07.11.2012

قرار قرائتی سبز، برگ چهارم: باران کوثری

راه دیگر: زاده ۲۵ مهر ماه سال ۱۳۶۴ در تهران و دانش آموخته رشته نمایش از هنرستان سوره است. نخستین تجربه بازیگری او در فیلم سینمایی بهترین بابای دنیا، ساخته داریوش فرهنگ در سال ۷۰ رقم خورد و از آن پس فعالیت خود را در عرصه سینما ادامه داد. در سن ۱۲ سالگی و در تئاتری به کارگردانی آزیتا حاجیان توانایی خود را به عنوان بازیگر صحنه هم آزمود و خوش درخشید.

باران کوثری، فرزند جهانگیر کوثری و رخشان بنی اعتماد، در سال ۱۳۸۵ با کسب سیمرغ بلورین بهترین بازیگر نقش اول زن برای دو فیلم خون بازی و روز سوم از بیست و پنجمین جشنواره فیلم فجر، نام خود را بار دیگر بر سر زبان ها انداخت. در انتخابات سال ۱۳۸۸ وی با حمایت از مهدی کروبی، نامزد اصلاح طلب، مشی سیاسی خود را بیش از پیش عیان ساخت و با ادامه حمایت از جنبش مردمی پس از انتخابات، نشان داد که سیاست برایش فراتر از ادا و اطوارهای عامه پسند است.

در چهاردهمین جشن خانه سینما با دستبند و روسری سبز حضور یافت و بلافاصله مورد عنایت گردانندگان روزنامه کیهان قرار گرفت. کیهان در خبری با عنوان «عقده گشایی سیاسی در جشن خانه سینما » از مراسم اختتامیه این جشنواره انتقاد کرد و نوشت : «چهاردهمین جشن خانه سینما در حالی به کار خود پایان داد که این کانون صنفی به جایگاه و محفلی برای عقده گشایی سیاسی و حمایت از مخالفان نظام و تقدیر از پیاده نظام شناخته شده آمریکا و اسرائیل سقوط کرد.»

هر چند که جدیدترین اثر سینمایی که وی در آن حضور یافته، با غضب و تحریم حوزه هنری مواجه شد اما در همین اکران محدود هم تا به امروز با موفقیت رو به رو شده و این در حالی است که حتی نشست رسانه ای فیلم بغض هم به دلیل حضور کوثری پوشش خبری نمی گیرد.

دختر سبز تئاتر و سینمای ایران، در سه سال گذشته لحظه ای از مواضع خود عقب ننشسته و دائما در حال خرج هزینه و تاوان به پای عقاید خویش است. ابتدا اجرای نمایش “خشکسالی و دروغ” با بازی او، در عین داشتن مجوز، در شیراز لغو شد. سپس به علت وجود “مشکل حراستی” باران کوثری، از اجرای نمایش “روایت های ناتمام یک فصل معلق” در مجموعه تئاتر شهر جلوگیری به عمل آمد. وی در توضیح لغو نمایش خشکسالی و دروغ می گوید : « این گونه اقدامات تنها باعث هدر دادن وقت و توان هنرمندان و مایوس کردن علاقه‌مندان می‌شود. متن این نمایش مجوز دارد و چاپ شده، دو بار در تهران روی صحنه رفته و فیلم آن نیز به شبکه خانگی راه یافته است. مسئولان اداره کل ارشاد استان فارس هم بعد از دیدن فیلم نمایش، مجوزش را کتبی صادر کرده بودند که در تغییر نظری عجیب، در آخرین ساعات مانع اجرایش شدند.»

چندی پیش فرج ا… سلحشور با فاحشه خواندن بازیگران زن سینمای ایران، معرکه ای را به راه انداخت که سکوت پاسخ در خوری برای این دست یاوه گویی ها نبود. در اعتراض به اظهارات این کارگردان ارزشی که اعتبار ارزش های پوشالی خود را از سرقت فیلمنامه های این و آن به دست آورده، باران کوثری به همراه چهار تن از بازیگران سرشناس و هم تراز خود، یادداشتی را به امضا رساندند. در بخشی از این یادداشت آمده : «جناب آقای سلحشور، از اینکه می‌بینیم آن همه پرداختن به زوایای نورانی زندگی پیامبران و سرمشق قرار دادن منش ایشان، تاثیری در کلامتان نداشته، و در نهایت شهرتتان را از نفرت‌پراکنی و بی‌ادبی در برابر هم‌نوعانتان به دست آورده‌اید، بسیار متاسفیم. ای کاش لطف کنید سینمایی را که خجالت می‌کشیم بگوییم شما را یاد کجا می‌اندازد به حال خود رها کنید، شاید که رستگار شوید و آرامش و صلح و محبت به وجدان نگرانتان بازگردد.»

خشم وجدان های نگران (!) فروننشسته و در اقدامی جدید، فیلم خسته نباشید با بازی باران کوثری و کارگردانی افشین هاشمی، در میانه راه تولیدش با توقیف رو به رو شد. و این در حالی است که ۷۰% از فیلمبرداری این پروژه انجام شده و هیچ توضیح منطقی و واضحی برای این سنخ سیاست های هویج و چماق وجود ندارد.

هر چند که اعتراض وی در گردهمایی کمک به زلزله زدگان آذربایجان، به یکی از بازیگران فیلم قلاده های طلا( ننگ آبرو و اعتبار سینمای ایران)، از طرف روزنامه کیهان و رجا نیوز، تعبیر به “حرکت فاشیستی و حسادت او به درخشش این ستاره” !!! شده است. اما آنان که باران کوثری را نماد “شعبان بی مخ ها” و “جاهل مسلک های دهه بیست و سی تهران قدیم” می نامند، این پنبه را از گوش های خود به در آورند، چرا که طراوت باران های سینما ی ایران در جان و یاد مردم این سرزمین خوش نشسته و به هیچ قیمتی از خاطره ها پاک نخواهد شد.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates