ما به سوی حمله نظامی می رویم!
ایران گلوبال: برگردان از الاهه بقراط
دنیس راس کارشناس مسائل خاورمیانه: بسیاری از اروپاییان خواستار این هستند که آمریکا شرط توقف غنیسازی اورانیوم را توسط ایران کنار بگذارد. من موافق نیستم که باید این شرط را کنار گذاشت، مگر به یک شرط دیگر: اگر من باشم، به اروپاییان خواهم گفت آمریکا این شرط را خواهد پذیرفت به شرطی که اروپاییان کمربندهای نجات اقتصادی را همین الان و فورا از جمهوری اسلامی باز کنند.
دنیس راس Denis Ross کارشناس آمریکایی مسائل خاورمیانه در گفتگویی با روزنامه آلمانی دی ولت آنلاین (13 ژوییه) به تحلیل حساسیت مردم و دولت اسراییل نسبت به برنامه اتمی رژیم ایران میپردازد و معتقد است تحریمهای شدید و همکاری اروپا و آمریکا تنها راهیست که میتواند از ادامه این برنامه جلوگیری کرده و مانع حمله نظامی به تأسیسات اتمی ایران شود که بی تردید انجام خواهد شد زیرا اسراییل با یک ایران اتمی مطلقا کنار نخواهد آمد.
س: بنیامین نتانیاهو رهبر حزب لیکود مرتب درباره عقبنشینی اسراییل از جنوب لبنان هشدار میداد و تأکید میکرد در صورت این عقبنشینی در آنجا خلأیی به وجود خواهد آمد که سبب سوء استفاده حزبالله و حماس خواهد شد. از زمانی که واقعا چنین شده، نتانیاهو در نظرسنجیها از دیگران پیش افتاده است. آیا ممکن است نتانیاهو به ریاست دولت برسد و در این صورت آیا آن دولت به ایران حمله خواهد کرد؟
ج: اگر همین امروز در اسراییل انتخابات برگزار شود، نتانیاهو برنده خواهد شد. ولی نظرسنجیها در عین حال نشانگر ضعف دولت اولمرت نخست وزیر کنونی و ضعف مزمن حزب کارگر نیز هست. اگر واقعا انتخاباتی برگزار شود، امکان برنده شدن نتانیاهو تا حد زیادی به این بستگی خواهد داشت که آیا اهود برک، که او نیز پیش از این نخست وزیر بود و قهرمان جنگ به شمار میرود و در حال حاضر وزیر دفاع است، موفق خواهد شد اعتماد دولت و رهبران مجرب خویش را دوباره به دست آورد یا نه. در شرایط کنونی دولت موجود به طور کلی باثباتتر از آن است که فرض میشود چرا که نیمی از نمایندگان پارلمان در یک انتخابات جدید کرسیهای خود را از دست خواهند داد. مهمتر اما این است که نتانیاهو در مقایسه با دیگران چه روشی را در رابطه با ایران در پیش خواهد گرفت. احساس من این است که در محافل مربوط به امنیت اسراییل همه بر این عقیدهاند که نمیتوان با یک ایران مجهز به تسلیحات اتمی زندگی کرد، چه با نتانیاهو و چه بدون او.
س: ولی «خط قرمز» کجاست؟
ج: در اسراییل سخنان رییس جمهوری اسلامی ایران را بسیار جدی میگیرند. همین ماه پیش بود که احمدینژاد گفت: «شمارش معکوس نابودی رژیم صهیونیستی اسراییل آغاز شده است». حتی رفسنجانی رییس جمهوری اسلامی پیشین نیز که به عملگرا معروف است، چند سال پیش اظهار داشت برای نابودی اسراییل به یک بمب اتمی نیاز هست. اکثریت قاطع نخبگان سیاسی و نظامی اسراییل مایل است که بقیه جهان ایران را از راههای سیاسی و یا وسایل دیگر متوقف کند. ولی اگر چنین نشود، این فشار که باید از قوه قهریه استفاده کرد، به شدت افزایش خواهد یافت. «خط قرمز» برای اسراییل این نیست که ایران کی قادر خواهد شد به غنی سازی لازم اورانیوم برای تولید سلاح اتمی دست یابد. بلکه خط پایان در هجده ماه دیگر قرار دارد که در آن زمان سیستم دفاع موشکی ایران که در حال حاضر توسط روسیه نوسازی میشود، آماده خواهد شد. آنوقت است که موفقیت حمله هوایی به تأسیسات اتمی ایران به شدت مشکل خواهد شد. اگر مشکل برنامه اتمی حل نشود، هر چه به آن زمان نزدیکتر شویم، به همان اندازه این امکان که اسراییل خود را مجبور به حمله ببیند بیشتر خواهد بود. در حال حاضر ما بی چون و چرا به سوی یک حمله نظامی میرویم. دیپلماسی کند (اسلوموشن) غرب با پیشرفت سریع جمهوری اسلامی اصلا همخوانی ندارد.
س: چه اتفاقی در این هجده ماه باید روی دهد تا بتوان مانع وقوع جنگ شد؟
ج: در جبهه سیاسی سه چیز باید برای کشاندن اروپاییان به تحریم اقتصادی جدی علیه ایران روی دهد. به ویژه در رابطه با آلمان و ایتالیا که با تضمینهای اعتباری خود نقش کلیدی برای نجات جمهوری اسلامی دارند.
نخست اینکه سعودیها باید به اروپا فشار بیاورند چرا که یک ایران اتمی خطر بزرگی برای عربستان سعودی است. عربستان نگران است که مبادا ایران با پنهان شدن پشت انرژی هستهای بتواند تمامی خاورمیانه را زیر فشار قرار دهد. سعودیها میتوانند با استفاده از نفوذ اقتصادی خود بر تصمیمات بانکها و دولتهای اروپایی که با جمهوری اسلامی رابطه دارند، تأثیر بگذارند.
دو، اسراییلیها باید به اروپاییان بگویند: «اگر فکر میکنید دارید مانع جنگ میشوید، باید بدانید که اشتباه میکنید. شما بر خطر جنگ میافزایید زیرا ما با یک ایران اتمی نمیتوانیم کنار بیاییم».
سه، آمریکا باید به اروپا پیوسته و گفتگوی مستقیم با ایران داشته باشد.
بسیاری از اروپاییان خواستار این هستند که آمریکا شرط توقف غنیسازی اورانیوم را توسط ایران کنار بگذارد. من موافق این نظر نیستم که باید این شرط را کنار گذاشت، مگر به یک شرط دیگر: اگر من باشم، به اروپاییان خواهم گفت آمریکا این شرط را خواهد پذیرفت به شرطی که اروپاییان کمربندهای نجات اقتصادی را همین الان و فورا از جمهوری اسلامی باز کنند. بسیاری از اروپاییان از این نگرانند که اگر آمریکا با آنها پشت یک میز ننشیند، تحریمهای شدید ممکن است به جنگ بیانجامد. برای از میان برداشتن این نگرانی باید آمریکا چیزی به اروپا بدهد و آن این است که در مذاکرات با ایران شرکت کند.
س: بوش و پوتین اخیرا اعلام کردند میخواهند بر سر مسئله ایران همکاری کنند.
ج: این همکاری حتما کمک خواهد کرد. جمهوری اسلامی روی روسیه به عنوان یک تضمین حساب میکرد که تحریمهای مؤثر در شورای امنیت سازمان ملل تصویب نشود. هر چه روسها بیشتر با جامعه جهانی همکاری کنند، تحریمهای سازمان ملل مؤثرتر خواهند بود. باید دید. ولی من میترسم حساب کردن روی سازمان ملل نیز به معنای یک دیپلماسی کند (اسلوموشن) باشد در حالیکه برنامه اتمی رژیم ایران همچنان با سرعت پیش میرود و اسراییل هم خودش را برای حمله آماده میکند.
س: چرا فکر میکنید تحریمهای شدید سبب تغییر سیاست ایران خواهد شد؟
ج: طبقه حاکم در ایران به دو گروه سرسخت که یکی فکر میکند با انزوا میتواند زندگی کند و دیگری که اینطور فکر نمیکند، تقسیم شده است. برای من حادثه گروگانگیری ملوانان انگلیسی در چند ماه پیش روشنگر بود. سپاه پاسداران که با عوامل خود در نیروی دریایی اقدام به این کار کرده بود نمی خواست بدون آنکه در ازای آن چیزی دریافت کند، آنها را آزاد نماید. ولی چیزی به آنها نرسید چرا که تصمیم آزاد کردن گروگانها از بالا آمد. در نهایت ترازوی قدرت در ایران به سود کسانی سنگین خواهد شد که بخواهند مانع جنگ شده و فلاکت اقتصادی و ناآرامیهای اجتماعی را سامان بخشند. ببینید اقدام متعادلی مانند سهمیهبندی بنزین به چه ناآرامیهایی انجامید. تحریمها بر این ناآرامیها خواهند افزود. ما در راهی هستیم که به استفاده از قوه قهریه خواهد انجامید. و ما این را نمیخواهیم. راههای دیگری وجود دارد. لیکن زمان صبر نمیکند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.