سخنرانی اين معظم له را بايد جدی گرفت!: ايران وسيله است هدف، اسلام من است
پیک نت: زمزمه های مصباح يزدی عليه آيت الله خمينی
و زمينه سازی برای فتواهای خطرخيز عليه مليون و نهضت آزادی
مرکز خبر حوزه علميه قم متن يک سخنرانی را از شيخ محمد تقی مصباح يزدی با عنوان “معظم له” منتشر کرده است. “آيت الله معظم له” که مرکز خبر حوزه با پسوند معظم له کم کم او را به سمت “مقام معظم رهبری” نزديک کرده، در اين مصاحبه، با تحريف تاريخ انقلاب 57 و اهداف و آرمان های آن، حرف ها و نظراتی را که امروز بر جمهوری اسلام غالب شده بعنوان اهداف آن انقلاب معرفی کرده است و خرافات رايج شده در جمهوری اسلامی را عين انقلاب.
آيت الله معظم له، نه تنها تاريخ را تحريف کرده، بلکه از قول آيت الله خمينی هم دروغ گفته و تلويحا او را خارج از اهداف انقلاب معرفی كرده است. آنجا که وی می گويد مليون از برخی نظرات آيتالله خمينی حمايت کردند و سپس به مليون حمله می کند، در واقع به در می گويد که ديوار بشنود! اگر باد موافق همچنان بوزد، ترديد نيست که آقای معظم له يک روز عليه آيت الله خمينی هم بالای منبر خواهد رفت. مطبوعات و سايت های اصلاح طلب اشتباه می کنند که اظهار نظرهای اين معظم له را با عناوين بزرگ منتشر نمی کنند. اين حرف ها نه شوخی است و نه بی اهميت. بايد وسيعا منتشر شود و سپس نقاب از چهره گوينده اش برداشته شود. مصاحبه را بخوانيد:
معظم له در ديدار با مسئولان ستاد همکاری حوزه و آموزش و پرورش گفتند: با شناختی که از مسئولان جديد نظام (بخوانيد احمدی نژاد) دارم انتظار می رود همکاری حوزه و آموزش و پرورش شتاب بيشتری بگيرد. برخی فکر می کنند انقلاب ما تنها جنبه ملی داشته. اين افراد (مليون) می خواستند در نهايت ايران را مانند يکی از ايالت های آمريکا بسازند . ملی گرايان اعتقاد به امام زمان را خرافه می پندارند، اينان توسعه در صنعت و اقتصاد را اصل قرار داده و توجهی به دين و مذهب ندارند و متأسفانه تعدادشان هم کم نيست. (لابد با فتوای قتل بايد شمار آنها را کم کرد!)
ملی گرايان به اين دليل از امام حمايت کردند که ديدند بخشی از منافعشان با ترويج افکار و نظرات امام تأمين می شود.
بازرگان مانند ديگران خائن و دروغگو که همه چيز رابرای اهدافشان تحريف می کنند نبود، اما او اسلام را برای ايران می خواست و امام ايران را برای اسلام. بايد تکليف خود را با انقلاب روشن کرده و بدانيم که اسلام را برای ايران می خواهيم يا ايران را برای اسلام؟ ما در ظاهر با نهضت آزادی مخالف هستيم، اما بايد دلمان هم اينگونه باشد.
لازم است تبيين نمائيم که آيا اسلام هدف است و ايران ابزار، يا ايران هدف است و اسلام ابزار!
بايد آموزه های دينی متناسب با سطح مخاطب در کتاب های درسی گنجانده شود نه اينکه درس تفسير قرآن ارائه دهيم و فرداهم بگوييم طالبانی است. اگر بخواهيم به برگزاری مجالس روضه و احيای شبهای قدر و اينگونه کارها دل خوش کنيم که اينها در زمان شاه هم بودند، اما بايد بدانيم با اين مسايل، جامعه اسلامی نمی شود، اگر چه همين ها هم مفيد هستند. برخی، تأکيدات مقام معظم رهبری را به معنای توسعه فعاليت های فرهنگی در زمينه موسيقی و رقص محلی و افزايش کرسی زبان فارسی در اروپا می دانند، اما ايشان تصريح کرده اند که منظور من از فرهنگ، حقايق و اخلاق است. تغيير محتوای کتاب ها از دوران ايران باستان به زمان معاصر ملی گرايی جديد است. برخی می خواهند وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در مسير وزارت فرهنگ و هنر زمان شاه قرار گيرد . بايد دقت کنيم با وجود استقرار حکومت اسلامی از جايی که آقای مهاجرانی از آن سردرآورد، سر در نياوريم.
پیام برای این مطلب مسدود شده.