20.10.2012

“رهبری خانه نیست، به سفر رفته است، بروید و بعدا بیایید” سفر از زاهدان به تهران برای ۷۰۰ هزار تومان وام؛ گزارشی از پارک نزدیک دفتر رهبری

کلمه: سه سری سفر استانی دولت عدالت گستر به سیستان و بلوچستان، فایده ای به حال این خانواده نداشته است. آنها، به گفته خودشان، لنگ هفتصدهزار تومان پول مانده اند و راهی جز این به ذهنشان نرسیده که سراغ شخص اول مملکت بیایند، به دفتر او مراجعه کنند و حق خود از نفس کشیدن در این سرزمین را از او طلب کنند. اما ماموران می گویند: رهبری خانه نیست، در سفر است، کسی هم در دفتر نیست، بروید و بعدا بیایید ……

کلمه – گروه اجتماعی: “رهبری به سفر رفته است. کسی اینجا نیست که جواب شما را بدهد. بروید و بعدا بیایید. هیچ کس از دفتر اینجا نیست، همه رفته اند. نباید اینجا بنشینید، بروید هر وقت آمدند بیایید. بروید هفته بعد بیایید…” اینها تنها پاسخ هایی است که ماموران گیت دوم خیابان پاستور به مراجعان می دهند؛ مراجعانی که صدها کیلومتر راه پیموده اند تا خود را به دفتر رهبری برسانند و درخواست وام کنند.

به گزارش خبرنگار کلمه، سه سری سفر استانی دولت عدالت گستر به سیستان و بلوچستان، فایده ای به حال این خانواده نداشته است. آنها، به گفته خودشان، لنگ هفتصدهزار تومان پول مانده اند و راهی جز این به ذهنشان نرسیده که سراغ شخص اول مملکت بیایند، به دفتر او مراجعه کنند و حق خود از نفس کشیدن در این سرزمین را از او طلب کنند.

اینجا خیابان پاستور است، مسیری که انتهای آن محل زندگی و کار رهبری است، و در این خیابان و کوچه های اطراف آن نیز همه نهادهای عالی جمهوری اسلامی یکجا جمع شده اند. اینجا همیشه پر رفت و آمد است؛ با سه تیپ آدم متفاوت که تقریبا همه آنها را از قیافه شان می توان شناخت: گروهی کارمندان نهادهای آن محله که تیپی متفاوت با مردم دارند، و نیز ماموران و سربازانی که با لباس فرم به نگهبانی مشغول اند؛ گروهی ساکنان محله پاستور و خیابان های شمالی آن؛ و گروه دیگر مراجعانی غالبا شهرستانی یا تیپ های کارگری و … که برای اعتراض یا استمداد به دفاتر مقام های عالی نظام مراجعه می کنند و اکثرا هم بی نتیجه باز می گردند.

چند مدتی بود که یک خانواده در نزدیکی بیت رهبری و کاخ ریاست جمهوری، در یک پارک در خیابان پاستور چادر زده بودند. ماموران هرچه خواستند آنها را از این محل بیرون کنند، نتوانستند. به آنها گفته شده بود رهبری حضور ندارد، و همه اعضای دفترش نیز با او در سفرند. رئیس دولت هم در سفر دوره ای به کشورهای خارجی است و حتی اعضای دفترش نیز همراهش رفته اند… اما این خانواده جایی را نداشتند که بروند. آنها می گفتند برای ۷۰۰ هزار تومان وام از زاهدان به تهران آمده اند و حتی پول اقامت در مسافرخانه هم ندارند.

یک خانم میانسال، و دو پسرش. این خانواده برای مدتی حدود سه هفته در پارک چادر زده بودند تا رهبری از سفر هشت روزه اش به استان خراسان شمالی به خانه بازگردد، تا رنج های مردم را نه حتی در دیار دور خراسان، بلکه در مجاورت خانه خود ببیند.

اهل محل آنها را بارها دیده اند، انگار که می شناسند. کسی حتی با تعجب هم به طرفشان نگاه نمی کند. برای ساکنان محله پاستور، چنین چادر زدن ها و بست نشستن هایی، عادی است.

آنها می گویند از این موارد زیاد دیده اند، و می گویند: بیهوده نشسته اند، امیدی به گرفتن نتیجه نداشته باشند.

یکی از اهالی این محله می گوید: برای مردم این منطقه دیگر عادی شده است. مردم می آیند، خسته می شوند و دست خالی به شهرشان بر می گردند.

یکی از رهگذران به خبرنگار کلمه می گوید: الان نزدیک به ۲۰ روز هست اینجا چادر زدند و منتظر رسیدگی به مشکلشان هستند، اما بیخود وقت شان را تلف می کنند.

او اضافه می کند: خودِ من سال هاست درخواست وام دادم که هنوز خبری از آن نیست. چه برسد به اینها.

آن سو تر از این خانواده، دو نفر دیگر که حتی چادر هم نداشتند، شب ها بر روی صندلی پارک می خوابیدند. آنها هم منتظر بودند که کسی به طرفشان نگاهی بیندازد. آنها روز و شب سرپناهی ندارند، نگاهشان که می کردی، انتظار و کورسویی از امید هنوز در چهره شان بود؛ هرچند که با آغاز فصل پاییز و سرد شدن تدریجی هوا، به نظر می رسید نیمکت خوابی آنان نیز تمام شود و دست خالی راهی شهرشان شوند.

اکنون رهبری از سفر بازگشته است. از سرنوشت این دو خانواده اما خبری نیست. کسی نمی داند که مقام و مسئولی آیا لااقل پای صحبت آنها نشست یا آنکه نصیبشان فقط مامور بود و تهدید و تشر که بلند شوید و بروید و اینجا جای نشستن نیست و … همان سخنانی که از روز اول شنیده بودند.

ماموران دارای لباس فرم و بیشتر از آنها لباس شخصی ها به شدت مراقب بودند تا مبادا کسی به این خانواده ها نزدیک و با آنها هم صحبت شود. همه جا می شد آنان را دید، کسی نمی توانست به این خانواده ها نزدیک شود.

معمولا به سختی می توان رفت روی نیمکت نشست و با غریبه های خیابان پاستور گفت و گو کرد، حافظان امنیت ملی شبانه روز مراقبت می کنند تا رهگذر کنجکاوی با مراجعین بیت رهبری و نهاد ریاست جمهوری همکلام نشود؛ مبادا امنیت ملی به خطر بیفتد و پایه های حاکمیت متزلزل شود!

اینجا نه از دوربین صدا و سیما برای انعکاس مشکلات مردم خبری هست، نه کسی به این محله سفر استانی و محلی می کند، و نه کسی حتی پای صحبت ساکنان محل می نشیند که هفته ای و ماهی نمی گذرد که دهها و صدها مثل این خانواده ها را می بینند و باید برای شرح درد آنها، کتاب بنویسند.

شعار فقرزدایی و توسعه عدالت مدعیان؟ بله، گوش فلک را کر کرده است. البته در این خانه ها و اداره ها قرار بوده به روی مردم باز باشد، قرار بوده نظام اسلامی باشد، بی حاجب و بی مراتب. نه رفت و آمد های کنترل شده، نه رفت و آمدهای مسئولان و از ما بهتران و عده ای خاص، نه دانشجوهای گزینش شده، نه فعالان سیاسی و مذهبی به انتخاب حکومت، نه توده هایی که گلچین شده اند برای سیاهی لشکر و ثبت در دوربین های صدا و سیما.

شکی نیست که در دنیای مدرنریال مردم به در خانه رهبران سیاسی نمی روند، در نهادهای غیر دولتی و احزاب و گروه های مدنی و سیاسی و پارلمان و از طریق نمایندگان و … نیازها و مطالبات خود را پیگیری می کنند. اما اینجا از این خبرها نیست؛ این اعتقادی است که مراجعین دارند. آنها، نه با تحلیل سیاسی و درس دانشگاهی، بلکه با تجربه و بلکه غریزه به این واقعیت رسیده اند که در این دیار، قدرت یکسره در دست یک نفر است. سازمان های مردم نهاد، مجلس، احزاب، فعالان سیاسی و حتی دولت، همه در پیرامون او امکان حیات و عمل دارند.

برای همین نباید آنها را سرزنش کرد اگر از رهبری که همه نهادها به شعبه ای از بیت او تبدیل شده اند، توقع پاسخگویی به نیازهای اولیه خود را داشته باشند و به در خانه و جلوی دفترش بروند و پیگیر وام و مشکلات مسکن و مالی و غیره خود باشند؛ یا در مراسم های رسمی هجوم بیاورند تا مطمئن شوند که نامه های درخواست شغل و وام و .. خود را شخصا به دست بلندپایه ترین اشخاص تصمیم گیر رسانده اند.

اینجا، در پارک خیابان پاستور، دیگر خبری از آن خانواده و آن دو نفر نیمکت خواب نیست. اما همچنان دهها و صدها مامور و چشم های پیدا و پنهان این خیابان و اطراف آن را می پایند، نکند جلوه ای از واقعیت های سیاه جامعه در چهره این خیابان دیده شود.

اینجا خیابان پاستور است.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates