دلباختگان دیروز احمدی نژاد ، گناهکاران وضعیت امروز
خُسن آقا: حتما این شامل حال آقای با بصیرت هم میشود!!
عصرایران: اگر از همان روز نخست فعالیت احمدی نژاد در مسؤولیت ریاست جمهوری، عملکرد وی، منصفانه بررسی می شد و در کنار همه خوبی ها و نقاط مثبت دولت، به نقاط منفی عملکرد دولت هم پرداخته می شد و دولت، نهادی مقدس شمرده نمی شد امروز کار به اینجا نمی رسید.
عصر ایران – مدتی است انتقادات از احمدی نژاد به میزان زیادی افزایش یافته است. هم سطح مسوولان منتقد ارتقا یافته و هم انتقادات، تند و تیزتر شده اند. وضعیت به گونه ای است که حامیان دیروز، امروز در انتقادات منصفانه و غیرمنصفانه از احمدی نژاد از یکدیگر سبقت می گیرند. البته در همین روند، شدت و گستره انتقادات احمدی نژاد نیز از طرف های مختلف افزایش یافته است.
سؤال این است آیا احمدی نژاد به یکباره، تغییر کرده و به وضعیت کنونی رسیده یا اینکه وضعیت کنونی، ادامه روندی است که از 7 سال پیش، آغاز و پس از فراز و فرودهایی به اینجا رسیده است؟
احمدی نژاد و حاج منصور ارضی در ایام خوش!
برخی می گویند احمدی نژاد تغییر کرده است. اگرچه همه انسان ها می توانند تغییر کنند و احمدی نژاد هم از این قاعده مستثنی نیست ولی به اعتقاد نگارنده، احمدی نژاد همان احمدی نژاد 84 است ؛ کما این که در همان زمان هم نسبت به پیامدهای حضور احمدی نژاد در نهاد قدرت، هشدارهایی داده شده بود که معطوف بر شناخت عمیق از احمدی نژاد بود.
حال سوال این است که چرا برخی هم اکنون به یاد انتقاد و اعتراض به احمدی نژاد افتاده اند؟
جواب به این سؤال دو بخش دارد:
اول: برخی از منتقدان امروز تاکنون از انتقادات احمدی نژاد مصون مانده بوده اند و سکوت شان از سر عافیت بود.
دوم: حجم نتایج منفی ناشی از عملکرد نامناسب دولت به جایی رسیده است که نمی توان در برابر آن سکوت کرد.
واقعیت این است که اگر از همان روز نخست فعالیت احمدی نژاد در مسؤولیت ریاست جمهوری، عملکرد وی از نگاه مقامات و رسانه ها، منصفانه بررسی می شد و در کنار همه خوبی ها و نقاط مثبت دولت، به نقاط منفی عملکرد دولت هم پرداخته می شد و دولت، نهادی مقدس شمرده نمی شد امروز کار به اینجا نمی رسید.
نکته قابل توجه و راهبردی این است که استمرار حضور در دولت، خط قرمز احمدی نژاد و تیمش بود و وقتی متوجه شدند که کسی از این خط قرمز، هرگز عبور نخواهد کرد ، یکه تازی های خود را تشدید کردند.
در واقع، احمدی نژاد، همان احمدی نژاد قبلی است با این تفاوت که در سال های اخیر توانست صحنه را به گونه ای بچیند که حذف او هزینه ساز شود. بدین ترتیب او دریافت تا پایان دوره ریاست جمهوری اش، در پاستور می ماند و لذا می توان فارغ از دغدغه پاسخگویی نسبت به عملکردهای امروز، در تمهید تداوم حضور در قدرت بود.
به همین دلیل بود که وقتی مجلس او را مورد سوال قرار داد، او همه چیز را به شوخی گرفت و خوشحال آمد و خندان رفت زیرا می دانست ابزارهای نظارتی مجلس قدرت او را تهدید نخواهند کرد.
سوال از رئیس جمهور
احمدی نژاد وقتی دریافت که بقایش در ریاست جمهوری تضمین شده است، به این جمع بندی رسید که دولت می تواند براساس تفسیر خود از قوانین و مصلحت بینی خود فارغ از چارچوب های موجود، برای اداره بخش های مختلف کشور تصمیم گیری و این تصمیم ها را اجرایی کند و به کسی هم پاسخگو نباشد.
این وضعیت، محصول افراط در ارادتمندی به احمدی نژاد بود. هنوز یادمان نرفته که عده ای در ابتدای فعالیت دولت نهم، شخص احمدی نژاد و دولت او را به مراتب دینی، آسمانی و غیبی گره می زدند تا با این مطلق انگاری، راه را بر هر نقد و انتقادی ببندند و نیز فراموش نکرده ایم اشخاص و ارگان هایی که پس از آغاز فعالیت دولت نهم، به شکل متعصبانه، حامی دولت بودند و هر انتقاد و اعتراضی را به دولت ، به منافع ملی،اسلام،شهدا و… گره می زدند تا مانع از انتقاد و اعتراض به دولت شوند. به یک تعبیر اینها، افراد شیفته ای بودند که تعصب کورکورانه شان مانع از نگاه واقعی به عملکردها و مواضع احمدی نژاد می شد.
احمدی نژاد
احمدی نژاد ، اگر امروز این گونه رفتار می کند، به دلیل آن حصار آهنینی بود که به دورش کشیده بودند و جالب اینجاست همان هایی که دیروز نقد رییس جمهور را حتی در تضاد با دین می دانستند(!) امروز از منتقدان همیشگی هم منتقد تر شده اند تا ثابت کنند که عادت دارند یا این سمت بام بیفتند یا از آن سویش.
معجزه هزاره سوم
اینان باید پاسخگوی آن حمایت های خارج از چارچوب و غیر منطقی خود از دولت باشند چه آن که آن حمایت ها هم به اندازه خود در ایجاد وضعیت فعلی، نقش دارند. البته منظور ، حمایت های ناموجه است و الّا همین الان نیز باید از اقدامات مثبت دولت حمایت کرد.
حامیان احمدی نژاد
اگر از همان ابتدای فعالیت دولت نهم، نمایندگان وقت مجلس، به دور از نگاه مریدی و شیفتگی به دولت، به دور از نگاه وکیل الدوله بودن و به دور از توجیه های ساختگی و من درآوردی، به وظیفه قانونی خود در نظارت بر عملکرد قوه مجریه و رئیس آن، عمل می کردند و همه گزینه ها از جمله سؤال از رئیس جمهور و استیضاح وی را روی میز داشتند و چک سفید امضا به احمدی نژاد نمی دادند، امروز لازم نبود نالان و عصبی به مواضع و اتفاقات کنونی، واکنش نشان دهند و در برابر عملکرد دولت، کاسه “چه کنم چه کنم؟” به دست گیرند.
بنابر این ، حتی اگر بپذیریم که احمدی نژاد تغییر کرده ، مقصران این تغییر ، همان حامیان افراط گرای دیروز هستند که امروز با گناهکار خواندن احمدی نژاد ، در صدد تطهیر خود هستند.
احمدی نژاد
خبر فارس در سال 1386
این ها همه، ولو با هزینه های سهمگین ، گذشت اما آنچه باید از این سال ها آموخت این است که از این پس ، نباید در حمایت از هیچ کسی ، راه افراط در پیش گرفت ، منتقدان را منکوب کرد و زمینه را برای پیش آمدن شرایط مشابه در آینده مهیا ساخت.
این درس را دلباختگان دیروز احمدی نژاد که امروز دل شکستگان رفتارهای اویند ، باید بارها بنویسند و مشق کنند و الا فردا ، به جای محمود ، معشوقی دیگر بنا می کنند و روز از نو و روزی از نو!
پیام برای این مطلب مسدود شده.