20.12.2007

طنز سال: خميني و خامنه‌اي، قهرمانان دمکراسي اسلامي

بازتاب: هنگامي که از امام خميني ـ رضوان اله تعالي عليه ـ پيش از عزيمت به تهران در نوفل لوشاتو پرسيده شد: «اگر شما پيروز شديد، چه نوع حکومتي را تاسيس مي‌کنيد؟» ايشان فرمودند: «جمهوري اسلامي» و در رابطه با شيوه آن بيان کردند: «… ممکن است دمکراسي مطلوب ما با دمکراسي‌هايي که در غرب هست، مشابه باشد، اما آن دمکراسي که ما مي‌خواهيم به وجود آوريم، در غرب وجود ندارد. دمکراسي اسلام، کاملتر از دمکراسي غرب است».

خبرنگار آن روز، از آنجا که نمي‌توانست معني و مفهوم اين موضوع را بفهمد (چون دمکراسي و دين در غرب دائماً در تضاد با هم بوده و تلفيق آنها برايشان تا حدودي غير ممکن و سخت به نظر مي‌رسيد) تقاضاي توضيح بيشتري کرد که حضرت امام به وي گفتند: «ما در عمل به شما نشان مي‌دهيم». سي سال از آن تاريخ گذشت و هم جمهوري اسلامي و هم مردمسالاري ديني در ايران مستقر شد. حرف و ايده امام راحل تحقق يافت و دنيا تلفيق دمکراسي و دينداري را مشاهد کرد. هرچند شکل‌گيري اين مسأله به اين سادگي هم نبود، لکن موضوعي که در پي مي‌آيد آن را از بلايا و حوادث تکراري تاريخ حفظ نمود.

آنچه که شايا ن ذکر است، اين‌که در ايران بارها و بارها انقلابيون و آزاديخواهان، دمکراسي را با تحمل مشکلات فراوان به دست آوردند، ولي به دليل ناتواني در کنترل منابع انساني و مديريت صحيح جريان مردمي، يا اين نهال نو پا را به هرج‌ومرج کشيده و يا در نهايت آن را دو دستي تقديم يک ديکتاتوري رضا شاهي مي‌کردند. از يک سو تأسيس يک نظام مردم‌سالار ديني، استقرار و تثبيت آن در يک محيط پوياي سياسي و اجتماعي بدون سابقه و فرهنگ دموکراتيک، از پيش نهادينه شده بسيار سخت و دشوار بوده و از سوي ديگر، عدم تجربه و تمرين‌هاي سياسي و مردمسالارانه توسط عموم، موجب انحراف شديد در رفتار دموکراتيک جامعه مي‌شود، اين تأسيس و تثبيت بعدي را به حقيقت مي‌توان يکي از سخت‌ترين و پيچيده‌ترين اقدامات سياسي قرن بيستم برشمرد.

در زمان حضرت امام خميني، حوادث متنوع و رنگارنگي در دولت موقت و دوران بني‌صدر که اين دمکراسي نوپاي ايراني را به سمت پرتگاه مي‌راند، تنها سکانداري نظير امام مي‌توانست آن را کنترل کرده و به جاي خود برگرداند و آن زمان وقتي که سختگيري هاي شوراي نگهبان در رد صلاحيت نامزدهاي انتخابات مجلس شروع شد، با حضور آقاي انصاري نماينده امام در نظارت دقيق بر انتخابات، از يک انحراف بديع و خطرناک در انتخابات جلوگيري به عمل آمد. اين مخاطرات پس از ارتحال امام هم گاه به شکل خانمان براندازتري بارها و بارها دمکراسي اسلامي را تهديد و آن را در معرض حوادث تلخ قرار داد. اما رهبري‌هاي دقيق آيت‌الله خامنه‌اي نه تنها انقلاب را بعد از امام از خطر تجزيه و هرج‌ومرج نجات داد، بلکه کشتي جمهوري اسلامي را پس از جنگ و ارتحال بنيانگذار آن را به خوبي حفظ در مسير طبيعي قرار داد.

در حالي که مدت زمان زيادي از حادثه انتخابات رياست‌جمهوري نهم نمي‌گذرد، يادآور مي‌شود که سختگيري‌هاي شوراي نگهبان ممکن بود به رد صلاحيت برخي نامزدهاي رياست جمهوري از جناح اصلاح‌طلب منجر شود که مديريت قاطع و کم‌نظير آيت‌الله خامنه‌اي از يکسويه شدن و بستگي فضاي سياسي کشور جلوگيري کرد.
در سالهاي دورتر، درست در زماني که شعار تقدم کار بر سياست فضاي عمومي کشور را فتح کرده بود و دانشگاه پويايي و تحرک سياسي خود را از دست داده بود، تدبير شجاعانه ايشان مبني بر اينکه «دانشجو بايد سياسي باشد»، مجدداً فضاي پويايي را به جامعه بازگرداند . اندک زماني بعد، تاريخ به ياد مي‌آورد که ايشان با درايتي همه جانبه‌نگر نسبت به تشويق روحانيون مبارز براي شرکت در انتخابات هفتم رياست‌جمهوري اقدام فرموده که ما حصل آن حضور با شکوه مردم در انتخابات دوم خرداد که گوياي نقش بي‌بديل رهبري بود، گرديد. باز هم مي‌بينيم که در دوران اصلاحات، نزديک بود تندروي برخي از چهره‌هاي جناح حاکم، نهال جوان دمکراسي را با خطر هرج‌ومرج مواجه سازند؛ باز هم دخالت رهبري در برخورد با افراط و تفريط و حمايت از اعتدال و عقلانيت دمکراسي را نجات داد.

سخن آخر آن‌که همواره آنارشي و هرج‌ومرج ناشي از دمکراسي و يا خشونت منتج از ديکتاتوري‌هاي پس از دمکراسي که از زمان مشروطه آغاز و تا بيست و دوم بهمن ماه، مانند يک کابوس بر جان دمکراسي ملي مي‌افتاد و آن را از بين مي‌برد. اما خوشبختانه در اين بيش از ربع قرن باشکوه، به وسيله عامل خستگي‌‌ناپذير و مدبري با نام رهبري مردم‌سالاري در ايران نجات پيدا کرده، بنابراين قهرمانان و پاسداران اين رخداد بزرگ تاريخي که موجب استقرار و تثبيت دمکراسي از نوع دين‌محور در ايران شده، رهبران ماندگار اين ملت يعني امام خميني و آيت‌الله خامنه‌اي هستند.

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates