آرزویم طراحی خودروی ایرانی است
زیگ زاگ: طراح معروف ايرانی در فرانسه از آرزوی خود برای طراحی خودرويی می گويد که نشانه فرهنگ بومی زادگاهش باشد
در يکی از محلات پاريس، کارگاهی بزرگ بخش زيادی از کوچه باريكي را فرا گرفته است. وارد کارگاه و آتلیه طراحی كه میشوید، مهندسان و طراحان جوان زيادی را میبينيد که پشت درهای بسته اي كه تنها با کدهای امنيتی باز میشوند، در حال خلق محصولاتی صنعتی برای شرکتهای مختلف هستند.
تعداد کمی از اين کارمندان اجازه ورود به اتاقهای ديگر را دارند؛ ولی از این ميان تنها يک نفر میتواند به تمام اين اتاقها که نطفه خلق خودروهای آينده در آن بسته میشود، راه يابد. او يک ايرانی است که در ۹ سالگی محل تولدش را ترک کرده است.
اين طراح موفق خودرو در اروپا، هرميداس اتابکی است که چند باری هم به ايران سفر کرده تا بتواند به خواسته خود برای طراحی خودرويی متناسب با خصوصيات فرهنگی ايران جامعه عمل بپوشاند.
او حتی با ايران خودرو که بزرگترين خودروساز خاورميانه است و سالانه بيش از ۵۵۰ هزار خودرو توليد میکند هم مذاکره کرده اما تا کنون به نتيجه ای نرسيده است و همچنان در کارگاه خود در پاريس کار میکند.
در اين کارگاه او در اتاقی پر از ماکت خودروهای طراحی شده و محصولات ديگری چون کشتی، عينک و حتی شيشه عطر، زير نور نارنجی نشسته و به فارسی که ته لهجهای فرانسوی در آن است، میگويد: «در تهران و در مدرسه فرانسوی رازی درس خواندم و در سال ۱۹۷۵ برای تحصيلات به فرانسه آمدم. در سال ۱۹۷۵ تا ۱۹۸۳ در آمريکا اقامت داشتم و به مدت چهار سال در دانشکده سیسیاس ديترويت در زمینه طراحی خودرو تحصیل میکردم.»
– چه شد که دوباره به فرانسه برگشتید؟
من فرهنگ فرانسوی را خيلی دوست داشتم. سال 1987 به فرانسه برگشتم و با شرکت رنو کارم را آغاز کردم. حدود شش سال با رنو کار میکردم. اولين کاری که آنجا انجام دادم، طراحی بدنه «رنو کليوبود» بود که بعد از رنو ۵ جزو رنوهای مدل جديدی محسوب میشد و خوب فروش کرد. کار بعدي ام طراحی مدل معروف «مگان یک» بود. پس از آن به آمريکا برگشتم و يک سال در کاليفرنيا برای استوديوی شرکت «ولوو» کار کردم.
بعد دوباره به فرانسه برگشتم و با کمک يکی از دوستانم که در کار درست کردن خودروهای مدل بود، يک شرکت جديد را تأسیس کردیم. از سال ۱۹۹۴ تا الان در حومه پاريس و برای شرکتهای مختلفی در آمريکا، اروپا و شرق آسیا خودرو طراحی میکنیم.
در شروع تنها سه نفر بوديم؛ اما هم اکنون شرکت ما مجموعهای از چند شرکت است که يکی ماکت درست میکند و ديگری طراحی انجام میدهد. در حال حاضر ۷۰ نفر کارمند شامل هفت طراح، ۱۵ مهندس، ۱۲ مدلساز رایانهای و تعدای ديگر در این شرکت فعالیت میکنند.
– نقطه شروع طراحی خودرو از کجا است؟
هنوز هم طراحی از روی کاغذ سفيد آغاز میشود. خيلی راحتتر است كه از روی کاغذ طراحی را آغاز کنيم؛ چرا که ايدههای مختلف بر روی کاغذ بهتر پیاده میشوند.
پس از آن، طرح در کامپيوتر سهبعدی میشود و خيلی زود در ادامه کار، طی یک ماه و نیم، ماکت اوليه و بعد چندين ماکت مختلف با طرحهای متفاوت ساخته میشود. يعنی ۱۰ يا ۱۵ طراح روی ۱۰ يا ۱۵ ماکت فعالیت میکنند. از بین آنها چند طرح انتخاب میشود و پس از يک سال و نيم به دو ماکت نهايی میرسيم.
– آيا در همه کشورها به يک اندازه به پردازش ايدهها برای طراحی خودرو اهميت میدهند؟
البته طراحی صنعتی، طراحی خودرو و ارزش دادن به فکر و ايده، بستگی به فرهنگ هر جامعه دارد. طراحی صنعتی در اروپا و آمريکا به تازگی شروع شده و حتی در ژاپن نيز پديدهای جديد است. در بعضی از کشورها مشکل است که برای يک طرح و یا يک نقاشی مبلغ زیادی پرداخت کنند.
– حالا که قیمت طرحها آنقدر بالا است، آیا طراحان خودرو حقوق بالایی میگیرند؟
بستگی به کشورها دارد. اما در فرانسه برای افرادی که تازه فارغالتحصیل شدهاند، حتی در مقايسه با مشاغلی مانند پزشکی حقوقشان بالاتر است. به گونهای که در آغاز کار از دو هزار و ۴۰۰ يورو شروع میشود و به مرور با توجه به نوع کار طراح، تا ۲۵ هزار يورو نیز میرسد.
– از نقاشی صحبت کردید که قیمتهای بالایی دارد، آیا شما از بچگی هم نقاشی میکردید؟
از بچگی هميشه نقاشی میکردم و کنجکاو بودم. در ضمن به ماشين هم علاقه داشتم و وقتی فهميدم رشتهای وجود دارد که طرحها از روی کاغذ به واقعیت تبدیل میشوند، به تحصیل در این رشته پرداختم.
طراحی صنعتی رشتهای است که طراح باید دیگر شاخههای مهندسی را نيز بشناسد و از علم مواد و آيروديناميک سر رشته داشته باشد. البته برای محاسبات مکانيکی، با مهندسان به صورت مشترک کار را پیش میبريم.
– شما فقط خودرو طراحی میکنيد؟
کار اصلی من طراحی خودرو است ولی در کنار آن، کشتی، قطار و بسياری از وسايل ديگر از جمله عينک و شيشه عطر نيز طراحی کردهام. حتی در سال ۲۰۰۲ جايزه بهترين طرح قطار را برای طراحی قطار ليون به دست آوردم. اما اينها کارهای حاشيهای است و کار اصلی من، طراحی خودرو است.
– به نظر خودتان بهترین کارتان در طراحی خودرو چه بوده است؟
بهترين کار، هميشه کار بعدی است. ولی اولين کارم که طراحی «رنو کليو» بود، بسيار جالب بود. من بر روی لامبورگينی هم کار کردهام. اين کار نيز جالب بود، به دلیل آن که این خودروها سفارشی و دستساز است، فضای جديدی بر کار حاکم بود. طراح با مواد مختلفی میتواند کار کند. ولی طراحی اتومبيلهایی که تيراژ بالایی دارند، سختتر است. چون بايد به مواردی توجه کرد که در اتومبيلهایی مثل لامبورگينی لازم نيست توجه کنيم.
– به جز شما، آیا طراحان معروف ایرانی در سطح جهان داریم؟
در زمینه اتومبيل، ایرانیهای زيادی را نمیشناسم و فقط میدانم يک طراح خوب ایرانی در «بی.ام.و» کار میکند؛ البته شنیدهام در بین دانشجویان ایرانی، چند نفر توانستهاند در مسابقات طراحی خودرو به برتری دست یابند.
– به نظر شما صنعت خودرو ایران با توجه به استعدادهای موجود، چگونه باید به پيش برود؟
بررسیها نشان میدهد کشورهای آسیایی در صنعت خودرو آینده درخشانی دارند و ايران هم يکی از اين کشورها است. زمان آن رسيده تا از جوانان و متخصصان ایرانی که بخشی از آنها در خارج ایران کار میکنند استفاده کرد. زمان این کار فرا رسیده و امکاناتش هم وجود دارد. ولی اينکه چرا سعی نمیکنيم خودرويی طراحی کنيم که بخش زيادی از آن ايرانی باشد، واقعاً نمیفهمم.
-چگونه باید به نقطهای که گفتید برسیم. لطفاً روشنتر توضیح دهید؟
ما اول بايد با شرکتهای خارجی مثل شرکتهای آلمانی، ايتاليایی و دیگر شرکتها، همكاري مشترك انجام دهيم. از طرفی باید سعی کنيم از اتومبيلهایی که در آمريکا یا اروپا ساخته میشوند تقليد نکنيم و خودرویی طراحی کنیم که به فرهنگ و جامعه ما نزدیک باشد.
-اما چگونه میتوانیم این کار را بکنیم؟ خودرو يک کالای جهانی است که ربطی به فرهنگ ندارد.
نقش فرهنگ را میتوان در طراحی خودروهای آمريکای و اروپايی دید که نشانههايی از تفاوت فرهنگیشان، در طراحی خودروهایشان دیده میشود. باید روی خصوصيات فرهنگی و جامعه بررسی کنيم و بعد از آن با توجه به این مطالعات، خودرو طراحی کنيم.
از طرفی چون خصوصيات فرهنگی مشخص و مشترکی در منطقه وجود دارد، ما با در نظر گرفتن اين مشترکات میتوانیم يک محصول توليد کنیم که در منطقه نيز فروش خوبی داشته باشد. جالب است بگویم امروز بيشتر خودروهايی که در ايران ساخته میشوند، برای تهران است و فکری به حال تمام ايران نمیکنند.
شما مدتهاست که از ايران دور بوده ايد، آيا نمیخواهيد به ايران بازگرديد؟
اوايل که به فرانسه آمده بودم، دلم خيلی تنگ میشد؛ اما حالا که با فرانسه و فرهنگش آشناتر شده ام، به زندگی در اینجا عادت کردهام. با وجود اين، دلم میخواهد روزی در ايران کار کنم. اميدوارم تا آن روز شروع به طراحی يک خودرو ايرانی کرده باشيم.
این گزارش توسط اعضای کارگاه نگارش، برای انتشار در مجله ویرایش و آماده شده است.
امين آزاد، در نخستين جشنواره مطبوعات در حوزه خودرو، برنده جايزه های مقاله نويسی و گزارش تحليلی – تحقيقی شده است.
پیام برای این مطلب مسدود شده.