06.09.2012

پاسخ دندان شکن به بازتاب:خاصیت پزشکی موش کور و دندان خرگوش و دماغ کبوتر!

بازتاب امروز: حالا شما این اطلاعات را مقایسه کنید با اطلاعات دانشمندی که اکنون ما در اختیار داریم که همین طوری، بله همین طوری، بدون هیچ ابزاری و وسیله ای، با همین چشم، سطح زمین را نگاه می کند و متوجه می شود که چه معدن یا معادنی در زیر این زمینه نهفته است. این یعنی این که ما معنای علم را در سطح واقعی آن دریافته‌ایم! در کجا دنیا همچو آدمی دارند. بنابرین ما از همه دنیا جلوتریم و به قول آن مسوول دیگر، این روزها آن قدر جلو افتاده ایم که می ترسیم دیگران خیلی از ما عقب بیفتند و فاصله زیاد شود.

رسول جعفریان در یادداشتی نوشت: کتابی از قرن هفتم از دانش حیوان شناسی و پزشکی در اختیار داریم که سطح دانش و مفهوم علم را دست کم در میان بخشی از فرهنگ ما نشان می دهد. واقعا پدیده شگفتی است.

این روزها دیدم یک سایت مسأله دار باز گیر داده که چرا فلان شخص محترم در جریان راه اندازی دو طرح عمرانی و صنعتی در اظهاراتی گفته است:«همین الان در ایران فردی داریم که می آید سطح زمین رو نگاه می کنه، علف ها رو نگاه می کنه، تمام معادن اعماق زمین را به شما معرفی می کند؛ تضمینی، همین الان! یک دانش است دیگر، نه گمانه می خواهد بزند، بله بعداً شما می روید گمانه می زنید حد و حدودش را به دست می آورید اما این به شما می گوید اینجا آهن است، اینجا منگنز است، اینجا طلاست، اینجا سربه، اینجا رویه، همه را معرفی می کند. تضمینی ها! الان ما در بعضی فلزات حساس از ایشان داریم استفاده می کنیم. دانش است و البته با هدایت اولیای الهی بوده ولی موجود است».

سؤال این است که چرا این سایت نمی‌تواند تحمل کند و بفهمد اکنون علم و دانش ما تا به این حد پیشرفت کرده است که دانشمند ما با یک نگاه می‌تواند معادن زیر زمین را کشف کند!

برای این که به این سایت ثابت کنم ما قبلا کجا بودیم و حالا به کجا رسیده‌ایم و چه قللی را فتح کرده ایم بخشی از نتایج مطالعات این روزهای خودم را خدمتتان ارائه می‌دهم.

در حال حاضر به خاطر درسی که دارم، مشغول مطالعه کتاب «منافع حیوان»اثر عبدالهادی بن محمد مراغی از قرن هفتم هستم. کتابی که چند سال پیش دوست دانشمند آقای محمد روشن آن را تصحیح و موقوفات افشار آن را چاپ کرد.

این اثر کتابی است در منافع حَیَوان و ارتباط آن با دانش پزشکی. یعنی این که چه چیزی از کدام حیوان از کجای حیوان به کار درمان کدام بیماری می‌آید.

روش این کتاب این است که ذیل نام هر حیوانی، به ما توضیح می دهد هر عضوی از اعضای این حیوان به کار درمان کدام بیماری می‌آید. کتابی است در پیش از چهار صد صفحه که حاصل یا به اصطلاح امروزی ها برایند دانش حیوان شناسی و پزشکی است و نتایج آن مطالعات را در اختیار ما می‌گذارد.
برای این که سطح علم و دانش ما را در قرن هفتم دریابید بخش هایی از آن را ـ با عرض معذرت از این که نام برخی از اعضای حیوانات در آن به صراحت آمده (و البته مجوز چاپ داشته) ـ نقل می‌کنم.

در باره لقلق می‌نویسد:
گوشت لقلق غلیظ گرم است. چون کسی را زهر داده باشند بخورد نافع باشد. شکم لقلق نافع باشد کسی را که داروهای زهرناک خورده باشد، چون بخورد. خایه او را خاصیت آن است که بر سر مالند، موی سپید را سخت سیاه گرداند مانند غراب. سرگین لقلق در چشم کشند سپیده را زایل گرداند. (ص 141)

اما در باره کبوتر
… دماغ بچه کبوتر بجوشانند با بورق و سُذاب و بر تن محموم مالند، نافع باشد. سر کبوتر بسوزانند تا خاکستر شود و در چشم کشند، عَمَش را نافع بود…. منی کبوتر در جامه کسی مالند، مالنده را دوست دارد به غایت. سرگین کبوتر زن بردارد که به دشخواری زاید…. بزودی بار نهد… سرگین کبوتر و شبپرک و مقل ازرق و کف دریا به وزن یکدیگر بگیرند و خرد کنند و با شیر تازه و زرده خایه ماکیان بیامیزند و بر کلف که بر روی باشد بمالند، پاکیزه گرداند و نیک شود (ص 151).

اما در باره بز:
شاخ بز، زنی به دست گیرد که بچه به سختی آرد و به دندان پاره کند و بخاید نیک، و بعد از آن خیو بر دست و ران اندازد به آسانی حمل نهد. (ص 112).

و در باره خرگوش:
دندان خرگوش بر خود بندند از آن جانب که دندان درد کند ساکن شود. سرگین او زن با خود دارد، آبستن نشود. و اگر در شراب بخورند در جامه خواب، شاشه نکند. خرزه او به آب بپزند و زن بخورد و مرد با او جمع شود، به یک دفعه آبستن گردد. (ص 102).

در باره موش کور و موش دشتی:
دل موش کور در شیر بجوشانند و بخورند زیرک گردند و ذهن را قوی گرداند. خایه موش کور خشک کرده سحق کنند و در شراب یا شوربا به کسی دهند که بول دشخوار کند، عظیم نافع باشد و بول به آسانی بیارد…. موش صحرایی را دم و خایه ببرند و در خانه اندازند، تمامت موشان که در خانه باشد بکشد. (ص 128).

خون موش دشتی را در موی چشم کنند، چون برکنده باشد دیگر بر نیاید. مغز او را کودک گرینده بخورد، خوشخو شود. (ص 128).

در اره آهو:
مغز آهو به آب جرجیر گداخته گردانند و تن را تدهین کنند، علت ملیله را نافع باشد. زهره او آمیخته گردانند با خصیة‌ الثعلب و فلفل و تخم جرجیر راستا راست و خمیر گردانند با عسل. زن بردارد آبستن شود بزودی.

حالا شما این اطلاعات را مقایسه کنید با اطلاعات دانشمندی که اکنون ما در اختیار داریم که همین طوری، بله همین طوری، بدون هیچ ابزاری و وسیله ای، با همین چشم، سطح زمین را نگاه می کند و متوجه می شود که چه معدن یا معادنی در زیر این زمینه نهفته است.

این یعنی این که ما معنای علم را در سطح واقعی آن دریافته‌ایم! در کجا دنیا همچو آدمی دارند. بنابرین ما از همه دنیا جلوتریم و به قول آن مسوول دیگر، این روزها آن قدر جلو افتاده ایم که می ترسیم دیگران خیلی از ما عقب بیفتند و فاصله زیاد شود.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates