پایان اینترنت آزاد: تلاش وزارت مخابرات برای محدود کردن اینترنت در ایران در گفتو گو با نیما راشدان
رادیوزمانه: سراجالدین میردامادی – وزارت مخابرات ایران حتی پیش از شکلگیری جنبش اعتراضی پس از انتخابات خرداد ۱۳۸۸ شبکه )ملی) اطلاعات یا اینترنت محدود (ملی) را با هدف کنترل مبادله اطلاعات بر روی اینترنت طرح کرده بود.
رضا تقیپور، وزیر «ارتباطات و فنآوری اطلاعات» جمهوری اسلامی از بهرهبرداری از مرحله اول «شبکه (ملی) اطلاعات» تا پایان ماه جاری در ۹ استان ایران خبر داد.
درباره این موضوع با نیما راشدان کارشناس مسائل اینترنت و امنیت اینترنت گفتوگو کردهام:
[1]
●آغاز گفتو گو با نیما راشدان
آقای راشدان، فاز اول «شبکه (ملی) اطلاعات» یا (اینترنت ملی) چه خواهد بود؟
فکر میکنم در رسانههای ایران راجع به شبکه اطلاعاتی مورد نظر مقامات جمهوری اسلامی، مقداری بدفهمی پیش آمده است. این شبکه، حداقل فاز اولش، یعنی آنچه از آن صحبت میشود، شامل انتقال شرکتهای میزبان و دیتاسنترها [مرکز دادهها] به داخل کشور است. یعنی فرض کنید الان سایت آقای خامنهای دارد در یک شرکت کانادایی میزبانی میشود. یا سایتهایی مثل فارسنیوز، رجانیوز و… همه روی سرورهای ایالت متحده امریکا، کانادا و یا جاهای دیگر قرار دارند. آقایان تلاش میکنند حداقل سایتهای دولتی را مجبور کنند به صورت فیزیکی از اطلاعاتشان در داخل کشور میزبانی کنند. برای این کارشان دلیل هم دارند و در جو پارانویا و تئوری توطئهای که دارند، میگویند اطلاعات ما در دسترس بیگانگان قرار دارد؛ میگویند شرکتهای یاهو و فیسبوک و… همه به نوعی جاسوس هستند و برای دولت امریکا و دستگاه نظامی- امنیتی امریکا کار میکنند. به همین خاطر میخواهند میزبانی اینترنت در محدوده مرزهای جغرافیایی و سیاسی ایران به وجود بیاورند و در مرحله اول دادههای دولتی، مرحله بعد دادههای نیمهدولتی، مثل بانکهای خصوصی و شرکتهایی که با دستگاه دولتی طرف قرارداد هستند و زیرساختهای ایران را سرویسدهی میکنند را به داخل کشور بیاورند.
نیما راشدان: هدف دولت این است که مردم از خیر اینترنت آزاد بگذرند
اما اینجا میرسیم به فاز دوم این پروژه. یکی از راهحلهای مردم ایران برای اینکه بتوانند از سانسور بسیار گسترده و پیچیدهای که موضوع اصلی عملکرد مخابرات ایران در ارتباط با اینترنت در ۱۵ سال گذشته است، بگذرند و دیوار فیلترینگی که دور کشور چیده شده را دور بزنند، استفاده از همین شرکتهای میزبانی است که در خارج از کشور هستند. یعنی اگر مقداری فنی به تلاش آقایان نگاه کنیم، هدف پنهانی هم پشت آن قرار دارد و آن هدف این است که با انتقال داده به دیتاسنترهای داخل کشور، مانع از دستیابی شهروندان ایرانی به اینترنت آزاد بشوند. این چیزی است که دائماً تکذیب میکنند و میگویند ما در پی این نیستیم، ولی به چند دلیل مختلف -که میتوانم بعداً توضیح بدهم- حداقل یکی از دو هدف عمده این طرح، این است که اینترنت آزاد را در ایران محدود کنند و کشور را به روی انتقال آزاد اطلاعات ببندند.
وزیر ارتباطات و فنآوریهای جمهوری اسلامی اعلام کرده که یکی از اهداف راهاندازی اینترنت محدود (ملی)، جلوگیری از حملات سایبری و جلوگیری از ورود بدافزارها و ویروسها به سیستم است. این را چگونه ارزیابی میکنید؟
نسبتاً درست میگویند. یعنی با دید خیلی سادهانگارانهای که ایشان دارند، از مجرای انتقال اطلاعات به داخل کشور و ایجاد این امکان که دولت بتواند دادههای تمام مراکز دولتی را بر روی دسترسی آیپی آدرسهایی که خارج از ایران وجود دارند ببندد، این یکی از ابتداییترین راههایی است که از ابتدای بحث جنگهای سایبری به ذهن افراد رسیده است.
مثلاً زمانی افرادی که گفته میشد از حمایت دولت روسیه برخوردارند، آمدند به بانکهای استونی و به سرورهای دولتی استونی حمله کردند و تلاش کردند کشور را اساساً تعطیل کنند. حال اگر این حملات از آیپی آدرسها و نشانیهای اینترنتیای که داخل کشور روسیه بود، انجام میپذیرفت، کار خیلی ساده بود. مقامات استونی میتوانستند اینترنت کشور را، حتی اینترانتهایشان را بر روی آیپی آدرسهایی که از داخل روسیه میخواستند این کار را انجام بدهند، ببندند. به خاطر همین، افرادی که حمله کرده بودند، آمده بودند و کامپیوترهای حملهکننده را مثلاً در امریکای جنوبی پخش کرده بودند و دهها هزار کامپیوتر از کاستاریکا، اکوادور و… داشتند حمله میکردند. بنابراین حرفی که آقایان مقامات جمهوری اسلامی ایران میزنند، از اساس قابل فهم است، منتها نکتهای که اینجا وجود دارد، این است که در مورد استاکسنت و تمام حملاتی که بعدها خود غربیها اعلام کردند و ایران تازه چند ماه بعد از اعلام خود شرکتهای امنیت کامپیوتری غربی متوجه شد که چنین حملاتی داشته در ایران انجام میشده، هیچکدام توسط اینترنت به کشور ایران منتقل نشده بودهاند. بلکه با روشهای دیگری منتقل شدهاند که جای بحث آن به لحاظ فنی در اینجا نیست. یعنی میخواهم بگویم که حتی اگر یک شبکه داخلی اطلاعات درست کنند و حتی اگر دسترسی آیپی آدرسهای خارج از محدوده جغرافیایی ایران را ببندند، با انتقال یک بدافزار خیلی ساده به شبکه داخلی اینترنت آقایان، دوباره همان آش و همان کاسه است. به این جهت (محدود کردن اینترنت] راهکاری اساسی برای کاهش دادن تبدیلهای سایبری نیست.
در خصوص مکاتبات الکترونیکی چطور؟ آیا با اینترنت محدود (ملی) و فاز اولی که به زودی به راه خواهد افتاد، میتوانند مکاتبات الکترونیکی ایرانیان را تحت نظارت و کنترل قرار بدهند؟
دولت ایران دو سه کار را همزمان انجام میدهد، با بودجهای که به جرأت میتوانم بگویم در تاریخ کشورهایی که میخواستند اینترنت را ببندند -البته در چند دهه گذشته- بیسابقه است. یعنی ابعاد این بودجه واقعاً بزرگ است. مثلاً اولین اعتباری که به همین شبکه اینترنت محدود (ملی) اختصاص دادهاند، چیزی حدود یکبیلیون دلار (با قیمت دلار آن زمان) بود و در مقابل کار چندانی هم انجام نشده و اینهم باز دلیل دیگری است بر اینکه دولت ایران به شدت فاسد است، به شدت ناکارآمد است و بخش اعظم این بودجهها هرز میرود، بدون اینکه بازدهی داشته باشد. اما به موازات تکمیل این شبکه به لحاظ سختافزاری، اینها دارند تلاش میکنند که اولاً در داخل کشور تولید محتوا کنند. به این معنا که اگر مثلاً سایت فیسبوک وجود دارد و آن را تهدید تلقی میکنند، مشابه داخلی آن را با پول دولتی تشکیل بدهند. غافل از اینکه شرکتهایی مثل گوگل، فیسبوک و… شرکتهای خصوصی هستند و دلیل موفقیتشان نوآوریشان و سرویسی است که ارائه میدهند و اساساً اینکه شما بتوانید مشابه ایرانی آن را درست کنید، قدری دور از ذهن است. همین کار را برای گوگلمپ میخواهند انجام بدهند، برای موتور جستوجو و خصوصاً خیلی تأکید دارند که برای سرویسدهندههای پست الکترونیکی، مثل جیمیل انجام بدهند. بررسیای که خودشان کردهاند، نشان میدهد که تقریباً هر کسی که در ایران از اینترنت استفاده میکند، چه مقامات دولتی، چه دانشجویان و چه دیگران، از جیمیل استفاده میکنند. بنابراین جیمیل را خطر تلقی میکنند که حتی مقامات دولتی ایران و آن بخشی که در دانشگاه تدریس میکنند، با دانشجویانشان از طریق پست الکترونیکی جیمیل در ارتباط هستند و میگویند استفاده از جیمیل میتواند مقدمهای باشد برای اینکه اطلاعاتشان مورد سوءاستفاده قرار بگیرد.
اما متأسفانه یا خوشبختانه، پست الکترونیکی جایگزینی که ارائه کردهاند، به قدری ابتدایی است و به قدری غیر قابل مقایسه با سرویسهایی مثل جیمیل است که شما اگر بروید و ترافیک سایتهایشان را کنترل کنید، میبینید جز اینکه مایه مضحکه مردم بشود، تا به حال دستاوردی نداشته است. پست الکترونیکی که ارائه کردهاند، در قسمت ورود به سایتش به کاربر میگوید: الان شما به یک خطای الکترونیکی روبرو میشوید، به این بیاعتنایی کنید و به صفحه بعد بروید! در حالیکه توقع این بود که حالا که بودجههای بیلیون دلاری مصرف میشود، چیزی در حد همین سرویسهای دست پنجم و دست ششمی که در غرب وجود دارد، ارائه شود که لااقل مردم رغبت کنند یکبار برای امتحان بروند و از آن استفاده کنند.
عین همین داستان را در خصوص بازیهای کامپیوتری هم داریم. بودجه عظیم و غیرقابل باوری صرف شده برای مقابله با بازیهای کامپیوتری که عقیده دارند کار صهیونیسم بینالملل و فراماسونرها هست و برای اینکه بازیهای ایرانی تولید کنند. آمار این بازیها و میزان پخش آنها در ایران کاملاً مشخص است. شما میتوانید وارد فرومهایی که افراد در آنها به بازیهای کامپیوتری مشغولاند بشوید و ببینید جز اینکه مایه خنده و مسخره و تفریح کاربران کامپیوتری بشود، این بودجه چند میلیاردی که برای این بازیها صرف کردهاند، فایده دیگری نداشته است.
در عین حال، نکته دیگری را میخواهم توضیح بدهم و آن هم این است که اینترنت ایران در شکل کنونی، تا زمانی که اینترنت ماهوارهای و یا جایگزین دیگری برای اینترنت نیاید، کاملاً دست دولت است. یعنی دولت کاملاً قادر است که برای تمام کاربران اینترنت در ایران مشکل ایجاد کند. مثل شیر آب یک سماور میماند که هر لحظه میتوانند آن را باز و بسته کنند. هر روز هم یک کاری میکنند، یک روز پهنای باند کل کشور را کم میکنند، یک روز پهنای باند اساسال را کم میکنند و… میخواهم بگویم دولت کاملاً قادر است که کاربر ایرانی را آزار بدهد، ولی به موازات آن، کاربران ایرانی هم قادر بودهاند به طریقی این فیلترها را دور بزنند و دلیل بسیار مشخصاش هم میزان استقبال ایرانیان از فیسبوک است. یعنی واقعاً کمتر کاربر ایرانی را میتوان پیدا کرد که اکانت فیسبوک نداشته باشد و ما میدانیم که فیسبوک فیلتر است.
بنابراین خیلی خلاصه، در چند ماه آینده، در چند سال آینده، ما شاهد ارائه اینترنت بسیار پرسرعت، شاید تا حد بیش از ۴۰ برابر سرعت کنونی برای کاربران ایرانی خواهیم بود، با قیمتی بسیار پایین و شاید حتی برای برخی رایگان؛ و آن اینترنت هم اینترنتی است که صرفاً اطلاعاتی را که آقایان داخل کشور سازماندهی کردهاند و دورش را بستهاند و به اصطلاح غیر فنی «اینترنت حلال» است، در برمیگیرد. اگر شما میخواهید از اینترنت آزاد و این اینترنت معمولی که همه مردم دنیا در آفریقا، آسیا و همه جا میشناسند استفاده کنید، اولاً گران خواهد بود، دوماً خیلی کند خواهد بود و سوماً همه این محدودیتهای دسترسی را خواهد داشت.
هدف این است که مردم از خیر اینترنت آزاد بگذرند و بر اساس «کاچی به از هیچی»، از اینترنت داخلی استفاده کنند. منتها این هدف یک مشکل دارد و آن هم این است که اینترنتی که مد نظر آقایان است، اساساً محتوا ندارد. کاربر ایرانی به دنبال سایت «تبیان» و «صیغه آنلاین» و این چیزها نیست. آنها دنبال دنیایی از دانش و اینترتیمنت، تفریحات، موزیک، سینما و چیزهایی هستند که در ایران امکان تولید محتوایش را ندارند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.