05.07.2007

چرا عرضه آزاد بنزين منتفی شد؟

عصرایران: اعلام اینکه فقط بنزین به صورت سهمیه بندی ارائه می شود و حتی با قیمت آزاد نیز قابل خریداری نخواهد بود، تعبیر”همینی که هست ” را به یاد می آورد که اساسا گفتمان مناسبی با یک ملت نیست. براستی کسی که سهمیه بنزین اش را تمام کند باید روزها، هفته ها و شاید هم ماهها خودرواش را در پارکینگ متوقف کند تا دوباره موعد دریافت بنزین اش فرابرسد؟ در کجای دنیا چنین است؟
عصرایران؛ گروه تحلیل خبر – در حالی که پیش از این مقاماتی از دولت و مجلس اعلام کرده بودند قیمت بنزین آزاد تا 2 ماه دیگر اعلام خواهد شد، روز گذشته سخنگوی دولت، وزیر کشور و رییس مرکز پژوهش های مجلس، عرضه بنزین به نرخ آزاد را منتفی دانستند.

دکتر غلامحسین الهام سخنگوي دولت در این باره چنین گفته است: “اعلام نرخ بنزین آزاد، نقض غرض و به دلیل آثار تورمی شدید آن، منتفی است. حدود 15 درصد مصرف کنندگان نیاز به بیش از مصرف سهمیه دارند و اعلام قیمت آزاد آن آثار تورمی شدید دارد که به 85 درصد دیگر جامعه تحمیل خواهد شد. مصرف کنندگان شامل این 15 درصد هم با دوگانه سوز کردن و حذف سفرهای زائد می توانند مشکل خود را حل کنند.”

در این باره نکات زیر قابل تامل است:

1- اینکه در ابتدا گفته می شود نرخ آزاد بنزین 2 ماه دیگر اعلام خواهد شد ولی به فاصله چند روز بعد از آن، این موضوع اساساً منتفی شود نشانگر ناهماهنگی و سردرگمی واضحی است که در میان تصمیم سازان این عرصه وجود دارد.

2-بهتر است آقای دکتر الهام مستندخود درباره اینکه فقط 15 درصد از مردم نیازمند بنزین بیشتر هستند را اعلام کنند. راستی آیا از نظر ایشان فقط 85 درصد از دارندگان خودرو، از میزان کنونی سهمیه راضی اند و آن را کافی می دانند؟!

3- سخنگوی دولت در جلسه هفتگی با خبرنگاران به کسانی که سهمیه بنزین را ناکافی می دانند دو توصیه کرده است: “خودورهای خود را دوگانه سوز کنند” و “سفرهای زایدشان را حذف نمایند”

البته هر دو توصیه فوق، منطقی و خیر خواهانه است اما همه چیز به سادگی آنچه در یک نشست مطبوعاتی بیان شود، نیست.

به فرض صحت 15 درصد اعلامی سخنگوی دولت، باید گفت که حدود یک میلیون خودرو، مشمول توجیه ایشان می شوند. قطعا خود آقای الهام بهتر می دانند که دوگانه سوز کردن یک میلیون خودرو، کار آسانی نیست که بتوان با توجیه و مصاحبه آن را به انجام رسانید.

سال گذشته به رغم تمام برنامه ریزی ها و هزینه های صورت گرفته، کمتر از 150 هزار خودرو، دوگانه سوز شده است و حال این رقم را با یک میلیون خودروی مشمول 15 درصد و 7 میلیون خودرویی که مجموعا در ایران تردد کنند، مقایسه کنید تا مشخص شود چه فاصله شگرفی بین حرف تا عمل وجود دارد.

وانگهی به فرض آنکه این خودروها دوگانه سوز شوند، آیا امکانات کافی برای عرضه گاز به همه این خودروها وجود دارد؟

هم اکنون که تنها بخش کوچکی از خودروها دوگانه سوز است، صف های طویل در مقابل جایگاههای عرضه گاز خاطر مردم را می آزارد، حال تصور کنید اگر متقاضیان گاز برای خودروها چند برابر شوند.

توجیه سخنگوی دولت هنگامی قابلیت اجرایی دارد که امکانات دوگانه سوز کردن خودروها و نیز تعداد جایگاههای عرضه گاز به اندازه کافی وجود داشته باشد و الا در شرایط کنونی، نه امکان دوگانه سوز کردن میلیون ها خودرو وجود دارد و نه سیستم عرضه گاز، متناسب با نیازهاست.

درباره توصیه دوم آقای سخنگو نیز که ناظر به حذف سفرهای زائد است باید گفت که به جز بخش اندکی از مردم، آن هم در برخی مواقع، کسی مرتکب “گناه سفرهای زائد” نمی شود.

” رفتن به محل کار، پیگیری امور روزانه و تفریح و مسافرت ” ، مهم ترین بهره مندی هایی است که از خودروهای شخصی می شود. حال به نظر آقای الهام، کدام یک از این موارد زائد است؟!

شاید گفته شود برای اموری مثل رفتن به محل کار، از وسایل نقلیه عمومی استفاده شود.

این سخن هرچند به صواب نزدیک است لکن باید پرسید با کدام وسایل نقلیه عمومی؟ آیا دولت (هم دولت آقای قبلی و هم دولت کنونی) به اندازه مورد نیاز، به ویژه در شهرهای بزرگ، ناوگان حمل و نقل عمومی را گسترش داده است که اینک انتظار داشته باشد مردم از بسترهای فراهم شده استفاده کنند؟

آیا اتلاف وقت و جنگ اعصاب برای یافتن وسیله نقلیه عمومی، هزینه محسوب نمی شود؟ آیا کرایه ها متناسب با قدرت مالی مردم است؟ آیا ….. ؟

اعلام اینکه بنزین با نرخ آزاد عرضه نخواهد شد، آب پاکی است که بر روی سفرهای تابستانی ریخته می شود.

اگر دولت، یکی از سفرهای استانی اش را به جای هواپیما با خودرو انجام دهد، آنگاه درخواهد یافت که برای انجام یک سفر چقدر باید بنزین مصرف شود.

آیا به نظر سخنگوی دولت، مردم حق ندارند یک سفر چند روزه در فصل تابستان داشته باشند؟

البته در اینکه باید مصرف بنرین مدیریت شود تا لجام گسیختگی آن پایان یابد، تردیدی وجود ندارد ولی نباید این مسأله به قیمت آزردن مردم تمام شود.

عقل سلیم حکم می کند اگر که کسی بخواهد بیش از حد متعارف مصرف نماید، هزینه اش را، خود بپردازد و از بابت آن یارانه ای دریافت نکند .

اعلام اینکه فقط بنزین به صورت سهمیه بندی ارائه می شود و حتی با قیمت آزاد نیز قابل خریداری نخواهد بود، تعبیر”همینی که هست ” را به یاد می آورد که اساسا گفتمان مناسبی با یک ملت نیست.

براستی کسی که سهمیه بنزین اش را تمام کند باید روزها، هفته ها و شاید هم ماهها خودرواش را در پارکینگ متوقف کند تا دوباره موعد دریافت بنزین اش فرابرسد؟ در کجای دنیا چنین است؟

4-وقتی دولت نمی خواهد یا نمی تواند در مقایل جریان قدرتمند خودروسازان وطنی قد علم کند و آنان را وادار به ارتقای کیفیت برای کاهش مصرف سوخت کند، تقصیر مردم چیست که باید تاوان سود مدیریت یا سودجویی های بی حد و حصر خودروسازان را بدهند؟ چرا یک راننده در اروپا در هر یکصد کیلومتر 5 لیتر بنزین خریداری می کند ولی همتای ایرانی او، برغم آنکه قیمت بیشتری برای خودرواش پرداخت کرده است، ناگزیر می شود دو برابر او بنزین بخرد؟

5- سخنگوی دولت همچنین گفته است که اگر قیمت آزاد تعیین شود، آثار تورمی شدیدی درپی خواهد داشت. حال این سوال مطرح است که اگر واقعا فقط 15 درصد از دارندگان خورو، نیازمند بنزین بیشتری هستند و مابقی مردم و از جمله صاحبان وسایل حمل و نقل عمومی را همین بنزین سهمیه ای 100 تومانی کفایت می کند، پس خریداران بنزین به نرخ آزاد نیز فقط 15 درصد صاحبان خودرو خواهند بود که آنها هم فقط بخش مازاد بر سهمیه را به قیمت آزاد می خرند پس آثار تورمی، آنچنان که گفته می شود وجود نخواهد داشت مگر آنکه اساس بحث در تقسیم بندی ” 15 درصد – 85 درصد” زیر سوال باشد.

بعد از تحریر : جالب است؛ کار به جایی رسیده که آرزو کنیم اجازه دهند بنزین را به قیمت آزاد بخریم! ….. و حیف از کار خوب دولت در نظام مند کردن مصرف بنزین که با سوء تدبیرها موجبات نارضایتی را فراهم می آورد!

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates