10.01.2008

شاهزاده ايران در راه؛ «40 سرباز» در مصاف «300»؟!

ايران اکونوميست: در حالي كه فيلم ضدايراني «300» با فروش 454 ميليوني، رتبه ششم فيلم‌هاي پرفروش دنيا در سال 2007 را به دست آورد، شب گذشته در حالي پخش سريال ايراني «40 سرباز» به پايان رسيد كه بيشتر مردم ايران، رغبتي به ديدن اين سريال پيدا نكردند. اين در حالي است كه هاليوود، پروژه سينمايي «شاهزاده ايران» را در دستور كار خود دارد.
به گزارش «تابناك»، به نظر مي‌رسد سريال ايراني «40 سرباز»، نخستين مجموعه پرداخته به قهرمانان اساطيري ايران بوده و با وجود آن‌كه كار آن از پنج سال پيش آغاز شد، برخي آن را پاسخي در برابر «300» تلقي كردند.

فروش نيم ميليارد دلاري فيلم «300» و كسب رتبه ششم در جهان، نشان مي‌دهد كه ده‌ها ميليون تن از مردم جهان آن را نگاه كرده و به فرهنگ مردم ايران بدبين شده‌اند، اما با گذشت نزديك به يك سال از آغاز پخش اين فيلم سينمايي و اعتراضات گسترده، هنوز كاري عملي كه بتواند ايرانيان و جهانيان را با فرهنگ غني اين سرزمين آشنا كند، مشاهده نشده و اين در حالي است كه هاليوود و كمپاني «والت ديسني» به زودي فيلمبرداري پروژه ديگري را درباره تاريخ ايران در 1300 سال پيش آغاز مي‌كنند.

اما در اين سوي سريال ايراني «40 سرباز»، به رغم آن‌كه با ابتكار نويسنده، به تلفيق فرهنگ ايراني و اسلامي به عنوان شكل‌دهنده هويت مردم مسلمان ايران پرداخته بود، آنچنان ضعيف ظاهر شد كه با وجود هزينه‌هاي گزاف ميلياردي، به سرعت به يكي از كم‌بيننده‌ترين سريال‌هاي سيما بدل گشت.

اين سريال با محور قرار دادن شاهنامه فردوسي، ضمن بيان بخش‌هايي از داستان‌هاي شاهنامه و ماجراهاي پهلوانان اساطيري چون رستم و سهراب و اسفنديار، گريزهايي به تاريخ صدر اسلام و زندگي رسول خدا(ص) و اميرالمؤمنين(ع) داشته و سرانجام به دوران جمهوري اسلامي مي‌پردازد، اما پردازش و بازي‌سازي‌هاي ضعيف، اين سريال پرهزينه تاريخي را در حد يك تئاتر تلويزيوني تقليل داد.

بخش‌هاي پاياني اين سريال، حتي به موضوع تقابل هويت ايراني و قدرت‌طلبي نظام سلطه آمريكايي، اشغال نمادين ايران توسط ارتش آمريكا و به موازات آن، تقابل بسيجيان و انقلابيون پشيمان پرداخت، اما سناريو ضعيف و دخالت دادن ناشيانه و افراطي تمايلات سياسي كارگردان، باعث شد به جاي آن‌كه اين سريال، باعث افتخار مخاطبان به فرهنگ و هويت ملي و ديني ايران شود، آنان را مقهور قدرت آمريكا كند، به گونه‌اي كه نماد فرهنگ بسيجي در عصر حاضر، زماني كه اسير دست ژنرال آمريكايي بود و هويت خود را معرفي مي‌كرد، با چهره‌اي خشن، نام رستم و سهراب تا نام امام علي(ع) و حضرت زهرا(س) و امام حسين(ع) و شهدا و امام خميني را فرياد مي‌زد و ژنرال آمريكايي كوچك‌ترين توجهي به او نمي‌كرد.

اين سريال همچنين به شيوه‌اي ناشيانه و خنده‌آور، صحنه تقابل نظاميان آمريكا با بسيجيان را به تصوير كشيد كه با لباس خاكي امروزي، شمشير و پيشاني‌بند گرفته و در كنار رستم و سهراب و مالك اشتر و … به مصاف آمريكاييان رفتند و گلوله آمريكايي‌ها به هيچ كس برخورد نكرد و همه گريختند.

جالب آن‌كه اين مجموعه تهيه شده توسط كارگردان متدين آن، با شكستن برخي عرف‌هاي رايج در بيشتر سريال‌هاي سيما، عروس نقش مثبت سريال را با آرايش بسيار غليظ و ناخن‌هاي لاك‌زده و زن ديگري كه يك تنه پيام‌آور تمام هويت ايراني و اسلامي اعم از رستم و سهراب، شهدا و امام زمان بود با آرايش غليظ، گردن نمايان و البته چادر مشكي! به تصوير كشيد، به گونه‌اي كه حتي كم كردن رنگ تصوير نيز مانع از مشخص شدن اين موارد نشد.

اكنون پرسش اينجاست كه تا كي بايد با كم‌توجهي به هويت ايراني و اسلامي و يا پرداختن بيش از حد ضعيف نظير اين سريال پرهزينه كه ساخت آن پنج سال وقت گرفته، عمل كنيم و آيا اين بار نيز بايد شاهد توهين‌هاي احتمالي فيلم سينمايي شاهزاده ايراني به فرهنگ كشورمان باشيم؟

پیام برای این مطلب مسدود شده.

Free Blog Themes and Blog Templates