استعفای لاریجانی؛ کناره گیری یا برکناری؟
اینکه در این موقعیت حساس کسی مثل لاریجانی یک مرتبه استعفا بدهد اصلا به عقل جن هم نمیرسید، البته به عقل آقای خامنهای دامن افاضاته رسید و به همین دلیل هم یک مرتبه آقای لاریجانی مستعفی شد (یعنی مستعفیاش کردند). حالا بخوانید تحلیلهای شکمی کارشناس مسائل خاورمیانه رادیو بی بی سکینه را. در این نوشته اصلاحاتی انجام دادهام که آنها را در پرانتز میخوانید. این شما و این هم تحلیل کارشناس!! بی بی سکینه:
بیبیسی: احمد زیدآبادی(کارشناس!! مسايل ايران)
اعلام استعفای علی لاریجانی، دبیر شورای عالی امنیت ملی ایران، از سوی غلامحسین الهام، سخنگوی دولت محمود احمدی نژاد، به عنوان خبری ناگهانی و غیر منتظره مورد توجه محافل سیاسی و رسانه ای ایران و جهان قرار گرفته است.
در واقع هیچکس انتظار نداشت که آقای لاریجانی در آستانه دیدار مهم خود با خاویر سولانا مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا از مقام خود کنار رود.
هنوز روشن نیست که آقای لاریجانی مجبور به استعفاء و یا به عبارتی از مقام خود برکنار شده است و یا اینکه به گفته آقای الهام به دلایل ‘شخصی’ از مقام خود کنار رفته است. (خیر قربان کسی که توسط رهبر سر این کار گذاشته شده همین طوری دلبخواه نمیتواند استعفا بدهد، مگر خانه خاله است که همین طوری شکمی لاریجانی استعفا بدهد!؟ یا شما از سیستم حکومتی آخوندی بی اطلاع هستید یا به عمد دارید رد گم میکنید!)
در برخی موارد دیده شده که در ایران وقتی می خواهند فردی را از مسئولیتش عزل کنند، استعفای او را از مقامش اعلام می کنند. این مساله بخصوص برای دو تن از وزیران دولت آقای احمدی نژاد که اخیرا از سمت خود برکنار شدند، اتفاق افتاد.
به هر حال، اگر آقای لاریجانی توسط آقای احمدی نژاد (بجای احمقی نژاد بخوانید رهبر چلاق) از سمت خود عزل شده باشد، این موضوع معنایی غیر از نارضایتی رئیس جمهور ایران (بجای رئیس جمهور ایران بخوانید رهبر چلاق) از نحوه کار آقای لاریجانی در مقام دبیری شورای عالی امنیت ملی ایران و اختلاف دو طرف بر سر مسائل مهم کشور ندارد.
نارضایتی آقای احمدی نژاد (بجای احمقی نژاد بخوانید رهبر چلاق) از آقای لاریجانی ممکن است بیش از آنکه مربوط به اختلاف دیدگاه های دو طرف بر سر مسائل مربوط به امنیت جمهوری اسلامی از جمله برنامه اتمی ایران باشد، به ناراحتی رئیس جمهور ایران (بجای رئیس جمهور ایران بخوانید رهبر چلاق) از قدرت گرفتن رقیب انتخاباتی سابق خود مربوط باشد
در حقیقت، شورای عالی امنیت ملی ایران که پس از روی کار آمدن آقای احمدی نژاد، از قدرت تاثیرگذاری بیشتری برخوردار شده است، در باره عموم مسائل مربوط به امنیت جمهوری اسلامی تصمیم گیری می کند، که یکی از این مسائل، برنامه هسته ای ایران است.
به نظر می رسد که آقای احمدی نژاد به عنوان رئیس شورای عالی امنیت ملی ایران از اینکه آقای لاریجانی در مقام دبیر شورای مذکور از اختیارات گسترده ای برخوردار شده بود و بخصوص در محافل داخلی و خارجی حتی قدرتمندتر و با نفوذتر از شخص رئیس جمهور معرفی می شد، به شدت ناراضی بود و بعضا می کوشید تا با تصمیم هایی مغایر آنچه آقای لاریجانی اعلام می کرد، موقعیت خاص خود را در نظام تصمیم گیری ایران به رخ همگان بکشاند. (چرند می گوید آقا، این احمقی نژاد حتی نمی تواند شورت خود را بدون دخالت رهبر عوض کند، رئیس شوربای ناامنی کشور که جای خود را دارد)
بدین ترتیب، نارضایتی آقای احمدی نژاد از آقای لاریجانی ممکن است بیش از آنکه مربوط به اختلاف دیدگاه های دو طرف بر سر مسائل مربوط به امنیت جمهوری اسلامی از جمله برنامه اتمی ایران باشد، به ناراحتی رئیس جمهور ایران از قدرت گرفتن رقیب انتخاباتی سابق خود مربوط باشد. (باز این ملی مذهبی احمق دارد رد گم می کند و به ملت ایران دروغ میگوید)
چنین برداشتی آنگاه جدی تر می شود که بدانیم در دو سال گذشته، ناهماهنگی های بسیاری بین آقای احمدی نژاد و آقای لاریجانی بروز کرده، اما موضع خاصی از سوی آقای لاریجانی مبنی بر اختلاف نظر جدی او با رئیس جمهور بر سر برنامه هسته ای ایران و یا سایر مسائل کلان کشور، به صورت علنی و رسمی گزارش نشده است. (آخه احمق جان تا امروز سید علی چلاق می خواسته به خیال خودش به شکل سرکار استوار پولتیک بزند و باز به خیال خودش می خواسته اروپا و آمریکا را با این شامورتی بازی هایش گیج کند، حالا که دیده این بازی های دوگانه بی ثمر بوده و بوش یک مرتبه دارد غیر مستقیم اعلام جنگ جهانی سوم را می دهد، آقا یک دست ریده مان کرده و برای فرار از این بنبست، بدبخت لاریجانی را اخراج میکند غافل از اینکه عیب از جانب هیچ کس نیست بجز آن کسی که دستور دهنده اصلی است، یعنی خود رهبر چلاق)
صرف نظر از نوع استعفا و دلیل اصلی کناره گیری آقای لاریجانی از مقامش، کنار کشیدن وی از دولت آقای احمدی نژاد از یک طرف انتقاد برخی جناح های حاکم در جمهوری اسلامی از آقای احمدی نژاد را تشدید خواهد کرد (خیر قربان چرند می گوید هیچ گروهی نمیتواند در مقابل این تصمیم غلطی بکند. دستور از بالا آمده و در نتیجه همه در جمهوری کشکی اسلامی مجبور به اطاعت کورکورانه خواهند بود. اگر این ملی مذهبی احمق باز از این چرندیات بگوید رهبر چلاق خودش با همان دست چلاق اش چنان تو دهنی به این مفلوکین “ملی مذهبی!!” خواهد زد که به اسهال خونی گرفتار بشوند).
به هر حال، بعید به نظر می رسد که مساله استعفای آقای لاریجانی به اختلاف نظر او با آقای احمدی نژاد بر سر برنامه هسته ای ایران مربوط باشد، چرا که در بین محافل سیاسی ایران تقریبا تردیدی وجود ندارد که برنامه هسته ای جمهوری اسلامی با تمام جزئیات آن از سوی مقام های مافوق دو طرف تصمیم گیری و ابلاغ می شود. (خوب مردک اگر می ترسی بنویسی رهبر چرا اصلا به خودت این زحمت را می دهی که این همه ادعای کارشناسی بکنی و چرند تحویل مردم بدهی! از همان اول می نوشتی رهبر و خودت را راحت میکردی)
با این همه، احتمال اینکه آقای لاریجانی به میل خود از سمتش کناره گرفته باشد، وجود دارد، اما چنین میلی بعید است که به مسائل ‘شخصی’ او مربوط باشد.
در واقع اگر آقای لاریجانی به میل خود از مقامش استعفا داده باشد، دو دلیل می توان برای آن برشمرد.
دلیل نخست این است که احتمالا وی از ناهماهنگی های آقای احمدی نژاد با خود که به نظر می رسد اغلب عامدانه جنبه رسانه ای به خود می گرفت، خسته و ناراضی شده و با استعفای ناگهانی خود خواسته است تا از روش آقای احمدی نژاد در ارتباط با خود اظهار رنجش کند.
دلیل دوم این است که احتمالا آقای لاریجانی روزهای سختی را در ارتباط با بحران هسته ای ایران پیش بینی کرده و ترجیح داده است که در شرایط بحرانی به عنوان مسئول وخیمتر شدن اوضاع شناخته نشود.
به هر حال، صرف نظر از نوع استعفا و دلیل اصلی کناره گیری آقای لاریجانی از مقامش، کنار کشیدن وی از دولت آقای احمدی نژاد از یک طرف انتقاد برخی جناح های حاکم در جمهوری اسلامی از آقای احمدی نژاد را تشدید خواهد کرد و از طرف دیگر آقای لاریجانی هم شخصا به منتقدان چگونگی مدیریت برنامه هسته ای ایران خواهد پیوست، چرا که تجربه گذشته نشان می دهد که در جمهوری اسلامی مدیران سابق عموما به منتقدان وضع موجود تبدیل می شوند.
(بارک الله به این کارشناس مسائل خاورمیانه! تو بابا اگر ترشی نخوری یک چیزی می شی به جدم قسم!!)
پیام برای این مطلب مسدود شده.