جمهورى اسلامى و کشش به همجنسبازی
رادیوزمانه: شهرنوش پارسیپور – در گزارشها مىآید که طرح جداسازى دانشگاههاى ایران بهشدت در دست اقدام است. ظاهراً بناست که دیگر زنان و مردان در دانشگاه در کنار یکدیگر درس نخوانند. ظاهراً در بعضى از رشتههاى فنى و مهندسى دختران از مجموعه حذف شدهاند و در بعضى از رشتهها مردان نمىتوانند شرکت کنند. پس بهزودى دانشگاه هاى ایران تفکیک جنسیتى خواهند شد.
اکنون این پرسش پیش مىآید که چه کسانى این به اصطلاح عملیات را انجام مىدهند. من البته فکر مىکنم که این نه کار همجنسگرایان، بلکه نتیجه عمل همجنسبازان است. سیستم سنتى جامعه ایران متکى بر جداسازى دو جنس است. بر طبق این سیستم زنان صرفاً و صرفاً به درد کلفتى در خانه و باردارى مىخورند. بقیه امور البته در دست مردان است،
و از جمله این امور باید از مسائل جنسى نام برد.
رقم کثیرى از اشعار عاشقانه پارسى اشعارىست که مردى براى مردى سروده است. این فقط شاعران نبودهاند که براى همجنسشان شعر سرودهاند، بلکه جامعه در کلیت خود تابعى از این معنا بوده است. مردان هرگاه نیاز جسمانى داشتهاند با یکدیگر روابطى برقرار کردهاند. این به این معنى نیست که همجنسگرایان ایرانى چنین خواستهاند، بلکه سیستم، پسران را بهزور وادار به عمل جنسى مىکند. این بدبختى از مدرسههاى حوزههاى علمیه آغاز مىشود. پسربچهگان باهوش و فقیر در سرتاسر کشور براى آموزش دیدن در این مدارس جمعآورى مىشوند. آنان ضمن تحصیل در زمینه مذهب، بهعنوان ابزار جنسى هم در خدمت آخوندها قرار مىگیرند.
عین همین وضعیت در تمامى زمینهها در ایران برقرار بوده است. صاحبان اصناف و حرف و کسبه پسربچهها را به عنوان کارآموز به خدمت مىگرفتند. سوءاستفاده جنسى از این پسرها یک روش بسیار رایج و دائمى بوده است.
شهرنوش پارسیپور: دسته حرامزادهترى که آخوندها باشند ظاهراً ریش و سبیل خود را به طرف پائین شانه مىکردند، اما در مدارس حوزههاى علمیه بیشترین سوءاستفاده جنسى را از پسران به عمل مىآوردند.
در آئین مهر که آئینى یکسره مردانه است، یکى از مقامات هفتگانه «عروس» یا «نامزد» نام دارد. معنى این اصطلاح بهخوبى روشن است. کاملاً روشن است که دستهاى از مردان و پسران درون این سیستم از نظر جنسى مورد بهرهبردارى رسمى قرار مىگرفتند. این سیستم چنان جا افتاده است که هنگامى که رضاشاه به زنان امکان داد که در مدارس درس بخوانند و بىحجاب باشند آخوندها دیوانه شدند، چون انجام اینکار تمام این نظم سنتى را به هم مىریخت. بر طبق این نظم وظایف جنسى زن بر عهده مردان و یا دقیقتر بگوئیم پسربچههایى قرار مىگرفته که در گرمابه و گلستان به دنبال این حضرات بودند. زنان فقط به درد یک کار مىخوردند و آن تولید مثل بوده است که انجام آن از دست پسربچهها برنمىآید. پس زنان هرچه بىسوادتر و عقبماندهتر باشند بیشتر به درد سیستم اسلامى ایران مىخورند. هدف همیشه این بوده تا زنان را از هر نوع بارقه شعور دور نگه دارند و بدین ترتیب فرصتى فراهم مىشود که مردان و پسران با یکدیگر زندگى کنند و ارتباط برقرار کنند.
کار در عصر قاجار بهقدرى افتضاح بوده که زنان پشت لب خود را با مداد سیاه مىکردند تا پسرانه بهنظر برسند. عکسهاى زیادى از مردان این دوران وجود دارد که سبیلهاى خود را به طرف بالا تاب دادهاند. اینان مردانى هستند که یکسره پسرباز هستند. در برخى دیگر از عکسها یک طرف سبیل مردان به طرف بالا تاب داده شده و طرف دیگر پائین است. این دسته، هم به پسر و هم به زن گرایش دارند. دسته حرامزادهترى که آخوندها باشند ظاهراً ریش و سبیل خود را به طرف پائین شانه مىکردند، اما در مدارس حوزههاى علمیه بیشترین سوءاستفاده جنسى را از پسران به عمل مىآوردند.
اینک در این عصر و زمان زنان آزاد به میدان آمدهاند و وارد میدان کار و تحصیل شدهاند. سیستم باستانى مرد با مرد احساس نگرانى و عدم امنیت مىکند. این سیستم در تمامى اجزایش داراى قانونمندىست. این آقاى سیاستمدار و یا این آقاى آخوند با شمارى پسر ارتباط دارد. او این پسرها را همانند کبوتر خانگى تربیت مىکند و این پسرها به ابزارهاى کار در خدمت او در سیستم اجتماعى تبدیل مىشوند. چنین است که دار و دستههاى این سیاستمدار و آن آخوند شکل مىگیرند. این زنان ریشدار پشت سر مرادشان مىدوند و از او حمایت مىکنند و در ازاى انجام اینکار به صدارت و وزارت مىرسند یا نماینده مجلس مىشوند.
به طورى که مىبینید اگر زنان که خارج از این سیستم هستند داخل این سیستم بشوند کارها به هم مىریزند. زن سخنگو و صاحب نیروى کار آموزشدیده آخوند و سیاستمدار «امردباز» را کلافه مىکند. پس بهترین روش این است که زن را حذف کنند، منتها در این مقطع از زمان حذف زنان امکان ندارد، چون آنها در دستههاى میلیونى به خیابان ریختند و دنبال آقایشان خمینى فریاد سر دادند. بعد ناگهان جهت عوض کردند و جذب گروههاى مختلف سیاسى شدند، و سپس با تمام قوا وارد میدان کار شدند. پس حذف آنها میسر نیست، اما خنثى کردنشان امکانپذیر است. باید به آنها تلقین کرد که ابزار جنسى معینى هستند و فقط به درد مادر شدن مىخورند. باید به آنها تلقین کرد که سردمزاجى فضیلتى براى یک زن است و باید به آنها تلقین کرد که ایجاد هر نوع ارتباط با مردان بد است. در عین حال دور نگه داشتن زنان و مردان در سن ازدواج نیز کار سودمندى براى جمهورى اسلامىست، چرا که بهترین روش بهدست آوردن برده از میان مردان این است که آنها را از حوزه نفوذ زنانه دور نگه دارند. اگر دختر و پسر یا زن و مردى به طور طبیعى در دانشگاه با هم آشنا گشته و قصد ازدواج کنند از سیستم آخوندى خارج مىشوند و استقلال پیدا مىکنند. باید همه کارها را طورى ترتیب داد که به هر طرف مىچرخى آخوند را ببینى.
اخیراً شنیدهام که مردم در محضرها ازدواج مىکنند چون از دعوت آخوندها به مجلس عقد خود احتراز دارند. آنها معمولاً زن یا مرد خوشنامى را براى عقد کردن فرزندانشان دعوت مىکنند، اما البته مجبورند براى انجام تشریفات رسمى عقد به محضر بروند. حالا با این سیستم جداسازى زن و مرد در دانشگاه آخوند امیدوار است یک گام به این رؤیا که در تمامى زمینهها او رابط زن و مرد باشد نزدیک شود.
من به پدران و مادران ایرانى جداً توصیه مىکنم مراقب فرزندانشان در مدارس باشند. در زمان شاه آموزگاران سالهاى نخست ابتدایى پسرها، خانمها بودند و بچهها آنها را دوست مىداشتند. حالا گویا در سیستم آخوندى مردان پسرباز را به عنوان معلم بچههاى کوچک تعیین کردهاند، قطعاً به این دلیل که پسران را امرد کنند و در آینده نزدیک از آنها بردگان جنسى بسازند که در هر زمینه مورد استفاده آنها قرار گیرند. جداسازى سیستم دانشگاهى و تفکیک دو جنس گام کثیفترى برداشتن در جهت این هدف است. رؤیاى در دست داشتن افسار انسانهاى اخته به آرزوى ذهنى آخوندها تبدیل شده است.
یکى از مردان جمهورى اسلامى را به خاطر مىآورم که زمانى همکلاس من بود. او در طى یک سخنرانى دائم تذکر مىداد که در سیستم اسلامى ارتباط میان دو مرد مجاز است. البته منظورش از دو مرد رابطه دو همجنسگرا نبود، بلکه همین چیزى را که من نوشتم تبلیغ مىکرد. یعنى بچهبازى. این پدر و مادرها هستند که مىتوانند داغ این نوع روابط را به دل آخوندها بگذارند. به پسرانتان بیاموزید که اگر معلمها و آخوندهاى مدارسشان قصد سوءاستفاده از آنها را دارند فوراً شما را در جریان بگذارند. این سیستم کثیف ارتباطى چند هزار ساله باید به پایان برسد، و این سیستم به پایان نمىرسد مگر اینکه زنان وارد میدان کار در تمامى زمینهها بشوند و کنار مردانشان قرار بگیرند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.