27.09.2007

مهاجرانی: از احمدی نژاد حمایت کنیم تا آمریکا حمله نکند

خُسن آقا: عرض نکرده بودم!؟ عموما روشنفکران اسلامی همگی به بیماری لاعلاج اسهال مغزی گرفتار هستند.
عصرایران: احمدی نژاد با صبوری ، آمریکا را در موضع ضعف برهان و منطق قرار داده است.برای بوش نامه می نویسد. بوش جواب نمی دهد.دعوت به مذاکره و مناظره می کند، بوش جواب نمی دهد.می خواهد در محل قربانیان فاجعه 11 سپتامبر گل بگذارد و ادای احترام کند.نمی پذیرند.آخر سر هم در اجلاس مجمع عمومی در جلسه سخنرانی بوش می نشیند و با حضور خود ضعف منطق آمریکا را نشان می دهد.و حضور خویش را به رخ آمریکا می کشد.

سید عطاء الله مهاجرانی در سایت شخصی خود با اشاره به اشغال عراق نوشت:

همین خواب را برای ایران هم دیده اند.تقریبا همان سناریو دارد تکرار می شود.سلاح کشتار جمعی جایش را به پرونده هسته ای داده است.به جای القاعده هم در تحلیل ها از حزب الله و حماس و جهاد اسلامی سخن گفته می شود.
سخن بر سر این نیست که ما از رییس جمهور ایران خوشمان می آید یا نه .

طرفدار ولایت فقیه هستیم یا نیستیم.سخن بر سر این است که امریکا کشور ایران را می خواهد.آرزوی بر پایی همان سفارتخانه ای که سایروس ونس در خاطراتش نوشته است:سفارت آمریکا در تهران از وزارت خارجه امریکا در واشنگتن بزرگتر بود.با بیش از 1600 کارمند.لابد مثل سفارتی که آمریکایی ها در بغداد می سازند.

به گمانم در تحلیل مسایل ایران نمی توان به این نکته کلیدی توجه نداشت که آقای احمدی نژاد بهانه اهانت و ناسزاگویی ست.نه این که امریکا با احمدی نژاد مشکل دارد.البته احمدی نژاد با صبوری ، آمریکا را در موضع ضعف برهان و منطق قرار داده است.برای بوش نامه می نویسد. بوش جواب نمی دهد.دعوت به مذاکره و مناظره می کند، بوش جواب نمی دهد.می خواهد در محل قربانیان فاجعه 11 سپتامبر گل بگذارد و ادای احترام کند.نمی پذیرند.آخر سر هم در اجلاس مجمع عمومی در جلسه سخنرانی بوش می نشیند و با حضور خود ضعف منطق آمریکا را نشان می دهد.و حضور خویش را به رخ آمریکا می کشد.

تمامی این مواضع جهتگیری درستی است که نشان می دهد،کشور و ملت ایران آماده گفتگو و رفع مشکلات است.یادمان باشد که قطع رابطه ی سیاسی با ایران هم یک طرفه از سوی آمریکا انجام شد.(البته بعد از اینکه آقایان تمام آمریکایی های داخل سفارت آمریکا در تهران را برای 444 روز بر خلاف عرف بین المللی به روگان گرفتند.)

به گمانم موضوع و بحث فراتر از اصلاح طلب یا اصول گراست.در دفاع از ملت ایران و ایران و نظام جمهوری اسلامی که این مجموعه ها با یکدیگر اختلاف اصولی ندارند.حد اکثر بحث در مورد تفسیر و تاویل قانون اساسی و شیوه های اجرایی مبتنی بر همان تفاسیر ست.

اگر می خواهیم به سرنوشت عراق دچار نشویم.کشور ویران و تجزیه نشود.بیش از همیشه ی تاریخ-این نکته را به دلیل این که تاریخ خوانده ام می گویم-نیازمند انسجام ملی هستیم. حتی اگر با انواع بداخلاقی ها رویارو شویم. نبایستی موقعیت خطیر در پیش رو را دست کم بگیریم.به رغم انتقاد ها؛ بایستی دندان روی جگر گذاشت و از آقای احمدی نژاد هم دفاع کرد.تا طمع آمریکا نسبت به کشور و ملت ایران از بن برکنده شود.

تردیدی نیست، مفسران خبری که از واشنگتن و صدای آمریکا بوی کباب به مشام جانشان رسیده است و برای فرو پاشی جمهوری اسلامی روزشماری می کنند نمی توانند افق پیش رو را درست ببینند.بوی کباب و مهمتر از آن دود کباب راه دل و دیده را بر آنان بسته است.ندیده اند که چگونه عراق بر بنیاد دو دروغ اشغال شد؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates