متن کامل سخنرانی احمدی نژاد در سازمان ملل متحد : پرونده هسته ای ايران بسته شده است
پیک ایران:
دوستان و همكاران گرامي
ميدانيد كه بشريت، امروز با چالشهاي مهم، متعدد و متنوعي مواجه است كه به برخي از آنها اشاره ميكنم:
-۱تلاش سازمان يافته براي فروپاشي خانواده و كاهش منزلت
زن خانواده مقدسترين و با ارزشترين بنياد انساني است كه به منزله كانون پاكترين عشقها و محبت متقابل مادران، پدران و فرزندان و محيط امن براي تربيت نسلهاي بشري و بستر شكوفايي عاطفهها و استعدادها، همواره مورد احترام همه اقوام و اديان و فرهنگها بوده است.
امروز شاهد يك هجمه سازمان يافته از ناحيه دشمنان انسانيت و چپاولگران اقتصادي براي فروپاشي اين نهاد اصيل هستيم كه با ترويج لاابالي گري و خشونت و شكستن حريمهاي عفت و پاكدامني در صدد انجام آن هستند.
وجود ارزشمند زن به عنوان مظهر جمال الهي و نقطه جوشش محبت، عاطفه و پاكي، در دهههاي اخير، دستخوش سوء استفاده گسترده اصحاب قدرت، رسانه و ثروت شده است.
در برخي از جوامع اين وجود عزيز را در حد ابزار تبليغاتي،ساقط كرده -اند و همه پردههاي عفت و حريم زيباييها و پاكيها را شكستهاند.
اين يك خيانت بزرگ به جامعه بشري و نسلهاي متوالي و ضربهاي جبران ناپذير به پايه انسجام اجتماعي يعني خانواده است.
-۲نقض گسترده حقوق بشر، توسعه تروريسم و اشغالگري
امروز متاسفانه حقوق بشر به طور وسيع توسط برخي قدرتها به ويژه از ناحيه مدعيان انحصاري آن،مورد تعرض قرار ميگيرد، برپايي زندانهاي مخفي، ربايش افراد و محاكمه و مجازات مخفيانه و بدون رعايتمعيارهاي دادرسي، شنود گسترده مكالمات، بازگشايي نامهها و احضارهاي مكرر به مراكز پليسي و امنيتي به امري عادي بدل شده است.
با اعلام نظر دانشمندان و مورخان در موضوعات مهم جهاني و تاريخي مخالفت و آنان را محاكمه و زنداني ميكنند.
بهبهانههاي گوناگون كشورها را اشغال و ناامني و اختلاف ايجاد ميكنند و همينها را بهانه استمرار اشغالگري قرار ميدهند.
بيش از ۶۰سال سرزمين فلسطين به عنوان جبران خسارتي كه در جنگ در سرزمين اروپا ديدهاند در اشغال رژيم غيرقانوني صهيونيستي است. مردم آن آواره و يا تحت فشارهاي سنگين نظامي و تحريمهاي اقتصادي و يا در زندانهاي مخوفند.
اشغالگران حمايت و تمجيد ميشوند و مردم مظلوم مورد هجوم سياسي و نظامي و تبليغاتي قرار ميگيرند.
به جرم آزاديخواهي آب و برق و دارو را بر مردم فلسطيني و در شهر و ديار خودشان ميبندند و با دولت بر آمده از راي آنها،مخالفت ميكنند.
جريانات تروريستي زير سايه سياستمداران و نظاميان قدرتهاي بزرگ، سازمان مييابند و به جان و مال ملتها، تعرض ميكنند.
با اعلام قبلي، صهيونيستهاي بيفرهنگ، مردم را در خانه و شهرشان ترور ميكنند، تروريستها مدال صلح ميگيرند و حمايت ميشوند.
از طرف ديگر عدهاي از مردم يهودي را با تبليغات دروغ و به بهانه رفاه و شغل و غذا از نقاط مختلف دنيا،آواره كردهاند و در سرزمين اشغالي فلسطيني اسكان ميدهند و آنان را تحت سختترين محدوديت ها، فشار رواني و تهديد دائمي نگه ميدارند.
از بازگشت آنان به وطن اصلي شان جلوگيري ميكنند و با زور و تبليغ آنان را وادار به كينه ورزي نسبت به مردم بومي فلسطين ميكنند.
سرزمين عراق به بهانه اسقاط ديكتاتور و كشف سلاح كشتار جمعي اشغال ميشود. ديكتاتور عراق كه زماني طولاني مورد حمايت همين اشغالگران بود، ميرود و سلاحي كشف نميشود ولي اشغالگري به بهانههاي گوناگون همچنان ادامه مييابد.
هر روز مردم كشته، زخمي و آواره ميشوند و اشغالگران نه تنها پاسخگو و شرمنده نيستند بلكه درگزارشي، ايجاد بازار فروش سلاح را به عنوان دستاورد لشگركشي خود معرفي ميكنند.
حتي با قانون اساسي، مجلس و دولت برآمده از راي مردم عراق نيز مقابله و مخالفت ميكنند و در عين حال شجاعت پذيرش و اعلام شكست قطعي خود و خروج از عراق را نيز ندارند.
متاسفانه شاهد اين واقعيت تلخ هستيم كه برخي قدرتها جز براي خود و حزب و گروهشان براي هيچ انسان و ملتي ارزش قائل نيستند. از نظر آنان حقوق بشر برابر با درآمدها و منافع كمپانيهاي آنان و دوستانشاناست. حقوق و حيثيت مردم آمريكا نيز قرباني خودخواهيهاي برخي قدرتمندان است.
-۳همجمه به فرهنگهاي بومي و تحقير ارزشهاي ملي ملتها
فرهنگ، نماد هويت و رمز ماندگاري ملتها و اساس تعامل آنان با يكديگر است. در يك حركت سازمان يافته، فرهنگهاي بومي كه پيام آور يكتاپرستي، عشق و برادري هستند مورد هجوم گسترده تخريبي قرار ميگيرند، هدف از اين ترويج روحيه تقليد، مصرف گرايي، دوري از خدا و ارزشهاي انساني و شكستن مقاومت ملتها و چپاول منابع آنان توسط قدرتهاي بزرگ است.
-۴گستره فقر، بيسوادي و محروميت از بهداشت و فاصله فقيروغني در جهان در حالي كه بخش مهمي از منابع طبيعي در آسيا، آفريقا و آمريكاي لاتين با تسلط سياسي و اقتصادي برخي قدرتها به يغما ميرود، وضعيت فقر و محروميت بسيار هشداردهنده است به برخي آمارهاي منتشره توسط سازمان ملل توجه كنيد.
روزانه حدود ۸۰۰ميليون نفر گرسنه سر بر بالين ميگذارند و حدود ۹۸۰ميليون نفر در فقر مطلق هستند يعني روزانه كمتر از يك دلار قدرت خريد دارند.
مردم ۳۱كشور يعني ۹درصد جمعيت دنيا داراي طول عمر متوسط ۴۶سال يعني ۳۲سال كمتر از متوسط كشورهاي برخوردار هستند.
– نسبت برخورداري بين غني و فقير در برخي نقاط به ۴۰برابر رسيده است.
– در بسياري از كشورها، اكثريت مردم از آموزش و تعلم و تربيت محرومند.
– در كشورهاي در حال توسعه از هر يكصد هزار مادر در هنگام زايمان ۴۵۰ نفر ميميرند. اين نسبت در كشورهاي برخوردار ۷است و نسبت كودكاني كه در هنگام تولد ميميرند، ۵۹در برابر ۶است.
– يك سوم مرگ و مير در جهان يعني روزانه ۵۰هزار نفر ناشي از عوامل مربوط به فقر است.
گمان ميكنم همين تعداد عدد و رقم، گوياي واقعيت بسيار تاسف بار حاكم بر مناسبات اقتصادي در جهان است.
-۵ناديده گرفتن ارزشهاي متعالي و ترويج فريب و دروغ
برخي قدرتها تمام ارزشهاي بشري نظير صداقت، پاكي و امانتداري را براي پيشبرد اهداف خود قرباني ميكنند. ترديد و فريب كاري را در مناسبات بين دولتها و بين مردم رواج ميدهند. آشكارا دروغ ميگويند ، تهمت ميزنند، برخلاف قانون عمل ميكنند و فضاي اعتماد و دوستي را به شدت تخريب ميكنند.
آنان رسمااخلاق و ارزشهاي متعالي را از مناسبات كنار گذاشتهاند و خودخواهي، برتري جويي، كينه ورزي و تحميل را جايگزين عدالت، احترام به ديگران، عشق، محبت و صداقت كردهاند. اينان همه خوبيها و زيباييهاي زندگي را فداي مطامع خود ميكنند.
-۶نقض قوانين و حقوق بينالمللي و ناديده گرفتن تعهدات
برخي از كساني كه خود واضع قوانين بينالمللي هستند، آشكارا و به راحتي آن را نقض و سياست تبعيض آلود و دوگانه اعمال ميكنند. قانون خلع سلاح اتمي را وضع ميكنند ولي هر روز نسلهاي جديدي از آن را آزمايش و انبارها را پر ميكنند.
منشور ملل متحد را تنظيم كردهاند ولي حق استقلال و حاكميت بر سرنوشت ملتها را محترم نميشمارند، قراردادهاي رسمي خود را به راحتي و با تغيير سياست زير پا ميگذارند، به قوانين مربوط به حفظ محيط زيست تن نميدهند، بيشترين تخلف از قوانين توسط چند قدرت جهاني،انجام ميشود.
-۷گسترش سايه تهديد و مسابقه تسليحاتي
برخي قدرتها در مناسبات جهاني و هر كجا كه منطق آنان در ميماند به راحتي از زبان تهديد استفاده ميكنند. رقابت سنگين تسليحاتي سايه تهديد را بر جهان ميگستراند. مردم اروپا كه قرباني دو جنگ بزرگند و چند جنگ ديگر خانمانسوز و چند دهه جنگ سرد در قرن گذشته بودند، امروز نيز زير سايه تهديد زندگي ميكنند و منافع، امنيت و سرزمين آنان در سايه مسابقه تحميلي از سوي برخي قدرتها،در خطر قرارميگيرد.
يك قدرت زورگو به خود حق ميدهد كه با استقرار سامانه موشكي، زندگي را به كام مردم يك قاره تلخ كند و زمينه ساز رقابت تسليحاتي گردد.
برخي حاكمان به ظاهر قدرتمند كه تصور ميكنند وسيله اقتداري در اختيار دارند، بيصبرانه و در هر موضعي و هر زماني، از زبان تهديد استفاده ميكنند و به اين ترتيب سايه ناامني را بر مردم ، ملتها و مناطق ميافكنند.
و بالاخره
-۸ناتواني ساز و كارهاي بينالمللي براي رفع اين چالشها و برپايي صلح و امنيت پايدار
آشكارا مشاهده ميشود كه سازمانها و سازو كارهاي موجود فاقد ظرفيت و توانمندي لازم براي حل مشكلات، رفع چالشها و تنظيم عادلانه مناسبات و برقراري صلح و برادري و امنيت هستند.
كمتر دولت و ملتي است كه براي احقاق حقوق و يا دفاع از استقلال، تماميت ارضي و منافعملي خود اميدي به اين ساز و كارها داشته باشند.
دوستان و همكاران صميمي
چالشها بيش از اين است و ميدانم اگر هر يك از شما در اين موضع سخن ميگفتيد موارد فراوان ديگري را ذكر ميكرديد ليكن من به همين بسنده ميكنم.
اينك سوال مهم و تعيينكننده اين است كه ريشه اين چالشها و نابسامانيها چيست و در كجاست ؟
در يك ارزيابي علمي و دقيق ريشه اين وضعيت در دو عامل اساسي خلاصه ميشود.
بدون ترديد عامل اول را بايد در مناسبات برآمده از جنگ دوم جهاني جستجو كرد آنجا كه برخي قدرتهاي پيروز، نقشه سلطه بر جهان را ترسيم و سياستهاي خود را نه بر اساس عدالت بلكه بر اساس تضمين منافع پيروزمندان در برابر شكست خوردگان، تنظيم كردند.
از اين رو سازوكارهاي برآمده از اين رويكردها و سياستها نيز ۶۰ سال است كه از حل عادلانه مسايل جهاني، عاجز است.
برخي قدرتهاي بزرگ همچنان رفتار پيروزمندان در جنگ جهاني را دارند و ساير دولتها و ملتها، حتي آنان كه در جنگ هيچ مشاركت و دخالتي نداشتهاند را شكست خوردگان جنگ به حساب ميآورند و از موضع ارباب و رعيتي، ملتها را تحقير و از آنان باج خواهي ميكنند.
براي خودشان حقوق برتر قائلند و در برابر هيچ سازمان و مرجع بينالمللي پاسخگو نيستند.
همكاران، جناب رييس، خانمها و آقايان
در ميان همه سازمانهاي ناكارآمد، متاسفانه شوراي امنيت سازمان ملل در صدر قرار دارد.
شرايطي ايجاد كردهاند كه برخي قدرتها با حق ويژه و انحصاري در شوراي امنيت، چه شاكي باشند و چه متهم، همزمان دادستان، قاضي و مجري حكم هم هستند، بسيار طبيعي است كه كشورها و ملتهاي مورد تعرض آنان اميد نداشته باشند از طريق آن شورا حقوق خود را تاديه كنند.
بشريت شاهد بود كه متاسفانه در تمام جنگهاي طولاني نظير جنگ كره، ويتنام، جنگ صهيونيستها عليه فلسطينيها و لبنان، جنگ صدام عليه ملت ايران و جنگهاي نژادي در اروپا و آفريقا همواره برخي از قدرتهاي عضو در شوراي امنيت در يك طرف مخاصمه بودهاند و يا از يك طرف كه غالبا متجاوز بوده است و يا از اصل مخاصمه، حمايت كردهاند.
عراق را ببينيد، ابتدا سرزمين را اشغال و سپس از شوراي امنيت تقاضاي مجوز كردند، شورايي كه همين اشغالگران با حق وتو درآن حضور دارند.
مردم عراق بايد از چه كسي و به كجا شكايت كنند و اميد احقاق حق خود را داشته باشند؟
در لبنان ديديم كه برخي قدرتها مدت ۳۳روز شوراي امنيت را به اميد غلبه رژيم صهيونيستي از تصميمگيري بازداشتند و زماني كه از پيروزي آن رژيم اشغالگر مايوس شدند اجازه دادند قطعنامه آتش بس صادر شود.
در حالي كه وظيفه اصلي شوراي امنيت جلوگيري از گسترش نزاع، برقراري آتش بس و متعاقب آن صلح و امنيت است. مردم لبنان بايد به چه كسي و كدام سازماني شكايت كنند؟
عاليجنابان، خانمها و آقايان
حضور برخي قدرتهاي انحصار طلب، شورا را از انجام وظايف اصلي خود يعني پاسداري از صلح و امنيت بر پايه عدالت باز داشته است. اعتبار شورا مخدوش و كارايي آن در دفاع از حقوق اعضاي سازمان ملل از بين رفته است.
بسياري از ملتها اعتماد خود را به اين شورا از دست دادهاند. برخي ديگر از سازوكارها مثل ساز و كارهاي پولي و بانكي نيز وضعيت مشابهي دارند و به ابزار تحميل خواسته برخي قدرتها تبديل شدهاند.
روشن است كه اين سازوكارها توان پاسخگويي به نيازهاي امروز وحل چالشها و برقراري مناسبات عادلانه و پايدار باشد.
همكاران عزيز
باز بدون ترديد عامل دوم و مهمتر، روگرداني برخي از قدرتهاي بزرگ از اخلاق، ارزشهاي الهي و آيين پيامبران و ناديده گرفتن دستورات خداي حكيم و همچنين حاكميت انسانهاي ناصالح است افراد ناصالحي كه نميتوانند خود را اداره و كنترل كنند چگونه ميتوانند بر بشريت حكومت و امور انسانها را اصلاح كنند؟
متاسفانه آنان خود را به جاي خدا قرار دادهاند! تابع هوسهاي خود هستند و همه چيز را براي خودشان ميخواهند براي آنان كرامت انساني، جان و مال و سرزمين ديگران اعتباري ندارد.
قرنهاست بشر زخم عميق برخي قدرتهاي ناصالح را بر تن خسته خود دارد و همين امروز نيز ريشه اصلي مشكلات جهان، بياعتنايي به ارزشها و اخلاق و مديريت انسانهاي خودخواه و ناشايسته است.
دوستان، خانمها و آقايان
تنها راه اصلاح پايدار، بازگشت به تعليمات انبياي الهي، يكتاپرستي، احترام به كرامت انسانها و جاري شدن عشق و محبت در تعاملات، مناسبات و قوانين و سپس اصلاح ساختارها بر همين اساس است.
براي تحقق اين هدف از همگان دعوت ميكنم تا جبهه برادري، دوستي و صلح پايدار برپايه خداپرستي و عدالت را تحت عنوان “همبستگي براي صلح، تشكيل دهيم و از تجاوزها و خودخواهيها جلوگيري و فرهنگ محبت و عدالت را ترويج كنيم، اعلام ميكنم كه جمهوري اسلامي ايران با كمك همه دولتها و ملتهاي مستقل، صلح طلب و عدالتخواه در اين مسير حركت خواهد كرد.
خداپرستي، عدالت و عشق به انسانها بايد بر همه اركان سازمان ملل حاكم شود و اين سازمان بايد مرجع عدالت محوري باشد كه هر عضو آن از حمايتهاي مادي، معنوي و حقوقي برابر با ديگران برخوردار باشد.
مجمع عمومي به نمايندگي از جامعه بينالمللي بايد به عنوان اصليترين ركن اين سازمان شناخته شود تا به دور از فشارها و تهديدهاي قدرتهاي بزرگ نسبت به اصلاح ساختارهاي سازمان ملل اقدام كند و به ويژه شوراي امنيت را از وضعيت موجود تغيير دهد و ساختار جديدي مبتني بر عدالت و دمكراسي براي آن تعريف كند تا بتواند پاسخگوي نيازهاي موجود، حل چالشها و برقراري ثبات و امنيت پايدار باشد.
جناب رييس، عاليجنابان
موضوع هستهاي ايران يك نمونه آشكار از عملكرد اين سازوكارها و انديشه حاكم بر آنان است.
همه ميدانيد ايران عضو رسمي آژانس و پايبند به قوانين و مقررات آن است و بيشترين همكاري را در تمام زمينهها داشته است و همه فعاليتهاي ايران صلحآميز و كاملا شفاف بوده است.
طبق اساسنامه، هر عضو آژانس حقوق و تكاليفي دارد. مكلف است در مسير صلح آميز حركت و تحت نظر آژانس به ديگر اعضا براي بهره مندي از چرخه توليد سوخت ياري كند و حق دارد كه از حمايت آژانس برخوردار باشد و طبق قوانين با كمك ساير اعضا و آژانس، چرخه توليد سوخت را در اختيار بگيرد.
ايران تاكنون همه تكاليف خود عمل كرده است ولي از حق كمكهاي فني سايرين و آژانس و در مقاطعي از حمايت آژانس نيز بيبهره بوده است.
حدود پنج سال برخي از همان قدرتهايي كه ذكر كردم با فشار سنگين بر آژانس بينالمللي انرژي هستهاي تلاش كردند از بهرهمندي ملت ايران از حقوق خود جلوگيري كنند.
موضوع هستهاي را از مسير قانوني خارج و با فضاسازي سياسي از همه توان خود براي تحميل خواستههايشان بهره بردند. دولت ايران براي اعتمادسازي ، تمام راهها را طي كرد ولي آنان به چيزي جز توقف كامل همه تحقيقات و فعاليتها و حتي رشتههاي دانشگاهي و محروم كردن ملت ايران از حقوق خود قانع نبودند تا جايي كه حتي مراكزي كه جزو چرخه توليد سوخت و نيازمند نظارت آژانس نبود نيز تعطيل شد.
پس از سه سال مذاكره و تلاش براي اعتمادسازي، ملت ايران به اين باور قطعي رسيد كه دغدغه اين قدرتها انحراف احتمالي فعاليتهاي هستهاي ايران نيست بلكه اين بهانهاي براي جلوگيري از پيشرفت علمي او است و اگر روند ادامه يابد تا ۲۰سال بعد هم احتمال برخورداري از حقوقش وجود ندارد.
به همين دليل تصميم گرفت كار را از همان مسير درست حقوقي يعني آژانس دنبال كند و تحميلهاي سياسي و غيرقانوني قدرتهاي زياده خواه را كنار بگذارد.
در مدت دو سال اخير بارها و بارها ملت ايران به واسطه سوءاستفاده قدرت ها از شوراي امنيت مورد اتهام و حتي تهديد نظامي و تحريمهاي غيرقانوني قرار گرفت ولي به لطف ايمان به خدا و وحدت ملي، گام به گام جلو رفت و اينك كشور ايران به عنوان دارنده چرخه توليد صنعتي سوخت هستهاي با كاربرد صلح آميز شناخته شده است.
متاسفانه شوراي امنيت در اين موضوع بسيار روشن حقوقي تحت تاثير فشار برخي قدرتهاي زورگو نتوانست عدالت را برپا دارد و از حقوق ملت ايران پاسداري كند.
خوشبختانه اخيرا آژانس مجددا در صدد بازيابي نقش قانوني خود يعني حمايت از حقوق اعضا در كنار نظارت بر فعاليتها برآمده است.
ما اين را رويكرد درست و عملكرد صحيح اين سازمان ارزيابي ميكنيم.
قبلا به طور غيرقانوني اصرار بر سياسي كردن موضوع هستهاي ملت ايران داشتند ولي امروز به لطف ايستادگي ملت ايران، كار به آژانس برگشته است و من رسما اعلام ميكنم كه از نظر ما موضوع هستهاي ايران خاتمه يافته و به يك امر عادي در آژانس بدل شده است.
امروز سوالهاي مهم و فراواني درباره فعاليتهاي هستهاي برخي از همين قدرتها در آژانس مطرح است كه بايد بررسي شود البته ملت ايران همواره آماده گفت وگوي سازنده با همگان بوده و خواهد بود.
ميخواهم از همه دولتها و ملتهايي كه در اين دوره سخت، از حقوق قانوني ملت و سرزمين من حمايت كردند و از كشورهاي عضو جنبش عدم تعهد و ديگر دوستان در شوراي امنيت و شوراي حكام آژانس و از كارشناسان قانونمدار و متعهد آژانس و از مدير كل آن به خاطر ايستادگي بر قانون، تشكر كنم.
ميخواهم اعلام كنم كه برخلاف قدرتهاي انحصار طلب ، ملت ايران آماده است طبق تكاليف اساسنامه آژانس و زير نظر اين سازمان، تجربيات خود را در قالب برنامه آموزشي در اختيار ديگر اعضا قرار دهد.
اينك خطاب به كساني كه حدود پنج سال مزاحم ملت ايران شدند، به مردم با فرهنگ و تمدن ساز سرزمين من توهين كردند و اتهامها زدند، نصيحت ميكنم كه از تاريخ و از اقدامات اخير خود عبرت بگيرند، با ملت بزرگ ايران بسيار بدرفتاري كردند ولي توجه كنند كه با ديگر اعضاي سازمانهاي بينالمللي چنين نكنند، آبروي سازمانهاي جهاني را قرباني خواستههاي خود نكنند.
امروز ملتها بيدارند و ميايستند ، شما خودتان را اصلاح كنيد دنيا اصلاح ميشود.
ملتها خوبند و ميتوانند با هم در صلح و صفا زندگي كنند آن قدرتها بكوشند به ملتهاي خودشان خدمت كنند، ديگران نيازي به آنها ندارند.
آيا وقت آن نرسيده است كه آن قدرتهااز مسير خودخواهي و تبعيت از شيطان به مسير خداپرستي برگردند؟! آيا دوست ندارند كه از آلودگيها پاك شوند، تسليم امر خدا شوند و به خدا ايمان بياورند؟
ايمان به خدا يعني ايمان به صداقت، پاكي، عدالت و عشق به ديگران! آنان بدانند كه از پاكي، صداقت ، عدالت ، دوست داشتن و احترام به كرامت انسانها ضرر نميكنند، مطمئن باشند در نزد ملتها اين ارزشها زيباتر و پسنديده تر است.
اين دعوت همه پيامبران الهي از حضرت آدم تا نوح و ابراهيم، موسي كليم الله، عيسي روح الله و حضرت محمد رسول الله (ص) است.
اگر دعوت را اجابت كنند نجات مييابند و اگر اجابت نكنند به سرنوشت گذشتگان دچار ميشوند.
قران كريم ميفرمايد:
“و هر كس دعوت حق را اجابت نكند خدا را در زمين ناتوان نميكند و براي او ياوراني جز خدا نخواهد بود و او در گمراهي آشكار است.”
“سوره احقاف آيه ”۳۲
آنان هيچ چيز از خود ندارند و نميتوانند از سيطره حكومت و اراده خدا فرار كنند.
در اين اجتماع مهم بايد اين سخن خداي بزرگ در قران كريم را به آن قدرتهاي زورگو يادآور كنم كه: “آيا به قدرتها و دولتهاي قبل از خود نمينگرند. اگر گذشتگان صاحب چيزي بودند آن را نگه ميداشتند و اجازه نميدادند شما جايگزين آنان شويد، خدا گذشتگان را به واسطه گناهانشان نابود كرد و كسي در برابر خدا از آنان حفاظت نكرد.”
آنان بدانند راه و رسم و انديشه مبتني بر بيعدالتي و ظلم از بين خواهد رفت. آيا نشانههاي بيداري و مقاومت مبتني بر خداپرستي، انسان دوستي و عدالت طلبي ملتها را نميبينند، آيا متوجه نيستند كه غروب امپراتوري ها نزديك است. اميدوارم اين دعوت پاسخ عملي داشته باشد.
عاليجنابان
ملتها و دولتها مجبور نيستند كه تابع بيعدالتي برخي قدرتها باشند آنان به دلايلي كه ذكر شد شايستگي رهبري و تدبير امور جهان را از دست دادهاند.
من رسما اعلام ميكنم كه دوران مناسبات برخاسته از جنگ دوم جهاني و دوران انديشههاي مادي مبتني بر خودخواهي و سيطره طلبي، پايان يافته است.
بشر از يك گردنه سنگين تاريخي عبور كرده است و دوران گرايش به توحيد، پاكي، مهرورزي، احترام به ديگران، عدالت و صلح طلبي، آغاز شده است.
وعده الهي است كه حق پيروز است و زمين به انسانهاي صالح به ارث خواهد رسيد.
اي آزادگان، مومنان و مردم جهان به خدا اميدوار باشيد واي تشنگان ارزشهاي متعالي در هر كجا كه هستيد بكوشيد تا با خدمت به انسانها و عدالت خواهي، فرصت تحقق اين وعده بزرگ الهي را فراهم كنيد.
دوران تاريكيها پايان ميپذيرد، اسيران به خانههاي خود برميگردند، سرزمينهاي اشغالي آزاد ميشود، فلسطين و عراق از سلطه اشغالگران آزاد مي گردد و مردم اروپا و آمريكا از فشار صهيونيستها رهايي خواهند يافت.
دولتهاي مهربان و دوستدار انسانها جايگزين دولتهاي خشن و زورگوي قدرت مدار خواهند شد، كرامت انساني اعاده ميگردد، عطر دل انگيز عدالت منتشر خواهد شد و مردم با محبت و برادري در كنار يكديگر زندگي خواهند كرد.
دوستان من تلاش در اين راه و براي حاكميت انسانهاي صالح و انسان صالح كامل، آخرين برگزيده خدا و موعود امم، در حقيقت مرهم نهايي زخمها و حلال همه مشكلات و برپاكننده عشق، زيبايي، عدالت و حيات سعادتمند در همه دنياست همين اعتقاد و تلاش، رمز وحدت و تعامل سازنده بين ملتها و دولتها و آحاد جامعه بشري و همه عدالتخواهان واقعي است.
بدون ترديد موعود امم و مصلح كل و نجات بخش نهايي و آخرين پيك آسماني به همراه حضرت مسيح ميآيد و همراه همه خداپرستان، عدالت طلبان و مهرورزان، آينده درخشان را برپا و جهان را پر از عدل و زيبايي خواهد كرد، اين وعده خداست و وعده خدا تخلف نميپذيرد.
بياييد ما هم سهمي در تحقق اين همه شكوه و زيبايي داشته باشيم.
به اميد آينده روشن بشري و طلوع صبح رهايي و آزادي همه انسانها و محو مظاهر ظلم، نفرت و خشونت و حاكميت كامل عشق و محبت در سراسر جهان، آينده اي كه آن را نزديك ميبينم.””
پیام برای این مطلب مسدود شده.