احمدی نژاد و دفتر تحکیم وحشت
بازتاب: 20 سال پيش، احمدينژاد در علم و صنعت
زماني كه هادي غفاري از سوي طيف ديگري از انجمن اسلامي براي سخنراني دعوت شده بود، احمدينژاد نسبت به توليد جورابهاي نازك «استارلايت» ـ كارخانه منتسب به هادي غفاري ـ انتقاد ميكند، اما غفاري ميگويد: من براي سخنراني آمدهام، نه مناظره. گويا در اين زمان بود كه عضو انجمن اسلامي با احمدينژاد درگير شده و…
همزمان با حضور رئيسجمهور، استاد و دانشجوي سابق دانشگاه علم و صنعت در اين دانشگاه، خاطرات همراهي با او براي بسياري از دوستان و همدورهايهاي وي زنده شده است.
به گزارش خبرنگار «تابناك»، دانشآموختگان دانشگاه علم و صنعت، خاطرات تلخ و شيرين جالبي از دوران درس خواندن با محمود احمدينژاد، حضور موفق او در تيم فوتبال دانشگاه و نيز تدريس او در دانشكده عمران دارند، اما شايد پررنگترين خاطرات، مربوط به حضور فعال احمدينژاد در تشكل باسابقه انجمن اسلامي دانشگاه علم و صنعت باشد.
حضور احمدينژاد در علموصنعت-1386
حتي گفته ميشود يكي از اعضاي اين انجمن اسلامي در زماني كه برخي اختلاف سليقهها در اين تشكل وجود داشته، هنگامي كه احمدينژاد قصد بر هم زدن جلسه سخنراني هادي غفاري را داشته به او سيلي زده است.
زماني كه حجتالاسلام هادي غفاري از سوي طيف ديگري از انجمن اسلامي براي سخنراني دعوت شده بود، احمدينژاد نسبت به توليد جورابهاي نازك «استارلايت» ـ كارخانه منتسب به هادي غفاري ـ انتقاد ميكند، اما غفاري ميگويد: من براي سخنراني آمدهام، نه مناظره.
گويا در اين زمان بود كه عضو انجمن اسلامي با احمدينژاد درگير شده و مانع اقدامات او شده بود.
ده روز پيش هفتهنامه «شهروند امروز» در مصاحبهاي با يكي از اعضاي وقت دانشگاه علم و صنعت، ابعاد ديگري از فعاليتهاي سياسي رئيسجمهور كنوني در دانشگاه را توضيح داد.
وي كه ورودي سال 62 دانشگاه علم و صنعت است، از چگونگي هدايت انجمن اسلامي دانشگاه علم و صنعت توسط محمود احمدينژاد ميگويد و ديدگاههاي خاص او را روايت ميكند. او ميگويد كه احمدينژاد پس از كنار رفتن جريان متبوعش از انجمن گفته بود: «ميرويم و برميگرديم اما در يك جايگاه بالاتر».
به گفته وي، در سال 66 يك سري از دانشجويان تحت عنوان دانشجويان رزمنده، يك انتخابات جدا برگزار كردند كه حدود هزار نفر هم در آن انتخابات شركت و شوراي مركزي جديدي را انتخاب كردند. دفتر انجمن را هم رفتند و گرفتند. مديريت وقت هم از اين گروه جديد حمايت كرد؛ اما گروه آقاي احمدينژاد ما را غيرقانوني ميدانست و مهر انجمن را تحويل نميداد و حتي تا يك سال با مهر انجمن، بيانيه هم صادر ميكردند.
گروه آنها متشكل از آقاي احمدينژاد و آقاي علياحمدي بود. آقاي هاشمي ثمره آن زمان ديگر عضو انجمن نبود؛ ولي به نوعي نقش ايدئولوگ را براي آنها بازي ميكرد و در مسجد دانشگاه برايشان سخنراني هم ميكرد، هرچند اختلاف سنياش با آنها بسيار كم و جوان بود.
احمدينژاد و اعضاي دفتر تحكيم وحشت در محضر خمینی ملعون-1358
عضو سابق انجمن اسلامي علم و صنعت ميافزايد: آن زمان دو گرايش در دانشگاه وجود داشت؛ يك نماينده امام در دانشگاه بود و يك نماينده آيتالله منتظري، قائممقام رهبري. مرحوم قدوسي، نماينده قائممقام رهبري در دانشگاه علم و صنعت بودند. تيم آقاي احمدينژاد با آقاي قدوسي هماهنگ بود. آنها با جريان خط امام و دفتر امام در دانشگاه زاويه داشتند و در مقابل ميگفتند كه كاملا بايد هماهنگ با نماينده قائممقام رهبري حركت كنند.
وي درباره موارد اختلافي دو طيف انجمن اسلامي علم و صنعت ميگويد: مثلا در سال 65، بحث طرح اعزام شش ماهه دانشجويان به جبهه مطرح شد. آنها در انجمن، مخالف اين طرح بودند و ميگفتند كه دانشگاه يك سنگر است و جبهه يك سنگر ديگر و بنابراين لازم نيست همه دانشجويان را به جبهه بفرستيم. اگر اطلاعيههاي آن زمان آنها را پيدا كنيد، ميبينيد كه اصلا آنها موافق ايده «جنگ همهجانبه» نبودند و با اين ديدگاه زاويه داشتند.
در ماجراي 99 نفر و مخالفت با آقاي ميرحسين موسوي، آنها هم با مخالفان آقاي موسوي و دولت همراه بودند. در بيانيههاي آنان بحث مولوي و ارشادي آمده بود و آقاي احمدينژاد و دوستانش معتقد بودند كه حكم امام صرفا جنبه ارشادي دارد و نه جنبه مولوي. بر همين اساس آنها خيلي با آقاي آذري قمي احساس نزديكي ميكردند. در سال 66 كه بحث «فقر و غنا» مطرح شد هم آيتالله قدوسي در مسجد دانشگاه سخنراني كرد و گفت كه ما در اسلام چيزي به نام جنگ فقر و غنا نداريم. امام اما گفت كه جنگ ما جنگ فقر و غناست. آن زمان اين آقايان هم از همان موضع حمايت ميكردند. جالب است كه اين دوستان امروز خودشان بحث فقر و غنا را مطرح ميكنند. گويا شرط زمان و مكان و بلوغ سياسي اقتضا ميكند كه آنها ديدگاهشان را تغيير بدهند.
وي که از نزديك در آن دوره با احمدينژاد و دوستانش كار كرده، درباره روحيات و خصوصياتي که آنها از آن زمان حفظ كردهاند، ميگويد: آنها يك ويژگي روشن از قديم داشتند و آن اين بود كه كسي را به راحتي در تيم خودشان راه نميدادند. اين ويژگي در آنها بارز بود. بايد كاملا مطمئن ميشدند كه يك نفر مثل خودشان فكر ميكند و پايبند به آنهاست تا وارد مجموعه خودشان بكنند. تحقيق و بررسي هم كه ميكردند، باز احتياط ميكردند. آنها اين روحيه را هنوز حفظ كردهاند و قابل پيشبيني هم بود. براي همين هم من قبل از تشكيل دولت جديد گفتم كه امكان ندارد آنها فردي را از كابينه قبلي حفظ كنند. آقاي رحمتي هم اگر حفظ شد، دليلش آن بود كه در گذشته رابطه نزديكي با هم داشتهاند و زمان انقلاب فرهنگي، گويا در جهاد دانشگاهي با هم رفيق و در يك تيم بودهاند. آنها اعتقاد داشته و دارند كه بايد كاملا بسته حركت كنند تا موفق شوند. اين دوستان ولي يك ويژگي مثبت هم دارند و آن اين است كه در تيم خودشان كاملا هواي همديگر را دارند و اين ويژگي براي كار اجرايي خيلي مثبت است. مشكل آنها اين است كه تيمشان چندان قوي نيست، وگرنه اين خيلي خوب است كه همديگر را خيلي خوب حمايت و پشتيباني ميكنند.
احمدی نژاد در تیم فوتبال علم و صنعت سال 1354
گفتني است، تاکنون چهرههايي چون مجتبي هاشميثمره، مسعود زريبافان، صادق محصولي و علي علياحمدي که از دوستان دوران دانشجويي دکتر احمدينژادند، کمتر درباره آن دوره سخن گفتهاند که روايت خاطرات آن دوران از زبان آنان، ميتواند بسيار شنيدني باشد.
پیام برای این مطلب مسدود شده.