرا خود در قدرت شریک نیستند!
– هدف روشنفکران دینی، تنها جلوگیری از نقد اسلام است. چه آنکه می دانند بنیاد اسلام بر آب بنا شده و اگر کسی اسلام را نقد کند، دکان آنها تخته می شود. اگر اسلام نقد نشود، فردای سرنگونی رژیم، گروه دیگری از ملاها، با لباس دیگری و به نمایندگی از اسلام، قدرت را بدست خواهند گرفت و همان کاری را می کنند که خمینی با جامعه کرد!!
– روشنفکران دینی در تلاش هستند تا لباسی زیبا بر قامت زشت دین بپوشانند و باز این اسلام را به بهانه ی دیگر، به مردم قالب کنند.
– در حقیقت پیوند پلیدی بین اصلاح طلبان حکومتی و روشنفکران دینی وجود دارد، اصلاح طلبان دینی می دانند که در صورت سرنگونی رژیم، جایی در قدرت نخواهدن داشت و بعضا باید پاسخگوی جنایات خود در دوران رژیم اسلامی باشند. از طرف دیگر، روشنفکران دینی (که تئورسین اصلام طلبان هستند)، خوب می دانند در صورت سرنگونی رژیم و وجود آزادی بیان، اسلام نقد خواهد شد و دیگر جای چندانی در جامعه و قدرت نخواهد داشت و این مطابق میل روشنفکران دینی نیست!
– با ذکر چند مثال شباهت عملکرد خمینی و روشفکران دینی را بازگو می کنم:
الف- خمینی می گفت در حکومت اسلامی، همه آزاد هستند و بهترین نوع حکومت است. روشنفکران دینی می گویند در حکومت اسلامی واقعی، همه آزاد هستند و بهترین نوع حکومت است! مثلاخمینی در قبل از انقلاب می گفت حتی مارکسیت ها هم آزاد هستند و روشنفکران دینی نیز چنین می گویند.
ب- هر دو برای رسیدن به هذف، به دروغ متوسل می شوند. مثال واضح آن عملکرد کدیور در تغییر شعار مردم در نه غزه و نه لبنان است.
ح- هدف هر دو تنها اجرای قوانین اسلامی و حضور دین در عرصه قدرت است.
د- از همه مهمتر، هر دو برای باقی ماندن حکومت اسلامی، دست به هر کثافت کاری می زنند.
– بیش از ده سال است که در محیط مجازی، مشغول به نوشتن هستم. بر اساس تجربه دریافته ام که بهترین روش برای روشنگری، پرداختن مستقیم و انتقاد بی پروا از کاستی ها است. معتقدم خواننده شعور لازم را دارد و بعد از خواندن نوشته من به فکر فرو می رود. اگر از واکنش ها بترسیم، هیچگاه به اصل مطلب نمی پردازیم. چیزی که مشخص است، روشنفکران دینی به هیچ اخلاقی پایبند نیستند و در جواب انتقاد مستند و علمی، به فحاشی و انگ چسباندن روی می آورند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.