26.12.2012

آیا ورق برمی گردد؟ نگاهی متفاوت به آزادی مهدی هاشمی

هاشمی نامه: فواد صادقی: شاید بتوان تصویرمهدی هاشمی را سمبلی از وقایع سالهای اخیرکشور دانست، هیاهو برای هیچ، ادعاهای بدون سند، بزرگنمایی ترکیب انواع اتهامات، وبهمین خاطر است که شاید آزادی وی از زندان هرچند با قید وثیقه می تواند نشانه ای از تغییر روند حوادث در جامعه باشد.

مهدی هاشمی زمانی از ایران خارج شد که چندین هفته از دستگیریهای گسترده فعالان سیاسی اصلاح طلب می گذشت وحتی نمازجمعه تاریخی هاشمی رفسنجانی نیز برگزار شده بود، قطعا خروج مهدی هاشمی با اشاره بزرگانی بوده است که نمی خواستند با دستگیری ناگهانی وی ، آرایش سیاسی کشور دستخوش تغییر شود و آزادی وی نیز بایست با اشاره همان بزرگان باشد.

اما این دستگیری و آزادی چرا رخ داد؟

برافراشتن بالن فتنه در آسمان جامعه ایران، اگرچه با دمیدن باد در کیسه ای بزرگ ممکن بود، اما این کیسه بزرگ باید تصویری متناسب را بر روی خود نقش می بست که چشم نواز و قابل پذیرش باشد، و شاید هیچ فردی از منظر جامعه ایرانی پیچیده تر و بانفوذ تر از نام هاشمی رفسنجانی نبود.

تنها هاشمی رفسنجانی فردی است که از منظر ایرانیان آنقدر سیاس، پیچیده و بانفوذ است که هر کاری از دست وی ساخته است و می تواند پشت پرده اعتراضاتی باشد که بازیگران بیرونی آن چهره هایی نظیر میرحسین موسوی، مهدی کروبی و سید محمدخاتمی باشند که مجموعا سران فتنه خوانده می شوند.

اما قرار دادن نام هاشمی برفراز فتنه، این هزینه سنگین را هم داشت که وزنه هاشمی رفسنجانی را از ترازوی نظام خارج کند و در کفه معترضان بگذارد ودر شرایطی که وزنه و شخصیت قابل مقایسه و جایگزینی برای هاشمی در نظام وجود نداشت این اقدام خطایی راهبردی به حساب می آمد، پس راه حلی هوشمندانه طراحی شد ومقرر گردید مهدی هاشمی این نقش را ایفا کند، نقشی بر بالنی بزرگ که برجسته به نظر می رسد اما در واقع تهی است، به موج شایعات در باره نقش و تاثیر مهدی هاشمی در اعتراضات خیابانی، اغتشاشات، ارتباط با بیگانه وحتی تحریمها بی محابا دامن زده شد واز آقازاده ای نسبتا جوان تصویری سیاستمداری قدر قدرت و بانفوذ ساخته شد، که حضورش در خارج از کشور زمینه زنده نگهداشتن تنور خبرسازی وامینتی نگه داشتن فضا را فراهم می آورد.

شاید از این سناریو مهدی هاشمی هم چندان ناراضی نبود، در توانمندی های و قدرت ونفوذ وی به سبک فیلمهای هندی آنچنان اغراق شده بود که برای هر فردی اغوا کننده به نظر می رسید.
اما در سال پایانی دولت احمدی نژاد، رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام مصلحت را در این تشخیص داد که آتوی بزرگ افراطیون، یعنی حضور فرزندش در خارج از کشور و تبدیل وی به سیبل از اتهامات را از دست آنها بگیرد و مهدی هاشمی تصمیم به بازگشت گرفت.

مخالفتهای شدید جریان امنیتی فوق با بازگشت مهدی هاشمی، به پیغامها و مسایل پشت پرده محدود نشد ودر اخبار تبلیغاتی و رسانه ای نیز انعکاس یافت و دستگیری غیرمتعارف فائزه هاشمی درساعات پایانی شب در منزلش و پابرهنه بردن وی به زندان اوین برای اجرای حکمی که ماهها از صدور آن می گذشت آخرین این اقدامات بود اما سرانجام مهدی آمد و اکنون پس از گذراندن سه ماه زندان انفرادی به قید وثیقه آزاد شده است تا منتظر برگزاری دادگاه خود باشد.

هرچند با انتشار مکالماتی منتسب به مهدی هاشمی در فضای مجازی در آستانه آزادی وی می خواستند این سناریو تداوم داشته باشد اما اراده نظام برای خاتمه این بازی کهنه شده، محکمتر از آن بوده است که با نمایشهای اینچنین مختل گردد.

اکنون باید منتظر بود ودید آیا همانطور که برافراشتن بالن مهدی هاشمی سمبل دوران فتنه بود پایین آوردن آن نیز نشان از برگشتن ورق به زیان جریان افراطی که نان خود را در رادیکال کردن فضای کشور می دید دارد؟

*آسمان

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates