مشاهدات یک دانشجو: ‘دیدار احمدی نژاد با دانشجویان در فضای کنترل شده’
بیبیسی: در مطلب زیر سعید کمالی دهقان، دانشجوی دانشگاه علم و صنعت، از مشاهدات و برداشت های خود از سخنرانی روز دوشنبه (12 نوامبر) محمود احمدی نژاد، رئیس جمهور ایران، در این دانشگاه و حضور گسترده دانشجویان بسیجی در محل سخنرانی می گوید.
کمی قبل از ساعت هشت صبح بود که روبروی درب اصلی دانشگاه علم و صنعت از اتوبوس پیاده شدم. حضور دو ردیف زنان و مردان بسیجی که معلوم بود از دانشجویان دانشگاه علم و صنعت نیستند و به کمک دو اتوبوس به محل آورده شدهاند، نظرم را جلب کرد.
دانشجویان بسیجی در شمار گسترده در محل سخنرانی حضور داشتند
اما با این حال هنوز از ماجرا خبردار نبودم. دور و اطراف دانشگاه را که نگاه کردم، متوجه گشتهای ویژهای شدم که بیسیم به دست در رفت و آمد بودند.
وقتی زمزمه حضور محمود احمدینژاد را در دانشگاه شنیدم، آن وقت بود که حضور آن دو ردیف برادران و خواهران بسیجی برایم معنا پیدا کرد.
وقتی ماهها پیش شنیدم که هنگام دیدار آقای رئیسجمهور با دانشجویان دانشگاه امیرکبیر دانشجویان زیادی از دانشگاههای دیگر برای حمایت از احمدینژاد به طور برنامهریزی شده در آن دانشگاه حضور داشتند، کمی خبر برایم بیمعنی بود یا شاید غلو شده میآمد، اما دوشنبه صبح وقتی با چشمان خودم این ماجرا را دیدم، شکی برایم باقی نماند.
موقع کنترل کارتدانشجویی که رسید، یک دسته کارت بنفش و سبز رنگ در دستان یکی از ماموران ویژه دیدم که رویش نوشته شده بود: «کارت ملاقات!» هشت و نیم صبح، وقتی با هزار زحمت وارد سالن ورزشی «ملک لو» شدم، فهمیدم آن دسته کارتهای ملاقات برای همان بسیجیانی بوده که زودتر از دیگر دانشجویان توانسته بودند وارد سالن شوند و صندلیهای جلویی را پر کنند.
طبق حدسهایی که نشریات دانشجویی زدند، بالغ بر هزار کارت بین دانشجویان دانشگاه امام صادق و دانشگاه امام حسین و سایر دانشگاههای تهران توزیع شده بود.
با این همه، بعد از کنترل دقیق کارت دانشجویی وارد دانشگاه شدم و حالا که مطمئن شده بودم کلاسهای صبحام تعطیل است، به محل برگزاری مراسم رفتم. وقتی تمام چیزهایی که همراهم بود تحویل دادم، با کنترل بدنی شدید و مطابقت دوباره کارت دانشجویی و عکسام موفق شدم وارد سالن بشوم.
تا این جای کار، از حضور ناگهانی و “سرزده” آقای رئیس جمهور شگفت زده بودم، بعد متوجه شدم که تنها هجده ساعت قبل از آن بوده که خبر دیدار وی از دانشگاه علم و صنعت منتشر شده است.
سخنرانی های محمود احمدی نژاد در بسیاری موارد با اعتراض دانشجویان به هم خورده است
با این همه، حضور گروهی از دانشجویان بسیجی که داخل سالن بودند و وظیفه انتظامات را بر عهده داشتند، شگفتیام را دو برابر کرد.
یک روز پس از این ماجرا وقتی نشریات را میخواندم، متوجه شدم که نیمه شب دوشنبه بسیج دانشجویی دانشگاه با دریافت پیام کوتاهی از طریق تلفن همراه مطلع شدند که فردا صبح میبایست راس ساعت شش و نیم صبح در دفتر این نهاد در دانشگاه آماده باشند. داخل سالن، به طور باورنکردنیای دور و اطرافم پر بود از دانشجویان بسیجی.
قسمت خواهران هم، دانشجویان اغلب چادر سر داشتند و نیمی از صندلیهایشان خالی بود. اما چند دقیقه بعد از ورودم به سالن، دربها را بستند و از ورود دانشجویان دیگر، که معلوم بود اغلب علم و صنعتی هستند، ممانعت به عمل میآمد، تا جایی که وقتی چند بار مجبور شدند درب را باز کنند، تعدادی از دانشجویان به زور وارد شدند و مابقی با بسته شدن درب توسط بسیجیان بیرون ماندند.
دانشجویان بسیجی پلاکاردهایی داشتند که معلوم بود از قبل سر فرصت نوشته و خطاطی شده است.
پلاکاردها را در حالی بین دوستان خود توزیع کردند که ورود هرگونه پلاکارد به داخل سالن ممنوع بود و از ورود آنها جلوگیری میشد. دانشجویان بسیجی پلاکاردها را بالا میگرفتند، پلاکاردهایی همچون “ما تا آخر ایستادهایم!” یا نوشتههایی با مضامین حمایت از احمدینژاد.
در نهایت برنامه شروع شد و احمدینژاد در بین شعارها و خوشآمدهای دانشجویانی وارد شد که کمتر علم و صنعتی بودند.
دانشجویانی که از قبل گل در دست داشتند و آن را برای رئیسجمهور پرتاب میکردند. مراسم پس از خوش آمدگوییهای مسئولان دانشگاه با شروع سئوالات تشکلهای دانشگاه از آقای رئیسجمهور شروع شد.
به همین منظور شش نماینده دانشجویی از تشکلهای متمایل به بسیج سئوالات خود را از احمدینژاد پرسیدند.
بنابه گزارش ها در سخنرانی های احمدی نژاد بسیجیان برای مقابله با دانشجویان معترض آماده اند
در این بین، من که همیشه تصور میکردم، شورای صنفی و کانونها و نشریات دانشجویی از مهمترین تشکلهای دانشگاه هستند؛ تعجب کردم که چرا به طور باورنکردنیای تنها نمایندگانی قرار است از رئیسجمهور سئوال کنند که به گونهای به بسیج وابستهاند.
فردای حضور رئیس جمهور متوجه شدم که این تشکلها به خاطر داشتن تنها سه سهمیه در برابر سهمیه شش نفری طیف بسیج و در پی برخوردهای دوگانه و تبعیضآمیز مدیریت دانشگاه و عدم اطلاع رسانی شفاف و به هنگام، از حضور و سخنرانی در این مراسم امتناع کردهاند.
به همین خاطر سئوالات این شش نفر که نماینده حزب الله، نماینده بسیج، نماینده هیئت محبان الحسین، نماینده دفتر فرهنگی، نماینده انجمن علمی و نماینده دانشجویان دکتری بودند، بیشتر در حمایت از آقای رئیسجمهور بود.
در این بین حضور تنها دو پلاکارد جلب توجه میکرد. روی یکی نوشته شده بود: “توکلی، منصوری، قصابان، سه اهورایی در بند، رئیسجمهور خجالت!” و دیگری: “دانشجویان زندانی را آزاد کنید.”
چند دقیقه پس از بالا بردن پلاکارد دوم بود که بسیجیان آن را پاره کردند، اما با این همه، دانشجویی که آن را نگه داشته بود، تکههای پاره آن را نیز تا جایی که میتوانست بالا نگه داشت.
‘آرامش در حضور دیگران’
مراسم به قول روزنامه “کورسو” دانشگاه علم و صنعت، با “آرامش در حضور دیگران” برگزار شد و باز هم به قول تیتر این روزنامه دانشجویی احمدینژاد توانست با “دانشجویان دانشگاه امام صادق و امام حسین در دانشگاه علم و صنعت” دیدار کند
ناگهان، دانشجویی از ردیف میانی سالن که از حمایتهای برنامهریزی شده بسیج و دانشجویان غیر علم و صنعتی خشمگین شده بود، بلند شد و فریاد زد اما یک مرتبه نزدیک به ده بسیجی به او حمله کردند و او را مجبور کردند که ساکت باشد و سر و صدا نکند.
با این همه، تنها اعتراضی که در کل سالن دیده میشد، همان پلاکاردی بود که تا انتها دوام آورد: “توکلی، منصوری، قصابان، سه اهورایی در بند، رئیسجمهور خجالت!”
در طول برنامه کل سالن توسط تعداد زیادی بسیجی کنترل میشد و هر جا که احساس ناآرامی میشد، دسته چند نفری آنها آنجا تجمع میکردند و اوضاع را تحت کنترل نگه میداشتند.
در نهایت آقای رئیسجمهور شروع به سخنرانی کرد و در ابتدا به خاطرات خودش در ایام تحصیل و فعالیت سیاسی در دانشگاه علم و صنعت پرداخت.
وی در این میان به فشارهای گاردهای ویژه به دانشجویان قبل از انقلاب اشاره کرد و فضای آن موقع را غیر قابل قیاس با امروز توصیف کرد.
وی در حالی این حرفها را میزد که چند دقیقه قبل ده بسیجی جلوی چشمان آقای رئیسجمهور یک دانشجوی معترض را ساکت کرده بودند.
در همین حین، دانشجویی که پلاکارد “توکلی، منصوری، قصابان، سه اهورایی در بند، رئیسجمهور خجالت!” را در دست داشت، مدام آن را بالا میبرد تا به رئیس جمهور نشان بدهد که هنوز شش دانشجوی دانشگاه امیرکبیر در زندان هستند.
احسان منصوری، احمد قصابان و مجید توکلی هفت ماه و علی عزیزی، پدرام رفعتی و معصومه منصوری چند هفتهای است که در زندان هستند.
‘خاموش کردن صداهای معترض’
… دانشجویی از ردیف میانی سالن که از حمایتهای برنامهریزی شده بسیج و دانشجویان غیر علم و صنعتی خشمگین شده بود، بلند شد و فریاد زد اما یک مرتبه نزدیک به ده بسیجی به او حمله کردند و او را مجبور کردند که ساکت باشد و سر و صدا نکند
سعید کمالی دهقانی
رئیسجمهور همچنین از اتفاقاتی که در دانشگاه کلمبیای آمریکا برایش افتاد انتقاد کرد و گفت: “همه چیز را پیش بینی کرده بودهاند.”
احمدینژاد در حالی این حرفها را زد که دیدار “سرزده” وی از دانشگاه علم و صنعت کاملا پیشبینی شده بود و ظاهرا برای جلوگیری از هر گونه اعتراض آن را تا لحظات پایانی اعلام نکردند.
احمدینژاد در حالی از آزادی بیان در دانشگاههای ایران سخن گفت که گروه زیادی از دانشجویان برخلاف حضور صندلیهای خالی اجازه ورود به سالن را نداشتند و دو سال است که جمع کثیری از دانشجویان ستارهدار برخلاف صلاحیت علمی، اجازه ادامه دادن تحصیلات تکمیلی خود را ندارند.
با وجودی که از توزیع نشریات دانشجویی مستقل خارج از سالن ممانعت به عمل میآمد، نشریات وابسته به بسیج با تیراژ بالا در حمایت از احمدینژاد بدون هیچ مشکلی توزیع شدند.
رئیسجمهور حین صحبت مدام با تکبیرهایی مواجه میشد که بسیجیان فریاد میزدند و دوستانشان که تقریبا تمام سالن را پر کرده بودند، آنها را تکرار میکردند: “احمدی، احمدی، حمایتت میکنیم!”
به همین شکل، مراسم به قول روزنامه “کورسو” دانشگاه علم و صنعت، با “آرامش در حضور دیگران” برگزار شد و باز هم به قول تیتر این روزنامه دانشجویی احمدینژاد توانست با “دانشجویان دانشگاه امام صادق و امام حسین در دانشگاه علم و صنعت” دیدار کند.
پیام برای این مطلب مسدود شده.