خنده «كيهان» به مغزهاي «آكبند»
تابناک: مديرمسئول «كيهان» امروز در تحليلي با عنوان «مغزهاي آكبند»، برداشت سطحي برخي اصلاحطلبان از دليل استعفاي لاريجاني را خنده دار دانست و نوشت:
استعفاي لاريجاني از دبيري شوراي عالي امنيت ملي و جايگزيني جليلي به اين سمت همانگونه كه انتظار ميرفت و طبيعي نيز بود بلافاصله بعد از اعلام خبر با تفسير و تحليل و گمانهزنيهاي گستردهاي در داخل و خارج كشور روبرو شد. در برخي از اين تحليلها و گمانهزنيها ردپايي از واقعيت ديده ميشود و برخي از آنها به اندازهاي سطحي و دم دستي است كه «خنده دار» به نظر ميرسد.
اختلاف سليقه ميان لاريجاني و رئيسجمهور در پارهاي از مسائل واقعيتي است كه در برخي از تحليلها ديده ميشود ولي اختلاف آنها در اهداف و راهبرد هستهاي كشورمان نظريهاي سخيف و ناشي از كم اطلاعي و نگاه سطحي برخي از تحليلگران است، چرا كه تصميمهاي كلان و راهبردي در پرونده هستهاي برعهده شوراي عالي امنيت ملي است و اين تصميمها با حضور همه اعضا، از جمله رئيسجمهور به تصويب ميرسند و فقط با تأييد رهبر معظم انقلاب، رسميت مييابند، بنابراين دبير شوراي عالي امنيت ملي هركه باشد ملزم به اجرا و عملياتي كردن مصوبات اين شورا خواهد بود و بديهي است كه اختلاف نظر راهبردي ميان رئيسجمهور و دبير شوراي عالي امنيت ملي اساساً بي معني است. اگرچه اختلاف نظر در محدوده اجرا و يا گزينش تيم معاونان و امثال آنها كه در حد اختلاف سليقه است هميشه امكان بروز دارد و اين تفاوت سليقه در جابه جايي اخير بي تاثير نبوده است.
با توجه به ساختار شوراي عالي امنيت ملي و گردش كار مصوبات آن كه تاييد رهبري نقطه پايان و نهايي آن است، تحليل و گمانه افراد و گروههايي كه تغيير دبير شوراي عالي امنيت ملي را به مفهوم تغيير در استراتژي هستهاي ايران تلقي ميكنند ـ يا به خاطر وابستگيهاي جناحي اينگونه وانمود ميكنند ـ گمانهاي بياساس است چرا كه تغيير استراتژي هستهاي كشور حتي با جابه جايي رؤساي دولتها نيز امكان پذير نيست و تاكنون نبوده است. هرچند كه بينش و منش رؤساي جمهور در ميزان پيشرفت امور نقش موثري دارد بي آن كه در تغيير استراتژي موثر باشد.
و اما، سطحي ترين تحليلها كه از سوي برخي گروههاي سياسي مدعي اصلاحات ارائه شده است، ارتباط اين جابه جايي با سفر پوتين به ايران است. اين گمانه به اندازهاي سخيف و دم دستي است كه فقط ميتوان آن را «خنده دار» توصيف كرد. چرا كه؛ وقتي جمهوري اسلامي ايران در برابر زورگويي و باجخواهي «1+5» كمترين چرخشي از خود نشان نداده است، آيا تصور چرخش در برابر پوتين كه فقط يكي از اعضاي اين گروه ـ آن هم نه اصليترين و قويترين آنهاست ـ خندهدار نيست؟! و بر فرض محال ـ چون فرض محال كه محال نيست- ـاگر چنين چرخشي در دستور كار باشد، تغيير دبير شوراي عالي امنيت ملي چه نقشي ميتواند در اين تصميم داشته باشد؟! و بالاخره چرا اين چرخش به صورت آشكار و در جريان مذاكرات هستهاي اعلام نشود؟
اين تحليل خندهدار فقط از سوي برخي گروههاي مدعي اصلاحات و مخصوصاً يكي از آنها كه به پستونشيني شهره است ارائه شده و محافل خارجي به خاطر حفظ پرستيژ خود از اينگونه تحليلهاي مضحك خودداري كردهاند.
به عنوان مثال، يكي از اعضاي مركزيت اين گروه پستونشين در واكنش به جابه جايي اخير گفته است «بالاخره خبر استعفاي آقاي لاريجاني كه بلافاصله پس از بازگشت پوتين از تهران صورت گرفته بود، با سه روز تأخير رسماً اعلام شد»!
كجسليقگي و ضعف مديريت خبري مسئولان ذيربط نيز در پيدايش اينگونه تحليلهاي دم دستي بيتأثير نبوده است. زيرا واقعيت آن است كه آقاي لاريجاني نزديك به دو هفته قبل استعفاي خود را به رئيسجمهور تسليم كرده و اين استعفا بعد از چند روز نهايي شده بود و خبر آن نيز در بسياري از محافل سياسي ـ حتي در برخي محافل خارجي ـ پيچيده بود، بنابر اين جاي اين سؤال هست كه چرا اين خبر در گرماگرم جريان سفر پوتين به ايران و بازتابهاي پرحجم آن، اعلام ميشود تا برخي از مغزهاي «آك بند» ـ بخوانيد كار نكرده ـ بهانهاي براي تحليلهاي مندرآوردي و خنده دار پيدا كنند؟! البته ممكن است گفته شود اگر اين خبر قبل از سفر پوتين اعلام ميشد همان مغزهاي آك بند در تحليلهاي خندهدار خود، از اين استعفا به جاي «مؤخره»، با عنوان «مقدمه»! سفر پوتين استفاده ميكردند، ولي خبر قطعي ـ آن هم خبري كه قبلاً ولو در سطح محدود منتشر شده است ـ بهتر آن كه به موقع خود اعلام شود.
پیام برای این مطلب مسدود شده.