13.12.2007

مرگ مرموز شاهزادگان سعودی

عصرایران: صحنه سازی صورت گرفت و مامورین عرب زبان CIA در حالی که خود را مامور امنیتی عربستان جا می زدند به سراغ ابوزبیده آمدند. آنچه که اتفاق افتاد موجب شد که دهان مامورین CIA از شدت حیرت باز و چشمان آنان گرد شود.

عصرایران – نوارهای نابود شده بازجوئی افسران CIA از یکی از متهمان شرکت در فاجعه یازده سپتامبر ابعاد عجیبی به وقایع مزبور داده است.

روز ۵ دسامبر ژنرال مایکل هیدن (Michael Hayden) مدیر CIA اعلام کرد که حداقل دو نوار ویدئو مربوط به بازجوئی از متهمان ١١ سپتامبر که در سال ٢٠٠۵ تهیه گردیده بود، از میان رفته است.

این نوارها را CIA در اختیار کمیسیون بررسی وقایع ١١ سپتامبر به مدیریت آقای لی همیلتون نیز قرار نداده و حتی به دادگاه فدرال زمانی که “ذکریا موسوی” در حال محاکمه بود ارائه نکرد. هیدن تنها نام یکی از بازجو شوندگان بنام “ابوزبیده” را اعلام نمود.

ابوزبیده یکی از اعضاء رده بالای القاعده در سال ٢٠٠٣ در پاکستان دستگیر گردید. در سال ٢٠٠۶ زمانی که آقای بوش از روشها و تکنیکهای بازجوئی افسران CIA دفاع می کرد نامی از ابوزبیده نیز به میان آورد و اعلام کرد که او ابتدا حاضر به همکاری نبود ولی وقتی زبان به سخن گفتن گشود اطلاعات “بسیار مهمی” را در اختیار CIA گذاشت.

در کتاب “چرا آمریکا خوابید” (Why America Slept) جرالد پوزنر (Gerald Posner) فصلی را به بازجوئی ابوزبیده اختصاص داده است.
در این فصل پوزنر می نویسد که ابوزبیده به هیچ وجه حاضر به همکاری با بازجویان نبود تا آنکه بالاخره آنان تصمیم می گیرند برای اینکه زبان وی را باز کنند او را به افغانستان باز گردانند و تظاهر کنند که وی را به مقامات سعودی که در بدر بدنبال او بودند تحویل می دهند. آنان مطمئن بودند که او از ترس شکنجه های قرون وسطائی سیستم امنیتی عربستان لب به سخن خواهد گشود.

صحنه سازی صورت گرفت و مامورین عرب زبان CIA در حالی که خود را مامور امنیتی عربستان جا می زدند به سراغ ابوزبیده آمدند. آنچه که اتفاق افتاد موجب شد که دهان مامورین CIA از شدت حیرت باز و چشمان آنان گرد شود.
ابوزبیده نه تنها کمترین نشانه ای از ترس از خود نشان نداد بلکه با خوشحالی به بازجویان خود گفت من چون می ترسیدم آمریکائیها مرا بکشند هیچ چیز به آنها نگفتم، سپس شماره تلفن منزل و شماره تلفن موبایل یکی از شاهزادگان سعودی را که از حفظ می دانست به آنان داد و گفت به او زنگ بزنید، او به شما خواهد گفت چکار باید بکنید!

آن مرد پرنس احمد بن سلمان بن عبدالعزیز برادر زاده ملک فهد بود. موضوع جالبتر شد وقتی آمریکائیها دریافتند که وی در زمان وقوع حوادث ١١ سپتامبر در آمریکا بوده است.

بازجویان فشار خود را به روی او بیشتر کردند. با قطع مسکن های قوی که بر اثر درد باید دائم به او داده می شد و هم چنین تزریق ماده تئوپنتال سدیم (Thiopental Sodium) که به “سرم حقیقت” معروف است وی را وادار به حرف زدن کردند. یکی از بازجوها به جرالد پوزنر می گوید ابوزبیده پرده از دخالت افراد رده بالای سعودی و پاکستان در جریان وقایع ١١ سپتامبر برداشت!

او نام دو پرنس سعودی دیگر و رئیس نیرو هوائی پاکستان را بعنوان حلقه هائی از رهبری عملیات مذکور در اختیار بازجویان قرار داد. او صراحتا گفت که این افراد حتی روز انجام عملیات را نیز می دانستند.

پوزنر در گزارش تکان دهنده خود می نویسد که چه خوب بود که می شد از ابوزبیده دوباره در مورد اطلاعات مزبور بازجوئی کرد اما متاسفانه چنین امکانی وجود ندارد. زیرا که ابوزبیده مرده است. از سه پرنس سعودی که وی نام آنانرا در اختیار مامورین CIA گذاشت، پرنس احمد ۴٣ ساله در بیمارستان فوق مدرن ریاض زیر عمل لایپوساکشن (بیرون آوردن چربی های اضافی بدن) درگذشت! پرنس دیگر فیصل بن تورکی السعود ۴١ ساله در حالی که در راه شرکت در مراسم تشیع جنازه پرنس احمد بود در یک حادثه اتوموبیل کشته شد!

بیش از یک هفته از این واقعه نگذشته بود که پرنس سومی که ابوزبیده از او بعنوان فردی که در جریان اقدامات ١١ سپتامبر بوده است نام برده بود یعنی پرنس تورکی بن سعود الکبیر بنا بر مدارک دادگاه ریاض از “تشنگی” و کمی آب بدن درگذشت! فرمانده نیرو هوائی پاکستان آقای مشاف علی میر آخرین حلقه سناریوی ابوزبیده بود که او نیز سرنوشتی بهتر از دیگران نداشت. او در فوریه ٢٠٠٣ در حالیکه سوار بر هواپیمای خود بود با همسر و ١۵ تن از مشاوران و نزدیکانش بر اثر انفجار هواپیما در آسمان پاکستان کشته شد.

سئوالات بسیاری در اینجا مطرح می شود. با توجه به اینکه دولت آمریکا باید در جریان این مطلب قرار گرفته باشد چرا هیچ عکس العملی در قبال این قضیه از خود نشان نداده است؟ مگر جنگ بر علیه ترور این همه هزینه و کشته بر روی دست دولت و ملت آمریکا نگذاشته است؟ با چه انگیزه ای و چرا دو کشور دوست و متحد آمریکا باید در قضایای ١١ سپتامبر دست داشته باشند؟ چه منافعی دو کشور دوست ممکن است از این رهگذر نصیب شان شود و این منافع چگونه و از کجا تامین شده است؟ و بالاخره چرا نوار بازجوئی ابوزبیده از میان رفته است؟

*ترجمه از سایت shahirblog

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates