پاسخ مراجع تقلید به استفتاء جمعی از خانواده های بازداشت شدگان در خصوص اعتبار اعتراف تحت شکنجه
خبرنامه امیرکبیر: در پی بالا رفتن آمار بازداشت های خودسرانه در ایران و رسیدن اخبار متواتری مبنی بر شکنجه و بدرفتاری در مدت بازداشت با افراد بازداشت شده جهت اخذ اعتراف، جمعی از خانواده های افراد بازداشت شده در این خصوص از مراجع تقلید استفتاء نمودند.
به گزارش خبرنامه امیرکبیر خانواده بازداشت شدگان از آیات عظام منتظری، موسوی اردبیلی، گرامی، صادقی تهرانی و بیات در خصوص حجیت شرعی بازداشت طولانی مدت و بدرفتاری با زندانیان به خصوص شکنجه دانشجویان دانشگاه امیرکبیر استفتاء کرده اند.
متن سوالات مطرح شده از سوی خانواده ها به شرح زیر است:
باسمه تعالی
حضرات آیات عظام مراجع معظم
مستند انام الذین ایدهم الله بنور هدایته و سدد خطاهم بانزال سکینته فی قلوبهم، کثرالله امثالهم و زادهم بسطه فی العلم. سلام علیکم و رحمه الله و برکاته:
غرض از تصدیع به جهت رفتارهای عاملان دولت اسلامی با برخی از متهمان و محبوسین، موجب بروز سوالاتی در اذهان و طرح شبهاتی در اعتقادات گشته است. مستدعی است پاسخ استفتائات زیر را استناد به صریح آیات و روایات قطعیه صحیحه مرقوم فرمایید:
اولا: آیا در صدر اسلام، حکومت های پیامبر (ص) و حضرت علی (ع) از زندان استفاده می کردند؟
ثانیا: اگر زندان داشته اند، مدت آن چه قدر بوده و آن زندان ها برای اخذ اعتراف بوده است؟
ثالثا: آیا اعترافات و اقرارهایی که در حبس یا در اثر ضرب یا تخویف یا تجرید(انفرادی) اخذ گردد، جنبه حقوقی، قضایی و شرعی دارد؟ آیا می توان از این طریق متهم را محکوم کرد؟
رابعا: آیا در صدر اسلام در عهد حضرت رسول (ص) کسی را به منظور پذیرفتن اتهام تحت فشار قرار می دادند؟
خامسا: آیا حاکم یا قاضی یا دولت اسلامی می تواند از طریق افترا یا بهتان کسی را محکوم به تحمل حبس یا تعزیر یا حدی از حدود نماید؟
سادسا: مشخصا در مورد دانشجویان دانشگاه امیرکبیر که تا پیش از محبوس شدن اتهام توهین به مقدسات را مصرا منکر بودند اما در شرایط خاص زندان این اتهام را پذیرفته اند، آیا این گونه پذیرش ها از حیث حقوقی و شرعی دارای حجیت می باشد؟
با تشکر
جمعی از خانواده های بازداشت شدگان
متن پاسخ مراجع تقلید به استفتاء خانواده بازداشت شدگان به شرح زیر است:
پاسخ آیت الله العظمی منتظری:
با سلام و تحیت و دعا جهت استخلاص زندانیان بی گناه
به نکات زیر توجه فرمایید:
۱- زندان به شکل کنونی و رایج دارای مبنای دینی نیست و ریشه ای در تاریخ صدر اسلام ندارد، آن چه وجود داشته در موارد بسیار معدود و آن هم با وضعیت و شرایط کاملا متفاوت با زندان های کنونی بوده است. در اسلام سه نوع زندان وجود دارد:
یک: زندان به عنوان حد، مانند زندانی نمودن آمر به قتل، دزدی در مرتبه سوم دزدی پس از اجرای حد در دو مرتبه قبل، زن مرتد با شرایطی که برای آن گفته شده است.
دو: زندان به عنوان تعزیر نسبت به جرایم خاصی که حاکم شرع واجد شرایط می تواند مجرم را با شلاق یا زندان تعزیر نماید و در این گونه موارد همان گونه که تعداد شلاق باید کمتر از حد باشد مقدار زندان نیز باید متناسب با همان تعزیر شلاق باشد که کمتر از حد است. یادآوری می شود: چون هدف اصلی از تعزیر تنبه مجرم و اصلاح اوست نه انتقام و کینه توزی، از این رو چه بسا در شرایط کنونی دنیا امور دیگری غیر از شلاق و زندان در تنبه و اصلاح روحیه مجرمین بهتر موثر باشد، که طبعا باید از آن ها استفاده نمود.
سه: زندان اکتشافی، یعنی زندان نمودن متهم قبل از اثبات جرم برای تحقیق و کشف جرم.
آن چه از روایات مربوطه و فتاوای فقها استفاده می شود قدر متقن از این نوع زندان، اتهام مربوط به قتل می باشد، آن هم حداکثر کمتر از هفت روز؛ در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده است که فرمود: «شیوه پیامبر (ص) چنین بود که فرد متهم به قتل عمد را شش روز زندانی می نمود، اگر در طول این مدت اولیای مقتول دلیل و بینه ای بر اثبات اقامه می نمودند. [مطابق آن بینه عمل می شد] وگرنه او را آزاد می نمود.» و بر فرض این که گفته شود: حبس شش روز در اتهام قتل خصوصیتی ندارد، باید گفت در هر اتهام مهمی که مثل اتهام قتل باشد حاکمیت صالح نیز می تواند متهم را تا شش روز حبس نماید تا بینه علیه او اقامه شود، وگرنه آزاد شود. زندانی کردن منتقدان سیاسی در زمان پیامبر اکرم(ص) و حضرت امیر (ع) سابقه نداشته است. با آن که از ناحیه منافقین و یا خوارج غیر از انتقاد، کارشکنی های زیادی علیه پیامبر (ص) و حضرت امیر (ع) صورت می گرفت، ولی تا زمانی که اقدام مسلحانه ای از طرف آنان انجام نمی شد برخوردی با آنان به عمل نمی آمد.
۲- اقرار بر دو گونه است: یکی برای ثبوت جرم و دیگری برای کشف امر مجهول. در مورد اول باید گفت: یکی از راه های اثبات جرم اقرار متهم علیه خودش می باشد. ولی اقرار شرایطی دارد. از جمله این که در حالت طبیعی و عادی و آزادی کامل و بدون اکراه و تهدید باشد. امام صادق (ع) از حضرت امیر (ع) نقل نموده که فرمودند: «هر کسی در حال ترس، یا در زندان یا در اثر تهدید و یا در حالی که او را عریان نموده باشند به چیزی اقرار نماید نباید بر او حد جاری شود». همچنین آن حضرت فرمودند: «هر کس در اثر ترساندن یا کتک خوردن و یا در زندان به چیزی اقرار نماید بر او حد جاری نمی شود». روایات دیگری نیز در این رابطه وارد شده است. که می توان به کتاب «دراسات فی ولایه الفقیه»، ج۲، ص۴۲۲ به بعد مراجعه نمود. لازم به ذکر است تعبیر به «حد» در این روایات اختصاص به حد مصطلح ندارد و شامل «تعزیر» نیز می گردد. و بر فرض اختصاص، به طریق اولی و با تنقیح مناط موارد تعزیرات را نیز شامل می شود. بنابراین هر اقراری که ناشی از تهدید، فشار روحی و جسمی، نگاه داشتن در زندان و امثال آن، هر چند تحت عنوان تعزیر، باشد اعتباری ندارد و قاضی صالح نمی تواند کسی را بر اساس این گونه اقرارها محکوم نماید. و از همین جهت به نظر تمام فقهای شیعه، و حتی سنی، اقراری که از روی اکراه صورت پذیرد شرعا اعتباری نخواهد داشت.
۳- توهین به مقدسات دینی دو گونه است: یکی این که نفس عمل توهین شمرده می شود و نیازی به قصد اهانت ندارد، مانند: این که کسی نعوذبالله از روی عمد به قرآن لگد بزند، یا از روی قصد و درک، سب به معصومین (ع) نماید. و دیگری این که کسی حرفی بزند یا کاری بکند که ذاتا توهین تلقی نمی شود، بلکه اگر از روی قصد اهانت باشد توهین تلقی می شود. در بسیاری از موارد توهین امر قصدی است و در جایی صادق است که گوینده یا نویسنده قصد تحقیر و توهین داشته باشد و قصد او برای قاضی احراز شود و قهرا راهی جز اقرار در محیط آزاد وجود ندارد. و در موارد شک «الحدود تدرأ بالشبهات» تفصیل مطالب در دو جلد «دیدگاه ها» ذکر شده است مراجعه نمایید.
ان شاء الله موفق باشید
والسلام علیکم و رحمه الله
حسینعلی منتظری نجف آبادی
پاسخ آیت الله العظمی موسوی اردبیلی:
باسمه تعالی
با سلام و تحیت
به طور کلی در موارد متعددی در اسلام و در زمان پیامبر اکرم (ص) و امیرالمومنین(ع) از زندان برای نگه داری متهمین قبل از اثبات جرم و یا مجرمین پس از اثبات جرم استفاده گردیده است، از باب مثال در معتبره سکونی آمده است: «ان النبی(ص) کان یحبس فی تهمه الدم سته ایام، فان جاء اولیاء المقتول بثبت، والا خلی سبیله.» که حضرت برای روشن شدن قاتل، متهم را تا شش روز در زندان نگه می داشته است. همچنین فردی که مقتول را نگه دارد تا دیگری او را به قتل برساند به حبس ابد محکوم می گردد. چنان که در معتبره حلبی آمده است: «قضی علی (ع) فی رجلین امسک احدهما و قتل الآخر، قال: یقتل القاتل و یحبس الآخر حتی یموت غما کما حبسه حتی مات غما…» برای اطلاع از جمیع این موارد می توانید به کتابی که به طور مفصل راجع به همین موضوع نوشته شده و در این اواخر با نام «موارد السجن فی النصوص و الفتاوی» توسط منشورات مرکز نشر مکتب الاعلام الاسلامی به چاپ رسیده است، مراجعه نمایید.
اما در مورد اقرار گرفتن زیر شکنجه و فشار چنان که در کتاب فقه الحدود و التعزیرات، ج۱، صفحات ۲۵۸ تا ۲۶۳ ذکر نموده ام، این گونه اقرارات جنبه قانونی و شرعی نداشته و به واسطه آن نمی توان متهم را مجازات نمود و کسانی که چنین برخوردی را با متهمین دارند مرتکب گناه بزرگی می شوند. در روایات متعددی آمده است: فردی که در اثر لخت کردن بدن او و تهدید و حبس و تخویف اعتراف نماید، حدی بر او اجرا نمی گردد.
به طور کلی حاکمان نبایستی به مجرد پیدا نمودن سوء ظنی راجع به افراد نسبت به هتک آبروی آن ها اقدام نمایند وگرنه جامعه دچار فساد خواهد شد؛ در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده است: «ان الامیر اذا ابتغی الربیه فی الناس افسدهم.» و نیز آمده است: «انک ان اتبعت عورات الناس او عثرات الناس، افسدتهم او کدت ان تفسدهم». در سیره عملی پیامبر اکرم (ص) و حضرت علی (ع) مشاهده می شود که آن بزرگواران نه تنها از خطای افراد در موارد متعددی چشم پوشی می کردند، بلکه در برخی موارد برای نجات آنان از ثبوت حدود الهی تلاش می نمودند.
به هر حال اگر اثبات شود که اقرار متهم تحت شکنجه و اذیت و آزار بوده است یا این که متهم در اثر تلقین های پیاپی بازجو در یک فضای خاص روحی و یا در اثر خوراندن داروهای خاصی به او یا در اثر خواب های مصنوعی و مانند آن اعتراف نموده است، این اقرار نافذ نبوده و جنبه شرعی، حقوقی و قضایی نخواهد داشت و متولیان امر بایستی نسبت به تادیب مامورانی که از این طریق از متهمان اعتراف می گیرند اقدام نمایند. همچنین در شریعت مقدس اسلام هیچ کس نمی تواند با فریب و خدعه و افتراء دیگران را مجرم قلمداد کرده و آن ها را به حبس و تعزیر و حد محکوم نماید، خواه فرد مورد نظر مسلمان باشد یا کافر.
خداوند ان شاء الله همه ما را به راه راست هدایت نماید
دفتر حضرت آیت الله العظمی موسوی اردبیلی
استفتائات
پاسخ آیت الله العظمی گرامی:
باسمه تعالی
۱- احیاناً برای جلوگیری از فرار تا کشف حقیقت و گاهی هم بعنوان مجازات که در برخی روایات همچون روایات باب مرتد و سرقت و دیات اعضاء و ایلاء و شرب خمر و قتل عمد و شهادت دروغ و مواردی دیگر ذکر شده است.
۲- موارد مختلفی بوده، کم یا زیاد، که برخی از آنها در ابواب قصاص نفس و سرقت در مرتبه سوم ذکر شده است.
۳- اقرار و اعتراف در شرایط خاص تخویف و ضرب و … گرفته می شود به هیچ وجه اعتبار قانونی ندارد و خلاف قانون می باشد و متصدی این کار مجرم است.
۴- اعتقاد تحمیلی امکان ندارد، لیکن کافر از ذمی است باید به شرائط ذمه، از جمله جزیه عمل نماید.
۵- با افترا و بهتان چیزی ثابت نمی شود و موجب حد و تعزیر و عقوبت نیست.
۶- از حقیقت قضیه شخصیه مطلع نیستم لیکن مسلم است که پذیرش اتهام در شرایط سخت بازجوئی هیچ اعتبار ندارد. و به خصوص تهمت کفر و بی دینی ضررهای زیادی برای خود و جامعه دارد که جبرانش بسیار مشکل می باشد.
گرامی
پاسخ آیت الله دکتر محمد صادقی تهرانی:
باسمه تعالی
پس از سلام و احترام نسبت به پرسش کنندگان عزیز، در پاسخ پرسشهای دانشگاه امیرکبیر و جمعی از خانواده های بازداشت شدگان عرض میشود:
اولاً در اسلام اصولاً زندان کردن واجب نیست بلکه باید شخص متهم مورد مراقبت کامل قرار گیرد تا مورد بازجوئی شایسته گردد.
پاسخ پرسش دوم این است که اندازه زیاد و کم کلاً در زندان که اصلی هم ندارد لازم نیست .
ثالثاً این اعترافات اقرارهای که در زندان در اثر حبس یا ضرب یا تخفیف یا تجرید اخذ گردد هرگز جنبه حقوقی قضائی و شرعی ندارد و نمی توان متهم را از این طریق محکوم کرد.
رابعاً در صدر اسلام در حاکمیت رسول گرامی و ائمه معصومین علیهم السلام هیچ فشاری برای پذیرفتن اسلام در کار نبوده بلکه با بیان قانع کننده هر کسی بایستی دست کم از نظر لفظی اسلام را اعتراف کند.
خامساً: قاضی یا دولت اسلامی نمی تواند غیر مسلمان را از طریق افتراء یا بهتان محکوم به حبس یا تعزیر یا حدی از حدود نماید به ویژه حدّ زنا و لواط که در انحصار شهادت چهار شاهد عادل است و در غیر این و با اقرار از روی اختیار مورد تعقیب شرعی خواهد بود.
سادساً: در مورد دانشجویان امیرکبیر که تا پیش از محکوم شدن اتهام توهین به مقدسات را مصراً منکر بودند اما در شرایط خاصّ فشار زندان این اتهامات را پذیرفته اند، این گونه پذیرش ها از حیث حقوقی و شرعی هیچگونه حجیت ندارند.
والسلام علیکم و رحمه ا… و برکاته.
قم: محمد صادقی تهرانی
پاسخ آیت الله اسدالله بیات:
باسمه تعالی
ج س ۱ – در عصر رسول خدا (ص) من جایی ندیده ام لیکن در دوران امام علی(ع) در کتاب دعایم الاسلام آورده است شخصی به نام ابی هرمه ظاهراً تاجر و بازاری بود به جهت اختلال در امر بازار محبوس بود و در فواصل خاصی بیرون می آوردند و تعزیر میکردند و این نوع زندان چون بعنوان تعزیر بود تعداد آن با نظر حاکم و امام مسلمین مشخص میشد.
ج س ۲ – از جواب سؤال روشن شد.
ج س ۳ – اقرار باید از روی اراده و علم و اختیار صورت گیرد آن هم در محکمه در حضور ریاست دادگاه اقرارها قبلی با آن خصوصیات ذکر شد هیچ گونه اثر حقوقی و شرعی ندارد.
ج س ۴ – قطعاً نه چون مبنا در اسلام بر ایمان و علاقه و عشق و عدم کره و اجبار است.
ج س ۵ – افترا بستن و تهمت زدن در اسلام از صفات رذیله است و زشت و قبیح است اگر چه طرف غیر مسلم باشد جایز نیست و هر حکمی مبتنی بر آن باشد باطل است و حدود مواردش شرعاً معلوم است.
ج س ۶ – در مورد سؤال ۶ ملاک اعتراف از روی اراده و اختیار در محضر دادگاه و محکمه است اعتراف های نشئت گرفته از حبس و ارعاب و امثال ذلک وجاهت قانونی و شرعی ندارد و منشأ احکام دادگاه ها نمی تواند باشد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.