جوابیه نیک آهنگ کوثر درباره فایل صوتی جنجالی و توضیحات بازتاب
بازتابامروز: وی در همین جوابیه نیز سوال اصلی گزارش بازتاب را بدون پاسخ گذارده است که علت تماس وی با مهدی هاشمی، نوع مکالمه و ضبط آن، به سفارش چه شخص یا چه گروهی انجام شده است؟، با توجه به این که تماس از طرف جناب کوثر بوده و متن مکالمه هم ارتباطی به اخبار مورد ادعا و پرونده کانادا نداشته است و عمدتا وی به تحریک مهدی هاشمی برای ارائه تحلیل های رادیکال برای ضبط می پردازد، پذیرش توجیهات وی در مورد دادگاه کانادا دشوار می گردد
در پی انتشار گزارشی در “بازتاب” با عنوان «پشت صحنه انتشار فایل صوتی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی» نیک آهنگ کوثر جوابیه ای ارسال کرده است که بخشهایی از آن که از نظر قانونی قابل انتشار است، به همراه توضیحات بازتاب می آید.
جوابیه نیک آهنگ کوثر
سردبیر محترم بازتاب
خواهشمند در پاسخ به مطلب «پشت صحنه انتشار فایل صوتی نیک آهنگ کوثر و مهدی هاشمی» جوابیه بنده را منتشر فرمایید:
داستان گفتگو و بحث من با مهدی هاشمی در باره شاکیاش در کانادا به ۴ آگوست ۲۰۱۰ باز میگردد، وقتی مطلبی در باره نقش حمزه کرمی در دوره زندانی بودن فردی به نام «هوشنگ بوذری» در ۱۷ سال قبل از آن برای خودنویس ارسال شده بود.
به مهدی هاشمی تلفن زدم. مهدی ضمن تکذیب موارد طرح شده علیه حمزه کرمی، گفت که «… برای … کار میکنه»….
در آخرین تماس تلفنی آقای هاشمی با بنده، که با لحن بسیار بدی هم با من حرف زد، معترض و متعرض بود …
ماجراهای آکسفورد که خاطرتان هست؟ وقتی هم که به آقای هاشمی در آکسفورد خبر دادند که حکم دادگاه برایش صادر شده، به خبرنگاری انگلیسی گفته بود اینها «دروغهای بوذری» است. تا آنکه حکم دادگاه را در انگلستان به ایشان تفهیم کردند.
اما سوای اینکه از زندانی بودن آقای هاشمی در ایران بسیار متاسفم و آرزو داشتم در خارج از ایران و در شرایطی کاملا آزاد به سوالهای بیشماری که در باره نحوه بهرهبرداری از قدرت پدرشان در معاملات و قراردادها، ماجرای استات اویل، قراردادهای پارس جنوبی، قراردادهای توتال و …. جواب بدهند. اما مایل بودم ایشان در باره پروندهای که برای ایشان در کانادا گشوده بود پاسخ بدهد. به عبارت دیگر، آقای هاشمی که بعد از صدور حکم دادگاه کانادا مدعی بود از وجود پروندهای در کانادا از سال ۲۰۰۵ بی اطلاع بودهاند، چطور با من در موارد متعدد در باره «شاکی» حرف زدهاند؟ یعنی وجود شاکی را پذیرفتهاند، اما شکایت را انکار کردهاند. ایشان چطور از پروندهسازی شاکی علیه خود مطلع بود و چطور قرار بود صدها برگ مدرک علیه بوذری برای ما بفرستد و هرگز نفرستاد؟ این سوال منتهی برای من وجود داشت، نه برای خیل عظیم روزنامهنگارانی که از کنار این پرونده مهم به سادگی گذشته بودند.
میفرمایید بنده در باره دستور دادگاه بیخود میگویم. بیخود میگویم که حکم احضار برای حضور در جلسه «راستی آزمایی»، همراه با دستور ارائه همه مدارک اثباتی است. آیا حکمی که وکلای آقای هاشمی برای حضور من در جلسه راستیآزمایی برایم فرستادهاند را ندیدهاید؟
آیا پاسخهای آقای هاشمی به سوالهای وکیل هوشنگ بوذری را خواندهاید که بدانید در کجا، چه حرفهایی را تکذیب میکند تا اعتبار شاهد هوشنگ بوذری را زیر سوال ببرد؟ ۵۶۱ سوال در هفت و نیم ساعت و صدها تکذیب. متن را خواندهاید؟ چگونه قضاوت میکنید؟
نوار ۳ دقیقه ۳۴ ثانیه که در جلسه راستی آزمایی لندن برای ایشان گذاشتهاند و تایید کردهاند که صدای چه کسانی است را شنیدهاید؟ آیا میدانید این نوار در آوریل همراه شهادتنامه برای وکلا ارسال شده و احتمالا از همان موقع دست ایشان بوده و هیچگاه صحتش را زیر سوال نبردهاند؟
میدانید نوارهایی که بنا به خواست وکیل آقای هاشمی در اواخر سپتامبر ۲۰۱۲ تقدیم وکلا و دادگاه کردهام به عنوان سند همراه شهادتنامه داده شده و اثبات میکند ارتباط بنده و آقای هاشمی در چه سطحی بوده که آنگونه حرفها را به من زدهاند؟
چون مخالف انتشار نوارها هستم، محتویاتشان را نیز بازگو نمیکنم، اما توجه داشته باشید که بعد از پایان دادرسی در کانادا، این مدارک برای بررسی و انتشار آزاد خواهند شد.
اما اینکه ادعا کردهاید نیک آهنگ از کسانی برای فایلها پول دریافت کرده، مرغ پخته را به خنده وا میدارد. یعنی خیال میکنید نیک آهنگ در شرایطی که در آمریکای شمالی کوچکترین رد و بدل شدن پول زیر ذره بین است، دست به چنین حماقتی زده باشد؟
یعنی تصور شما این است که تمامی این زحمات و تحمل اهانتها، برای یک مشت دلار است؟
من رسما میگویم که فایلها را نه به انتخاب خودم، که جبر قانون تحویل دادهام. در عین حال تاکید میکنم که ازماه آگوست بارها در تماس با نوه هاشمی رفسنجانی از او خواستهام به وکلا تاکید کنند که نوع احضار مرا تغییر دهند تا مجبور به ارائه مدارک نباشم.
برایتان سوال نیست که چرا مدارک را تا آن موقع به وکلای هاشمی و تحویل نداده بودم؟ خیال میکنید آقای بوذری و وکیلشان «هر چه فایل مرتبط با مهدی هاشمی» را از من نخواسته بودند؟ مطمئن باشید که خواسته بودند، اما من از آنها خواهش کردم به خاطر امنیت برخی در داخل کشور، از جمله منابع من در خانواده هاشمی از من چیزی اضافه نطلبند.
الان هم توجه داشته باشید که تنها مواردی که از تاریخ آغاز گفتگو بر سر آقای بوذری از تاریخ ۴ اگوست ۲۰۱۰ تا آخرین مکالمه مرتبط با ایشان در زمان حضورشان در دوبی با منبع حاضر در منزل مهدی هاشمی، تقدیم وکلای طرفین شده است. اما باز تاکید میکنم، با خواست وکلای آقای مهدی هاشمی! توجه کردید؟ وکلای آقای هاشمی و با تایید ایشان!
اما شما معتقدید که نوارها و همه چیز به طرف سومی داده شده. کدام طرف سوم؟
میگویید طرف، امنیتی است؟ من شک دارم نویسنده تحلیلگر بازتاب خود امنیتی نباشد! روش بازجویی در دستگاههای امنیتی مگر اینچنین نیست که جواب مورد نظر خودشان را از کسی جویا میشوند و تا زمانی که آن جواب داده نشود، کوتاه نمیآیند؟
بررسی فیسبوک آقای فواد صادقی از اوائل هفته پیش موید روندی است که به یادداشت تحلیلی بازتاب منتهی شد.
نویسنده تحلیل، ظاهرا معیارش مالی است و خیال میکند مهدی هاشمی را نیک آهنگ کوثر به مجموعهای «فروخته» است. مگر عاقبت همه آدمفروشان جمهوری اسلامی چه بوده است؟ وقتی همکار طنزنویسم در فیسبوک خودش این ایده را تقویت میکند، یاد اسب تروایی میافتم که جنبش سبز را به نظام فروخت…
من تا آخرین هفته سپتامبر از تحویل مدارک و فایلها خودداری کردم به این امید که آدمی در خاندان جلیل تشخیص مصلحت، مصلحت مهدی را تشخیص دهد و وکلای مهدی را وادارد از من مدارک و فایلها را جویا نشوند.
من به جد به این نتیجه رسیدهام که خاندان بهرمانی، سرنوشت خاندان برمکی را پیدا خواهند کرد و روزگاری در آینده، «بهرمکی» خوانده خواهند شد.
آیا رئیس مجمع، مصلحت فرزند را در بازگرداندن او به ایران میدانست؟ نتیجهاش هست خدمتتان؟
رئیس مجمع که مصلحت فرزند خود نمیداند، مصلحت مملکت و نظام را میداند؟ وای به روزگار نظامی که پیرمردی ۷۸ ساله که اختلاف سنی زیادی با آقای جنتی ندارد. وقتی او در مقامی باشد که انتظارهای زیادی از او بطلبند، نتیجه کار، بهتر از این نخواهد شد.
اما حالا که میخواهید کار را به این نقطه برسانید، لطفا به چند سوال من جواب دهید:
… آقای مهدی هاشمی در بهار سال ۲۰۱۰ به من میگوید که آقای حسین موسویان به خواست و توصیه هاشمی رفسنجانی از ایران خارج شده است. از من میخواهد چیزی در باره ایشان(حسین موسویان) در خودنویس ننویسم که من هم طبیعتا گوش نمیکنم و در باره حضور سفیر اسبق و مذاکره کننده سابق در واشینگتن گزارشی را به همراه همکارانم تنظیم میکنم…
آقای مهدی هاشمی در هیچیک از گفتگوهایی که داشتیم، ارتباط قویاش را با رسانههای سبز و افرادی تاثیرپذیر در رسانههای مختلف کتمان نکرد و حتی در مقابل انتقاد من چند بار سکوت کرد. با عنایت به آنچه در طول یک هفته اخیر و رابطه دوستانی از رسانههای سبز خارج از کشور با شما دیدهام، آیا میتوان چنین تحلیل کرد که ایشان با رسانههای مختلفی در داخل و در خارج مرتبط بودهاند که پیامها را به گونهای که متناسب با نفع خاندان مصلحت است منعکس کنند؟ همچنین عضو دیگر خانواده تاکید میکند که افرادی در رسانهها حقوق بگیر هستند. نقش رسانه محترم شما با عنایت به مجموعه روابطی که گفته میشود نقطه مشترکش به جماعتی در دوبی باز میگردد چیست؟
اما سوال دیگر، میزان ارتباط آقای مهدی هاشمی با اپوزیسیون «معتدل» خارجی است. این ارتباط را چگونه تعریف کردهاید؟ آیا اپوزیسیونی که بعضا با پروژههای مختلف نظام در آمریکای جنوبی (ونزوئلا) ارتباطی ویژه دارد، در نوشته تحلیلی بازتاب جایگاهی یافته است یا نه؟
و آخرین سوال از دوستان محترم بازتاب! پرونده کانادا، دو سر دارد. یک سر آن در زندان است، اما هوشنگ بوذری که آزاد است! چرا از او سوال نمیکنید؟ چرا از وکلای آقای هاشمی که حتی حاضر نشدهاند با رادیو فردا گفتگو کنند، بپرسید که ماجرای درخواست مدارک چه بوده است؟
یعنی اساس را بر آنچه میخواهید تبلیغ کنید گذاشتهاید، اما حاضر نیستید تحقیق کنید. مرده باد روزنامهنگاری بدون تحقیق، و تحلیلهای سفارشی متناسب با منافع سیاسی و مالی قدرت.
چرا موارد فوق را طرح کردم؟ چون هم من و هم محققانی که دنبال پیدا کردن رد خروج سرمایههای ایران هستند، به نقاطی رسیدهاند که برای دوستان طرفدار «دخانیات» و دوستان دیگرشان جذابیتهایی دارد. حتما میدانید در باره نحوه ورود سیگار به ایران و ارتباط خانواده محترمی در امارات که هم با …ها و هم با … مرتبط بوده، تحقیقات زیادی انجام میگیرد. دست نیروهای مختلفی هم درکار است. … دوستان من در باره نحوه خروج منابع ایران برای اهداف مالی گروههای ویژه و جماعت وارد کننده سیگار تحقیقات مختلفی را آغاز کردهاند.
دوستان بازتاب، دخانیات در کل برای سلامتی ضرر دارد…و ای کاش رابرت لوینسون در جزیره کیش ربوده نمیشد تا ….
توضیحات بازتاب:
1- جناب آقای نیک آهنگ کوثر در متن کامل جوابیه خود، نقل قول ها و اتهامات مختلفی را به اشخاص و چهره های سیاسی و امنیتی و برخی زندانیان از زبان خود و مهدی هاشمی نسبت داده بود که انتشار آنها از نظر قانونی و حرفه ای مغایر با رویه “بازتاب” محسوب می شد و با حداکثر تساهل، این بخش از جوابیه قابل انتشار تشخیص داده شد.
2- وی در همین جوابیه نیز سوال اصلی گزارش بازتاب را بدون پاسخ گذارده است که علت تماس وی با مهدی هاشمی، نوع مکالمه و ضبط آن، به سفارش چه شخص یا چه گروهی انجام شده است؟، با توجه به این که تماس از طرف جناب کوثر بوده و متن مکالمه هم ارتباطی به اخبار مورد ادعا و پرونده کانادا نداشته است و عمدتا وی به تحریک مهدی هاشمی برای ارائه تحلیل های رادیکال برای ضبط می پردازد، پذیرش توجیهات وی در مورد دادگاه کانادا دشوار می گردد.
3- صحبتهای ابتدایی مهدی هاشمی در مورد طعنه به کوثر در مورد فحش دادن بیشتر به خانواده هاشمی توسط وی، مشخص می گردد زمان این مکالمه در دوره تیرگی روابط این دو بوده است و در این دوره، کوثر مطالب خود را علیه خانواده هاشمی می زده است، نه به نفع آنها که نیازی به ثبت مستندات خبر داشته باشد.
4- این که گفته می شده چرا مهدی هاشمی با نیک آهنگ گفتگوی تلفنی کرده است و آیا وی این قدر ساده بوده و چرا این اشتباه را با توجه به مظنون بودن کوثر به ارتباط با برخی مراکز در داخل کشور انجام داده است، سوالهایی است که مهدی هاشمی باید به آنها پاسخ گوید. اما شاید ایجاد تصویر یک رجل سیاسی زیرک و کارگردان اکثر نقشه های اپوزیسیون از مهدی هاشمی، نتیجه تلاش سه سال رسانه های وابسته به برخی نهادها بوده است و احتمالا ربط چندانی با واقعیت ندارد!
5- “بازتاب” همان گونه که در گزارش پیشین به صراحت عنوان کرد، محتوای تحلیل منتسب به مهدی هاشمی در این نوار را رد می کند و برخلاف جناب کوثر که به گفته خودش، دارای ارتباطات مالی با مهدی هاشمی در سازمان بهینه سازی مصرف سوخت بوده است، از هیچ رجل سیاسی و غیرسیاسی در سایت های آینده نیوز و بازتاب امروز هیچ گونه کمک مالی دریافت نکرده است.
6- انتشار خبر پرونده استات اویل وکرسنت برای نخستین بار در رسانه های ایرانی توسط سایت بازتاب صورت گرفت.
7- ادعاهای مربوط به مسایل دخانیات و انتساب آن به جناب محسن رضایی، پیش از این نیز توسط محمود احمدی نژاد و برخی سایتهای داخلی مرتبط با نیروهای خودسر مطرح شده بود که هیچ گاه مدرک و جزئیاتی درباره آن فاش نشد و این ادعاهای جناب کوثر نیز در راستای همان روند به نظر می رسد، با این حال با توجه به استقلال و عدم انتساب بازتاب به هیچ فردی، ضرری از ناحیه افشاگری در این باره متوجه بازتاب نمی شود که نگران آن باشیم.
8- انتقال پول برای مصارف خاص توسط مراکز خاص، امری غیرممکن و یا حتی دشوار نیست و تحریم ها برای بسیاری از موارد با افتخار دور زده می شود. جناب کوثر نمی تواند به این موضوع به عنوان دلیلی بر عدم ارتباط مالی خود با داخل کشور استناد کند.
در خاتمه «بازتاب» آقای نیک آهنگ کوثر را به تجدید نظر در رویه خود یا بازگشت به مسیر اطلاع رسانی حرفه ای و یا خروج از این حرفه دعوت می کند. ضمنا به تازگی مدارک و اطلاعات جدیدی در این باره برای بازتاب ارسال شده است که بخشهایی از آن که در چارچوب آزادی پس از بیان قابل انتشار است، در آینده منتشر خواهد شد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.