روایت غیررسمی خبرنگاران از زلزله: حدودهزار نفرکشته، گرسنگی و مشکلات مردم
بازتاب: تعداد حدود 300 کشته که رسما اعلام شده مربوط به گواهی پزشکی قانونی است در حالیکه بسیاری از کشته شدگان بدلیل گرم شدن هوا وامکان تعفن اجساد توسط اهالی روستا به خاک سپرده شده اند و آمار کشته شدگان ومجروحان اکثر روستاها در آمار رسمی درج نشده است.
در حالیکه با وزیدن یک طوفان در آمریکا واروپا ، صداوسمیا بلافاصله آمار کشته ها، مجروحان و بی خانمان را اعلام می کند با گذشت سه روز از زلزله هنوز آمار دقیق کشته شدگان ومجروحان و آمار تقریبی زلزله زدگان بی خانمان نیز حتی اعلام نشده است.
به گزارش خبرنگار بازتاب تعداد حدود 300 کشته که رسما اعلام شده مربوط به گواهی پزشکی قانونی است در حالیکه بسیاری از کشته شدگان بدلیل گرم شدن هوا وامکان تعفن اجساد توسط اهالی روستا به خاک سپرده شده اند و آمار کشته شدگان ومجروحان اکثر روستاها در آمار رسمی درج نشده است.
در این میان روزنامه نگارانی که به مناطق زلزله زده سفر کرده اند در گزارشهای غیر رسمی خود رد صفحات شخصی مشاهداتشان را منتشر می کنند که چند نمونه آن در ادامه می آید:
*آنچه در ورزقان دیدم: نیروهای امدادی، بسیجی و سپاهی همه جا هستند. آذوقه هم وجود دارد اما مدیریت توزیع نیرو، امکانات و آذوقه بسیار ضعیف است. تا آنجا که برخی شرکت های خصوصی منطقه به صورت مستقل اقدام به توزیع امکانات امدادی بین زلزله زدگان کرده اند. کشته شده ها بیشتر زنان و کودکان هستند چون مردان در ساعتی که زلزله رخ داد بر سر زمین های کشاورزی بودند. تقریبا تمامی روستاهای ورزقان نابود شده اند. چیزی بیشتر از 100 روستا.
حالا در این میان ساختمان های نوسازی هم در بعضی روستاها بوده اند که سالم مانده اند! ساختمان هایی که پروانه ساخت دارند. اجساد با غسل و کفن و به صورت انفرادی و نه گروهی در گورستان های اطراف هر روستا دفن می شدند. هنوز در برخی روستاها اجساد افرادی زیر آوار مانده اند که به دلیل عدم امدادرسانی به موقع صدایشان خاموش شده! مردم آب و غذا، پتو و چادر یا ندارند و یا به اندازه کافی ندارند. دیروز به چشم خودم حمله مردم به کامیون حامل چادر های امدادی را جلوی در فرمانداری دیدم و مردانی که در این رقابت یکدیگر را کتک می زدند تا با دست پر کنار خانواده هایشان بازگردند.
بیمارستان های صحرایی در هریس و ورزقان ایجاد شده و مجروحان را به آن جا منتقل می کنند. اما چون در بسیاری از روستاها، اهالی روستاها به دست خود، اجساد را از آوار خارج و دفن کرده اند، مراجع رسمی از مرگ عده ای بی خبر مانده و بدون شک این تعداد در آمارهای رسمی به حساب نیامده است. روستاهای هریس هم وضعیت مناسبی ندارند اما شدت خسارات در ورزقان بیشتر است. دوستان عزیز ورزقانی ها به نان، آب، پتو و چادر نیاز جدی دارند. سرما شب ها در ورزقان، اهر و هریس بیداد می کند.
* مردم از گرسنگی در حال تلف شدن هستند زارع تاکید می کند که اذربایجان 530 روستا دارد که اکثرا 100 درصد یا 70 درصد از بین رفته تعداد کشته شدگان حداقل در چند روستای هریس 300 نفر بوده .این خبرنگار که تا چندی پیش مسئول تنطیم خبر سید حسن خمینی بوده از 530 تا بم روایت می کند چرا که به باور او بم حداقل فرودگاه داشت ولی این روستاها با فاصله زیاد از هم و بخصوص تا مرکز شهر با کمبود شدید امکانات رو به رو هستند
*۱) بیشک، وقتی از تهران بهراه افتادیم، در انتظار وضعیتی وخیمتر و بحرانیتر بودیم اما زلزله به جای نقاط متراکم شهری، روستاهای کمجمعیت را نشانه رفته بود که سبب کاهش گستردهی آمار تلفات شد. ساعت رخ دادن زلزله هم ساعت مناسبی از نظر «حضور کمتر افراد در خانهها» بود.
۲) شایسته نیست که به تلاش امدادگران و نیروهای برقراری امنیت خدشه وارد کرد. آنها اینبار نسبت به تجربههای پیشین زل
زله، بهتر و حرفهایتر عمل کرده بودند. مشکل اصلی امدادرسانی پراکندگی گستردهی بیش از ۵۰۰ روستاست که نزدیکترین آنها با یکدیگر دستکم ۵ کیلومتر فاصله دارد. برخی از آنها دارای دسترسیهای مناسبی نیستند. برای رساندن هر محمولهای، باید کیلومترها مسیر طی شود و این متفاوت است با امدادرسانی در یک منطقهی شهری متمرکز.
۳) بیشتر از مشکل «کمبود امکانات»، مشکل ذاتی ایرانیان در فقدان برنامهریزی و مدیریت بحران سدراه خدماترسانی مناسب بود. ما با محمولههای سرگردان بسیاری روبهرو شدیم، توزیع ناعادلانه را دیدیم و امدادرسانی نامتوازن را نیز. مشکل در این است که به دلیل فقدان اعتماد مردم به کارکرد دستگاههای دولتی و حکومتی، هر کس تلاش دارد تا محمولههای جمعآوری کرده خودش را، از راههای شخصی بهدست زلزلهزدگان برساند. این یعنی چند هزار نیسان و خاور و کامیون که بیشتر آنها هم بدون شناخت دقیق منطقه رهسپار «ورزقان» میشوند. نه اینکه من توصیه کنم که کمکهای خود را بهدست مدیریتهای ناکارآمد دولتی رها کنید اما حتمن لازم است که در منطقهی زلزلهزده، با یک تیم امدادی مردمی به تقسیم و توزیع کمکها بپردازید.
۴) غذا؛ هر نوع کنسرو غذای آماده بدون نیاز به آتش، آب، پتو و لباس گرم، نیازهای اصلی روزهای نخست مردم زلزلهزده است. میتوانید، اگر منابع بیشتری دارید، از خرید خرما، بیسکوییت، شیرخشک، قند، چای کیسهای، مواد شوینده، پوشک بچه، نوار بهداشتی و چای کیسهای هم غفلت نکنید. لباس گرم نیز به هر میزانی که به منطقه برسد، لازم است.
۵) حجم کمکهای مردمی چشمگیر و قابل ستایش بود. نه اینکه این جریان را ادامه ندهید اما با توجه به اینکه محمولههای کمک دیگری نیز در روزهای آینده به منطقه میرسد، بهتر انرژی خود را خرج مرحلهی دوم کمکها کنید. مرحلهی دوم تقریبن از یک هفتهی دیگر آغاز میشود. این مردم همه چیز خود را از دست داده، جمعیتی بالای ۳۰ هزار نفر. تا مدت نامحدودی آنها همچنان نیازمند دریافت کمک خواهند بود و طبیعیست که موج کنونی فروکش میکند. آنوقت کمکهایی که اکنون به جمعآوری آنها فکر کردهاید، بسیار راهگشا خواهد بود.
۶) به مرور باید رسانهها و ما، توجه افکار عمومی را به مساله آغاز ساختوساز در منطقه جلب کنیم. هماکنون هم دشتهای سرسبز ورزقان در شبها بسیار سرد است و دو ماه دیگر که فصل سرماه آغاز شود، زندگی در چادرها برای مردم منطقه بسیار دشوار خواهد بود. در میان موج امدادها، فراموش نکنیم که توجه به مساله تسریع در ساختوساز را جدی بگیریم، در رسانهها آن را طرح و پگیری کنیم. این شاید حتا مهمتر از کمک به امدادرسانی باشد.
۷) نکتهای که در گزارش من برای اعتماد بود و کمتر به آنتوجه شد؛ مسولیت مشترک دولت و شهروند در این فاجعه است. ما خانههای ساختهشده با آهن و آجر و سیمان زیادی دیدیم که پابرجا مانده بود. این خانهها حتا دارای استانداردهای لازم هم نبودند اما در برابر زلزلهی ۶.۲ ریشتری بهشدت مقاومت نشان دادند و جان ساکنان خود را حفظ کردند. خانههایی فرو ریخت و جان روستاییان را گرفت که بناهایی سنتی، ساختهشده با خشت و گل بودند و قدمت برخی از آنها به هفتاد سال هم میرسید. اگر پیش از رخدادن فاجعه، به این امر توجه میشد و بودجههایی که امروز باید هزینهی امدارسانی و ساخت و ساز مجدد شود، پیشترها هزینه میشد، آنوقت میتوانست که تلفات این زلزله حتا به تعداد انگشتان یک دست انسان باشد! این مسالهایست که میتواند درسی در مقیاس کشوری باشد.
۸) آمار تلفات بهشدت ضد و نقیض است. مسوولان از ۳۰۰ کشته میگویند و در شهر حتا مردم حتا برآوردهایی تا ۱۵۰۰ کشته نیز داشتند اما به نظر میرسد که «کمتر از ۱۰۰۰ کشته» درستترین عدد به واقعیت باشد. ما با نزدیک به ۴ هزار مجروح نیزروبهرو هستیم که به بیمارستانهای اهر و بیشتر تبریز انتقاد داده شدهاند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.