05.02.2007

ژاک شيراک در مصاحبه بانوول ابزرواتور: حکومت ايران متزلزل است

زوز: ژاک شيراک در مصاحبه با روزنامه نوول ابزرواتور، اينترنشنال هرالد تريبون و نيويورک تايمز در روز 29 و 30 ژانويه به بحث پيرامون جاه طلبي هاي هسته اي ايران پرداخت. وي که از مدت ها پيش خواستار يافتن يک راه حل و در وهله اول گفتگو با مقامات ايراني بود، در هفته هاي اخير “تحت فشار امريکا”، با لحن شديدتري در اين رابطه سخن مي گويد.

يک ميان بر ضمني

رييس جمهور روز سه شنبه خاطرنشان کرد که لازم است اظهارات خود را پس بگيرد. وي دراين خصوص گفت: “اين يک بررسي ضمني و اجمالي بود، بي نهايت ضمني.” ازطرف ديگر، ژاک شيراک اظهار داشت “حتي اگر ايران بمب اتمي نيز در اختيار داشته باشد و آن را پرتاب کند، اين بمب قبل از اينکه آسمان ايران را ترک کرده باشد نابود خواهد شد”. وي در ادامه افزود: “ناگزير مجبور به اتخاذ شيوه هاي لازم الاجرا و معامله به مثل خواهيم شد. اين يعني سيستم سرکوب هسته اي.”

وي روز سه شنبه با اشاره به مصاحبه روز دوشنبه خود که گفته بود عربستان و ديگر کشورها نيز به انجام پروژه هاي هسته اي گرايش خواهند يافت اظهار داشت منظورش کشور خاصي نبوده است، “زيرا هيچ يک از اين کشورها کوچک ترين خواستي نسبت به اين مسأله نشان نداده اند”. ولي او ازطرف ديگر مجدداً موضوع مسابقه تسليحاتي در منطقه، آن هم در مقياس وسيع، را بسيار جدي تلقي کرد.

فرهنگ اقليتي

ژاک شيراک همچنان نسبت به قطع گفتگوها نگران به نظر مي رسد و مي گويد مذاکره مي تواند امکان انجام هرگونه اقدام تلافي جويانه در اسراييل را ازبين ببرد. “احساسات” وي درخصوص لبنان که در آن 1650 کلاه آبي فرانسوي مستقر شده اند نيز جاي تأمل دارد.

به گفته او، شيعه ها از ابتدا داراي فرهنگي اقليتي بوده اند و اين موضوع باعث ايجاد يک خلق و خوي بخصوص در نزد آنها شده است. در نظر شيراک، اين حکومت که مي خواهد “خود را حفظ کند” نه بايد مورد “اعتراض” قرار گيرد و نه “تهديد”. ازطرف ديگر، او خاطرنشان مي کند در نيويورک تمايلي براي ملاقات رييس جمهور احمدي نژاد نشان نداده است. دليل: “اظهارات کاملاً غيرقابل قبول درخصوص هولوکاست و اسراييل”.

کمک واشنگتن به اليزه

روز پنج شنبه کاخ سفيد به کمک ژاک شيراک شتافت. توني اسنو، سخنگوي کاخ سفيد در اين خصوص گفت: “موضع ما نسبت به ايران روشن است: آنها نبايد به هيچ گونه سلاح هسته اي دست يابند و به علاوه بايد فعاليت هاي غني سازي خود را نيز متوقف کنند. به علاوه بايد اضافه کنم که اين صرفاً موضع ايالات متحده نيست، بلکه متحدان امريکا و از جمله فرانسه نيز چنين موضعي دارند.”

ازطرف ديگر، شان مک کورماک، سخنگوي وزارت امور خارجه امريکا، با “اعتبار” بخشيدن به عقب نشيني ژاک شيراک اظهار داشت: “ما هيچ شکي درخصوص قصد و اراده فرانسه براي رسيدن به اهداف سياسي اش، مبني بر يک ايران بدون سلاح اتمي نداريم.”

وي همچنين افزود: “همه حق دارند هر از گاهي اشتباه کنند.” وي سپس به دومين فرصتي که يک بازيکن گلف پس از ضربه اول به حريف خود مي دهد، اشاره کرد. او در ادامه گفت: “من مطمئناً اظهارات آقاي شيراک را به عنوان فاصله اي بين ايالات متحده و فرانسه تفسير نمي کنم.”

اولين مصاحبه [دوشنبه 29 ژانويه]

آقاي رييس جمهور، لطفاً درخصوص احتمالاتي که در زمينه انرژي هسته اي در جهان روي خواهند داد توضيح دهيد، به ويژه درخصوص کشورهايي مانند ايران که گرايش بيشتري به سوي اتمي شدن دارن.
دراين زمينه در ابتدا با دو مشکل مجزا مواجه هستيم: انرژي هسته اي نيروگاهي و هسته اي نظامي. آنچه که ما را در ايران نگران مي کند، انرژي هسته اي نيروگاهي نيست، بلکه هسته اي نظامي و غني سازي اورانيوم است. درواقع رد خواسته هاي آژانس اتمي از سوي ايران و متوقف نکردن غني سازي اورانيوم است که ما را نگران کرده و اين بسيار خطرناک است. بايد به اين مسأله بسيار توجه کنيم. البته دستيابي به يک يا دو بمب توسط ايران در چند سال آينده آنچنان خطرناک نيست، بلکه موضوع خطرناک زير پا گذاشتن مقوله منع گسترش اتمي است. اين بدين معني است که اگر ايران به راه خود ادامه دهد و بر فنآوري هسته اي نيروگاهي کاملاً تسلط يابد، خطري که جهان را تهديد مي کند در بمبي که به دست مي آورد نيست، زيرا اين بمب به هيچ کار نمي آيد. […] اين بمب را به کجا مي خواهد بفرستد؟ به اسراييل؟ اين بمب هنوز 200 متر در فضا طي نکرده، تهران با خاک يکسان خواهد شد.
آنچه که خطرناک است، مقوله گسترش جنگ افزارهاي اتمي است. با اين حال، اين مسأله براي ديگر کشورهاي منطقه که امکان مالي براي انجام چنين پروژه اي دارند، بسيار وسوسه انگيز است. آنها نيز به نوبه خود خواهند گفت: “خب، ما هم اين کار را انجام مي دهيم و به ديگران هم کمک مي کنيم که اين کار را انجام دهند.” چرا عربستان سعودي به سوي انرژي اتمي نرود؟ و چرا به مصر کمک نکند که آن هم به انرژي هسته اي دست يابد؟ اين خطر است. پس بايد راهي پيدا کرد که اين مشکل حل و فصل شود و اين مشکل چيزي نيست جز همان انرژي هسته اي نظامي.

ولي اروپايي ها در اعمال تحريم عليه ايران تا کجا پيش خواهند رفت؟ آيا شاهد اقدامات تلافي جويانه، به ويژه در لبنان، نخواهيم بود؟
البته اين دقيقاً موضوع بحث ما نيست. من نسبت به لبنان احساسات خاصي دارم که مطمئناً از آن آگاهيد. موضوع اين است که به واقع براي وادار کردن ايران به انجام همکاري چه بايد کرد؟ خب مسأله مشکلي است. بايد دانست که ايران چه چيزي را مي تواند تحمل کند و چه چيزي را نمي تواند. ايران حکومتي دارد که تا حدودي ناپايدار و آسيب پذير است. تا حدودي متزلزل است. انتخابات اخير آن را هم ديديد. ديديد که رييس جمهور داراي اقتدار کاملي که همگان انتظار داشتند نبود.

اين حکومت واهمه دارد. از چه؟ از اينکه مورد اعتراض قرار گيرد. چه مي خواهد؟ مي خواهد حکومت آيت الله ها را حفظ کند. در واقع نبايد آن را مورد تهديد و اعتراض جامعه بين الملل قرار داد. و جامعه بين الملل کيست؟ ايالات متحده است. چگونه مي توان هم انرژي هسته اي نظامي را داشت و هم انتظار به رسميت شناخته شدن توسط جامعه بين الملل را؟ رويکرد جامعه بين الملل و به ويژه ايالات متحده نسبت به واکنش ايران به گونه اي که حادثه غيرمترقبه اي رخ ندهد چگونه خواهد بود؟ اين سؤال مشکلي است، زيرا شيعه ها انسان هاي بخصوصي هستند. شيعه ها مردمي هستند که از ابتدا داراي فرهنگي اقليتي بوده اند. آنها درواقع اقليت هستند و فرهنگ اقليتي هم دارند. زماني که بيش از هزار سال از نقطه شروع آن بگذرد، چنين اقليتي شکل مي گيرد. آنها با واکنش سني ها و اروپايي ها روبرو نشده اند….

مصاحبه دوم [سه شنبه 30 ژانويه]

آقاي رييس جمهور، شما معضل ايران را چگونه مي بينيد؟
ايران درگير اقدام و روندي شده است که آژانس اتمي آن را دستيابي به فنآوري اتمي نظامي مي داند. همان طور که مي دانيد اين مسأله با تعهدات ايران، به عنوان يکي از امضاء کنندگان NPT، مغايرت دارد. پس درواقع مي توان گفت که ايران تعهدات خود را زير سؤال برده است. آژانس اتمي طي نظارت هاي خود مشاهده کرده که غني سازي اورانيوم ايران گام برداشتن به سوي فنآوري هاي نظامي و نيروگاهي- نظامي است. در واقع فعاليت هاي ايران به هيچ وجه قابل قبول و معمولي نيستند.

با توجه به اين مسأله، قدرت هاي بزرگ با يکديگر مشورت کردند و نتيجه اين شد که ايران در موقعيتي قرار گرفته که با قوانين بين المللي مطابقت ندارد و اينکه اين کشور بايد فعاليت هاي غني سازي خود را متوقف کند. ما به ايران توضيح داديم که نمي تواند اين وضعيت را ادامه دهد و بايد دراين خصوص به مذاکره و بحث نشست. درواقع، غني سازي اورانيوم نقطه آغازين و مرکزي انرژي هسته اي نظامي است. درحقيقت، ما فکر کرديم مي توانيم به بحث بنشينيم. يادآوري مي کنم که فرانسه پيشنهاد بسيار خوبي به مقامات ايراني ارائه کرد: شما مي توانيد خود تصميم بگيريد و غني سازي اورانيوم را به طور موقت متوقف کنيد و در عوض شش قدرت بزرگ نيز روند اعمال تحريم در شوراي امنيت را متوقف خواهند کرد. به راستي که اين پيشنهاد موضع بسيار مناسبي را براي هر دو طرف تأمين مي کرد. به بيان ديگر اين پيشنهاد اجازه مي داد که هر جناح گامي به سوي جناح ديگر بردارد و ما تصور مي کرديم که اين مسأله ازسوي مقامات ايراني پذيرفته خواهد شد.

اما مسؤولين ايراني نپذيرفتند که فعاليت هاي غني سازي خود را متوقف کنند و درنتيجه گروه شش کشور مجبور شدند اقدامات خود را در شوراي امنيت پيگيري کنند و تحريم هايي ابتدايي را به تصويب برسانند. از آن پس، ما خود را در يک وضعيت سردرگم احساس مي کنيم. مطمئناً دو طرف در واکنش هاي خود مي توانند از اين پيشتر روند. البته ما چنين نيت و خواسته اي نداريم. آنچه ما به دنبالش هستيم، رسيدن به يک نتيجه است؛ نتيجه اي که مطابق تعهدات تعيين شده ازسوي NPT و نظارت هاي آژانس اتمي باشد.

در موقعيت فعلي، هيچ پاسخ مثبتي ازسوي ايران دريافت نشده است. به همين دليل من گفتم [البته به صورت ضمني] که بمب به چه کار ايران مي آيد؟ اگر به راستي هدف ايران اين است که خود را به يک قدرت اتمي تبديل کند، يعني به بمب اتم دست يابد، مطمئناً زماني که اين بمب پرتاب شود، همان دم نابود خواهد شد. نه تنها ما بلکه کشورهاي بسياري هستند که امکان نابود کردن يک بمب و موشکي که آن را حمل مي کند دارند. به همين دليل ما توجيهي براي خواست احتمالي ايران در دستيابي به بمب اتمي پيدا نمي کنيم.

بمب را نابود خواهيد کرد؟
بله، چنين بمبي به محض پرتاب نابود خواهد شد.

اين اقدام چه پيامدهايي براي ايران خواهد داشت؟
البته اين پيامدها بايد بررسي شوند. من ديروز زماني که گفتم “تهران با خاک يکسان خواهد شد”، قدري تندروي کردم و اکنون حرف خود را پس مي گيرم. اين جمله به صورت جدي عنوان نشد. من تصور نمي کنم که بتوان تهران را با خاک يکسان کرد. ولي واضح است که اگر يک اقدام ستيزه جويانه، مانند پرتاب يک بمب اتمي با موشک، صورت گيرد، بي شک مقابله به مثل هايي انجام خواهد شد. من مجدداً کلمه اي را که ديروز بيان کردم پس مي گيرم، زيرا به واقع نسنجيده عنوان شد و به واقع ويران کردن تهران اصلاً معني ندارد. ولي نکته واضح و مسلم اين است که در سرکوب هسته اي، تدابير خاصي اتخاذ مي شوند که بايد عليه کشوري که به درست يا به غلط اقدام به حمله اتمي کرده مورد بحث و بررسي قرار گيرند.

آيا اين مقابله به مثل نيز اتمي خواهد بود؟
همه چيز ممکن است، ولي درحال حاضر نمي توان چيزي گفت. سرکوب هسته اي و فرضيه آن به گونه اي است که اجازه حمله و ضدحمله به يک مهاجم اتمي را مي دهد. همه مي دانند کشورهايي که در گذشته به مرحله اتمي شدن رسيده بودند، سپس بدون هيچ گونه خويشتن داري به گسترش اتمي دامن زدند و نيازي هم به بردن نام آنها نيست. حتي ايران از دانش، توانايي و فنآوري برخي از اين کشورها در زمينه هسته اي سود برده است. از زماني که ايران توانايي دستيابي به فنآوري هسته اي نظامي را پيدا کند، مي توان گفت خود به يک مرکز بالقوه براي گسترش اتمي تبديل خواهد شد و اين مسأله براي منطقه بي نهايت خطرناک است. من مجدداً اين جمله از حرف هاي ديروز را هم پس مي گيرم که گفتم عربستان سعودي و مصر نيز به نوبه خود از اين الگو پيروي خواهند کرد. درواقع هيچ يک از اين دو کشور کوچک ترين اشاره اي به اين موضوع نکرده اند و من نيز نمي بايست در اين خصوص چيزي مي گفتم.

باز هم تکرار مي کنم، من تصور کردم که هنوز مصاحبه درخصوص محيط زيست است [مصاحبه روز دوشنبه ژاک شيراک ابتدا با موضوعاتي مربوط به محيط زيست آغاز شد] و اينکه مي توانم به طور ضمني مطالبي را درخصوص ايران بگويم. ولي ايران مي تواند کشورهاي ديگر منطقه را نيز به اين مسابقه تسليحاتي وارد کند. البته نمي خواهم از هيچ کشوري نام ببرم، حتي اگر ديروز به اشتباه اين کار را کرده باشم. به واقع نمي بايست اين کار را مي کردم.

ولي ازطرف ديگر، اين مسابقه تسليحاتي مي تواند به خارج از منطقه هم اشاعه پيدا کند. ولي مسأله جدي تر، گسترش جنگ افزارهاي اتمي است. زيرا ايران حتي اگر از بمب احتمالي خود استفاده هم نکند، ولي مي تواند بنا به دلايل سياسي فنآوري هاي هسته اي خود را به کشورهاي ديگري منتقل نمايد. البته ناگفته نماند که ايران يک کشور بزرگ است، کشوري است پيچيده و داراي سنت و فرهنگ بسيار ديرينه. سالانه در حدود 2 ميليون ايراني براي تجارت به کشورهاي مختلف مي روند. ايران يک کشور مطرح است و در نتيجه تمايل دارد کيفيت استراتژي جهاني خود را بالاتر ببرد. بي شک ايران نقش بسيار مهمي در منطقه خاورميانه ايفا مي کند. درحال حاضر مشکلات عراق اين منطقه را به وحشت فرو برده و خطوط قرمز را به حرکت واداشته است. اکنون وضعيت جديدي در اين منطقه حکمفرما شده و بسيار خطرناک تر و آسيب پذيرتر شده است. در نتيجه ايران مي تواند با پيشينه غني خود در زمينه تاريخ، سنت، فرهنگ و فلسفه نقش مهمي در منطقه ايفا کند، به شرطي که در جهت ايجاد صلح و دوستي گام بردارد. اين چيزي است که مي خواستم در مورد ايران به شما بگويم. ديروز براي پاسخ گفتن به سؤالات شما کمي عجله کردم.

آقاي رييس جمهور، شما ديروز درخصوص دستيابي ايران به بمب اول و دوم صحبت کرديد و سپس اضافه کرديد مسأله مهم “منع گسترش اتمي” است. ولي همچنين از احتمال حمله به اسراييل گفتيد…
من نمي توانم وقوع چنين رويدادي را تجسم کنم. امکانات دفاعي که درحال حاضر در جهان وجود دارد، به ويژه در نزد امريکايي ها و اروپايي ها، به گونه اي نيست که بمب يا موشک حامل بمبي از ايران پرتاب شود و کسي از آن باخبر نشود. مسلماً چنين موشکي پس از پرتاب منهدم خواهد شد. فکر نمي کنم ديروز در مورد اسراييل صحبت کرده باشم. شايد صحبت کردم، ولي فکر نمي کنم چون اصلاً به خاطر نمي آورم.

آقاي رييس جمهور، شما به برخي از سؤالات مطرح شده پاسخ نداديد…
من نمي خواستم وقت خودم و شما را بگيرم. آنچه که بايد بدانيد اين است که فرانسه ايران را عاملي ضروري در ثبات منطقه مي داند. يک عامل ضروري. و طبيعتاً اين ثبات به سياستي بستگي دارد که ايران اتخاذ خواهد کرد. همه مي دانند که اکنون در نزد مقامات ايراني بحث هايي در جريان است مبني بر اينکه ايران چه سياستي را بايد اتخاذ کند. من دراين رابطه نمي توانم قضاوت کنم. و البته در انتخابات اخير نيز شاهد بوديم که اختيارات رييس جمهور احمدي نژاد قدري زير سؤال رفته است.

ولي بايد بگويم اظهارات رييس جمهور احمدي نژاد درخصوص اسراييل از نظر من و کل فرانسه [و به طبع کل جهان] کاملاً غيرقابل قبول است. من اين مسأله را به مسؤولين ايراني نيز گفته ام: اينها اظهارات کاملاً غيرقابل قبولي هستند و از سوي هيچ کس هم پذيرفته نخواهند شد. اميدوارم که اين اظهارات شخصي باشند و ديدگاه هاي ديگر مسؤولين عالي رتبه ايراني را دربر نگيرند. من در اين خصوص چيزي نمي دانم. ولي آن را کاملاً محکوم مي کنم و به مقامات ايراني نيز آشکارا گفته ام.

شما حاضر نشديد احمدي نژاد را در نيويورک ملاقات کنيد…
زماني که به نيويورک رفتم، رييس جمهور احمدي نژاد از من درخواست ملاقات کرد و من رد کردم. زيرا من نمي توانستم کسي را که درخصوص هولوکاست و اسراييل اظهارنظر مي کند بپذيرم. اين يک مسأله کاملاً واضح است و من نيز بايد آن را بگويم. ولي باز تکرار مي کنم که ايران يک کشور بزرگ از نظر تاريخي و فرهنگي است و در منطقه خاورميانه نيز بسيار مطرح است. گفتگو با چنين کشوري براي ايجاد ثبات در خاورميانه بسيار مهم است.

شما به مسأله مهمي اشاره کرديد. گفتيد: “بايد راهي را براي حل و فصل کردن اين مشکل پيدا کرد.” مي توانيد درخصوص اين راه حل ها بيشتر توضيح دهيد؟ به عنوان مثال، امريکا قصد دارد تحريم هاي متفاوتي را عليه ايران اعمال کند. تحليل شما از اين موضوع چيست؟
من به شما مي گويم. در وضعيت فعلي، آنچه که براي ايران نکته مثبتي به شمار مي آيد و ايران نيز خواهان آن است، مسأله دودستگي در جامعه بين الملل است. به همين دليل ما معتقديم بايد انسجام و همبستگي جامعه جهاني حفظ شود. در اين رابطه، فرانسوي ها، انگليسي ها و آلماني ها نقطه نظرات مشترکي دارند. امريکايي ها نقطه نظر خاص خود را دارند. روس ها و چيني ها نيز بنا به دلايل خاص خودشان دقيقاً در يک مسير پيش نمي روند. پس اگر در بين ما تفرقه و دودستگي به وجود آيد، اين مسأله براي تندورها و افراطيون ايران به عنوان يک پيروزي بزرگ قلمداد مي شود. ولي برعکس اگر ما با يکديگر متحد باشيم، به ويژه روي قطعنامه هاي شوراي امنيت و حداقل روي قطعنامه 37-17، مي توان گفت که منسجم عمل کرده ايم. من معتقدم آنچه که مهم است، اين است که کاري کنيم تا در نزد جامعه بين الملل دودستگي ايجاد نشود و اينکه گروه شش کشور در برابر اين مشکل که به واقع مشکل خطرناکي است متحد بمانند.

يک سؤال کوچک: آنچه که شما امروز گفتيد روز پنج شنبه چاپ خواهد شد. اشکالي ندارد؟
مطمئن باشيد من از امروز تا پنج شنبه هيچ صحبتي نخواهم کرد و فقط از محيط زيست صحبت مي کنم.

منبع: بانوول ابزرواتور

مترجم: علي جواهري
alijava_rooz@yahoo.es

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates