در خدمت و خیانت پسر شاملو
آتی بان: پوریا گلمحمدی
«قطعاتی كه درین كتاب جمع آوری شده است ، نوشتههائیست كه در حقیقت میبایستی سوزانده شده باشد. نوشتههائیست كه باید دور ریخته شده باشد. نوشتههائیست كه بهتر بود اصلاً نوشته نشده باشد! – اینمطلب پیش از چاپ كتاب برای من روشن بود.
نوشتههای این كتاب آهنگهائیست كه خیلی زود از یاد میرود. جرقههائیست كه تا میجهد در هوا خاموش میشود. از جملهی نوشتههائیست كه گذشت زمان زود پیرشان میكند،- گمشان میكند،- نابودشان میكند… این قطعهها بیك چهرهی زیبا و دلنشین شباهت ندارد كه در نخستین نظر با همهی ریزه كاریهای خود روی مغز نقاشی بشود ؛ اینها شبیه قیافههای عادی و پیش پا افتادهایست كه آدم حتی برای یكبار هم میل نمیكند برضا در آن بنگرد این نوشتهها مثل لرزش یك سیم تار از برخورد ببال یك حشره ، یامثل یك نفس كوتاه نسیم در یك شب گرم تابستان ، فقط در وجود خود زنده است؛ یعنی نقش نمیبنددد،باقی نمیماند، زود از بین میرود و فراموش میشود و تا باز تكرار نشود بیاد نمیآید و تا هنگامیكه مجدداًخودش را نشان نداده است ، مرده است!… »
اینها بخشی از حرفهای “احمد شاملو” است كه باعنوان «برای خواننده» در مقدمه كتاب« آهنگهای فراموش شده»به چشم میخورد.
شاملو این كتاب را در سال 1326 خورشیدی،یعنی زمانی كه بیش از 22 سال نداشت ، به چاپ سپرد. كتاب در برگیرنده «شعر و نثر»هاییست كه همراه با تصاویری سیاه و سفید منتشر شدهاند. این اثر هفت كتاب را در بر می گیرد كه عناوین آن عبارتند از : «فانتزی»،«نالهها، و …سكوت» ،«نغمههای چینی»،«نغمههای ژاپنی»،«نامههای زندان»،«من و ایران من»و« تفكرات».
آثار منتشر شده فاقد كیفت ادبی هستند و هیچ نشانی از شاملویی كه ما میشناسیم در آنها دیده نمیشود.
اگر چه شاملو به خوبی توانسته آینده بزرگ خود را پیشگویی كند و در مقدمه بگوید، این نوشتههای كوچك باید سوزانده میشد یا نوشته نمیشد، اما خیلی دیر به فكر پاك كردن آن از پروندهی ادبیاش میافتد! كتاب چاپ و در بازار پخش شده بود و تنها نمونهای كافی بود كه تا ابد نام آن بر پیشانی شاعر حك شود. شاملو این كتاب را به فراموشی سپرد و از دیگران هم خواست تا این اثر را به فراموشی بسپارند. جلوی چاپهای دوبارهی كتاب گرفته شد تا شاید بتوان آن را از ذهن جامعه پاك كرد؛ اما این تلاش و درخواست شاملو تنها تا زمان مرگ جسمی او دوام آورد؛ چرا كه یكی از فرزندان او – سیاوش شاملو- برخلاف درخواست پدر اقدام به چاپ دوبارهی این اثر كرد.
این انتشار در حالی صورت گرفت كه ” آیدا سركیسان” همسر شاملو كه به اعتقاد بسیاری وارث حقیقی آثار اوست، به شدت با آن مخالفت كرد و به خبرنگار “ایلنا” گفت:«شاملو معتقد بود این كتاب نباید چاپ شود و من نیز كاری را كه شاملو با آن مخالف بود ، هرگز انجام نمیدهم… سیاوش تصمیم به انتشار این كتاب گرفته است و من با این عمل به شدت مخالفم! ». او سیاوش را متهم میكند به اینكه به تنهایی و بدون توجه به نظرات وارثان آثار «شاملو» اقدام به این كار كرده است.
سیاوش شاملو ، ابتدا در پاسخ به “ایلنا” چاپ «آهنگهای فراموش شده» را تكذیب میكند و میگوید:« من خبر انتشار این كتاب را تكذیب میكنم، چرا كه هنوز جو مناسب برای انتشار این كتاب فراهم نشده است و من هنوز هیچ قراردادی با هیچ ناشری نبستهام. من برای انتشار این كتاب به تنهایی تصمیم نخواهم گرفت و به نظرات اعضای شورای نظارت بر نشر آثار شاملو حتماً پایبند خواهم بود.» اما هنوز زمان زیادی از تكذیب این خبر نگذشته كه «آهنگهای فراموش شده» در 239 صفحه با قیمت 2900تومان بر خلاف آرزوی “احمد شاملو” راهی بازار كتاب میشود. “سیاوش شاملو” پس از انتشار كتاب در بیانیهای كه از طرف «دفتر نظارت بر حفظ و نشر آثار شاملو» كه گویا مسوولیت آن نیز به عهدهی خود اوست ، برابر مخالفان اقدام به موضوع گیری میكند و میگوید:« این كتاب در بسیاری از كتبی كه درباره شعر معاصر نوشته شده ، مورد نقد و بررسی قرار گرفته است ….. بسیاری از علاقهمندان شاملو، مقدمهی شاملو بر این كتاب و حتا عناوین فصلهای آن را هم در نقدهای گوناگونی كه بر آن نوشته شده خوانده و از آن مطعاند. همچنین هر كدام از این منتقدها ،برخی از اشعار این كتاب را جهت بررسی نقل كردهاند….»
وی در بخشی دیگر از بیانیهی خود دلیل عدم موافقت شاملو با چاپ مجدد این اثر را اینگونه توجیح میكند:«وحشت شاملو از این بود كه «آهنگ های فراموش شده » به عنوان اولین اثر او منتشر شود و برای همین این كتاب را در شمار آثار خود نمیآورد …. » سیاوش شاملو در بخشی دیگر از این موضع گیری ،چاپ این اثر را برای شناختن شاملو لازم و ضروری میداند، میگوید:« استحالهیی را كه در “فروغ” پس از انتشار سه كتاب شعر و شاید قدری دیر اتفاق افتاد و منجر به «تولدی دیگر» شد،در شاملو پس از «آهنگهای فراموش شده» به سرعت و به صورت شگفتانگیزتری واقع میشود و درك این تحول عظیم تنها با مطالعه این كتاب و كتاب پس از آن “قطعنامه” میسر است.»
پس از انتشار این كتاب نظرات مختلفی ارایه شد و عدهای آن را كاری شایسته دانستند و عدهای بیاحترامی به خواست شاعرش ! عدهای معتقد بودند، برای شناخت یك شاعر باید تمام آثار او را در دست داشت تا بتوان تمام مراحل سیر شعری و اندیشهی او را كشف كرد! اما عدهای دیگر آن را بهانهای میدانستند كه سیاوش برای گرفتن حق تالیف كتاب به ناشر سپرده است؟ و دلیل آوردندكه محقق حرفهای میتوانست این كتاب از محلهای موجود برای تحقیق خود فراهم كند و نیازی نبود كه بر خلاف خواست شاعر در اختیار عموم قرار بگیرد؟
آیا دلایل نگفتهی شاملو برای جلوگیری از چاپ دوباره كتاب محكمتر است یا دلایلی كه فرزندش برای چاپ دوبارهی آن آورده است ؟
حالا «آهنگهای فراموش شده » چاپ و در بازار كتاب عرضه شده و این پرسش بدون جواب مطرح میشود،كه : انتشار این كتاب را باید،خدمت فرهنگی دانست یا خیانت در امانت؟
آیا،به راستی شاملو خودش نمیدانست برای شناخت سیر شاعری او باید این كتاب هم دوباره چاپ شود؟آیا شاملو كه توانسته بود آینده خود را ببیند ، دلایلی را كه سیاوش آورده نمیدانست؟ چرا سیاوش همین دلایل را زمان زنده بودن شاملو ارایه نكرد و با اجازهی خود او دست به چاپ دوبارهی این كتاب نزد؟ آیا این حرف كه « وحشت شاملو از این بود كه «آهنگ های فراموش شده » به عنوان اولین اثر او منتشر شود » میتواند دلیل خوبی برای انتشار دوباره یك كتاب بر خلاف خواست شاعرش باشد؟مگر نه اینكه بسیار از شاعران نخستن دفترهای شعری خود را پاره میكنندو پس از پاره كردن و دور ریختن چندین دفتر ، اقدام به انتشار مجموعه شعر مینمایند؟آیا این حق شاملو نبود كه نخستین مجموعه شعرش را دور بیندازد؟ مگر نه اینكه خود شاملو در مقدمه به آن اشاره میكند:« قطعاتی كه درین كتاب جمع آوری شده است ، نوشتههائیست كه در حقیقت میبایستی سوزانده شده باشد. نوشتههائیست كه باید دور ریخته شده باشد. ». چرا به جای سوزاندن اقدام به انتشار آن میكنیم ؟ حالا فكر كنید كه شاملو هم این دفتر را هرگز به چاپ نرسانده است؟ آیا انتشار این كتاب و قرار گرفتن آن در دست نوجوانان و جوانان ناپخته باعث تحریك آنها نمیشود كه هر متن سادهای را به این بهانه كه نخستین مجموعه شاملو خیلی ضعیف بوده به چاپ بسپارند و در برخود مخاطبان جدی ادبیات دچار سرخوردگی شوند؟ شاید شاملو دوست داشت كاری كه زمان برای اشعار “حافظ” انجام داد و شعرهایش را گلچین كرد و تنها برترین آثارش را به نسل بعد انتقال داد ، برای آثار خودش انجام دهد؛ چرا در خواست او بیاجابت ماند؟ آیا دلایل نگفتهی شاملو برای جلوگیری از چاپ دوباره كتاب محكمتر است یا دلایلی كه فرزندش برای چاپ دوبارهی آن آورده است ؟
حالا «آهنگهای فراموش شده » چاپ و در بازار كتاب عرضه شده و این پرسش بدون جواب مطرح میشود،كه : انتشار این كتاب را باید،خدمت فرهنگی دانست یا خیانت در امانت؟
*مطالب نقل شد از دیگران، همگی متعلق به كتاب تجدید چاپ شدهی «آهنگهای فراموش شده» است كه از طرف انتشارات مروارید (چاپ دوم سال 1386 ) منتشر شده.
پیام برای این مطلب مسدود شده.