يادداشتهای يک خبرنگار زن: کوکتل پارتی “ابوالفضل”
پیک نت: برپايی سفرههای مذهبی در ايران كه محفلی زنانه است و سابقهای طولانی در كشورمان دارد و همواره مذين به نامهای ائمه و معصومين “مثل سفره حضرت ابوالفضل (ع)، حضرت رقيه (س) ” بوده است اين روزها بساطی برای خوشگذرانی، خريد و فروش، بنگاه ازدواج، فالگيری، سحر و جادو و محفلی برای شوی لباس زنان در بستر جلسه دعاخوانی است.
در مراسم سفرههای مذهبی در گذشته سورههايی از قرآن و دعاهايی از مفاتيحالجنان قرائت میشد و زنان همسايه و اقوام برای دعاكردن برای نيت بانی كه همان صاحبخانه بود دور هم جمع میشدند. سفره ای از نان و پنير و سبزی، عدس پلو، آش و كاچی پهن میكردند و هر زنی نيز به نيت تبرك، نان و پنيری از اين سفره را برای خانوادهاش میبرد اما امروز…
امروز…
سفره ها پر ملاط تر و رنگين شده است، زنان برای شركت در اين مراسم ها مثل مجالس عروسی ساعتها در آرايشگاه به سر می برند و بهترين لباسهای خود را با آخرين مدهای روز میپوشند. صاحبخانه هم سفرهای را پهن میكند كه هر چه بلند بالاتر و پر رونقتر باشد، پرستيژ و كلاس صاحبخانه را بيشتر میرساند.
مجلس گردانی به نام “خانم جلسه ای” نيز به اين مجالس دعوت میشود كه هم قرآن و دعا میخواند، هم مداحی و مولودی خوانی میكند و هم احكام دين را تفسير می كند. (البته در دهه ۵۰ اين مجلس گردانها مرد بودهاند.) اين روزها خانمهای جلسهای حقالزحمههايی بابت يك تا ۲ ساعت حضور در مجالس میگيرند كه رقمی بين ۲۰ تا ۲۰۰ هزار تومان است و خانم جلسهای هر محلهای نيز با كمكهای مالی زنانی كه در اين جلسات حاضر میشوند سيستمهای صوتی میخرند تا حنجره شان خيلی آسيب نبيند.
در اين مجالس زنان برای مسائل خصوصی هر خانوادهای هم دعا میكنند. مثلاً خانم جلسهای در ميكروفون اعلام میكند “برای سبز شدن دامان فلان خانم همه يك صلوات بفرستيد” (كنايه از بچه دارشدن)
خرافهها نيز به اين مجالس راه پيدا كردهاند بطوری كه دختران دم بخت حاضر در مجلس را دور هم مینشانند و هر آنچه كه ته مانده سفره است روی سر آنها میتكانند تا “سفيدبخت” شوند. يا اينکه “کاچی” سفره حضرت رقيه را اگر زنها به خانه می برند هيچ مردی نبايد آن را بخورد. برای مردها حرام است… يا اينکه اگر مجلس سفره در يک مناسبت شادی مثل ولادت يکی از ائمه و امامان برپا باشد می گويند هر کسی که برقصد حاجت می گيرد و ….
جالبتر اينكه تفاسير مدرنی از احكام دين را از زبان خانم جلسه ایها در اين مجالس میتوان شنيد. بطور مثال اينكه ” نماز خانمها با لاك ناخن مشكلی ندارد، مهم اينست كه دختران ما نماز بخوانند و بعداً خودشان به اين نتيجه میرسند كه بايد بدون لاك، نماز بخوانند…”
در حاشيه اين مراسم، زنان، انواع لباس، لوازم خانه، لوازم آرايش و… را برای فروش میآورند و با استقبال خوبی هم مواجه میشوند.
البته در همه چيز استثنا وجود دارد، اما عموم اين مجالس به سمت و سويی غير از هدف اصلی شان می روند. اينها همه را گفتم تا بگويم اين مجالس مذهبی كه به اسم حضرت ابوالفضل و… شكل میگيرد روزگاری فقط مجلس دعا بود، اما امروز تنها بهانهای برای جمع شدن زنان محله و خويشاوند دور همديگر است تا داشته های هم را به رخ يكديگر بكشند، به چشم و هم چشمیهايشان دامن بزنند، با سحر و جادوهايی كه میخوانند زندگیها را از هم بپاشانند و در پايان مراسم هم بزن و برقصی به راه بيندازند.
همه چيز يک جور ديگر شده…
پیام برای این مطلب مسدود شده.